پیشگیری از خودکشی و باورهای غلط درباره آن
پیشگیری از خودکشی یکی از مسائل چالشبرانگیز جهان امروز است. در کشورهای گوناگون و در زمانهای مختلف، آمار خودکشی ممکن است بالا برود یا پایین بیاید. در بعضی کشورها آمار خودکشی هر روز بیشتر میشود. در 30 سال گذشته، خودکشی در دنیا 300 درصد افزایش داشته و آمارها میگویند در هر 40 ثانیه، 1 نفر به دلیل خودکشی از دنیا میرود. خودکشی یکی از ده عامل اصلی مرگ و میر در دنیا و سومین عامل مرگ و میر در نوجوانان و جوانان 15 تا 24 سال است. پیشگیری از خودکشی سالهاست که یکی از دغدغههای روانشناسی در سراسر دنیاست و درباره آن پژوهشهای بسیاری انجام شده است.
ممکن است همهی ما در برههای از زندگی به خودکشی فکر کرده باشیم اما این فقط فکری گذرا باشد، یا بخشی از افسردگیمان که دیگر برطرف شده. ممکن است به خاطر روزهای سخت و فشار روانی به آن فکر کرده باشیم اما لزوما در راستای آن اقدامی نکرده باشیم. فکر خودکشی، برنامهریزی برای آن، اقدام به خودکشی و تهدید به خودکشی هر کدام با دیگری متفاوت است. لازم است درباره خودکشی اطلاعات بیشتری داشته باشیم تا در مواقع لازم بتوانیم از آن استفاده کنیم.
در این مقاله از باورهای اشتباه و بعضا خطرناکی حرف میزنیم که در مواقع بحرانی (هنگام صحبت کردن با کسی که فکر یا قصد خودکشی دارد) میتواند مشکلساز باشد.
فهرست محتوا:
Toggleچند نشانه هشداردهنده درباره خودکشی
- احساس بیارزشی و حرف زدن مکرر از شکستهای زندگی
- افزایش یا کاهش شدید وزن
- به هم خوردن چرخهی خواب و بیداری
- انصراف از هر گونه فعالیت گروهی یا جمعهای دوستانه
- سوءمصرف مواد و دارو
- تنظیم وصیتنامه
- سابقه اقدام به خودکشی
- مرگ یا خودکشی یکی از اطرافیان
- بهبود ناگهانی خلق وقتی با نشانههای بالا همراه باشد
باورهای اشتباه در پیشگیری از خودکشی
در ادامه به برخی از باورهای اشتباه در پیشگیری از خودکشی میپردازیم که میتواند بسیار خطرناک باشد؛ و توجه به آنها اهمیت بالایی دارد تا بتوانید به اطرافیان خود در پیشگیری از خودکشی کمک کنید.
۱- حرف زدن از خودکشی باعث خودکشی میشود.
یکی از عواملی که میتواند باعث پیشگیری از خودکشی بشود، حرف زدن درباره آن است. وقتی کسی درباره خودکشی با شما حرف میزند هول نکنید! سعی کنید از مسائلش و احساساتش سوال کنید و به او گوش بدهید. درباره اینکه چه چیزی او را به این نقطه رسانده کنجکاو باشید! اگرچه حرف زدن از خودکشی یا سوال کردن درباره آن تشویق کسی به خودکشی نیست اما خوب است به اتفاقی که در حال افتادن است توجه کنیم. گاهی همدلی بیش از اندازه با کسی که قصد خودکشی دارد میتواند مخرب باشد. بنابراین از آن طرف بام نیفتیم.
۲- وقتی کسی بخواهد خودش را بکشد، نمیتوان پیشگیری کرد.
پیشگیری از خودکشی در کشورهای مختلف باعث شده سامانههایی با این هدف شکل بگیرند. در ایران میتوان با سامانه 123 در هر ساعت از شبانهروز تماس گرفت و از مشاوران این سامانه برای مدیریت قصد خودکشی کمک گرفت. پروتکلهایی برای پیشگیری از خودکشی وجود دارد و میتوان با ماندن در کنار افراد و تشویق آنها به حرف زدن یا ارائه راهبردی که بتواند به آنان کمک کند از میل به خودکشی کاست.
۳- افرادی که قصد خودکشی دارند خیلی بیمارند و به خدمات حرفهای نیاز دارند.
میل خودکشی میتواند در افرادی که با افسردگی اساسی دست و پنجه نرم میکنند یا اختلالات شخصیت دارند وجود داشته باشد. اما اکثر افرادی که قصد خودکشی دارند لزوما بیمار روانی نیستند. فارغ از بیمار بودن یا نبودن او، یک گفتگوی دوستانه با کسی که قصد خودکشی دارد میتواند نقش بسیار موثری در بهبود حال او و پیشگیری از خودکشی داشته باشد.
۳- قصد خودکشی برای جلب توجه مطرح میشود
بهتر است این سوال را مطرح کنیم که برای دریافت توجه راهی به جز خودکشی وجود ندارد؟ چرا یک نفر برای توجه دست به «خودکشی» میزند؟ شاید به این توجه واقعا نیاز دارد و منبعی برای دریافت توجه و عشق در دسترس ندارد. اگرچه خودکشی همیشه به دلیل جلب توجه اتفاق نمیافتد، اما حتی اگر کسی به دلیل جلب توجه خودکشی کند، حتما به توجه نیاز دارد.
۴- افراد درگیر با فکر خودکشی از کسی درخواست کمک نمیکنند
بیشتر افراد قبل از اقدام به خودکشی به دیگران چیزهایی میگویند. ممکن است به صورت کلامی یا غیرکلامی نیازشان به کمک را نشان بدهند یا به پزشک مراجعه کنند. جوانان این تصمیم یا فکر را با همکلاسیهایشان در میان میگذارند.
۵- بعد از یک بار اقدام ناموفق، دیگر خودکشی اتفاق نمیافتد.
معمولا 3 ماه بعد از اقدام به خودکشی، از خطرناکترین زمانها برای اقدام مجدد به خودکشی است. ممکن است بهبود علائم افسردگی یا خلق عمومی هم اتفاق بیفتد اما به تنهایی نشاندهندهی کاهش خطر خودکشی نیست.
۶- همه، آدمِ خودکشی نیستند.
هر کسی ممکن است در هر طبقه اجتماعی و در هر سطح فرهنگیای دست به خودکشی بزند. دست از اقدام برای پیشگیری از خودکشی برنداریم فقط به این دلیل که فکر میکنیم یک نفر آدمش نیست!
۷- افراد درگیر با خودکشی از مداخله یا کمک دیگران ناراحت میشوند
اگر نوعِ بودن و رفتار کردن ما با آنها مخرب باشد، باعث رنجش آنها میشود. اما اگر همدلانه و صادقانه با آنها ارتباط ایمنی بسازیم که بتوانند بار عاطفی خودشان را با ما در میان بگذارند، آنها هم احساس آرامش میکنند و میتوانند به راهبردهای دیگری فکر کنند.
۸- تمام کردن رابطه نقشی در خودکشی ندارد
تمام کردن رابطه به ویژه اگر به شیوه نامناسبی اتفاق بیفتد، میتواند خطر اقدام به خودکشی را افزایش بدهد. بهویژه وقتی سایر نشانههای هشداردهنده هم وجود دارند. همچنین اگر پارتنر شما این نشانهها را دارد، میتوانید از مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.
۹- افرادی که میل به خودکشی دارند میخواهند بمیرند
بیشتر افرادی که میل به خودکشی دارند، نمیخواهند بمیرند. آنها میخواهند درد شدید هیجانی خود را متوقف کنند و اکثرشان چند ثانیه بعد از اقدام به خودکشی پشیمان میشوند. پژوهشهایی که روی افراد جان سالم به در برده از خودکشی انجام شده، این موضوع را نشان میدهد. بیشتر افراد درباره مردن خود مردد هستند اما نمیدانند باید با دردشان چه کنند. اجازه دادن به آنها برای حرف زدن و به اشتراک گذاشتن دنیای درونیشان، خطر خودکشی را کاهش میدهد.
درباره سجاد طحان پور
من سجاد طحانپور، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در دانشگاه علم و هنر هستم. تحصیلات کارشناسیام را در رشتهی روانشناسی و در دانشگاه اصفهان گذراندهام و از سال 1400 به عنوان نویسندهی بلاگ و از سال 1401 به عنوان مدیر محتوایی با کلینیک آگاه همکاری کردهام. سال 1398 با رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاهمدت آشنا شدم و در دورههای آموزشی مرتبط با آن شرکت کردم؛ همچنین درمان فردیام را با این رویکرد آغاز کردم. در ادامهی مسیر آموزشم، با درمان مبتنی بر ذهنیسازی و دلبستگی آشنا شدم و از سال 1400 دورههای آموزشی مربوط به آن را با دکتر سعید قنبری گذراندم. مطالعات من در زمینهی روانکاوی، نوروساینس، روانشناسی اجتماعی و تحولی با هدف آشنایی بیشتر با رویکردهای روانتحلیلی و روانپویشی بوده و هماکنون ضمن دریافت درمان تحلیلی و گذراندن دورههای آموزشی مربوط با آن، به عنوان درمانگر تحت نظارت سوپروایزر کارم را آغاز کردهام. انتقال دانش روانشناختی به عموم مردم با سطح دسترسی متفاوت به خدمات روانشناختی از اهداف من بوده و همواره سعی کردهام از طریق برگزاری جلسات آموزشی، نوشتن بلاگپست و دیگر فرمهای محتوایی دانشم را به اشتراک بگذارم. برگزاری جلسات کتابخوانی، جلسات آموزش گروهی با محوریت دلبستگی و روابط عاطفی و مهارتهای ارتباطی، رویدادهای روانشناسی با محوریت دلبستگی و تحلیل فیلم از دیگر اقدامات من در این راستا بوده است. در کنار روانشناسی، ادبیات و سینما از علایق من است و تجربههایم در زمینهی داستاننویسی و ویراستاری برای انتقال محتوا به کمکم آمده که حاصل آن را میتوانید در بلاگپستها بخوانید. از خواندن نظرات شما پیرامون بلاگپستها خوشحال میشوم و به آنها پاسخ خواهم داد.
نوشتههای بیشتر از سجاد طحان پور
دیدگاهتان را بنویسید