احساس حسادت (envy) چیست و چطور بر روابط ما تاثیر میگذارد؟
احساس حسادت، یکی از تاریکترین احساسات انسان است. وقتی که تحت سلطه حسادت باشیم، دیگر نمیتوانیم از چیزی لذت ببریم. ظرفیت عشق ورزیدن و دریافت عشق در ما کم میشود. وقتی که حسادت بر ما چیره شود نمیتوانیم از محبتی که از دیگران میگیریم لذت ببریم؛ چون دیگری چیزی دارد که ما نداریم، در نتیجه به جای قدردانی، بیشتر از او عصبانی میشویم.
روزی خدا به انسان میگوید هر خواستهای داری بگو اجابت میکنم؛ به شرطی که هرچه خواستی به همسایهات دو برابرش را میدهم. انسان کمی فکر کرد و گفت: یک چشم مرا کور کن.
حسادت، یکی از ابتداییترین احساسات ما است. حسادت یعنی: ما چشم طمع نسبت به چیزهایی که دیگران دارند و ما نداریم دوختهایم. حسادت یک احساس سمی است. هدف حسادت، «خراب کردن» تمام چیزهای خوبی است که دیگران دارند و ما نداریم. به همین دلیل، قرار گرفتن در معرض احساسات حسادتآمیز دیگران میتواند خطرناک باشد.
وقتی باور داشته باشیم که چیز ارزشمندی نداریم و نداشتههایمان همیشه در معرض خطر افشا قرار دارند، به کسانی که به نظر میرسد چیزهایی دارند که ما هیچوقت نداشتهایم حسادت میکنیم. حسادت درد شخصی ناشی از میل به داشتن مزایای دیگران است.
انسانها در طیف تجربیات خود نوعی نور سیاه دارند. یک حفره یا یک فضای خالی یا قطعهای از تاریکی که در آن چیزی باید وجود داشته باشد. به هر قیمتی که شده باید این حفره سیاه پر شود.
دریافت مشاوره فردی از کلینیک روانشناسی آگاه
فهرست محتوا:
Toggleدفاع در برابر احساس حسادت
حسادت یک احساس ناهشیار و بسیار دردناک است. وقتی که حسود میشویم برای اینکه این احساس بد فرار کنیم داشتههای دیگران را بیارزش میکنیم. تلاش میکنیم داشتههای دیگران را در ذهنمان بیارزش کنیم.
«حالا همچین ازدواج خوبی هم نکرده، قدش کوتاهه!»
«همچین کار شاقی نکرده که دانشگاه قبول شده!»
یکی دیگر از دفاعهای رایج در برابر حسادت، کنترل همهجانبه است. وقتی که احساس حسادت میکنیم، گاهی سعی میکنیم ویژگیهای حسادتآفرین شخص دیگر را تصاحب کنیم. حالا این ما هستیم که باهوش، پولدار و زیبا هستیم و این دیگران هستند که به ما حسودی میکنند.
حسادت همچنین میتواند باعث واکنشهای دفاعی ظریفتری مانند ناسپاسی، کنایه، تمسخر، فحاشی و خودشیفتگی شود.
حسادت چرخه ویرانگری دارد. وقتی که احساس کنیم نمیتوانیم چیزی که به آن حسادت میکنیم را به دست بیاوریم، ناامید و افسرده میشویم و نفرت را در درونمان میکاریم. هرچه بیشتر از دیگران نفرت داشته باشیم بیشتر حسادت میکنیم و ناامیدتر میشویم. حتی گاهی اوقات میخواهیم دیگری همهچیزش را از دست بدهد، حتی اگر بهای آن را خودمان بپردازیم.
حسادت گاهی لذت ناگفته از رنج دیگری است؛ حتی زمانی که به معنای آسیب رساندن به خود باشد.
تفاوت حسادت و غیرت (jealousy)
حسادت، معمولا با غیرت اشتباه گرفته می شود. بسیاری از ما زمانی که غیرتی میشویم، دیگران فکر میکنند که داریم حسادت میکنیم و برعکس.
اما حسادت و غیرت ساختارهای متفاوتی هستند.
حسادت، درد شخصی ناشی از میل به داشتههای دیگران است اما غیرت، درد شخصی ناشی از ترس از دست دادن داشتههای خود و یا ترس از به اشتراک گذاشتن داشتههای خود با دیگران است. به عبارت بهتر، حسادت طمع است و غیرت تملک است.
در مقایسه با حسادت، برای ما راحتتر است که اعتراف کنیم غیرتی شدهایم تا اینکه بگوییم حسودیام شد. احساس غیرت نسبت به حسادت سالمتر است. حسادت از غیرت ویرانکنندهتر است.
حسادت به طور بالقوه برای رشد روانی و روابط انسانی مخرب است. اگر غیرت بیمارگونه شود رنگ و بوی حسادت میگیرد.
حسادت: احساسی که همیشه انکار میکنیم
معمولاً ما تلاش میکنیم تا حسادت خود را انکار و پنهان کنیم. با این حال، ممکن است از طریق عبارات غیرمستقیم که نشاندهندهی لذت بردنمان از بدبختی دیگران است، خود را لو بدهیم؛ مثلا با لحنی شاد و قبراق بگوییم همسایه طبقه بالا با ماشین شاسیبلندش تصادف کرده.
مشکل اساسی حسادت این است که ما را نسبت به تصویر بزرگتر کور میکند. وقتی در چنگال آن اسیریم، مثل ناخدای کشتی هستیم که نه از طریق ستارگان فلکی، بلکه با یک تلسکوپی که از قضا عدسیاش منحرف شده تلاش میکنیم تا مسیرمان را پیدا کنیم. کشتی به این طرف و آن طرف منحرف میشود و به زودی توسط سنگ، صخره یا طوفان شکسته میشود.
احساس حسادت یا تقلید کردن موفقیت دیگران
هنگامی که با فردی بهتر یا موفق تر از ما است روبهرو میشویم، میتوانیم با بیتفاوتی، شادی، تحسین، حسادت یا تقلید واکنش نشان دهیم. حسادت دردی است که ما احساس میکنیم؛ زیرا دیگران چیزهای خوبی دارند که ما فاقد آن هستیم، در حالی که تقلید دردی است که ما احساس میکنیم به دلیل کمبود چیزهای خوبی که دیگران دارند. این یک تفاوت ظریف اما مهم است.
با واکنش حسادت آمیز، خود را از آموختن از کسانی که بیشتر از ما میدانند یا میفهمند محروم میکنیم و در نتیجه خود را محکوم به رکود میکنیم. اما با واکنش به تقلید، میتوانیم بخواهیم به ما آموزش داده شود و از طریق یادگیری، وضعیت خود را بهبود ببخشیم. بر خلاف حسادت که در بهترین حالت عقبیم و در بدترین حالت خود ویرانگر است، تقلید به ما امکان میدهد رشد کنیم و در حین رشد، مزایایی را به دست آوریم.
آیا احساس حسادت همیشه بد است؟
احساسات ناخوشایند زیادی وجود دارد. ممکن است در موقعیتهای استرسزا احساس اضطراب کنیم، زمانی که به اهداف خود نمیرسیم غمگین باشیم و وقتی دیگران چیزی را که ما میخواهیم دارند حسادت کنیم.
مهم است که به یاد داشته باشیم که داشتن احساسات منفی باید فوایدی داشته باشد. در کوتاه مدت استرس میتواند انرژی و تمرکز برای غلبه بر مشکل ایجاد کند، هرچند استرس طولانیمدت خطرناک است. غم و اندوه ناشی از شکست در دستیابی به اهداف اغلب منجر به نشخوار فکری میشود. فکر کردن در مورد اشتباهی که در یک موقعیت رخ داده است حداقل برای مدت کوتاهی اغلب مفید است. به ما کمک میکند تا از شکست تجربه کسب کنیم و در آینده موفق شویم.
احساس حسادت چه کمکی به ما میکند؟
حسادت، احساسی است که به ما کمک میکند تا به آنچه در زندگی میخواهیم برسیم. به ما کمک میکند روی افرادی تمرکز کنیم که چیزهایی دارند که ما میخواهیم و میتوانیم از آنها یاد بگیریم که چطور به خواستههایمان برسیم. با این حال، هزینه این تمرکز این است که ما را از توجه به سایر انواع تفکر و راههای رسیدن به موفقیت باز میدارد. در نهایت، مانند هر چیز دیگری، حسادت بیش از حد، یک مشکل است.
اگر تمام وقت خود را صرف تمرکز بر چیزهایی کنیم که دیگران دارند و ما نداریم، زمان کافی برای انجام کارهای ضروری برای به دست آوردن آنچه از زندگی میخواهیم نخواهیم داشت. در نهایت به یاد داشته باشیم که در زندگی، ما نه تنها به واسطه داشتههایمان، بلکه و مهمتر از همه به واسطه چیزهایی که نداریم، ثروتمند هستیم.
درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش
دیدگاهتان را بنویسید