خانم دکتر بچه ام خوب میشه؟ (انتظارات از درمان روانشناختی کودک؛ بخش اول)

بخش اول: عوامل خطرساز در کودک
این سوال یکی از حتمی ترین سوالات والدین در اتاق درمان است. زیاد بستگی ندارد که برای چه مشکلی مراجعه کرده اند. رفتارهای درونریزی شدهای که رنج آنها عمدتا متوجه خود کودک است مانند افسردگی و انزوای کودک ویا اضطراب شدید.
یا رفتارهای برونریزی شده درکودک. رفتارهایی که ظاهرا بیش از آنکه کودک را رنج دهد دیگران را با مشکل مواجه میکنند مانند بیش فعالی و یا پرخاشگری.
اما همیشه پاسخ دادن به سوال درباره انتظار درمان کودک ساده نیست. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا به بررسی تقریبا همه جانبهای از انتظار درمانی بپردازیم. بخصوص برای والدینی که قصد دارند کودک خود را به روانشناس ارجاع دهند تا بدانند که چگونه میتوانند حداکثر تاثیر درمان را در کودک خود ببینند!
نتیجه درمان حاصل تعادل دو کفه ترازوست:
1)عوامل خطرساز 2) عوامل محافظت.
اما منظور ما از هرکدام از این عوامل چیست؟
عوامل خطرساز:
عوامل خطرساز عواملی هستند که احتمال بروز مشکلات و اختلالات روانشناختی در کودکان را بالا میبرند. دامنه این عوامل بسیار گسترده است. از عوامل که تقریبا کنترل آنها ممکن نیست، عواملی که نیاز به رواندرمانی دارند تا عواملی که با آموزش قابل حل و ترمیم هستند در ادامه به بخشی از مهم ترین این عوامل خواهیم پرداخت :
1) ارتباط بین پدر و مادر:
از بین مهمترین عوامل خطرساز که قابل کنترل، پیشگیری و ترمیم است میتوان به رابطه آشفته میان والدین اشاره کرد. عاملی که بسیار بیش از آنچه تصور میکنید میتواند برای کودک آسیب زننده و خطرناک باشد. در اکثریت مواقع کودک خردسال خود را مقصر اختلافات بین پدر و مادر تصور کرده و احساس گناه و اضطراب شدیدی را تجربه خواهد کرد. به علاوه آن که کودکان تفاوت بین خیال و واقعیت را درک نمیکنند و تهدیدهای والدین نسبت به یکدیگر در هنگام دعوا برای آنان کاملا واقعی و آسیب زننده است.
پس اگر کودکی دارید که علائم غیر طبیعی بخصوص رفتار های برون ریزی شده دارد درحالی که رابطه شما و همسرتان آشفته است یکی از اولین قدمهای درمان حتی بعد از مراجعه به روانشناس، درمان رابطه خود شماست! به یاد داشته باشید که کودکان به سرعت متوجه مشکلات ارتباطی والدین خواهند شد.
2) ارتباط والدین با کودک:
از لحظه آغازین تولد، انسان به ارتباط با مراقبین به شدت حساس است. مراقبت اگرچه در ابتدا بیشتر شامل تغذیه و محافظت های جسمانیست اما کودک از هنگام تولد به ارتباط عاطفی نیازمند است. معنی ارتباط در این دوره لمس فیزیکی و نوازش نوزاد، ارتباط چشمی و کلامی با او و در دورههای بعدی رشد، متناسب با تغییرات کودک، بازی و هم صحبت بودن و در یک کلام حساس بودن به نیاز های کودک در هر لحظه است.
افراط و تفریط نسبت به نیاز کودک هر دو میتواند برای او آسیب رسان و آشفته کننده باشد. از یک سو والدین با غفلت از نیاز های کودک ممکن است او را از خود برانند و از سوی دیگر با محدود کردن اختیار او و اجازه ندادن به او برای دست یابی به خودمختاری متناسب با سنش نوعی از دیکتاتوری عاطفی میسازند که کودک را بیش از عشق به سمت انزجار از والدین پیش خواهد برد.
به طور مثال مادر هنگامی که کودک میل به اکتشاف و بازی در محیط دارد به او اجازه جداشدن نمیدهد یا هنگامی که ترسیده است او را از خود میراند. درمقالات بعدی به طور مفصل به این موضوع خواهیم پرداخت؛ همچنین میتوانید به مقاله فرزندپروری در سایت مراجعه کنید. به یادداشته باشید که کودکان در نهایت متوجه نیت اصلی شما خواهند شد حتی اگر شما نسبت به آن آگاه نباشید. اینکه آيا این رفتار برای صلاح من بود یا از نیازها و ترس های کهنه والدم برآمد!
3) خلقوخوی کودک هنگام تولد:
هر کودکی هنگام تولد خلقوخوی ویژه خود را دارد. منظور از خلق مجموعه ای از خصوصیات روانشناختی و زیست شناختی است. از جمله نظم عملکردهای اصلی کودک مانند زمان و میزان خواب و تغذیه، میزان فعالیت کودک، میزان عواطف مثبت و منفی کودک، توان کنترل خود (بازداری) و برخی خصوصیات دیگر است. این ویژگی در هر کودک متفاوت بوده تا حد زیادی ژنتیکی و غیر قابل تغییر است و تا بزرگسالی ادامه مییابد.
اما چرا خلق و خو یک عامل خطر محسوب میشود؟ فقط کافیست کودکی را تصور کنید که در ماه های ابتدایی تولد درست نمیخوابد اکثرا گریه میکند، الگوی تغذیه درستی ندارد و هر چیز کوچکی میتواند او را آشفته کند. این کودک با خلقوخوی دشوار اغلب والد را کلافه میکند و با خسته کردن او امکان ارتباط بیشتر و بازی و به طبع آن محافظت بیشتر را از دست میدهد.
4) ژنتیک :
اگر در خانواده بروز اختلالات روانشناختی و روانپزشکی زیاد باشد کودک در معرض آسیب پذیری بیشتر نسبت به سایر کودکان است. ژنتیک یکی از عوامل مهم و غیرقابل کنترل ترین (غیر قابل کنترل نسبت به حوزه تخصصی روانشناس) عوامل خطر است.
5) عوامل مربوط به بارداری و زایمان:
دوره بارداری و زایمان از حساس ترین دوره رشدی انسان به شمار می اید. در سه ماه نخستین بارداری، مغز نوزاد با سرعت بسیار حیرت آوری در حال رشد است و عواملی مانند سو تغذیه مادر، بیماری مادر، فشار روانی و اضطراب شدید و غیره میتوانند روند رشد کودک را تحت تاثیر قرار داده و فرد را برای تمام سالهای بعدی زندگی نسبت به بیماری های رشدی، مغزی و یا روانی آسیب پذیر و مستعد کنند به طوری که وزن کم نوزاد در هنگام تولد با بسیاری از مشکلات بعدی در زندگی ارتباط دارند. بدیهی است که آسیبهای هنگام تولد نیز میتوانند همین تاثیرات را داشته باشند.
ادامه دارد…
در بخش بعدی به عوامل محافظت و تعامل آنها در سلامتروان کودک خواهیم پرداخت.
دیدگاهتان را بنویسید