فیلم قدرت سگ ؛ وقتی نفرین توت عنخ آمون گریبان گاوچران را می گیرد!
فیلم قدرت سگ ، روایت برخورد انسان هایی است که گذشته ی متفاوتی دارند و حالا در نقطه ای به هم گره خورده اند. این برخورد به ظاهر تصادفی، زخم های گذشته را باز می کند، بر آنها نمک می پاشد و دردی عمیق، در جان شخصیت ها می ریزد. فیلم قدرت سگ ما را به مناظر زیبا دعوت می کند و از سویی دیگر با موسیقی اش به جهانی نفرین شده می برد. دوربینِ در حال حرکت در اولین سکانس، خبر از حرکت شخصیت ها می دهد. شخصیت هایی که از ابتدا تا انتهای فیلم همواره در حال تغییرند.
کاراکتر فیل، از منظر روانشناسی
از آنجایی که یکی از مهم ترین نقاط قوت فیلم قدرت سگ ، شخصیت پردازی است، ابتدا کارکتر فیل را از منظر روانشناسی بررسی می کنیم. او فردی خشن به نظر می رسد که اطرافیان را تحقیر می کند و به آنها آزار می رساند. اما در ادامه جنبه های دیگری از خود به نمایش می گذارد. همان فیل که برادرش را تحقیر می کند، با ازدواج او به شدت آشفته می شود، چرا که ارتباط با برادر برایش بسیار مهم است و اکنون گویی عروس تازه وارد را رقیب خود می داند. او حتی در ساز زدن هم با رز (همسر برادر) رقابت می کند. این یک نکته ی مهم درباره افراد خودشیفته را نشان می دهد. اینگونه افراد، ظاهر سردی دارند که هیچ اهمیتی برای دیگران قائل نیستند، اما در عین حال به شدت محتاج توجه دیگرانند. آنها دیگران را نمی بینند اما نیاز دارند که دیده شوند.
واکاوی رابطه ی فیل با برانکو هنری
یکی از زیرداستان های پررنگ در فیلم قدرت سگ ، ارتباط فیل با برانکو هنری است. اینطور به نظر می رسد که فیل برانکو هنری را می پرستد. شاید این نکته با سایر ویژگی های او به عنوان فردی خودشیفته، متضاد به نظر برسد. با این حال از نظر روانشناسی کاملا قابل درک است.
از دیدگاه روانشناسیِ خود (self psychology) کودکان به طور طبیعی گرایش به آرمانی سازی دارند. کودک نیاز به داشتنِ والدینِ ایده آل دارد. او والدین را بخشی از خود می داند و اگر آنها به اندازه ی کافی قدرتمند و ایده آل باشند، از نظر روانی تغذیه می شود. اما اگر کودک به والدین قدرتمند و ایده آل دسترسی نداشته باشد، در این فرایند آسیب می بیند و در بزرگسالی سعی می کند به یک دیگریِ ایده آل بچسبد. فیل، این دیگریِ ایده آل (برانکو هنری) را خلق می کند تا از عزت نفس شکننده ی خود محافظت کند، چرا که او را بخشی از خود می داند. انگار می گوید: من فردی قابل تحسین هستم، چرا که با برانکو هنریِ ایده آل ارتباط داشته ام.
او با از دست دادن برانکو گویی بخشی از خودش را از دست داده است. در نهایت تلاش می کند با جایگزین کردن پیتر به جای برانکو، این خلأ را پر کند. در عین حال، فیل فردی خودشیفته است که تمام اطرافیان را تحقیر می کند، چرا که در نظر او، هیچ کدامشان به اندازه ی برانکو هنری، ارزشمند نیستند.
رابطه با پیتر، دومین کاراکتر جذاب فیلم قدرت سگ
فیل همان ابتدا جذب پیتر می شود، اما به طور ناهشیار، با وارونه کردن تمایلاتش، احساسات عاشقانه اش را سرکوب می کند. در اولین برخورد، پیتر را آزار می دهد. او درست زمانی که با زبان از آمور (عشق) حرف می زند، با رفتارش پیتر را تحقیر می کند.
از نگاهی دیگر ارتباط فیل با پیتر، ارتباط با فردی دیگر نیست، بلکه فیل با خودش در ارتباط است! او جنبه هایی از خود را روی پیتر فرافکنی می کند و بعد با این تصویر خیالی ارتباط برقرار می کند. از نظر فیل، پیتر یک پسر با ظاهر زنانه هست و بنابراین یک سوژه ی جنسی است. او در برخورد اول پیتر را به دلیل همین تصور تحقیر می کند. سکانسی که با انگشت، به گلی که پیتر ساخته، تجاوز می کند و سکانسی که گل را می سوزاند را به یاد بیاورید. در نهایت فیل می گوید که می خواسته به پیتر کمک کند تا اینقدر زن صفت نباشد.
همه ی این اتفاقات نه به این دلیل است که پیتر واقعا زن صفت است، بلکه به این دلیل است که فیل او را اینگونه «می بیند». او بخش هایی از خودش را که به مردان تمایل جنسی دارد، روی پیتر فرافکنی کرده و حالا دارد با این تصویر، می جنگد! داستان ساده است: فیل تمایلات خودش را نمی پذیرد، آن را به پیتر نسبت می دهد و حالا با خیال راحت با پیتر به خاطر زن صفتیش مقابله می کند!
درست به همین دلیل است که پیتر تا پایان فیلم به خوبی شناخته نمی شود، چرا که ما او را از دریچه ی چشم فیل می بینیم. تصویری تحریف شده که از درون فیل برخاسته، نه از واقعیت پیتر.
فیلم قدرت سگ ، داستان تضاد و تقابل
قدرت سگ داستان تقابل آدم ها و چیزهای متضاد است: دو برادر که دو طرف میز نشسته اند و نقطه ی مقابل هم به نظر می رسند؛ پسری که در نظر پدرش، خشن است، در حالی که دیگران او را نانسی خانم صدا می زنند! و مردی که به دانشگاه رفته، ولی دست و صورتش را نمی شوید!
کاراکترهای فیلم قدرت سگ ، همگی جمع اضداد هستند. فیل مردی است که همزمان بی رحم و احساساتی است. رز، که در سکانس های پایانی، همیشه مست است، همان زنی است که از مست کردن افراد در رستورانش بیزار است. و در نهایت پیتر که از ابتدا تا انتهای فیلم، جنبه های متضادی را نشان می دهد: پیتر پسرِ مهربانِ حامیِ مادر است یا فردی خشن؟ (پدرش نگران این همه خشونت بوده). پزشکی است که می خواهد جان مردم را نجات دهد یا پسری که به راحتی یک خرگوش را مثله می کند؟ و در نهایت، پسر بچه ای است که آزار می بیند یا فردی که ورقِ بازی را به کل بر می گرداند؟
حتی پدر پیتر که در فیلم حضور ندارد، نماینده ای از این ویژگی های متضاد است. او پدر و همسری حامی و مهربان بوده (چنان که بر سنگ مزارش نوشته شده است) اما به بی رحمانه ترین شکل، همسر و پسر نه ساله اش را تنها گذاشته است.
پیتر: توت عنخ آمونی که نفرین می کند!
در جایی از فیلم قدرت سگ به کتاب نفرین توت عنخ آمون اشاره می شود. توت عنخ آمون یکی از جوان ترین فرعون های مصر باستان است. او در نه سالگی فرعون می شود و در ۱۸ سالگی می میرد. او در مدت زندگیش بیمار و رنجور بوده است. پس از کشف مقبره اش، اتفاقات عجیبی برای کاشفان می افتد و همگی به دلایل مختلف جان خود را از دست می دهند. سالیان سال مردم بر این باور بودند که این نفرین توت عنخ آمون است که گریبان گیر افرادی می شود که به حریم مقبره اش وارد شده اند و خواب هزارساله اش را به هم زده اند.
پیتر در فیلم قدرت سگ به گونه ای ظریف، یک بازنمایی هنرمندانه از این داستان است. حتی در ویژگی های ظاهری، (پسری نحیف که کمی قوز می کند)، بسیار شبیه تصویر توت عنخ آمون است. پیتر هم در نه سالگی پدرش را از دست داده است و به یک باره به دنیای بزرگسالی پرتاب شده است. او خود را موظف می داند که از مادرش مراقبت و حمایت کند و به نوعی پادشاه خانه باشد. پیتر هم تاب تحمل مزاحمت های فیل برای مادرش را ندارد. او نمی تواند ببیند که غریبه ها به حریم زندگی خانوادگیش وارد شده اند. گویی پیتر سال ها با مادرش در خواب خوش بوده است و اکنون، دیگران، این خواب را آشفته کرده اند، پس شایسته ی نفرین هستند.
در زمان وقوع اتفاقات فیلم، پیتر ۱۸ ساله است. نکته ی جالب در هر دو داستان، تضاد است: فرعونی بیمار و رنجور که در کودکی پادشاه شده است، به جای اینکه نماد معصومیت باشد، نماد یک نفرین شوم است.
ارتباط پیتر با پدر و مادر
فیلم قدرت سگ با روایت پیتر آغاز می شود. او پسری است که پس از مرگ پدر، خود را جایگزین پدر می داند. از همین جملات آغازین می توانیم شخصیتی پرآسیب را از پیتر انتظار داشته باشیم. کودکی که خود نیاز به حمایت دارد، اکنون باید از مادرش محافظت کند. کودکی که شاهد خودکشی پدر بوده و در تمام طول زندگی احساس گناه شدیدی را با خود حمل می کند. (به یاد داشته باشیم که پیتر معمولا قوز کرده و به پایین نگاه می کند گویی همیشه بار سنگین گناه را به دوش می کشد.) این احساس گناه می تواند در زندگی به شکل خودتنبیهی خود را نشان دهد.
این گونه افراد درست وقتی همه چیز خوب پیش می رود، خود و زندگی شان را نابود می کنند. در فیلم قدرت سگ ، ورود پیتر به دانشکده پزشکی موفقیت بزرگی است و همین موفقیت، او را وا می دارد همه چیز را نابود کند. چرا که او خود را گناهکار ابدی می داند و مدام خود را تنبیه می کند. پیتر با طنابی که در پایان فیلم در دست دارد، خودکشی نمی کند، چرا که او راه های بیشماری برای نابود کردن خود بلد است!
بیشتر بخوانید:
- تحلیل روانشناختی فیلم انگل (۲۰۱۹)
- تحلیل روانشناختی فیلم اسب وحشی (۲۰۱۹)
- از هیچ کس توقع نداشته باش
- احساس امنیت در رابطه و فضای مجازی
- ترس از صمیمیت ؛ چرا و چگونه؟
