اهمیت ندادن به حرف دیگران، درست یا غلط؟
در دروازۀ شهر را میتوان بست، اما در دهان مردم را نه! لازم است یاد بگیریم در مواقع لازم به حرف دیگران اهمیت ندهیم! مشکل اهمیت دادن بیشاز اندازه به حرف دیگران، این است که ممکن است ما را از انجام دادن آنچه خودمان میخواهیم باز دارد؛ و به جای دیگران زندگی کنیم. وقتی به اینخاطر زندگی میکنیم که در نظر دیگران خوب باشیم، از خود حقیقیمان دور میافتیم. شاید بتوانیم آدم خوبی باشیم، اما آدم خوبی که به هیچ مهمانیای دعوت نمیشود!
فهرست محتوا:
Toggleآیا اهمیت ندادن به حرف دیگران ممکن است؟
در ابتدای بحث اهمیت دادن به حرف دیگران، سوالی اساسی به وجود میآید: آیا درست است که هیچوقت به حرف دیگران اهمیت ندهیم؛ یا به گونهای زندگی کنیم که حرف دیگران هیچ گونه تاثیری در زندگی ما نداشته باشد؟ اگر ما به گذشته خودمان نگاهی بیندازیم متوجه میشویم دورههایی در زندگیمان وجود داشته که ما کاملا تحت تاثیر حرف دیگران بودهایم و بدون درنظر گرفتن حرف دیگران نمیتوانستهایم زندگی کنیم: دوران کودکی!
دوران کودکی، دورهای است که برای حفظ بقای خودمان مجبوریم به هر بهایی که شده، پیوند خودمان را با والدینمان حفظ کنیم. شاید مهمترین و تاثیرگذارترین دورهای باشد که در آن تحت تاثیر دیگران یعنی پدر و مادر هستیم و شاید هم به خاطر همان دوره بوده که الان زیادی به حرف دیگران حساسیم.
دورهی نوجوانی نیز دورهی دیگری است که ما تحت تاثیر حرفهای همسالان قرار میگیریم و در پیدا کردن هویتی که دنبالش هستیم، گاهی حرفها و بازخوردهای دیگران به ما کمک میکند. بنابراین اینکه میگوییم به حرف دیگران اهمیت ندهید به این معنا نیست که مانند کودکی خودمحور، فقط حرف خودمان برایمان مهم باشد و نظر دیگران را به هیچ وجه لحاظ نکنیم.
کنجکاو بودن دربارهی نگاهی که دیگران به ما دارند، مهم است؛ اما میتواند شمشیری دولبه باشد. از طرفی میتواند باعث رشد خودآگاهی شود و به جنبههای مختلف زندگی ما کمک کند؛ از طرف دیگر ممکن است به احساسات و اعتماد بهنفسمان آسیب برساند. به گونهای که نسبت به خود احساسات منفی را تجربه کنید.
اهمیت به حرف دیگران، شمشیر دو لبه
همانطور که گفتیم توجه به حرف دیگران شمشیری دولبه است. یکی از موقعیتهایی که حرف دیگران ما را به چالش میکشد، وقتی است که مورد انتقاد واقع میشویم. انتقاد سازنده اگرچه کمک میکند اطلاعات مناسبی برای بهبود خودمان کسب کنیم؛ اما انتقاد مخرب بر سرزنش کردن، تحقیرکردن یا شرمسار کردن کسی متمرکز است. این شیوۀ انتقاد افراد با شرم و خشم مواجه میکند و نمیتواند مفید باشد.
بازخورد دیگران میتواند کمک کند مسائل را از دید مختلفی ببینیم، کارهایمان را موثرتر از قبل انجام دهیم یا رفتارهای اشتباهمان را اصلاح کنیم. در چنین صورتی حرف دیگران کمککنندهی بسیار خوبی است.
با این وجود ممکن است وقتی که کسی از ما انتقاد سازندهای میکند، انتقاد او را حمله به شخصیت خودمان تلقی کنیم. حس کنیم تحقیر شدهایم و این احساس مانع شود که از دیگران یاد بگیریم و خودمان را بهبود بدهیم. ممکن است بخواهیم در پاسخ حمله کنیم یا اصلا سر لج بیفتیم.
فرض کنید کارفرمای شما راجع به تکلیفی که به شما سپرده است میگوید بهترش کنید؛ حتی شیوۀ انجام دادن آن را به ما نشان میدهد اما فکر میکنیم او از عملکردمان راضی نیست و دارد تحقیرمان میکند. حس میکنیم نمیتوانیم کارها را به درستی انجام بدهیم و این باعث میشود در آینده هم نگران باشیم که نکند آن گونه که باید کارهایم را در زندگی انجام بدهم نتوانم!
کارفرمای شما میخواهد مطمئن شود کارمندهایش به نحو موثری عمل میکنند و تمرکز او روی انجام دادن بهتر کار است؛ نه اینکه تلاش کند در شما احساس بیکفایتی ایجاد کند. در چنین موقعیتی احساس بیکفایتی شما ممکن است از تصوری که نسبت به خود دارید ناشی شود.
چرا نباید به حرف دیگران اهمیت دهیم؟
ممکن است از اینکه زیادی روی نظر دیگران تمرکز میکنید دچار استرس فراوانی شوید و هنگامی که کنار دیگران قرار میگیرید عصبی یا مضطرب شوید و رفته رفته این احساس باعث شود از معاشرت کردن با دیگران اجتناب کنید. اجتناب باعث افسردگیتان میشود و عزت نفس و اعتماد بهنفس شما را کاهش میدهد. گاهی اهمیت ندادن به حرف دیگران میتواند کمک کند روی فردیتمان پافشاری کنیم و هویت فردی خودمان با نیازهای خاص و میل شخصیمان را گرامی بداریم.
چطور به حرف دیگران اهمیت ندهیم؟
1: بینش خود را زیر سوال ببرید
از خودتان سوال بپرسید تا کجا مربوط به من است و از کجا مربوط به آنها؟ آیا واقعا مردم در مورد من بد فکر میکنند یا آنچه را که من از حرف بقیه برداشت کردم تنها حاصل ذهن خودم است؟ آیا این حق طبیعی من نیست که این گونه رفتار کنم یا انتظاراتم را باید تنظیم کنم؟
برخی از ما در ذهن خود زندگی میکنیم و به صدای انتقادگر درونمان توجه زیادی میکنیم. منتقد درونی ما اصرار دارد که از باورهای منفی که به خود نسبت میدهیم تغذیه کند و ما را نسبت به تصمیمهایی که میگیریم به شک و تردید بیندازد. سپس تصویر منفی که خودمان از خودمان داریم را به دیگران القا کنیم و فکر کنیم دیگران چنین نظری نسبت به ما دارند.
ممکن است دیده باشید برخی این سوال را میپرسند: فکر میکنی من احمق هستم؟ در حالیکه هیچ شواهدی در این زمینه وجود ندارد و چنین تصوری فقط صدای منتقد درونی اوست که آن را در دیگران میبینند.
برای دفعات بعد که متوجه شدید به نظر بقیه زیادی اهمیت میدهید، از خودتان بپرسید که: آیا اینها صرفا افکار من هستند یا اینکه در خارج هم شواهدی برای آن وجود دارد؟
2: عزت نفس خود را افزایش دهید
ایدهها و نظرات مثبت و منفی که شما نسبت به خودتان دارید، عزت نفس شما را تشکیل میدهد. هر چه بیشتر نسبت به ویژگیهای خودتان تردید داشته باشید احساس منفیتری نسبت به خود پیدا میکنید و بیشتر روی رفتار شما تاثیر میگذارد. گاهی طبیعی است که نسبت به خودمان و تواناییمان شک و تردید داشته باشیم، اما شک داشتن به خودمان بهانهای نیست که دیگران بخواهند در زندگیمان دخالت کنند. اگر بتوانیم بر اساس واقعیتها شک و تردیدمان نسبت به خودمان را تنظیم و متناسب کنیم، عزت نفسمان رشد میکند. به حرف دیگران در مواردی که مخرب است اهمیت نمیدهیم و زندگیمان را بر اساس میل شخصیمان جلو میبریم.
اولین قدم این مسیر را با پذیرش ویژگیها و تواناییهایتان بردارید. آنچه هستید را بپذیرید، محدودیتهای خود را به عنوان بخشی از زندگی بدانید و به اشتباهات به عنوان فرصتی برای رشد نگاه کنید.
3: به خودتان شفقت بورزید
گاهی اوقات میتوانیم بدترین منتقد خود باشیم و هماهنگ شدن با این دیالوگهای درونی هیچ کمکی به ما نمیکند. شفقت به خود جنبهای از عشق به خود است و از قضاوتهای شدید جلوگیری میکند. نسبت به خودتان بیشتر دلسوز باشید، به خود قوت قلب دهید از اینکه مردم آن چیزی که شما میبینید را نمیبینند.
همان گونه که بهترین دوستتان را تشویق میکنید، به خودتان نیز یادآوری کنید هیچ اشکالی ندارد اگر کامل نباشید. کامل نبودن دلیل کافی برای زندگی کردن مطابق میل و نیاز و قضاوت دیگران نیست. ما حق داریم از آنجا که انسانیم در مواقع لازم به حرف دیگران اهمیت ندهیم.
4: خودآگاهیتان را افزایش دهید
به توانایی تفکر کردن بر رفتار و اینکه چرا اینگونه فکر و احساس میکنید خودآگاهی میگویند. خودآگاهی بخش بزرگی از این است که بفهمید شما چه کسی هستید و عکس العملتان در موقعیت های مختلف چگونه است.
نبود خودآگاهی میتواند به ایجاد الگوهای ناسالم کمک کند. مثل اینکه بارها شما بر این باور باشید که کسی شما را دوست ندارد، مردم درمورد شما بد فکر میکنند یا قصد دارند حال شما را بگیرند. هرچقدر که شما خودآگاهتر باشید راحتتر میتوانید افکار منفی که در حضور دیگران به شما احساس ناامنی میدهد را تشخیص دهید
خودآگاهی به ما کمک میکند تا فرضیات و تعصباتمان را رها کنیم. هماهنگ بودن با خود باعث میشود که احساساتمان را بهتر مدیریت کنیم، تصویری که از خودمان داریم را بهبود بخشیم و دیدگاه واقع بینانهتری نسبت به برداشت مردم از خودمان داشته باشیم. همچنین بتوانیم در مواقع لازم به حرف دیگران اهمیت ندهیم و زندگیمان را بکنیم.
5: مشاوره فردی بگیرید
برخی از رفتارهای ما آنقدر ریشههای عمیقی دارند که مدیریت کردن آنها به تنهایی بسیار دشوار است. گرفتن مشاوره فردی از یک روانشناس خوب، میتواند به شما کمک کند تا به مشکلاتی که دارید آگاه شوید و ابزار تغییر را برای شما فراهم کند.
جمعبندی
در این مقاله از کلینیک روانشناسی آگاه، به این مسئله پرداختیم که تاثیرگذاری دیگران روی ما در برخی از دوره های رشدی همانند دوره نورادی و کودکی گریزناپذیر است و همچنین هنگام نوجوانی میتواند در پیداکردن هویتمان نقش داشته باشد. اما در صورتی که بیش از اندازه به طرز تفکر دیگران نسبت به خودمان حساس هستیم ممکن است اضطراب و دوری از اجتماع را به همراه داشته باشد. برای همین راهکارهایی درزمینه اهمیت ندادن به حرف دیگران ارائه دادیم.
درباره علیرضا سنچولی
من علیرضا سنچولی هستم. کارشناسی روانشناسی عمومی دارم و دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی در دانشگاه شیراز هستم. یکی از کنجکاوی های من، شناخت بهتر انسان است و به همین دلیل روانشناسی را انتخاب کردم. مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت و فشرده (ISTDP) است. تلاشم بر این است تا موضوعات مختلف روانشناسی را با زبان ساده بیان و در اختیار عموم قرار دهم و به نظرم آگاهی از مسائل روانشناختی یکی از مهم ترین قدمها در زمینه بهبود حال درونیمان است.
نوشتههای بیشتر از علیرضا سنچولی2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
چه موضوع جالبی و نکته مناسب پیگیری موضوع بدون سوگیری فکری در خصوص خوب یا بدون موضوع است. ممنون از دکتر سنچولی و کلینیک آگاه
ممنون از اینکه وقت گذاشتید. خوشحالیم برای شما مفید بوده.