درمان کودک با کمک دکتر بچهها
فهرست محتوا:
Toggleعوامل خطرساز در کودک
این سوال یکی از حتمی ترین سوالات والدین در اتاق درمان است. زیاد بستگی ندارد که برای چه مشکلی مراجعه کرده اند. رفتارهای درونریزی شدهای که رنج آنها عمدتا متوجه خود کودک است مانند افسردگی و انزوای کودک ویا اضطراب شدید.
یا رفتارهای برونریزی شده درکودک. رفتارهایی که ظاهرا بیش از آنکه کودک را رنج دهد دیگران را با مشکل مواجه میکنند مانند بیش فعالی در کودک و یا پرخاشگری.
اما همیشه پاسخ دادن به سوال درباره انتظار درمان کودک ساده نیست. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا به بررسی تقریبا همه جانبهای از انتظار درمانی بپردازیم. بخصوص برای والدینی که قصد دارند کودک خود را به روانشناس ارجاع دهند تا بدانند که چگونه میتوانند حداکثر تاثیر درمان را در کودک خود ببینند!
درمان کودک به چه چیزی بستگی دارد؟
- عوامل خطرساز
- عوامل محافظت.
اما منظور ما از هرکدام از این عوامل چیست؟
عوامل خطرساز برای کودک
عوامل خطرساز عواملی هستند که احتمال بروز مشکلات و اختلالات روانشناختی در کودکان را بالا میبرند. دامنه این عوامل بسیار گسترده است. از عوامل که تقریبا کنترل آنها ممکن نیست، عواملی که نیاز به رواندرمانی دارند تا عواملی که با آموزش قابل حل و ترمیم هستند در ادامه به بخشی از مهم ترین این عوامل خواهیم پرداخت :
1) ارتباط بین پدر و مادر
از بین مهمترین عوامل خطرساز که قابل کنترل، پیشگیری و ترمیم است میتوان به رابطه آشفته میان والدین اشاره کرد. عاملی که بسیار بیش از آنچه تصور میکنید میتواند برای کودک آسیب زننده و خطرناک باشد. در اکثریت مواقع کودک خردسال خود را مقصر اختلافات بین پدر و مادر تصور کرده و احساس گناه و اضطراب شدیدی را تجربه خواهد کرد. به علاوه آن که کودکان تفاوت بین خیال و واقعیت را درک نمیکنند و تهدیدهای والدین نسبت به یکدیگر در هنگام دعوا برای آنان کاملا واقعی و آسیب زننده است.
پس اگر کودکی دارید که علائم غیر طبیعی بخصوص رفتار های برون ریزی شده دارد درحالی که رابطه شما و همسرتان آشفته است یکی از اولین قدمهای درمان حتی بعد از مراجعه به روانشناس، درمان رابطه خود شماست! به یاد داشته باشید که کودکان به سرعت متوجه مشکلات ارتباطی والدین خواهند شد.
2) ارتباط والدین با کودک:
از لحظه آغازین تولد، انسان به ارتباط با مراقبین به شدت حساس است. مراقبت اگرچه در ابتدا بیشتر شامل تغذیه و محافظت های جسمانیست اما کودک از هنگام تولد به ارتباط عاطفی نیازمند است. معنی ارتباط در این دوره لمس فیزیکی و نوازش نوزاد، ارتباط چشمی و کلامی با او و در دورههای بعدی رشد، متناسب با تغییرات کودک، بازی و هم صحبت بودن و در یک کلام حساس بودن به نیاز های کودک در هر لحظه است.
افراط و تفریط نسبت به نیاز کودک هر دو میتواند برای او آسیب رسان و آشفته کننده باشد. از یک سو والدین با غفلت از نیاز های کودک ممکن است او را از خود برانند و از سوی دیگر با محدود کردن اختیار او و اجازه ندادن به او برای دست یابی به خودمختاری متناسب با سنش نوعی از دیکتاتوری عاطفی میسازند که کودک را بیش از عشق به سمت انزجار از والدین پیش خواهد برد.
به طور مثال مادر هنگامی که کودک میل به اکتشاف و بازی در محیط دارد به او اجازه جداشدن نمیدهد یا هنگامی که ترسیده است او را از خود میراند. به یادداشته باشید که کودکان در نهایت متوجه نیت اصلی شما خواهند شد؛ حتی اگر شما نسبت به آن آگاه نباشید. اینکه آيا این رفتار برای صلاح من بود یا از نیازها و ترس های کهنه والدم برآمد!
همچنین بخوانید: بازی درمانی چیست؟ تکنیک های بازی درمانی کودک
3) خلقوخوی کودک هنگام تولد:
هر کودکی هنگام تولد خلقوخوی ویژه خود را دارد. منظور از خلق مجموعه ای از خصوصیات روانشناختی و زیست شناختی است. از جمله نظم عملکردهای اصلی کودک مانند زمان و میزان خواب و تغذیه، میزان فعالیت کودک، میزان عواطف مثبت و منفی کودک، توان کنترل خود (بازداری) و برخی خصوصیات دیگر است. این ویژگی در هر کودک متفاوت بوده تا حد زیادی ژنتیکی و غیر قابل تغییر است و تا بزرگسالی ادامه مییابد.
اما چرا خلق و خو یک عامل خطر محسوب میشود؟ فقط کافیست کودکی را تصور کنید که در ماه های ابتدایی تولد درست نمیخوابد اکثرا گریه میکند، الگوی تغذیه درستی ندارد و هر چیز کوچکی میتواند او را آشفته کند. این کودک با خلقوخوی دشوار اغلب والد را کلافه میکند و با خسته کردن او امکان ارتباط بیشتر و بازی و به طبع آن محافظت بیشتر را از دست میدهد.
4) ژنتیک:
اگر در خانواده بروز اختلالات روانشناختی و روانپزشکی زیاد باشد کودک در معرض آسیب پذیری بیشتر نسبت به سایر کودکان است. ژنتیک یکی از عوامل مهم و غیرقابل کنترل ترین (غیر قابل کنترل نسبت به حوزه تخصصی روانشناس) عوامل خطر است.
5) عوامل مربوط به بارداری و زایمان:
دوره بارداری و زایمان از حساس ترین دوره رشدی انسان به شمار می اید. در سه ماه نخستین بارداری، مغز نوزاد با سرعت بسیار حیرت آوری در حال رشد است و عواملی مانند سو تغذیه مادر، بیماری مادر، فشار روانی و اضطراب شدید و غیره میتوانند روند رشد کودک را تحت تاثیر قرار داده و فرد را برای تمام سالهای بعدی زندگی نسبت به بیماری های رشدی، مغزی و یا روانی آسیب پذیر و مستعد کنند به طوری که وزن کم نوزاد در هنگام تولد با بسیاری از مشکلات بعدی در زندگی ارتباط دارند. بدیهی است که آسیبهای هنگام تولد نیز میتوانند همین تاثیرات را داشته باشند.
عوامل محافظت کودک
قبل از توضیح عوامل محافظت، بگذارید این مسئله را باز کنم. بخش خیلی مهمی از درمان کودک همین عوامل محافظت هستند. پیدا کردن و تقویت آن ها تقریبا لازمه هر درمان موفقی خواهد بود. اما این عوامل چه چیزهایی هستند؟
عوامل محافظتی، عواملی هستند که تاثیر عوامل خطرساز را کم میکنند. تمام عواملی که در مقاله قبل به عنوان عوامل خطرساز معرفی شدند، میتوانند عامل محافظتی نیز باشند!
ارتباط پدر و مادر
ارتباط صمیمی و توام با آرامش بین پدر و مادر، به طرز شگفت انگیزی می تواند در روان بچه ها تاثیر گذار باشد. این موضوع را فقط زمانی درک می کنید که یک صبح تا ظهر در یک کلینیک تشخیص اختلال اوتیسم کودکان بنشینید! تقریبا از هر 10 خانواده ای که مراجعه می کنند و فرزند آنها مشکوک به اوتیسم است، در 8 خانواده مشکلات جدی در رابطه ی والدین وجود دارد؛ به طوری که در جلسه ارزیابی، این آشفتگی به وضوح قابل دیدن است.
همه ی تصوری که بچه ها از دنیا و آدم هایش دارند، در ابتدا محدود به والدین است. مجموع این تصاویر می تواند این باشد که دنیا مانند خانه ما جای امنی است و آدم ها مانند والدینم، صمیمی و قابل اعتماد هستند، یا می تواند این باشد که دنیا مانند خانه ما یک جهنم به تمام معناست و باید از همه آدم ها ترسید. طبیعتا زندگی در شرایط جهنم، هر انسانی را بیمار خواهد کرد.
پس قبل از هر اقدامی برای درمان کودک تان، به دنیای درون خانه تان به دقت نگاه کنید.
اکثریت والدین انتظار دارند که کودکشان را به آغوش درمانگر بیاندازند و بروند و بعد از چند جلسه ی کوتاه، کودک شان را صحیح و سالم با گزارش کامل از جلسه درمان تحویل بگیرند. همانطور که ماشین را تحویل مکانیکی می دهند.
منتها متاسفم که بگویم درمان کودک، بدون پرداختن به والدین، تقریبا غیر ممکن است.
ارتباط گرم و صمیمی بین والدین و محیط خانهای که در آن سازگاری و صمیمیت وجود دارد و آشفتگی در آن کمتر است، شرایط ایده آلی هستند که در فرآیند درمان سعی می کنیم در مسیر تامین آنها حرکت کنیم.
رابطه والدین با کودک و سبک تربیتی آنان
سبک فرزندپروری مقتدارنه که در آن والدین در اکثریت مواقع، نسبت به نیازهای کودک حساس، پاسخگو و در دسترس هستند اما در برخی از مواقع نیز متناسب با شرایط و توان کودک، او را ناکام می گذارند، بهترین سبک تربیت است. با این سبک تربیت، توان روانی کودک برای مواجهه با زندگی واقعی افزایش پیدا می کند و شخصیت کودک، هم زمان عشق و صبوری را در خود جای می دهد.
همچنین بخوانید: بددهنی کودک؛ با بچه بد دهن چگونه رفتار کنیم؟
خلق و خوی کودک هنگام تولد
همیشه هم والدین مقصر نیستند و نباید به آنها عذاب وجدان و فشار تزریق کرد. خُلق هر کودکی هنگام تولد منحصر به فرد است و طبیعتا هر چقدر کودک خوش خلق تر، آرام تر و خواب و خوراکش منظم تر باشد، برای والدین هم کنار آمدن با او راحت تر بوده و بیشتر مشتاق هستند که با او رابطه برقرار کرده و به او محبت کنند. هرچند خلق و خوی کودک قابل دستکاری یا پیش بینی نیست، اما در روند درمان کمک می کنیم تا مادر ضمن شناخت و پذیرش آن، راحت تر بتواند با کودکش تعامل کند.
بارداری و زایمان بدون مشکل
فرزند پروری اگر نگوییم پیش از بارداری، ولی قطعا از زمان بارداری شروع می شود. همان طور که قبلا اشاره کردم، مغز نوزاد در سه ماهه اول بارداری با سرعت حیرت انگیزی در حال رشد است و هورمون اضطراب (کورتیزول)، جزء محدود موادی است که بدون فیلتر از خون مادر به خون جنین منتقل شده و می تواند تاثیر چشمگیری در ساختار مغز نوزاد داشته باشد.
ساده اش این است که اگر مادری در دوران بارداری، به ویژه اوایل آن، در معرض اضطراب زیاد قرار بگیرد، احتمال آنکه کودکش با مسائل مرتبط با سیستم عصبی درگیر شود، بسیار بالا می رود. مشکلاتی مانند ضعف سیستم عصبی، حساسیت شدیدتر نسبت به اضطراب و حتی در موارد شدید، کمبود وزن هنگام تولد، تولد زودرس و مشکلات عصبی جدی مانند تشنج در اوایل نوزادی.
توصیه اینکه اگر باردار هستید و یا کسی اطراف شما باردار است، همان قدری که از ضربه جسمی پرهیز می کنید، از ضربه روانی و عاطفی نیز بپرهیزید؛ چرا که بارداری و زایمان بدون مشکل، از فاکتور های مهم در محافظت کودکان در برابر آسیبهای عصبی و روانی است.
عوامل محافظتی غیر قابل تغییر کودک
به جز خلق و خو، یک سری عوامل محافظتی دیگر نیز وجود دارند که برای ما به عنوان روانشناس، امکان تغییر دادن آنها وجود ندارد؛ مانند: ژنتیک خوب، هوش بالای کودک و نبود بیماری روانشناختی در نسل های پیشین. از این طریق صرفا با جست و جو و گرفتن تاریخچه مرتبط با این موارد، سعی می کنیم تخمین واقعی تری از نتیجه درمان بزنیم.
و اما نقش درمانگر در درمان کودک
رواندرمانگر به عنوان یک عامل محافظتی قوی در کنار سایر عوامل محافظت قرار میگیرد و سعی دارد با ارزیابی، تشخیص و درمان کودک و هم زمان کم کردن تاثیر عوامل خطری که قابل تغییر هستند، مانند کمک به رابطه والدین با کودک و رابطه آنها با یکدیگر، روند ترمیم در کودک آسیب دیده را برنامه ریزی و اجرا کند.
پس، اگرچه درمانگر کودک به طور مستقیم با روش هایی که مخصوص درمان کودکان است به رواندرمانی مستقیم کودک خواهد پرداخت، اما مجموع این عوامل محافظت و خطر هستند که بازدهی درمان را مشخص می کنند.
لازم است اشاره کنم که مشکلاتی که بیشتر مرتبط با ساختار مغز و یا رشد عصبی هستند، در مقایسه با مشکلات ارتباطی و هیجانی، نسبت به درمان مقاوم تر هستند و امکان نیاز به انواع متفاوت و متنوع درمان را بالا میبرند. تشخیص این موضوع با روانشناس متخصص کودک خواهد بود.
بنابراین محدوده ی کار درمانگر کودک هم متمرکز بر کودک و درمان مشکلات او، و هم متمرکز بر دستکاری محیط کودک در خانواده و حتی مدرسه خواهد بود!
دریافت مشاوره از روانشناس کودک در کلینیک روانشناسی آگاه
دیدگاهتان را بنویسید