تکنیک های اتاق درمان؛ تکنیک های روان پویشی
فهرست محتوا:
Toggleگفتگوی مراجع و تکنیک های اتاق درمان
صدای تق تق در به گوش رسید، مراجع به اتاق درمان وارد شد و در حالی که لبخند تلخی بر لب داشت خودش را معرفی کرد. با قامت تکیده و بدنی آویزان به طرف مبل حرکت کرد و به آرامی نشست. چهره ی خسته ای داشت، گویی توان صحبت و گفتگو را نداشت. لحظاتی سکوت سنگینی اتاق را فرا گرفت تا اینکه مراجع با آه سوزانی این سکوت را شکست و گفت: خانم دکتر من به ته خط رسیدم. از این همه ظلمی که بقیه بر من اعمال می کنند خسته شدم، احساس می کنم به بن بست رسیدم و دیگر قادر به ادامه ی زندگی نیستم. لطفاً به من راه حلی دهید تا از این برزخی که در آن اسیر هستم، نجات یابم. سالهاست که به درمانگران زیادی مراجعه کردم و همگی راهکارهایی به من ارائه کردند، اما من نتوانستم به بهبودی دست یابم.
من هزینه های زیادی در این راه پرداختم، اما همچنان حال بد من تغییری نکرده است و حتی روز به روز بدتر شده ام. خواهش می کنم کمک کنید تا زودتر از این وضعیت رهایی یابم. این را هم بگویم که اگر قرار است راهکارهایی به سبک درمانگران سابق به من ارائه شود، بهتر است همین جا مسیر درمانی را قطع کنیم و من اینجا را ترک خواهم کرد، همچنین من هزینه های زیادی بابت این حال بد به درمانگران پرداخت کردم و دیگر برایم امکانپذیر نیست که بیش از این به درمان ادامه دهم.
این گفت و گو برگرفته از سخنان مراجعی بود که به کلینیک مراجعه کرده بود. از این دست مکالمات همواره در مواجهه با مراجعین در اتاق درمان وجود دارد. مراجعینی که خسته و ناکام مانده اند، به این کلینیک روانشناسی و آن کلینیک مراجعه کرده اند تا شاید حال خوب را تجربه کنند.
دریافت مشاوره از روانشناس آنلاین کلینیک آگاه
انتظارات مراجع از اتاق درمان
آنها بارها امید و ناامیدی را در کنار هم چشیده اند، به امید اینکه شاید این بار بهبودی حاصل شود. آنها به محض ورود به کلینیک قوانین و انتظاراتی را مطرح می کنند، از یک طرف درمانگر را تحت فشار قرار می دهند تا خیلی زود و سریع السیر در چند جلسه یا کمتر عملکرد آنها را بهبود ببخشد و از طرفی انتظار تکنیک های جادویی و کمک خارق العاده از درمانگر را دارند و نیز حاضر به سرمایه گذاری و پرداخت هزینه برای کسب حال خوب نیستند. آنها به جای این که وقت و زمان کافی را به درمان اختصاص دهند و با اشتیاق به درمان روی آورند از همان ابتدا تمام اختیارات را بر عهده ی رواندرمانگر گذاشته و گمان می کنند که روانشناس توانای مطلق است و در بعضی اوقات انتظار معجزه دارند و خود مسئولیت چندانی را به عهده نمی گیرند.
البته مراجعین حق دارند که از وضعیت موجود و شرایطی که با آن دست به گریبان هستند شکایت کنند چون سالهاست که در ناامنی و تعارضات حل نشده ی خود دست و پا می زنند و توان لذت بردن از لحظات عمر خود را ندارند، از طرفی گاهی اوقات روانشناسانی هستند که با ارزیابی و تشخیص نادرست دنیای مراجع را ناامن تر می کنند و بر وخامت حال بد او می افزایند. یک از مشکلاتی که در دنیای روان درمانگری باب شده است این است که مراجعین متوسل به دریافت تکنیک و راه حل ها می شوند، در واقع این برای آنها یک حکم تلقی می شود که به آن ها تکنیک هایی به صورت تیتر وار ارائه شود تا حال آنها خوب شود، حتی مراجعینی وجود دارند که با قلم و کاغذ به اتاق درمان وارد می شوند تا مبادا نکته ای از قلم بیفتد.
رابطه در اتاق درمان
باید به این نکته توجه داشته باشیم که گاهی تمرکز بیش از حد بر راهکارها ما را از دریافت حقایق دور می کند. مراجعی که با کم صبری و عجله بر تکنیک ها تاکید بسیار دارد، به درستی متوجه منشا مشکلات و علل حال بد خویش نمی شود. گویی راه حل برای این دسته از مراجعین حکم قرص مسکنی را دارد که در کوتاه مدت درد او را کاهش داده و برطرف می سازد ولی این را هم بدانیم که گاهی مشکلات و آسیب هایی که امروز ما را آزار می دهد حاصل رسوبات گذشته ی دردناک ما هستند که بر هم انباشته شده و اجازه زندگی فعال و پویا را به ما نمی دهد. بهتر است مراجع و درمانگر به این حقیقت باور داشته باشند که ایجاد یک تعامل و رابطه ی صمیمانه و آرام بخش است که می تواند آسیب ها را درمان کند.
شخصیت انسان در تعامل با اطرافیان شکل می گیرد. ما در رابطه است که دچار آسیب می شویم.
بنا بر گفته ی اروین یالوم ما در رابطه متولد می شویم، در رابطه رشد می کنیم، در رابطه بیمار می شویم و در رابطه درمان می شویم.
این جمله ی ارزشمند این نکته را می رساند که گاهی فقط یک رابطه دنیای آشفته ی درمانجو را آرام می کند. گاهی تکنیک نمی تواند جوابگوی مراجع باشد. برای مثال فرد افسرده ممکن است بارها پیاده روی کرده باشد، به پارک و یا طبیعت رفته باشد، با دوستانش گپ بزند و یا قهوه ای برای خودش دم کند و آهنگ مورد علاقه اش را سر دهد اما در اکثر موارد بیماران افسرده توان لذت بردن عمیق از زندگی را ندارند و این دنیای درون آنهاست که سرشار از احساس خشمی است که به سمت خود سرازیر شده است.
همچنین بخوانید: مکانیسم دفاعی چیست؟
درمان
هیچ کدام از این تکنیک ها قادر نیست که این احساسات دردناک را تسلی ببخشد و یا فردی که اعتیاد دارد ممکن است مدام از تکنیک چالش با افکار استفاده کند و به خودش از مضرات سیگار بگویید، اما این ها تاثیری در درمان اعتیاد این فرد ندارد. آنچه اهمیت دارد، انگیزه پناه بردن به اعتیاد است، اینکه در درون فرد چه می گذرد که تنها یک ماده مخدر او را تسکین می دهد و یا اینکه به افسردگی دچار می شود. تکنیک ها همچون دارویی هستند که به طور موقت ما را آرام می سازد. در علم پزشکی نیز با چنین پدیده های رو به رو هستیم که گاهی می شود یک تومور را با دارو درمان کرد اما گاهی وخامت تومور به حدی است که باید جراحی صورت گیرد تا به ریشه آن تومور برسیم و اینکه چرا اصلاً تومور به وجود آمده است.
در نهایت به این نتیجه می رسیم که یک رابطه و تعامل سازنده و گرم فرصت ترمیم آسیب های گذشته را فراهم می کند. رابطه در اکنون و اینجا فرصت گشایش تعارضات حل نشده در روابط گذشته را فراهم می کنند. با این تفاوت که این بار درمانگری وجود دارد که صمیمانه و بدون قضاوت درمانجو را می پذیرد و مورد عشق قرار می دهد، احساساتی که سالها تجمع پیدا کرده و سرکوب شده، مجالی برای بروز و تجربه می یابند، هیجانات بررسی می شوند و بازسازی صورت می گیرد. اینجاست که مراجع به سمت تجربه ی یک زندگی جدید حرکت می کند و حال خوب را تجربه می کند. احساسات مسدود شده در بدن آزاد می شود و جریان می یابد.
وجود یک روانشناس به اندازه کافی خوب، مشارکت فعال درمانجو و یک رابطه امن و باثبات می تواند نتیجه ی خوبی را برای مراجع رقم بزند.
دیدگاهتان را بنویسید