تاثیر جملات انگیزشی چیست؟ آسیب یا انگیزه؟

’’جملات انگیزشی‘‘ عبارتی آشنا در دنیای امروز است. سمینارهای موفقیت، سمینارهای مشاوران کنکور، بسیاری از پادکستها و صفحههای اینستاگرامی ایجاد شدهاند تا در ظاهر به ما انگیزه بدهند. اگر به دنبال موفقیت در کسب و کار خود، شاد زیستن، و یا رتبهای برتر در کنکور و قبولی در رشته و دانشگاهی عالی بوده باشی، احتمالا بیشتر با جملات انگیزشی سر و کار داشتهای.
برخی از جملات انگیزشی را با هم مرور کنیم:
- فقط کافی است بخواهی.
- اگر هدفی به ذهن تو خطور کرده، حتماً توانایی رسیدن به آن هم در تو قرار داده شده است.
- مهم نیست در چه شرایطی قرار داری، ذهن تو و باور توست که جایگاه تو را میسازد.
- به دنیا ثابت کن که نمیتواند مانع تحقق رؤیاهایت شود.
دریافت مشاوره تحصیلی از کلینیک آگاه
فهرست محتوا:
Toggleباور مشترک جملات انگیزشی چیست؟
باور مشترک تمام این مثالها، «اهمیت تو و خواست تو» و «بیاهمیتی سایر شرایط و عوامل» است. حتی اگر سایر عوامل اهمیتی داشته باشند، خواست تو میتواند بر آنها چیره شود. اما اگر نگاهی به تجربههای زندگی خودمان داشته باشیم، آیا واقعاً هرآنچه خواستیم شد، و هرآنچه نخواستیم نشد؟! آیا خواستن ما توانست در مقابل همهی کموکاستیها بایستد و پرچم پیروزی را غرورمندانه بر قلهی موفقیت بگذارد؟
در بسیاری از سمینارهای موفقیت مثالهایی از افرادی را میبینیم که از فقر و شرایط روحی بد، تصمیم گرفتهاند به این شرایط پایان دهند، و در حال حاضر دارای شرایط مالی فوقالعاده و خوشبختی بیبدیل هستند. این تجربهی زندگی اکثر افرادی است که بهعنوان مدرس و هدایتگر سمینارهای موفقیت فعالیت میکنند. آیا راهی که آنها رفتند را میتوان در قالب جملات انگیزشی بهعنوان نسخهای همگانی تجویز کرد؟ بسیاری از آنهایی که نتوانستند تغییر معجزهآسایی در زندگی خود بدهند و سخنی از آنها در میان نیست، چه؟ آیا آنها واقعاً نخواستند؟ آیا آنها تنها مسئول شرایط زندگی خود هستند؟
آیا جملات انگیزشی کافی است؟
هر کدام از ما با تمام رؤیاها و اهدافمان در دنیایی زندگی میکنیم که شرایط مختص به خود را دارد. این شرایط رسیدن به بعضی اهداف را هموار، و رسیدن به برخی دیگر را دشوار و حتی دستنیافتنی میکند. کدام شرایط و عوامل؟
- خانوادهای که در آن به دنیا آمدهایم و رشد کردهایم.
- کشور، شهر و یا روستایی که در آن زندگی میکنیم.
- امکاناتی که داریم و کمبودها و محدودیتهایی که با آنها مواجه هستیم.
- استعدادها و تواناییهای درونی که داریم و یا آنهایی که نداریم.
هیچکدام از این شرایط مانع تأثیرگذاری ما بر زندگیمان نمیشود، اما قطعاً میزان تأثیرگذاری ما را تحت تأثیر قرار میدهد. با خواستن نمیتوان تمام این شرایط را دور زد و یا از جا برداشت و به مقصد رسید. این شرایط نیاز به دیدهشدن و پذیرفته شدن دارند. دیدن تمام مشکلاتی که برای ما ایجاد میکنند، و البته که این دیدن همراه با درد و احساس خشم و غم است.

جملات انگیزشی چه آسیبهایی در پی دارد؟ عواقب جملات انگیزشی
جملات انگیزشی بخشی از واقعیت را که نیروی خواستن، تلاش کردن و پشتکار در رسیدن به هدف است را نشان میدهد، اما بخش دیگری از واقعیت که تأثیرگذاری عوامل خارج از کنترل و ارادهی ما است را نادیده میگیرد. همواره این نوع برخورد با واقعیت آسیبزاست. در ادامه به بعضی از این آسیبها میپردازیم:
1) خودسرزنشی، افسردگی و پوچی
بعد از شنیدن جملات انگیزشی در سمینارهای موفقیت، چه احساسی در شما ایجاد میشود؟ به احتمال زیاد انگیزه و قدرت را احساس میکنید. اما این احساس چقدر پایدار است؟ در مسیری که حرکت میکنید در مواجهه با نرسیدنها و نشدنها چه واکنشی نشان میدهید؟ اگر فردی باشید که مدتها خواسته، تلاش کرده و نشده چه؟ آن موقع چه احساسی پیدا میکنید؟
زمانی که تمام رسیدنها و محقق شدن اهدافمان صرفا به خواستن ما وصل شود، و ما مواجه شویم با نشدن و نرسیدن، آن وقت تمام خشم و ناکامی متوجه چه کسی است؟ متوجه «مایی که انگار نخواستیم» یا آنگونه که «بقیه میگویند باید بخواهی» نخواستیم!
با خود میگوییم باید با این قواعد به اهدافم میرسیدم، خیلی از آدمها هم که رسیدند، پس لابد مشکل از من است! این خشمی که متوجه خودمان میشود، آیا انرژی و انگیزهای برای ادامه دادن و حرکت کردن و خواستن برایمان باقی میگذارد؟
2) حسادت و میل به نابودی موفقیتهای دیگران
ناکامی همهی ما را خشمگین میکند. زمانی که باور ما این باشد که هر که بخواهد میتواند به دست بیاورد، و در دنیای روانیمان جایی برای ناکامی نگذاریم، در مواجهه با ناکامی دیگر خشممان بسیار شعله میکشد. در مورد اول این خشم متوجه خودمان، و در این مورد خشممان متوجه دیگران میشود.
وقتی خشممان متوجه دیگران شود، یا موفقیتهای آنها را پایین میآوریم و به دلایلی جز توانایی خودشان نسبت میدهیم، مثلاً میگوییم ’’حتماً حق من و شما را خورده که به این جایگاه رسیده است‘‘، ’’حتماً کسی به ناحق و بدون درنظرگرفتن شایستگی و توانایی به او این جایگاه را داده است‘‘. یا با مانعتراشیها، ناامید کردنها و یا تخریب آنها، یا مانع موفقیتشان میشویم یا مانع حال خوب آنها با موفقیتهایشان.
3) کاهش ظرفیت همدلی و شفقت ورزی برای خودمان و دیگران
ما انسانها برای داشتن روانی سالم، نیاز داریم تا با درد و رنجهایمان همدلانه برخورد شود. در باوری که جملات انگیزشی به ما القا میکنند، همهی نتایج معطوف به خودمان و خواستن ماست، و جایی برای درک شرایط خارج از کنترل ما باقی نمیماند. نوع برخورد با خودمان میشود همانگونه که در مورد اول به آن پرداختیم، و نوع برخورد با شکستها و نتوانستنهای دیگران نیز مشابه است. یا به سرزنش آنها میپردازیم و یا به فردی که با تمام وجود خواسته و تلاش کرده اما نرسیده، دوباره میگوییم متوقف نشو، بخواه و مطمئن باش که میرسی. آن فرد میماند که دیگر نمیداند چگونه باید بخواهد که برسد، و بابت مشکلاتی که واقعاً با آنها دست و پنجه نرم میکند، نه درک میشود و نه حمایتی دریافت میکند.
اگر بخواهی جملات انگیزشی اول متن را دوباره بنویسی به صورتی که هم قدرت خواستنت را شامل شود و هم عوامل و شرایط مؤثر را، تو چه مینویسی؟ در قسمت کامنت برامون بنویس.

درباره ریحانه نیک گو
من ریحانه نیک گو، ارشد روانشناسی بالینی و کارشناس روانشناسی از دانشگاه تهران هستم. از سال 1399، ابتدا با رویکرد روابط ابژه و سپس با رویکرد istdp رواندرمانی را آغاز کرده، و در کار بالینی از سوپرویژن اساتید هیئت علمی دانشگاه تهران و شیراز بهره بردهام. هماکنون نیز درمانگر بزرگسال در کلینیک آگاه شعبهی تهران هستم.
نوشتههای بیشتر از ریحانه نیک گو
دیدگاهتان را بنویسید