ظرفیت تنهایی چیست و چگونه ایجاد میشود؟
وینی کات میگوید: «تجربهی اولیه و بنیادینی وجود دارد که اگر به اندازهی کافی نباشد، ظرفیت تنهایی در فرد به وجود نمیآید؛ و آن، بودن نوزاد یا کودک در حضور مادر است؛ تجربهی تنها بودن در زمانی که دیگری حضور دارد.»
ظرفیت تنهایی چیست؟
ظرفیت تنها بودن به این معناست که فرد فرصت آن را داشته است تا از طریق داشتنِ مادری به اندازهی کافی خوب، باوری در محیطی مهربان و بیخطر بسازد؛ این باور به واسطهی تکرارِ ارضای رضایتبخش غرایز به وجود میآید.
پرورش ظرفیت تنهایی در کودک به این بستگی دارد که او به طور خاص در دو سال اول عمر خود چگونه نگهداری و مراقبت میشود؛ در واقع تنهایی، ظرفیتی است که به واسطهی درک شدن توسط ابژه اولیه (مادر) خوب ایجاد میشود.
در ابتدا کودک و دنیا در ذهن کودک ازهم جدا نیستند و در طول مدت این ادغام، وقتی کودک مادر را میبیند خودش را میبیند، و وقتی مادر نوزادش را میبیند (ناهشیار) روزها و هفتههای اولیهی عمر خودش را به یاد میآورد، و این امر او را قادر میسازد با نیازهای نوزادش همانندسازی کند، به طوری که گویا خودش را میبیند. روزها و هفتههای اولیه، نقطه شروعی حیاتی برای رشد هیجانی سالم فرد هستند. این حساسیت مادر به نیازهای کودک باعث به وجود آمدن یک رابطهی به اندازهی کافی خوب میشود که کودک این ابژهی خوب (مادر) را درونی میکند تا تنهایی را تاب بیاورد.
این ظرفیت چگونه برای کودک ایجاد میشود؟
همان طور که بالاتر گفتیم کودک در ابتدا خودش و مادرش را یک واحد میبیند و کمکم که ارضای نیازهایش با وقفهی بسیار کوتاهی انجام میشود، او به درک این موضوع میرسد که موجودی جدا از دنیاست، و تنها بعد از این مرحله قادر میشود زمانهایی تنها بماند، در حالی که یک دیگری (مادر یا جایگزین مادر) حضور دارد و در آن زمان مهم است که به خلوت کودک احترام گذاشته شود.
لازم نیست تمام مدت کودک را سرگرم کنیم. به او این اختیار را بدهیم که اگر لازم داشت سمت ما بیاید و فقط چون ما به عنوان والد دلمان هوای در آغوش کشیدنش را دارد خلوتش را به هم نزنیم، یعنی به او اجازه دهیم تجربهی حضور در کنار یک دیگری و تنها بودن را داشته باشد.
ارتباط ظرفیت تنهایی مادر با شکل گیری ظرفیت کودک
در واقع این مادر است که باید بتواند تنهایی را تحمل کند و کمکم مطابق با ظرفیت کودک از او فاصله بگیرد در واقع به این واسطه کودک ناکامیهای بهینهای را تجربه میکند که ظرفیت روان او را بالا میبرد و به کودک کمک میکند ظرفیت تنهایی و فردیت در او شکل بگیرد، در واقع ظرفیت تنهایی منجر به ایجاد یک شخصیت مستقل در او میشود یعنی میتواند در یک فاصلهی مناسب بدون چسبیدن یا فاصلهی خیلی زیاد دیگران را دوست بدارد.
ظرفیت عشق رابطهی مستقیمی با ظرفیت تنهایی دارد
یکی از مهمترین نشانههای بلوغ در رشد عاطفی، داشتن ظرفیت تنهایی است.
شاید منصفانه باشد که بگوییم بعد از آمیزشِ رضایتبخش، هر یک از طرفینِ رابطه تنها بوده و از این بابت نیز راضی و خشنود هستند. توانایی لذت بردن از تنهایی در کنارِ شخص دیگری که او نیز تنهاست، به خودی خود تجربهای سالم است. این تنهایی با گوشهگیری متفاوت است.
افرادی که قابلیت روبهرو شدن با تنهایی را دارند، اصراری برای وابستگی و دلبستگی مداوم به این و آن ندارند، چون دارای یک خود حقیقی و مستقل هستند. اما نتیجهی نرسیدن به ظرفیت تنهایی این است که فرد یا رابطه را در فاصلهی زیاد برقرار میکند یا به طرف مقابل میچسبد.
آیا روان درمانی میتواند به پرورش این ظرفیت کمک کند؟
تقریبا در تمام درمانهای مبتنی بر نظریهی روانکاوی، مواقعی پیش میآید که توانایی تنها بودن برای بیمار مهم میشود. این موضوع امکان دارد خود را به شکل سکوت مقطعی یا جلسهای در سکوت نشان دهد و این سکوت، دستاوردی برای بیمار محسوب میشود.
در واقع ظرفیت تنهایی در جلسات درمان زمانی ایجاد میشود که درمانگر این تنهاییها را بتواند تحمل کند و شرط آن تحمل تنهایی خود است، و این مسئله به این وابسته است که درمانگر درمان گرفته باشد.
درباره تنهایی بیشتر بخوانید:
- تنهایی ، بخشی از تجربه ی انسان بودن
- تحلیل فیلم «Nomadland» (سفر به عالم تنهایی)
- شخصیت خودشیفته، پیله ی نازک تنهایی
منبع:
مقالهی ظرفیت تنهایی نوشتهی دونالد وینیکات
دیدگاهتان را بنویسید