احساس امنیت در رابطه و فضای مجازی
نوسان احساس امنیت در دو قطبی ثبات و تغییر
فرمول تمام رفتارهای آدمی رو میشه بر پایه تجربه احساس امنیت نوشت. اما فرآیند رسیدن به این امنیت هر بار و در هر موقعیتی شکل متفاوتی به خودش میگیره. با رشد و جهش جمعیت انسانی و تکامل گونه آدمی هر بار سر و کله نیازهای جدیدتری برای این موجود دو پا پیدا میشه و این همون چیزیه که پویایی و تغییر رو برای بشر غیرقابل اجتناب میکنه. برخلاف ثبات و حفظ یک ریتم ثابت، پایدار و آشنا که برای همه ما یادآور امنیته، تغییر و مواجهه با تجربه های جدید و ناآشنا، میتونه به عنوان تهدیدی برای ذهن ما به نظر بیاد. اما درست از یه جایی به بعد اونقدر راههای آشنا و ثابت گذشته ناکارآمد در رفع نیازهای ما میشن، که پذیرش تغییر غیرقابل اجتنابه…
بنابراین میشه آدمی را همواره در مسیر یک دوقطبی در رفت و آمد دونست: اصرار برای حفظ یک ریتم ثابت و آشنا در یک سو و در مقابل اون تغییر و تجربه چیزهای ناآشنا برای رفع نیازهای جدید، هر دو به هدف دستیابی به احساس ایمنی.
نیاز به شکل دهی رابطه
همه ی ما میدونیم که ارتباط و شکل دادن یه رابطه ی عاطفی امن، یکی از نیاز های طبیعی بشر برای رسیدن به آرامش و تجربه ی کاهش درد ناشی از تنهایی و احساس آسیب پذیری در دنیایی پر از تهدید و ناکامیه؛ بنابراین وجود دیگری ای که با عشق و همدلی در کنار ما قرار گرفته و حساس و پاسخگو به نیاز های ماست نوعی از احساس ایمنی رو بهمون تلقین میکنه.
اما نحوه ی شکل گیری این ارتباطات بر حسب امکاناتی که بستر جامعه و محیط زیست ما در اختیارمون قرار میده میتونه توی طیفی از اشکال سنتی شکل دهی رابطه تا مدرن، در نوسان باشه. هر چند همیشه یه جور مقاومت قابل درک، به خاطر ماهیت اضطراب زای تغییر و پذیرش اشکال جدید و ناآشنای ارتباط گیری، دیده میشه ولی با تغییر شکل و بستر جوامع به سمت صنعتی شدن و به دنبال اون شکل گیری و پیشرفت تکنولوژی، خواه ناخواه همگی شاهد شکسته شدن ناگزیر این مقاومت هستیم تا جایی که به خودمون میایم و میبینیم تن دادیم به تغییر و حالا جزیی از ماست.
تغییر شکل روابط با پیشرفت تکنولوژی
خیلی وقته با پیشرفت تکنولوژی و عرضه شدن ابزارهای ارتباطی جدید به بازار، دنیای ناشناخته ای، سرشار از شگفتی به روی آدمی باز شده و شکل ارتباطات رو تغییر داده. آدم های زیادی با پذیرش این تغییر و بهره مندی از اون بدون محدودیت زمانی و مکانی با هم ارتباط برقرار میکنن و از این طریق به رفع نیازهاشون میپردازن. اما همیشه برای افزایش سرعت پیشروی هر چیز به یه ماشه چکان قدرتمند نیاز داریم تا در حکم یک کاتالیزور عمل کنه و افراد رو با سرعت بیشتری به سمت پذیرش تغییر هل بده و چه ماشه چکانی قدرتمند تر از ویروس منحوس کرونا؟
کرونا کاتالیزور قدرتمندی در جریان پذیرش شکل جدید ارتباطات
انفجار بمب کرونا به چشم بر هم زدنی دنیا رو تسخیر کرد و با ناکارآمد کردن راه های گذشته ی ما برای رفع نیازهامون به خصوص نیاز به ارتباط با دیگری، عرصه رو به همه ی ما تنگ و مجبورمون کرد تا خیلی بیش از پیش با دنیای تکنولوژی و ارتباطات مجازی مأنوس بشیم.
دیگه مثل قبل ارتباط های نزدیک فیزیکی و حضور گسترده در جامعه برای شکل گیری ارتباطات ممکن نبود و امنیت افراد به این شکل تهدید میشد. پس ناگزیر به شکل دهی ارتباطات به اصطلاح مجازی شدیم.
فضای به اصطلاح مجازی
نمیدونم چه کسی اولین بار نام فضای مجازی رو برای این محیط انتخاب کرد اما راستش رو بخواین من باهاش موافق نیستم. چه طور ممکنه فضایی که آدم های حقیقی تماما به اون معنا و هویت میبخشن رو مجازی دونست؟
به نظر من آدم ها در این فضا مجازی نیستند. همه ی ما درست همون کسی هستیم که در فضای حقیقی و در روابط، هویتمون شکل گرفته و اون چیزی که از این هویت شکل گرفته با تمام نقص ها و گره های شخصیتی، در هر فضایی، چه فضایی که حقیقی میدونیمش و چه فضایی که به عنوان فضای مجازی میشناسیمش بروز میدیم، فقط بر حسب میزان امنیتی که از محیط دریافت میکنیم در بستر امکاناتی که اون محیط در اختیارمون میذاره نوع متفاوتی به خودش میگیره.
احساس امنیت در روابط مجازی
وقتی فرمول مشترک همه ی رفتارها رو بر پایه احساس امنیت بنا کنیم، توضیح رفتارهامون اون قدرها هم سخت و پیچیده نیست. نکته این جاست که آیا ما الگوی روابط خودمون رو در هر فضایی میشناسیم؟ و متوجه این هستیم که هر بار جذب چه افرادی با چه خصوصیاتی میشیم؟ اگر هر بار وارد رابطهای سمی با فردی آسیب رسون میشیم که امنیت ما رو تهدید میکنه چه الگویی در حال تکراره… در حقیقت موضوعی که بیشتر از فضای شکلگیری ارتباط باید بهش پرداخته بشه این هست که ما در ارتباط به چه شکلی و با چه خصوصیاتی حضور داریم و این الگوی ارتباطی ما، رابطه رو به چه سمتی میکشونه. بنابراین برای تجربه ی احساس امنیت در رابطه به خصوص در ارتباطات مجازی، لازمه با الگوی ارتباطی خودمون به خوبی آشنا باشیم و نقش خودمون رو در تجربه ی رابطهای امن در نظر بگیریم.
به این ترتیب با شناخت در مورد الگوهای ارتباطی خودمون و اجتناب از محیط و بسترهایی که ما رو در معرض رابطهای با همون الگوهای ارتباطی مخرب با افراد آسیب رسون قرار میده، میتونیم به تجربه ی رابطهای امن و رضایت بخش خوشبین باشیم.
دلایل تجربه ی احساس ناامنی در ارتباطات مجازی
اما تصور کن تونستیم افراد امن در بستر فضای مجازی رو شناسایی کنیم و ارتباطمون رو در این فضا شکل بدیم. چه چیزی همچنان این فضا رو برای ما ناامن جلوه میده و موجب کلافگی و آشفتگی ما در این فضا میشه؟
برای تجربه ی یک ارتباط امن ما به سه مولفه نیاز داریم: حساس، دردسترس و پاسخگو بودن
اون چیزی که باعث ضعف تجربه ی این سه مولفه در ارتباطات فضای مجازی میشه، برمیگرده به جنبه ی خلا حضور فیزیکی در این شکل روابط.
در توصیف یک رابطه ی امن میتونیم بگیم: افراد با تمام وجود درگیر احوالات هم هستند و خیلی خوب متوجه احساسات، هیجانات، نیاز ها و آسیب پذیری های هم میشن در دسترس هستن و فورا تا حد توان در جهت همدلی و رفع نیازهای هم برمیان.
لازمه ی حساس بودن در رابطه درک درست از احساسات، هیجانات و نیازهای طرف مقابله و اون چیزی که در درک این موضوع به ما کمک بزرگی میکنه رفتار بدنی ماست. ما هیجاناتمون رو از طریق بدنمون تشخیص میدیم و از همون طریق هم بروزشون میدیم و این امر مستلزم حضور فیزیکی ما در کنار همه.
ضعف فضای مجازی در مولفه های یک ارتباط امن
ضعف فضای مجازی در این امر منجر به ناکامی در درک هیجانات و نیازهای طرف مقابلمون میشه و به دنبال این امر ما قادر نخواهیم بود به خوبی در دسترس و پاسخگو هم باشیم. بنابراین ما نیاز داریم در روابطمون حضور فیزیکی دیگری رو حس کنیم و احساس امنیت رو از این حضور دریافت کنیم. حتی اگه به وسیله ی تماس صوتی یا تصویری تلاش کنیم ضعف های ارتباطی این بستر رو کم کنیم باز هم نمیتونیم جایگزینی برای حضور فیزیکی هم پیدا کنیم.
بنابراین خیلی اوقات میبینیم به درستی متوجه هیجانات و نیازهای دیگری نمیشیم و همین باعث میشه طرف مقابل در زمان نیاز، ناکام، آشفته، بی قرار و مضطرب بشه و خشم رو تجربه کنه. از طرفی ابزار دسترسی فوری به فرد (گوشی و اینترنت) هم موجود نیست تا در جهت همدلی و رفع نیاز پاسخگو باشیم. ما در این فضا حتی برای ترمیم رابطه هم امکانات محدودتر با ضعف های بیشتری داریم و این موضوع احساس ناامنی رو در رابطه تشدید میکنه که خودش تهدیدی برای رابطه محسوب میشه.
نتیجه گیری
بالاخره آیا فضای مجازی مکان مناسبی برای برقراری رابطه با دیگری هست یا نه؟
همون طور که گفتیم به نظر میرسه شروع ارتباطات در فضای مختلف به شرط شناخت درست از بستر و فضایی که ارتباط در اون شکل گرفته و امکاناتی که اون بستر برای بروز شخصیت فرد در اختیارش قرار میده تفاوت چندانی با هم ندارن و فضای مجازی هم میتونه مکانی امن برای شکل دهی رابطه باشه. اما ادامه ی رابطه در فضای صرفا مجازی میتونه تهدیدی برای تجربه ی احساس امنیت افراد باشه و همین رابطه رو متزلزل میکنه.
پیشنهاد
پیشنهاد میشه، روابطی که در آستانه ی شکل گیری در این فضا هستن از نظر امکان ادامه ی رابطه به صورت حضوری بررسی بشن. و در صورت عدم امکان ارتباط حضوری با دونستن و آگاهی از ضعف های این فضا و تهدیدهایی که ممکنه برای رابطه ایجاد کنه تصمیم بگیرن. اگر امکان ادامه ی رابطه در خارج از فضای مجازی وجود داره و این شرایط موقتیه در همین زمان هم سعی کنین تا حد ممکن امکانات ارتباطی که فضای مجازی در اختیارتون قرار میده رو بشناسید و به خوبی از اون ها استفاده کنید تا در حد امکان ۳ مولفه ی امنیت در رابطه برآورده بشه.
در روابطتتون، حساس، در دسترس و پاسخگو باشید.
بیشتر بخوانید:
