رویای بیلی
(مثالی برای استفاده از رویا در درمان روانکاوانه، یک مطالعه موردی)
بیلی جوانی 25 ساله و کارگری ماهر در یک واحد اقتصادیست. او حدود 5 سال است که با دختری در رابطه است و میخواهد با او ازدواج کند. او مردی راستگو، متواضع و دارای موهبت هوش بالای ذاتی است.
او بابت خوابی که دیده بود و درخواستش از من برای تحلیل رویا نزد من آمده بود. بیلی میدانست که من با روانکاوی و تحلیلگری سر و کار دارم و خوابها را تحلیل میکنم و از عمق وجودش از من کمک میخواست. او مدتی بود که متوجه تغییرات نگران کنندهای در زندگیاش شده بود. از یک مرد شجاع که به قدرت بدنی خود افتخار میکند حالا تبدیل به فردی ترسو، افسرده و بسیار گیج شده بود.
فهرست محتوا:
Toggleرویایِ بیلی
رویایی که بیلی فکر میکرد باید ربطی به این تغییرات رفتاری اخیرش داشته باشد؛ درواقع که یک بیانِ بصری کوتاه بود. شرح رویای او بدین شکل است:
“بیلی با حالت استیصال در حال تماشای شریان یافتن دریایی از خون از طریق پنجره به داخل اتاق بود. سرتاپایش غرق در خون میشود در حالی که همینطور بی حرکت ایستاده و نمیداند چه کاری باید انجام دهد.”
طبق مشاهدات پیشینِ ما، میشود از احساسات مسدود کننده ای که در پایان رویا ظاهر میشوند در حالت هشیاری نیز ردی یافت. بیلی در غالب موقعیتهای زندگیاش تبدیل به یک مردِ بیتصمیم و گیج شده است. پس ما نتیجه گرفتیم که رویای مذکور نیز به این تغییر رفتاریِ بیلی اشاره دارد.
تحلیل رویا
من از او درباره موج خون سئوال کردم، درمورد معنایی که برای او دارد. چیزی برای گفتن نداشت. هیچ نظری برای معنی احتمالی این صحنه از خوابش نداشت. به نظر میرسید که تحلیل رویا ی ما به بن بست رسیده و شانسی برای کشف معناهای عمیق تر نداریم. ما هیچ تداعیای از زندگی واقعی با رویای بیلی نداشتیم. بعد از کمی بحث و گفتگو من متوجه شدم که بیلی مدت مدیدی بوده است که دلش میخواسته از نامزدش بچه دار شود. برای او بچه دارشدن نماد نیروی مردانه (مردانگی) اوست. همچنین متوجه شدم که او تا الان نتوانسته بچه دار شود. همانطور که روی موضوع اصرار میکردم بیلی به من گفت که او اخیراً دوباره تاییدی مبنی بر پدر نبودن دریافت کرده است: نامزد او پریود شده است.
پس به این ترتیب تحلیل رویا بدین قرار است : موجِ خون نمادیست از پریود شدن نامزد بیلی و اشاره ای به این حقیقت که وی او را باردار نکرده است.
من متوجه جزئیات بیشتری از مشکلات مربوط به صمیمت و نزدیکی او شدم. این حقیقت که در رویا، خون روی او پاشیده درواقع تاکیدی بر این ایده است که بیلی خود را مقصر بچه دارنشدنشان میداند.( بعدتر متوجه شدم که درواقع نامزد بیلی مقصر بوده.) این احساس گناهِ خیالی در نقطهی شروع تغییرات رفتاری او قرار میگیرد. بیلی همچون بسیاری از دیگر مردان، مردانگی را با باروری تداعی میکند. و این دلیلی است که او تمام اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از لحظه ای که سندی مبنی بر بچه دار نشدنش پیدا کرده از دست داده است. گویی او باید قبول میکرد که مرد نیست!
تحلیل رویا به مثابه یک تکنیک
قصد من از انتشار این رویا به تصویر کشیدن فایده و کاربرد رویا در تحلیلِ کار روانکاوانه بود. پس ما دیدیم آنچه که رویای بیلی را ساخته بود احساسات منفی ناشی از ترس و نگرانی او در مورد از دست دادن مردانگی اش بوده. اما ابژه این ترس – ایده ی مردانگی- سرکوب شده بود و اضطرابِ مرتبط با آن به حالت سرگردان به مثابه یک احساس بدون معنی باقی مانده بود. احساسی نامرتبط به هر چیزی، که حذفش اگر غیر ممکن نباشد، بسیار سخت خواهد بود. اما رویا و تحلیلش دلیل آنرا برای ما روشن کرد و درنتیجه توانستیم روی آن اضطرابِ ظاهراً بیمنشا کار کنیم.
نتیجه
روانکاویِ هر بیمار از اصل تحلیل ناهشیار آغاز میشود. احساسات، تجربهها، ایدهها و دیگر مواردِ روانی سرکوب شده که میتوانند به شکل نشانههای نوروتیک و اختلال ظاهر شوند. همچنین بسیاری از اختلال های رفتاری مثل همین موردِ بیلی که پیشتر به آن پرداختیم نیز ریشه در نوعی سرکوبی دارد.
روانکاوی به مواد سرکوب شده میپردازد و از بیمار میخواهد، آگاهانه آنچه که از ذهن خودآگاهاش پسزده را دوباره باز بیابد. و تحلیل رویا، یک گام بزرگ در کار ادغام ناهشیارِ مواد سرکوب شده با قسمت هشیار ذهن است.
منبع: https://www.freudfile.org/psychoanalysis/dream_cure.html
دیدگاهتان را بنویسید