اهمالکاری چیست؟
از شنبه…
- از شنبه شروع میکنم.
- ترم آینده از همون ابتدا، کتابها و درسها رو میخونم.
- دیگه بعد از این مهمونی، رژیمم رو شروع میکنم.
- هفته آینده امتحان مهمی دارید ولی کارهای دیگهای براتون مهم میشن مثلاً باشگاه رفتن یا دید و بازدیدهای دوستانه.
- موقع انجام یک کار مهم خسته هستید و خوابتون میاد.
- در برنامهریزیهاتون، میزان زمان اختصاص داده به انجام تکلیفی رو کمتر از زمان واقعی مورد نیازش تخمین میزنید.
اگر این مثالها براتون آشناست و تأییدشون میکنید، بدونید که با مسئله ای به نام اهمالکاری مواجه شدید.
اهمالکاری یعنی چی؟
اهمالکاری یا procrastination به معنای به تعویق انداختن و با تأخیر انجام دادن عمدی کارهاست. بهش تنبلی هم میگن. میشه اسمش رو سندرم فردا هم گذاشت؛ چون معمولاً از این عبارت استفاده میکنیم که بذار فردا انجامش میدم. البته قرار نیست لزوما ما آدم تنبلی باشیم و هیچ کاری انجام ندیم. ممکنه حتی مدیر خیلی موفقی باشیم، اما گاهی اهمالکاری میکنیم و همین باعث میشه فرصتهای زیادی رو از دست بدیم.
علل اهمالکاری
سؤال مهم بعدی اینه که دلایل اهمالکاری چی هست؟ چرا بعضی از آدمها تو زندگی شخصی، تحصیلی و یا کاریشون خیلی اهمالکار هستن و بعضیا نه؟
روانشناسها علتهای مختلفی رو برای اهمالکاری شناسایی کردن. و انواع علل اون رو در 3 شاخه تقسیم بندی کردن:
1.علل گرایشی (فرار از زحمت، ترس از شکست و موفقیت، اجتناب و لج کردن، کمالگرایی، تصمیم بر اساس هیجان خاص و …)
2. علل شناختی (ناتوانی در تصمیم گیری، تردید به خود، ناتوانی در درک و حل مسئله، نامنظم بودن و … )
3. علل جسمانی ( خستگی، بیماری، استرس و …)
در اینجا چند تا از مهمترین و شایعترین علتهای اهمالکاری رو باهم بررسی میکنیم. علتهای مهم دیگهی اهمالکاری مثل کمالگرایی، نظم و مدیریت زمان، مشکل در تصمیمگیری و حل مسئله و همین طور هدفگذاری واقعبینانه رو به صورت مفصل در متنهای بعدی میتونین مطالعه کنین.
اهمالکاری به دلیل ترس از شکست و موفقیت
شاید براتون عجیب باشه ولی هم ترس از شکست و هم ترس از موفقیت وجود داره. خیلی وقتها ما اهمالکاری میکنیم نه بخاطر تنبلی! بلکه به این دلیل که میترسیم نکنه شکست بخوریم. از اون طرف، ممکنه از این بترسیم که اگر بشه چی میشه؟ اگر مدیر اونجا بشم چی؟ مگه میتونم از پسش بربیام؟
شکست خوردن اشتباه نیست!
متأسفانه سیستم آموزشی ما، خانواده، جامعه و رسانهها به ما گفتن که تو نباید شکست بخوری! ولی اصلاً اینطوری نیست. اگر همه انسانهایی که باعث تغییر دنیا شدن این عقیده رو داشتن که نباید شکست خورد؛ اون موقع آیا چراغی تولید میشد؟ هواپیما، دوربین، تلفن، کامپیوتر، اینترنت و … وجود داشت؟ برای اینکه دست از این نوع اهمالکاری برداریم، باید بپریم وسط کار! آره؛ یعنی خودمون رو در وسط اون کار و موقعیت قرار بدیم. البته نه در کارهایی که ریسک خیلی بالایی دارن. در ابتدای کار میتونیم این موضوع رو با کارهای کوچکتر امتحان کنیم و پله پله خودمون رو ارتقاء بدیم.
پیشگویی ممنوع!
یکی از اصلیترین اشتباهاتی که باعث اهمالکاری میشه این هست که بیش از اندازه درباره افراد و موقعیتهای مختلف پیشگویی میکنیم و موضوعات رو بیش از اندازه بزرگ میکنیم. مثلاً وقتی از افرادی که از سخنرانی کردن میترسن میپرسیم که چه ترسهایی دارین، میگن که اگر زمین بخورم چی؟ اگر لباسم یهو جایی گیر کنه چی؟ اگر لپتاپم روشن نشد چی؟ در واقع انقدر این مسائل رو بزرگ کردن که کار مهمتر و اصلی یعنی سخنرانی رو فراموش میکنن. ولی حتماً باید اینو بدونیم که درصد قابل توجهی از ترسهای ما هیچ وقت اتفاق نمیافتن و توجه بیش از اندازه به اونها مشکلات زیادی برامون ایجاد میکنه که مهمترینش اهمالکاری در انجام اون کار هست.
اهمالکاری به دلیل زحمت گریزی
جالبه که ما همه توقع داریم که همه چیز بر وفق مرادمون باشه، همه ما رو تائید کنن، همه شرایط خوب پیش بره و … . متأسفانه خیلی وقتها ما زحمت گریز هستیم؛ یعنی تا مشکلی پیش میاد میگیم: میخواستم این کار رو انجام بدم ولی نشد یا شرایط اجازه نداد. اکثر ما ایدههای بزرگی داریم ولی حاضر نیستیم براش زحمت بکشیم. درواقع، به محض اینکه کوچکترین مشکلی اتفاق بیفته، کار رو رها میکنیم.
قانون عدد
علت خیلی از اهمالکاریهامون اینه که معمولاً قبل از اینکه به اولین مشکل برسیم یا نهایتاً با دومین مشکل، کنار میکشیم. یک قانون با یک عدد خاص و ثابت برای خودمون وضع کنیم. مثلاً قانون 38. از این به بعد برای هر کاری اگر تا 38 عدد مشکل هم رخ بده، من باید پای اون کار بمونم. جالبترین نکته در این قانون این هست که معمولاً روی حداکثر 10 تا 15 مشکل، مسأله حل میشه.
اهمالکاری به دلیل تصورات نابجا و بهانهجویی
یکی از دلایل مهم اهمالکاری ما در هر کاری، توقعات و تصورهای نابجای ما هست. چون توقع داریم همه شرایط برای ما جور باشه (که معمولا جور نیست)، شروع به بهانه گرفتن میکنیم. بهانه یعنی دلیلی که ما در توجیه انجام ندادن کاری داریم؛ در حالیکه افراد دیگهای در شرایط مشابه و یا حتی بدتر از ما، اون کار رو انجام دادن. مشکل اینه که تا وقتی بهانهها وجود داشته باشن، شروع به انجام کاری نمیکنیم.
از کجا بفهمیم واقعا این یک بهانه هست؟
برای اینکه متوجه بشیم آیا در حال بهانه تراشیدن هستیم، دو کار میشه انجام داد. اول اینکه از خودمون بپرسیم آیا دیگران تونستن؟ مثلا میگیم تو این شرایط کسی نمیتونه درس بخونه یا کار کنه. باید از خودمون بپرسیم که آیا هیچ فردی با شرایط مشابه ما تونسته این کار رو کنه؟ و سؤال بعدی که باید از خودمون بپرسیم اینه که اگر مجبور باشم، میتونم؟ با جواب دادن به این سؤال ها میفهمیم علت انجام ندادن و اهمالکاریمون یک بهانه هست یا نه. اگر جوابمون به سؤالای بالا بله باشه که پس مشخصه میتونیم انجامش بدیم. اگر جوابمون نه باشه، به خودمون میگیم ما اولین نفری خواهیم بود که انجامش میده… .
بیشتر بخوانید:
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
پاراگراف آخر خیلی بدلم نشست. متنتونو دوس داشتم😊. کاش کاملتر بود، تازه گرم شده بودم😉
مرسی. متن های دیگه ای هم در راهه…