چگونه درمانگر خوب انتخاب کنیم (هدف روان درمانی چیست؟)
می توان گفت هدف روان درمانی ، درمان بیماری ذهن است. شاید از خودتان بپرسید چطور؟ چگونه بفهمیم که ذهنمان بیمار شده است یا مشکلاتی دارد که در ادامه احتمالاً به بیماری ختم می شود. باید این موضوع را در مقایسه با بیماری های جسمی بررسی کنیم. بیماری جسمی با درد خودش را نشان می دهد و پزشک با استفاده از دارو یا سایر روش های مناسب، بیماری را درمان می کند. گاهی بیماری شدید هست و فرد متوجه مختل شدن کارکرد بدنش می شود مثل شکستگی استخوان پا؛ ولی گاهی ممکن است بدن با تمام ظرفیتش کار نکند، هر چند که بیمار متوجه درد خاصی نباشد مثل رماتیسم خفیف. همچنین گاهی مشکلات جسمی جدی هستند و نیاز به درمان توسط متخصص دارند مثل سرطان و گاهی ممکن است مثل یک درد عضلانی ناشی از ورزش سنگین با استراحت یا دوش آب گرم حل شوند.
بیماری روانی و مشکلات ذهن و روان هم گاهی خیلی خفیف هستند و گاهی شدید، گاهی با همدلی و راهکارهای یک دوست یا همسایه علاج می شوند و گاهی نیاز به بررسی جدی تر توسط یک درمانگر متخصص دارند.
چطور بفهمیم که مشکلی هست یا نه؟
ذهن ما وظایف مختلفی دارد از جمله اینکه استدلال منطقی می کند و افکار را منسجم می کند، به واسطه تخیل دست به خلاقیت می زند، تجربیات را ذخیره می کند و انبار همه هیجانات مثل عشق، نفرت، احساس گناه و … است.
مشکلات روحی و روانی می تواند روی هر کدام از این کارکردها تأثیر بگذارند ولی به نظر می رسد جایی که این مشکلات بیشتر قابل درک و مشاهده است وقتی است که فرد به شیوه منطقی استدلال و فکر نمی کند و تشخیص مواردی مثل عدم استفاده از خلاقیت کمی دشوار است، گاهی نیز مشکلات روانی زندگی عاطفی یا خلاقیت شخص را متأثر می کند اما این وضعیت بیماری تلقی نمی شود و جزئی از شخصیت فرد در نظر گرفته می شود مثل خجالتی بودن.
تا جایی که به جامعه مربوط است، بیماری روانی صرفاً وقتی مشکل آفرین است که هماهنگی اجتماعی را تهدید کند، برای مثال ازدواجی که کارکرد دارد ولی از شور و اشتیاق و فهم خالی است تا وقتی که زن و مرد در آن به ایفای نقش خودشان می پردازند، برای جامعه مهم نخواهد بود. متأسفانه برخی یا شاید بتوان گفت اغلب درمان های روانی هدفشان درمان رفتارهایی است که ثبات اجتماعی را بر هم می زنند.
اما دغدغه اصلی روان درمانی این است که به علت اصلی مشکل بپردازد و از آنچه جامعه می خواهد فراتر می رود. هدف روان درمانی، تحقق کامل ظرفیت های فرد است.
روان درمانی چیست؟
درمانگر بالینی به واسطه صحبت با بیمار، او را درمان می کند. این کار روان درمانی نام دارد. درمان های این چنینی، آینه ای مقابل روح بیمار می گیرد و بیمار به محض اینکه خود را فهمید می تواند تغییر کند. کار درمانگر این است که فهم را متولد سازد.
البته شناختن خود، دردناک است. این درک سازمان شخصیت فرد را زیر و رو می کند و برای مدیریت سردرگمی ها و دشواری هایی که در پی این شناخت می آید، نیاز به روان درمانگری مجرب است. در حقیقت لازم است درمانگر استوار و در عین حال دلسوز باشد تا به بیمار در مدیریت این بینش نو یافته کمک کند.
ویژگی های یک درمانگر
یکی از ویژگی های مهم درمانگر، استحکام هیجانی است. درمانگر باید بتواند منفور بودن و مورد اتهام قرار گرفتن را مدیریت کند. در حقیقت بیماری که در وضعی بحرانی قرار دارد نیاز دارد دست به چنین کارهایی بزند و متقابلاً مورد حمله قرار نگیرد.
درمان، نمونه ای از رفتار بیمار با دیگران است. بیمار با درمانگر در جلسه درمان رابطه ای را شکل می دهد و این رابطه جایی است که درمانگر می تواند یک شناخت اولیه ولی واقعی از نحوه ارتباط بیمار با خودش داشته باشد اما نکته حائز اهمیت این است که اگر درمانگر شناخت خوبی از خود نداشته باشد این کار بسیار دشوار خواهد بود. به همین دلیل یکی از بخش های ضروری آموزش درمانگر، درمان شخصی خود اوست. وقتی درمانگر ذهن خود را خوب بشناسد می تواند همراه با بیمار به هدف اصلی درمان که خودشناسی برای بیمار است، دست یابد.
وظایف درمانگر
وظیفه درمانگر این است که به بیمار کمک کند تا ذهن خود را مدیریت کند و به این واسطه، بتواند شرایط و مشکلات خود را تدبیر نماید، اما چگونه؟ عناصر مهمی در این روند وجود دارند.
۱. همدلی:
نخستین عنصر لازم این است که درمانگر درد بیمار را درک کند. تنها راه ممکن این است که او نیز در زندگیش درد داشته و به لحاظ ذهنی با آن کنار آمده باشد. مطمئناً درد بیمار و درمانگر یکی نیست اما درمانگر به واسطه درد و درونی سازی آن در ذهن خود، ظرفیت مهم درک درد دیگران را به دست آمده است.
۲. شناخت ذهن:
یک درمانگر تنها هنگامی می تواند به بیمارش کمک کند که شناختی از ذهن داشته باشد. اما به عنوان یک بیمار چطور بفهمیم که درمانگر چنین دانشی را دارد. برای فهم این موضوع لازم است نشانه هایی را در درمانگر جستجو کنیم. اولین نشانه این است که آیا درمانگر در جلسات نخستین به شما کمک کرد که متوجه چیزی شوید که پیش از آن متوجهش نبودید؟ اگر پاسختان «نه» بود سراغ شخص دیگری برود. دومین نشانه این است که آیا پس از مصاحبه در خلقتان، احساستان یا نحوه ای که به آدم های پاسخ می دهید، تغییری حس کردید؟ منظور این نیست که الزاماً حس بهتری داشته باشید یا تغییر بزرگی اتفاق افتاده باشد همین که متوجه یک تغییر در خلقیات درونی یا رفتار بیرونیتان بشوید، کافی است. اگر این طور نیست بهتر است درمانگر دیگری پیدا کنید.
۳. تعبیر:
اگر احساس می کنید درمانگر آنچه را که می خواستید بگویید، شنیده است، پس احتمالاً شخص مناسب را پیدا کرده اید. وقتی درمانگر نشان می دهد که می فهمد چرا مضطربید یا چرا دچار مشکل شده اید کاری را انجام داده که تعبیر خوانده می شود. تعبیر، شما را با واقعیت موقعیت های پیش رو مواجه می سازد. بعد از جلسه از خود بپرسید که آیا درمانگر مواجهه ای به این شکل با شما داشته است، اگر پاسخ منفی است با این درمانگر پیشرفتی نخواهید داشت.
منبع: برگرفته از کتاب چگونه روان درمانگر انتخاب کنیم.
بیشتر بخوانید:
- چرا جلسات رواندرمانی به خوبی پیش نمیرود؟
- نامه درمانگر به مراجع
- رواندرمانی، سفر به درون
- دروغ فراگیر در زندگی و درمان
- فیلم پنهان (Caché): یک شاهکار روانشناختی درباره ی احساس گناه
