• خانه
  • خدمات
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • ارزیابی و سنجش روانشناختی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • آموزش های تخصصی
    • آموزش های عمومی
  • نوشته های مفید
  • وبینارها و کارگاه ها
    • آخرین وبینارهای تخصصی:
      • پکیج آموزشی دوره ی آموزشی ارتباط درمانی
      • دوره جامع درمانگری ISTDP
      آخرین وبینارهای عمومی:
      • مشق بدون اشک (آفلاین)
      • مدیریت خشم والدین (آفلاین)
      بخش وبینارها و کارگاه ها
    • وبینارها و کارگاه ها
  • تیم آگاه
    • روانشناسان و مشاوران
    • نویسندگان
  • فروشگاه
  • گالری
    • ویدئو
  • درباره ما
کلینیک روان پویشی آگاه
  • خانه
  • خدمات
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • ارزیابی و سنجش روانشناختی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • آموزش های تخصصی
    • آموزش های عمومی
  • تیم آگاه
    • روانشناسان و مشاوران
    • نویسندگان
  • نوشته های مفید
  • وبینارها و کارگاه ها
    • ورود به بخش وبینارها و کارگاه ها
    • آخرین وبینارهای تخصصی:
      • پکیج آموزشی دوره ی آموزشی ارتباط درمانی
      • دوره جامع درمانگری ISTDP
      آخرین وبینارهای عمومی:
      • مشق بدون اشک (آفلاین)
      • مدیریت خشم والدین (آفلاین)
      بخش وبینارها و کارگاه ها
  • فروشگاه
  • درباره ما
    • گالری
      • تصاویر
      • ویدئو
    • تماس با ما
    • قوانین و مقررات
پورتال آگاه
0
کلینیک روان پویشی آگاه
0
پورتال آگاه

رازهایی که بدنمان درباره گذشته به ما می‌گوید: بدن و زخم‌های روان

توسط سما بخشی inخودشناسی

اگر بخواهیم بفهمیم «چه کسی هستیم» باید سراغ مغزمان برویم؛ چراکه سرنخ‌های اصلی آنجاست: کلمات و خاطرات! این دو، ابزارهایی هستند که بهترین توضیح را در مورد اینکه واقعاً چه کسی هستیم، چه شخصیتی، علایقی و رفتاری داریم و چه اتفاقی برایمان افتاده است، به خودمان و دیگران می‌دهند. اما مغز ما باعث می‌شود یک منبع اطلاعاتی مهم دیگر، یعنی بدنمان و سرنخ‌هایی که بهمان می‌دهد را نادیده بگیریم. سرنخ‌هایی که نشان می‌دهد ما چه کسی هستیم و زندگی ما چگونه بوده است. در واقع بدن ما همچون گنجینه‌ای است که رازهای زیادی از ما در خود پنهان کرده است! هر تجربه‌ای از زندگی ردپایی در بدن ما به جا می‌گذارد که گاهی بهشان توجه نمی‌کنیم یا آن‌ها را کشف‌نشده باقی می‌گذاریم. اما چگونه می‌توانیم این ردپا و سرنخ‎‌ها را کشف کنیم؟

بدن ما مخزن دردها و رنج‌های ماست. هر چه مسیر زندگی ما دشوارتر بوده باشد، احتمال دارد نسبت به بدن خود احساس منفی بیشتری داشته باشیم و مشکلات بیشتری برای ما ایجاد شود. اما در میان مشکلات ایجاد شده، دو مشکل به طور خاص‌تری برجسته‌اند:

یک. عزت نفس بدنی پایین: چرا از چهره خودمان راضی نیستیم؟

اگر مراقبان اولیه‌ی ما (پدر، مادر و …) از ظاهر جسمانی ما خوششان نیاید، بعید است که بتوانیم از ظاهر خود راضی باشیم! در این حالت تمایل داریم تا نگاه‌های دیگران را هم سوءتعبیر کنیم و تصور کنیم هیچکس از ظاهر و چهره‌ی ما خوشش نمی‌آید و ما را دوست ندارد. مدام در آینه به خودمان نگاه کنیم و از ظاهرمان ایراد بگیریم. حتی ممکن است برای پارتنر خود متاسف باشیم که مجبور است در کنار ما باشد و از نزدیک با ما در ارتباط باشد! به همین ترتیب، اگر یک فرد به تحقیر شخصیت ما بپردازد، اندکی از حس تحقیر و کوچک شدن به سمت بدن ما و درک‌مان از ظاهرمان سرازیر می‌شود، گویی آن فرد ظاهر و زیبایی ما را هم مسخره کرده است. حتی در تصور ما، آدم‌های بد، قیافه‌های زشت و بدی هم دارند!

چرا من این‌قدر زشتم؟ اختلال خود زشت پنداری (بدریخت انگاری) چیست؟

چرا من این‌قدر زشتم؟ اختلال خود زشت پنداری (بدریخت انگاری) چیست؟

۲۷ آذر ۱۴۰۱ ۱ Minute ۰ ۰
اختلال خود زشت پنداری به عنوان یک نگرانی مکرر و مداوم درباره نقص فیزیکی احتمالی در ظاهر و بدن تعریف...
حدیث نیک اندیش

دو. ترس از تکرار شدن تجربه‌ای تلخ:

مورد دیگری که ممکن است تجربه‌های دردناکی در بدن ما ایجاد کند، ترس است؛ ترس از تکرار شدن یک تجربه‌ی تلخ یا در معرض خطر قرار گرفتن. اصلا مهم نیست در حال حاضر احساس خطر می‌کنیم یا در معرض خطر هستیم. بعد از تجربه‌های سخت گذشته، بدن ما به طور دائمی گوش به زنگ می‌شود، انگار همیشه در انتظار ضربه یا حمله است. ممکن است در خوابیدن دچار مشکل شویم (مخصوصاً در کنار شخص دیگری) و سیستم گوارشی ما آن‌گونه که باید، عمل نکند؛ شاخص­‌هایی که خبر از گذشته‌ای دردناک و بی‌رحمانه و البته پیش‌بینی‌ناپذیر می‌دهند.

علاوه بر این، ترس و تجربه‌های دردناک می‌­توانند عواقب جسمانی دیگری داشته باشند: ممکن است برای ما بسیار سخت شود که اجازه دهیم اندام‌هایمان به شکلی پرانرژی و آزادانه حرکت کنند و به دلیل احساس آماده بودن همیشگی در برابر یک خطر بیرونی، همواره در حالت انقباض و سفت کردن عضلاتمان باشیم؛ مثلا ورزش کردن برای ما بسیار دشوار می‌شود یا نحوه راه رفتن و حالت شانه‌هایمان ممکن است بسیار خشک و بدون انعطاف باشد.

با وجود چنین شواهدی در بدنمان، ما معمولاً آنچه را که بدنمان می‌خواهد به ما بگوید نادیده می‌گیریم، به آن هیچ توجهی نمی‌کنیم و فکر می‌کنیم بدن‌مان هیچ داستانی برای تعریف کردن ندارد! فکر می‌کنیم این احساسات و حالات بدنی ما طبیعی و عادی هستند و تصور هم نمی‌کنیم اگر همیشه احساس تنش داشته باشیم، اگر همیشه حالت بدنی سفت و گرفته‌ای داشته‌ایم یا همیشه از ظاهر خود متنفر بوده‌ایم، ممکن است اشتباه باشد. اما واقعیت امر این است هر تجربه‌ای در زندگی ما، ردی از خود بر بدن ما می‌گذارد و جسممان به سختی آن را «فراموش می‌کند».

چگونه می‌توانیم سرنخ‌ها را در خودمان کشف کنیم و به بدنمان گوش بدهیم؟

می‌توانیم با هدف بازیابی سرنخ‌هایی در مورد گذشته‌ی خود به وارسی بدنمان بپردازیم و سوالات زیر را از خودمان بپرسیم:

سوالاتی که در مورد ظاهر بدن ما هستند:

  • چقدر بدنم را دوست دارم؟
  • چقدر می‌توانم انتظار داشته باشم کسی که دوستش دارم بدن مرا دوست بدارد؟
  • چقدر زمانی که بیرون از خانه هستم، احساس راحتی می‌کنم؟ بدن من در جمع چه حسی دارد؟
  • وقتی جلوی آینه می‌ایستم و خودم را در آن می‌بینم، چه حسی دارم؟

سوالاتی که نشان‌دهنده‌ی ترس و اضطراب از قرار گرفتن در معرض خطر است:

  • معمولاً چقدر خوب می‌خوابم؟
  • تغذیه و عملکرد دستگاه گوارش من چگونه است؟
  • آرامش جسمی برای من چقدر آسان یا سخت است؟
  • آیا عضلات و بدن من سفت‌اند یا شل؟
اضطراب ؛ وقتی بدن آن را فریاد می‌کشد و باید به آن گوش کنیم

اضطراب ؛ وقتی بدن آن را فریاد می‌کشد و باید به آن گوش کنیم

۳ مرداد ۱۴۰۱ ۱ Minute ۱ ۰
بدن‌هایمان با ما حرف می‌زنند و از دنیای درونی‌مان به ما می‌گویند. شما چقدر به حرف‌های بدنتان گوش می‌دهید؟ شنیدن...
ریحانه نیک گو

جالب است بدانید فقط پرسیدن این سوالات می‌تواند اثرات فیزیکی جالبی ایجاد کند! بدن ما به دنبال شنیده شدن و توجه است و فقط از ما می‌خواهد تا با او مهربان‌تر و دلسوزانه‌تر باشیم. می‌توانید چشمان خود را ببندید و به بدن خود بگویید: «هر خطری که بوده، در گذشته بوده است؛ حالا می‌توانیم آن را کنار بزنیم و خود را از گذشته‌ها، تلخی‌ها و ترس‌ها رها کنیم.»

منبع: وبسایت school of life

12 مطلب
سما بخشی
  • دوست بودن با فرزندان : دوست فرزند خود باشیم یا پدر و مادر او؟
    نوشته قبلیدوست بودن با فرزندان : دوست فرزند خود باشیم یا پدر و مادر او؟
  • نوشته بعدیمشکلات با پدر و مادر : آیا پدر و مادرمان مقصر مشکلات ما هستند؟
    دوست بودن با فرزندان : دوست فرزند خود باشیم یا پدر و مادر او؟

دیدگاهتان را بنویسید (Cancel reply)

Your email address will not be published. Required fields are marked *

کلینیک روانپویشی آگاه

Agah New Logo and Typeface

مرکز ارائه خدمات روانشناسی آگاه خانواده بزرگی از مراجعین و متخصصین را بنیان نهاده است که ارتباطی صمیمانه و در عین حال حرفه‌ای با یکدیگر دارند.

راه‌های ارتباطی

شیراز، خیابان ملاصدرا، ابتدای کوچه ۱۰
کد پستی :‌ ۷۱۹۳۶۴۵۱۹۸
۰۷۱۳۶۴۷۴۶۶۰
۰۹۰۱۵۴۴۲۷۲۲
clinicagah@gmail.com

گواهی ها

لینک های سریع

  • خانه آگاه
  • خدمات
  • وبینارها و کارگاه ها
  • تماس با ما
استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است | کلیه حقوق این سایت متعلق به «کلینیک روان‌شناسی آگاه» است.
Copy

در واتساپ پیام بدید!