اضطراب مرگ، دردی اجتناب ناپذیر در زندگی: نکاتی برای مواجهه با ترس از مرگ
اضطراب مرگ
ترس از مرگ، نیستی، چیزی هست که غالبا ما رو می ترسونه. شاید معدود آدم هایی باشن که واقعا نترسن. این روز ها با وجود بیماری کرونا شاید خیلی هامون مرگ رو نزدیک تر از قبل به خودمون ببنیم. توی این مقاله می خوایم با هم بر این ترس مون غلبه کنیم چون چاره ای جز غلبه بر اون نداریم.
می دونین اکثرا شنیدیم که باید خوب زندگی کنیم تا مرگ خوبی داشته باشیم.
یک تعبیری از نیچه خوندم که میگه اول باید خوب بمیریم تا خوب زندگی کنیم به نظرتون واقعا یعنی چی؟
به نظرم درک اینکه روزی نباشیم هرچند مضطرب مون می کنه ولی باعث میشه بفهمیم واقعا چی می خوایم.
پس چشم هاتون رو ببندین بستین محکم محکم ؟ خوبه ؟ می خوایم یک سفر بریم یک سفر درونی به زندگیمون خاطره هامون
اول از همه ببینیم چی باعث میشه تو زندیگتون از مرگ بترسین پس باید حسابی این زندگی رو زیر و رو کنیم.
اول از همه یادتونه تنها به دنیا اومدین آخی چه کوچولو بودین. با خودتون گفتین که من تنها به دنیا اومدم کسی هم نیست. ازم مراقبت کنه ولی موجودات مهربونی مثل پدر و مادر کمک کردن بزرگ شی تو به اونا وصل شدی شبیه شون شدی و بعد جدا شدی ولی هنوزم رد پای اونا روی قلبت هست حتی تا موقع مرگ!
سبک زندگی شون رو یاد می گیری وممکنه هیچ وقت هم ارزیابی نکنی که درسته یا غلطه..
موافقی برای مواجهه با ترس از مرگ ،یک نگاهی به این سبک زندگی بندازیم.
فرض کن امروز آخرین روز زندگیت باشه .
کل این زندگی رو مرور کن
توی این زندگی کیا مهم بودن ؟
چند تا رابطه ی جدید و صمیمی تونستی ایجاد کنی ؟درست بشمار. چهره شون رو به خاطرت بیار.
توی این لحظات آخر زندگی، دوست داشتی چه کسی کنارت بود؟
اونایی که مهم بودن چند تاشون می دونن برای تو ارزش زیادی دارن؟
از کار هایی که برات کردن قدر دانی کردی؟
گفتی چه قدر دوستشون داری؟
همین الان که نیستن اگه بودن چی بهشون می گفتی؟
خوب فکر کن من صبر می کنم
بذار سوال دوم رو بپرسم
این همه سال کار کردی
حتما به چیز هایی علاقه داشتی،حتما تو کار هایی استعداد داشتی:
خودت رو تصور کن
تونستی این استعداد ها رو به فعلیت برسونی ؟ چند تاش رو ؟ کدوم ها باقی می مونن
اگه برگردی به زندگی کدوم ها رو رها می کنی؟
چه قدر از زمان هایی که داشتی استفاده کردی؟ برگردی چه طور استفاده می کنی؟
بعد از مرگ دوست داری بقیه چه طور ازت یاد کنن؟
……….
و اما سوال سوم معنای زندگی و مرگ
اگه الان کسی ازت بپرسه معنای زندگی چیه ؟ این همه زندگی کردیم که چی ؟
معنای زندگی رو چه طور بهش یاد میدی؟
……..
چشم هات رو باز کن هم چشم ظاهر، هم باطن
تو الان و در حال حاضر زنده ای ….و فرصت داری به سوال های بالا عمل کنی
آدم های مهم زندگیت رو لیست کن..با چند تاشون درباره ی احساست، ارزشی که برات دارن؛ درباره ی شاید کدورتی که بینتون وجود داره؛ کار هایی که ممکنه عصبانیت کرده، صحبت کردی؟!
می خوام کمکت کنم
تلفن رو بردار…بهشون زنگ بزن و از احساس حقیقیت بهشون بگو
ممکنه سخت باشه اما ارزشش رو داره تو فقط یکبار زنده ای
اگه سخته نامه بنویس
اگه اون آدم خیلی نزدیکه می تونی ازش بخوای اونم یک نامه بنویسه اون موقع رابطه تون شاید معنادار تر بشه درد گذرا بودن زندگی رو کم کنه
راستی بلدی از احساساتت حرف بزنی یا سختته و مدام مخفی شون می کنی.
البته این کار ممکنه اصلا آسون نباشه.اکثر ما آدما احساساتی که داریم رو مخفی می کنیم
چه قدر به خودت کمک کردی که استعداد هات تحقق پیدا کنن؟
چند تا دلیل می تونه داشته باشه که چرا به دنبال استعداد هامون نرفتیم
اولی اینه که خودت رو لایق بهترین ها نمی دونی و شرم درونی شاید یکی از مهم ترین مانع هاست.
این حرف هایی که ممکنه به خودت بزنی
-ازسرمم زیاده این کار …
– لیاقتت همینه بی عرضه….
دومی اینه که از شکست خوردن می ترسی
اگه موفق نشدم چی …اونوقت همه مسخره ام می کنن.
اونوقت یکی درون خودم میگه دیدی نمی تونستی.
سوم شاید خواسته و هدفی که داری فقط خواست بقیه بوده واقعا خودت نمی خواستی….
این سومی عمیق تر از اونی هست که بتونی ببینیش و تشخیص بدی.
خودت رو چه قدر می تونی از دیگران متمایز کنی ؟
حرف های دیگران و رسانه چه قدر روی تو اثر میذاره؟
و آخرین سوالی که همه رو درگیر خودش کرده اینکه در انتهای زندگی و موقع مرگ:
معنای زندگی رو اگر بخوای یاد بدی چی میگی؟
ما معمولا معلم های بهتری برای دیگران هستیم تا خودمون!!!
درد ناپایداری زندگی و مرگ
بعضی میگن اگر زندگی اینقدر ناپایدار هست. پس چه ارزشی داره؟ ناپایداریش باعث میشه درک کنیم تمام لذت هایی که می بریم تمام چیزی که داریم ناپایداره پس با تمام وجود درکش کنیم این شاید تنها معنی هست که این روزا من درک می کنم…
مرگ شاید تنها واقعیت انکارناپذیر زندگی مون هست ما رشد می کنیم بزرگ میشیم امید می بندیم به همه ی اونچه که داریم به همین دلیل برای داشتن اون تلاش می کنیم ولی گاهی موفق نمیشیم به منتهای آنچه می خوایم برسیم پس می خوایم از مرگ فاصله بگیریم.
این زندگی با خودش درد های زیادی داره و یکی از این درد ها مرگ هست.
برای مطالعه در مورد «به تعویق انداختن»، اینجا را کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید