خانم دکتر بچه ام خوب میشه؟ (انتظارات از درمان روانشناختی کودک؛ بخش دوم)

[joli-toc]
بخش دوم: عوامل محافظت
در مقاله قبلی درباره عوامل خطرساز برای روان درمانی کودک صحبت کردم و همچنین اینکه ما با توجه به نسبت عوامل خطر و عوامل محافظت می توانیم پیش بینی کنیم، چه نتیجه ای از درمان کودک خواهیم گرفت.
قبل از توضیح عوامل محافظت، بگذارید این مسئله را باز کنم. بخش خیلی مهمی از درمان کودک همین عوامل محافظت هستند. پیدا کردن و تقویت آن ها تقریبا لازمه هر درمان موفقی خواهد بود. اما این عوامل چه چیزهایی هستند؟
عوامل محافظتی
عوامل محافظتی، عواملی هستند که تاثیر عوامل خطرساز را کم میکنند. تمام عواملی که در مقاله قبل به عنوان عوامل خطرساز معرفی شدند، میتوانند عامل محافظتی نیز باشند!
ارتباط پدر و مادر
ارتباط صمیمی و توام با آرامش بین پدر و مادر، به طرز شگفت انگیزی می تواند در روان بچه ها تاثیر گذار باشد. این موضوع را فقط زمانی درک می کنید که یک صبح تا ظهر در یک کلینیک تشخیص اختلال اوتیسم کودکان بنشینید! تقریبا از هر 10 خانواده ای که مراجعه می کنند و فرزند آنها مشکوک به اوتیسم است، در 8 خانواده مشکلات جدی در رابطه ی والدین وجود دارد؛ به طوری که در جلسه ارزیابی، این آشفتگی به وضوح قابل دیدن است.
همه ی تصوری که بچه ها از دنیا و آدم هایش دارند، در ابتدا محدود به والدین است. مجموع این تصاویر می تواند این باشد که دنیا مانند خانه ما جای امنی است و آدم ها مانند والدینم، صمیمی و قابل اعتماد هستند، یا می تواند این باشد که دنیا مانند خانه ما یک جهنم به تمام معناست و باید از همه آدم ها ترسید. طبیعتا زندگی در شرایط جهنم، هر انسانی را بیمار خواهد کرد.
پس قبل از هر اقدامی برای درمان کودک تان، به دنیای درون خانه تان به دقت نگاه کنید.
اکثریت والدین انتظار دارند که کودکشان را به آغوش درمانگر بیاندازند و بروند و بعد از چند جلسه ی کوتاه، کودک شان را صحیح و سالم با گزارش کامل از جلسه درمان تحویل بگیرند. همانطور که ماشین را تحویل مکانیکی می دهند.
منتها متاسفم که بگویم درمان کودک، بدون پرداختن به والدین، تقریبا غیر ممکن است.
ارتباط گرم و صمیمی بین والدین و محیط خانهای که در آن سازگاری و صمیمیت وجود دارد و آشفتگی در آن کمتر است، شرایط ایده آلی هستند که در فرآیند درمان سعی می کنیم در مسیر تامین آنها حرکت کنیم.
رابطه والدین با کودک و سبک تربیتی آنان

سبک فرزندپروری مقتدارنه که در آن والدین در اکثریت مواقع، نسبت به نیازهای کودک حساس، پاسخگو و در دسترس هستند اما در برخی از مواقع نیز متناسب با شرایط و توان کودک، او را ناکام می گذارند، بهترین سبک تربیت است. با این سبک تربیت، توان روانی کودک برای مواجهه با زندگی واقعی افزایش پیدا می کند و شخصیت کودک، هم زمان عشق و صبوری را در خود جای می دهد.
خلق و خوی کودک هنگام تولد

همیشه هم والدین مقصر نیستند و نباید به آنها عذاب وجدان و فشار تزریق کرد. خُلق هر کودکی هنگام تولد منحصر به فرد است و طبیعتا هر چقدر کودک خوش خلق تر، آرام تر و خواب و خوراکش منظم تر باشد، برای والدین هم کنار آمدن با او راحت تر بوده و بیشتر مشتاق هستند که با او رابطه برقرار کرده و به او محبت کنند. هرچند خلق و خوی کودک قابل دستکاری یا پیش بینی نیست، اما در روند درمان کمک می کنیم تا مادر ضمن شناخت و پذیرش آن، راحت تر بتواند با کودکش تعامل کند.
بارداری و زایمان بدون مشکل
فرزند پروری اگر نگوییم پیش از بارداری، ولی قطعا از زمان بارداری شروع می شود. همان طور که قبلا اشاره کردم، مغز نوزاد در سه ماهه اول بارداری با سرعت حیرت انگیزی در حال رشد است و هورمون اضطراب (کورتیزول)، جزء محدود موادی است که بدون فیلتر از خون مادر به خون جنین منتقل شده و می تواند تاثیر چشمگیری در ساختار مغز نوزاد داشته باشد. ساده اش این است که اگر مادری در دوران بارداری، به ویژه اوایل آن، در معرض اضطراب زیاد قرار بگیرد، احتمال آنکه کودکش با مسائل مرتبط با سیستم عصبی درگیر شود، بسیار بالا می رود. مشکلاتی مانند ضعف سیستم عصبی، حساسیت شدیدتر نسبت به اضطراب و حتی در موارد شدید، کمبود وزن هنگام تولد، تولد زودرس و مشکلات عصبی جدی مانند تشنج در اوایل نوزادی.
توصیه اینکه اگر باردار هستید و یا کسی اطراف شما باردار است، همان قدری که از ضربه جسمی پرهیز می کنید، از ضربه روانی و عاطفی نیز بپرهیزید؛ چرا که بارداری و زایمان بدون مشکل، از فاکتور های مهم در محافظت کودکان در برابر آسیبهای عصبی و روانی است.
عوامل محافظتی غیر قابل تغییر
به جز خلق و خو، یک سری عوامل محافظتی دیگر نیز وجود دارند که برای ما به عنوان روانشناس، امکان تغییر دادن آنها وجود ندارد؛ مانند: ژنتیک خوب، هوش بالای کودک و نبود بیماری روانشناختی در نسل های پیشین. از این طریق صرفا با جست و جو و گرفتن تاریخچه مرتبط با این موارد، سعی می کنیم تخمین واقعی تری از نتیجه درمان بزنیم.
و اما نقش درمانگر

درمانگر به عنوان یک عامل محافظتی قوی در کنار سایر عوامل محافظت قرار میگیرد و سعی دارد با ارزیابی، تشخیص و درمان کودک و هم زمان کم کردن تاثیر عوامل خطری که قابل تغییر هستند، مانند کمک به رابطه والدین با کودک و رابطه آنها با یکدیگر، روند ترمیم در کودک آسیب دیده را برنامه ریزی و اجرا کند.
پس، اگرچه درمانگر کودک به طور مستقیم با روش هایی که مخصوص درمان کودکان است به رواندرمانی مستقیم کودک خواهد پرداخت، اما مجموع این عوامل محافظت و خطر هستند که بازدهی درمان را مشخص می کنند.
لازم است اشاره کنم که مشکلاتی که بیشتر مرتبط با ساختار مغز و یا رشد عصبی هستند، در مقایسه با مشکلات ارتباطی و هیجانی، نسبت به درمان مقاوم تر هستند و امکان نیاز به انواع متفاوت و متنوع درمان را بالا میبرند. تشخیص این موضوع با روانشناس متخصص کودک خواهد بود.
بنابراین محدوده ی کار درمانگر کودک هم متمرکز بر کودک و درمان مشکلات او، و هم متمرکز بر دستکاری محیط کودک در خانواده و حتی مدرسه خواهد بود!
بیشتر بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید