فضای مجازی و آثار آن
پیشرفت و به صورت کلیتر، تغییر، بنیانِ جداییناپذیر زندگی بشری است. در همه اعصار، دگرگونیهایی در شیوهی زندگی جوامع بشری رخ داده که امروزه با کمک تکنولوژی، سرعت این تغییرات سریعتر شده است. این تغییرات همواره موافقان و مخالفانی داشته و از سوی دیگر هر پدیدهای مزایا و آسیبهای خود را دارد؛ میتوانید مثالِ معروفِ چاقو را به یاد بیاورید. از جملهی تغییرات در زندگیِ کنونیِ ما، فضای مجازی و شبکههای اجتماعیِ متفاوت است که موافقان و مخالفان خود را دارد.
اینترنت تأثیرات شگرف و بزرگی بر زندگیِ ما داشته و دارد به طوری که از تأثیراتِ آن نمیتوان چشمپوشی کرد. افزون بر آن با توجه به همهگیر شدن و همچنین امکاناتِ کاربردیای که دارد، نمیتوان از آن دوری کرد، پس باید بهترین راه استفاده از آن را بیاموزیم. از جمله راههایی که میتواند به شناخت بیشتر و استفاده بهتر از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کمک کند، شناخت معایب و مضرات این پدیدههاست که در ادامه بر حسب فهم و دانش و تجربه نگارنده به چندی از معایب مهم آن اشاره میشود:
سواد تصنعی
تا کنون پیش آمده که درباره دکتر علی شریعتی نظری بدهید؟ دربارهی حکومتهای توتالیتر چطور؟ دربارهِی نحوهی عملکرد دندان عقل؟ تأثیر نرخ ارز بر گرانی تخممرغ؟ تا به حال اتفاق افتاده در جایی که در مورد نیچه گفتوگویی بوده، بگویید: «اونو که اصلا حرفش رو هم نزن، مردک مردسالارِ ضد زن» تنها با همین گزاره شما دو موفقیت بدست آوردهاید: 1- به دیگران فهماندهاید که شما کاملا بر نیچه مسلط هستید و آراء او را خوانده و میدانید 2- کوبیدن یکی از نامآشناترین فیلسوفان که در نوع خود پیروزی بزرگی است.
یکی از مشکلاتِ بزرگ فضای مجازی همین نکته است که ما با نوک زدن به انواع خبرها، تحلیلها و موضوعات، فارغ از اینکه نویسنده چقدر فرد عمیق و مورد اعتمادی است، و بدون پیگیریِ آراء و نقدهای دیگر در مورد خبر یا موضوع مذکور، اقدام به ارائه تحلیل و نقطه نظرات خود در موردِ چیزی که با «اصل» آن کوچکترین آشناییتی نداریم، میکنیم (البته پرواضح است که نیاز نیست برای نظر دادن در مورد «هر» چیزی اصل آن را بدانیم و با همه چیز، خودمان را گلآویز کرده باشیم تا در مورد آن بتوانیم نظر دهیم.)
ما دائما با اتکا به سواد تصنعیِ خود، به شکلی تازه، در نادانی خود گرفتار آمدهایم.
یادداشتهای کوتاه فاقد تحلیلهای عمیقاند!
به لطفِ امکاناتِ بسیارِ فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اطلاعاتِ مختلف در هر زمینهای – حتی حوزهای که شما به دنبال آن نیستید! – به سراغ شما میآید. برای مثال در یک گروه دوستانه –نگارنده فرض را بر این گذاشته که خواننده، خود انبوهی از کانالها با موضوعات مختلف ندارد! – در حال گشتوگذار هستید که با انواع و اقسامِ یادداشتها درباره سیاست، اقتصاد، ادبیات، روانشناسی و … برخورد میکنید، فارغ از اینکه چقدر آن مطالب درخور اعتماد هستند، ذهن شما همیشه درگیر موضوعات و مسائل مختلف است و دائم از این موضوع به آن موضوع میپرد.
جالب است بدانید، ذهن برای تمرکز بر روی یک فعالیت خاص، به طور متوسط به 23 دقیقه زمان نیاز دارد!1 بنابراین هنگامی که ما با سرعت زیاد از یادداشتها و مطالب گذر میکنیم، مجالی برای تمرکز باقی نمیماند چه رسد به تأمل. اکنون به آسانی میتوانید حدس بزنید چقدر مطالبی که میخوانید عمیق و مفید هستند!
باید دقت شود که برای بازآفریدنِ میلِ به تأمل و خوداندیشی، استفاده از ابزاری که خود باعث ویرانی تأمل است، چه بسا یک پارادوکس در نظر آید.
تداخل در تمرکز
این درگیریِ همیشگی با پیامهای درهم و دریافتِ بیحساب و کتاب پیام از گروههای مختلف در فضای مجازی در هر لحظه و ثانیه از شبانهروز، ذهن شما را شرطی میکند به طوری که ذهن شما دیگر قادر نخواهد بود بیش از 3 دقیقه بر روی یک موضوع خاص متمرکز شوید و دائم، (به دلیل شرطی شدن) دنبالِ دریافتِ یک پیام یا اتفاق غیرمنتظره است.
پس دیگر شما نمیتوانید تمرکز کنید، دیگر نمیتوانید مطالب بلند بخوانید، دیگر قادر نخواهید بود کتاب بخوانید، دیگر قادر نخواهید بود تحلیلِ درستی از یک اتفاق بخوانید و در پی آن دیگر قادر نخواهید بود شناخت درستی از اطراف خود داشته باشید. باید بدانید در عین حالی که مدام در حال چک کردن اخبار بهروزشده در فضای مجازی هستید، مدام به سمت سطحی شدن پیش میروید و اینجاست که شما از همهی اتفاقات و موضوعات خبر دارید اما دیگر نمیتوانید در مورد آنها در حد 5 دقیقه هم صحبت کنید.
یکی دیگر از آسیبهای آن این است که زمانی که اینترنت خود را برای مدت کوتاهی برای انجام کاری قطع میکنیم –البته اگر چنین جرأتی داشته باشیم!- مدام به این فکر مشغولیم که «نکند حالا که به اینترنت دسترسی ندارم، اتفاق مهمی افتاده و من از آن بیخبرم؟» پاسخ: اگر اتفاق مهمی بیفتد با شما «تماس» خواهند گرفت.
هر نسلی مخدر خاص خودش را دارد
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که پس از پایانِ گشت و گذار در تلگرام به سراغ اینستاگرام و در پایان آن دوباره به تلگرام برگردید و مدام در این سیکل چرخ بزنید در حالی که زمانِ شما به سرعت در حال سپری شدن است و شما هیچ اهمیتی به آن نمیدهید. شما در انتظار رخ دادن اتفاق یا ارسال پیامی که درخور توجه باشد، دقیقهها و ساعتهای خود را از دست میدهید. بدون اینکه توجهی به آنها داشته باشید. در حالیکه میتوانید در همین مدت زمان کتابی مطالعه کنید، کار عقب افتادهای را انجام دهید، یا کارِ بعدیِ خود را شروع کنید.
بدتر از حالت قبلی، این حالت است که به دنبال پر کردنِ زمانِ آزادِ خود، خود را مشغول گشت و گذار در اینستاگرام و تلگرام میکنند و به صورت کاملا بیهوده سعی دارند وقت خود در فضای مجازی با گشت و گذار در صفحهی سلبریتیها و سرک کشیدن به صفحههای بیمحتوا و مبتذل، بگذرانند. در صورتیکه که میتوانند همین زمان را به گوشدادن به موسیقی، مطالعه، ورزش کردن، دیدار با دوستان و … تخصیص دهند. اینکه این عامل چه ریشههایی دارد در بحثِ این یادداشت نیست، اما میتوانم به بیهدفی، سردرگمی، و نداشتن برنامهی مشخص برای خود اشاره کنم که در نوع خود نکات قابل تأملی هستند.
نکاتی که در بالا به آنها اشاره شد، منهای بررسی «روابط» و دیالوگهای دوستانهای است که در فضای مجازی رد و بدل میشود. بدیهی است توجه به این جنبه از کارکرد فضای مجازی و برنامههای پیامرسان باید به طور جدی مورد واکاوی و نقد قرار بگیرد. در نهایت امر، پدیدهی شبکههای مجازی فواید و خوبیهای فراوانی دارد و هدف از متن تخریب آنان نیست بلکه استفاده درستتر از آنان است.
پینوشت:
- کنفرانس تِد (TED) با موضوع «چگونه تکنولوژی بهتر میتواند ما را از حواسپرتی نجات دهد؟»
“How better tech could protect us from distraction”
بیشتر بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید