احساس غم چه تفاوتی با قشقرق به پاکردن دارد؟

آیا این قشقرق به راه انداختن است یا احساس غم؟
من مراجعی دارم که تمامی وقت هایش را کنسل می کند. هربار که به یاد خشم خود نسبت به مادرش می افتد غمگین و گریان می شود. این به خاطر چیزی است که از مادرش دریافت نکرده است. زمانی که من بر قشقرق به راه انداختن او تمرکز می کنم، او غمگین و گریان می شود. من شک دارم که این احساس غم باشد. تردید دارم روی احساس غم تمرکز کنم. چرا که در آن لحظه مثل یک دختربچه می شود. بیشتر شبیه یک مکانیسم دفاعی بازگشت کننده به نظر می رسد.
هر ایده و بازخوردی به من بدهید بسیار سپاسگزار خواهم بود.
با تشکر از سوالی که مطرح کردید.
بیایید راه های تمایز قائل شدن بین دفاع ” قشقرق به راه انداختن ” و ” احساس غم” را مرور کنیم.
قشقرق به راه انداختن : در آغاز بدون دفاع است.
غم: دفاع آغازگر آن است.
قشقرق به راه انداختن: در ابتدا بدون اضطراب است.
غم: شروع آن همراه با اضطراب است.
قشقرق به راه انداختن: معمولا بعد از اینکه بیمار یک “محرک” یا ” احساس خشم” را تجربه می کند اتفاق می افتد.
غم: بعد از یک محرک دربرگیرنده فقدان اتفاق می افتد.
قشقرق به راه انداختن: منجر به آرامش و وضوح مطلب نمی شود.
غم: منجر به آرامش، وضوح مطلب و احساس سبکی می شود.
قشقرق به راه انداختن: تاثیر دفاعی آن به شکل طغیان احساسات است. سپس به صورت ثابت در می آید.
غم: مانند جرقه ای است که شعله ور می شود و بعد فروکش می کند.
قشقرق به راه انداختن: منجر به عقب نشینی در عملکردهای بیمار می شود. (آیا بیمار احساس می کند ضعیف تر شده است؟)
غم: منجر به افزایش عملکردهای بیمار می شود. (بیمار حس می کند قوی تر شده است؟)
بررسی بیمار موردنظر
اینجا به نظر می رسد بیمار از قشقرق به پا کردن به عنوان یک دفاع بازگشت کننده رنج میبرد. هرچند که مثل همه ی موارد دیگر، بدون دیدن نوار ویدیویی، من تنها قادر به حدس زدن هستم.
بیایید فرض کنیم بیمار از دفاع بازگشت کننده قشقرق به راه انداختن استفاده می کند. درمانگر آن را شناسایی می کند. ولی بیمار به قشقرق به پا کردن خود ادامه می دهد. چرا؟
زیرا احتمالا او از چندین دفاع مختلف استفاده می کند که دفاع را حفظ کند.
تمرکز بر محرک
بیمار ممکن است زیادی راجع به چیزی که از مادرش دریافت نکرده صحبت کند. تمرکز صرف بر این محرک و نادیده گرفتن احساسش راجع به آن، باعث می شود قشقرق به راه بیاندازد. سپس حس میکند که گرفتار خلق پایین شده است.
درمانگر در پاسخ باید بگوید می دانم یا متوجه ام چیزی را که بدان احتیاج داشتی به تو نداد. گویا تو هم خوب بلدی که چطور برای این فقدان ماتم بگیری. اگر غم را کنار بگذاریم می توانیم به احساست نسبت به کسی که باعث محرومیت تو شده بپردازیم.
فرافکنی سوپر ایگو
مراجع فرافکنی می کند که شما او را به خاطر احساساتش مورد قضاوت قرار می دهید. یک قضاوت خیالی که او را گریان، غمگین و نا امید می کند. ممکن است بگوید می دانم که می گویید این احمقانه است و دوباره گریان شود. در پاسخ می توانید بگویید:
فکر می کنید من شما را قضاوت کردم. آیا شواهدی وجود دارد که نشان بدهد من شما را قضاوت کردم؟
زمانی که فرافکنی او را بازسازی کردید، قشقرق به پا کردن او متوقف می شود. بعد از آن در برابر قضاوت شما احساس غم و نا امیدی نمی کند. پس می توانید روی احساسات مرتبط با خودتان که در لایه زیرین خود قضاوتیش بوده، تمرکز کنید.
دفاع خویی
بیمار از خودش انتقاد می کند و به خاطر حمله به خودش غمگین می شود. دفاع خویی او را بازسازی کنید تا قشقرق به پا کردن او متوقف شود.
متوجه شدی چطور در حال انتقاد از خودت هستی؟ فکر نمی کنی همین باعث افسردگی ات می شود؟ می توانیم حمله به خودت را کنار بگذاریم و آن را متوقف کنیم تا قشقرق به راه انداختن فروکش کند.
فرافکنی نیت یا قصد
بیمار فرافکنی می کند که شما از سر فضولی از من سوال می پرسید. او از شما می ترسد، بدنش می لرزد و شروع به گریه می کند. فرافکنی او را در جهت تست واقعیت، بازسازی کنید.
من حق پرسیدن سوالاتی که مایل به پاسخ دادن به آنها نیستید را ندارم. به همین خاطر سوالاتی که می خواهید به آنها پاسخ داده شود را بررسی می کنیم.
به بی اثر کردن فرافکنی قصد او ادامه دهید تا او بتواند مسئولیت قصد خودش را به عهده بگیرد. اضطراب ناشی از فرافکنی او افت کند و به دنبال آن قشقرق به راه انداختن او کاهش یابد.
نقش بقیه دفاع ها در قشقرق به پا کردن
بقیه ی دفاع های بازگشت کننده نیز می توانند موجب قشقرق به پا کردن شوند. این به شما ایده توالی مداخلات را می دهد. تا دفاع هارا شناسایی و بازسازی کنید و قشقرق به پا کردن از بین برود.
قشقرق به راه انداختن خود می تواند مانند دفاعی عمل کند که خشم را از خود دور می سازد. بنابراین تاثیر دفاعی داشته و به عنوان یک دفاع عمل می کند. خیلی از مواقع قشقرق به پا کردن یک دفاع بازگشت کننده است. به این معنا که نتیجه ی یک دفاع دیگر است. در این موارد باید بررسی کنیم که کدام دفاع بازگشت کننده قشقرق به راه انداختن را ایجاد کرده است. سپس دفاع زیربنایی را بازسازی کنیم. اگر دفاع زیربنایی دفاع بازگشت کننده مثل فرافکنی سوپرایگو را بازسازی نکنید، قشقرق به راه انداختن ادامه می یابد. تا جایی که فرایند به کلی مسدود می شود.
نکته: ابتدا باید قشقرق به راه انداختن را به عنوان دفاعی علیه خشم نشان دهید. اگر بیمار باز هم به آن ادامه داد، باید ببینید دفاع بازگشت کننده چه چیزی را فعال می کند. زمانی که دفاع بازگشت کننده، قشقرق به راه انداختن را ایجاد می کند، آن دفاع را بازسازی کنید. به این ترتیب گریه و زاری فروکش میکند. به یاد داشته باشید تاثیر دفاعی قشقرق به راه انداختن می تواند به عنوان دفاع یا نتیجه دفاع عمل کند.
برای مطالعه مقاله ی «غم در نهانخانه ی دل نشیند»، اینجا را کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید