رئوس روانکاوی (فروید، 1940)
معرفی و بررسی مختصر
مقاله رئوس روانکاوی نوشته ی زیگموند فروید، خلاصه و جمع بندی مفیدی از مفاهیم و بنیان های اصلی نظریه روانکاوی میباشد. این مقالهی نسبتاً مفصل شامل نه فصل میباشد که در ادامه به بررسی مختصر این فصل ها میپردازیم و برای مطالعه بیشتر میتوانید به متن اصلی مقاله که به پیوست آمده است مراجعه کنید.
فهرست محتوا:
Toggleفصل نسخت: دستگاه روان
در این فصل فروید به معرفی سه ساختار روانیِ: اید، ایگو و سوپرایگو میپردازد.
فروید در توصیف “اید” مینویسد:
“اید” شامل تمامی آن خصایصی است که فرد به ارث میبرد. تمامی آن خصایصی که در بدو تولد با او هستند و در سرشت او جای دارند. به همین دلیل مهم ترین جزء “اید” غرایز هستند. (در مقاله غرایز و فراز و نشیب آنها میخوانیم که غرایز از سامان بدن سرچشمه میگیرند.) تبلور روانی غرایز در “اید” به شکل های ناشناخته برای ما رخ میدهد.
ایگوبخشی از “اید” تحت تاثیر دنیای بیرونی (عنصر واقعیت) دچار تحولی خاص شده و به سازمان ویژه ای تبدیل میشود که از این پس همچون واسطه ای بین “اید” و دنیای بیرونی عمل میکند. این حوزه از ذهن را “ایگو” نام گذاری میکنند.
بخشی از “اید” تحت تاثیر دنیای بیرونی (عنصر واقعیت) دچار تحولی خاص شده و به سازمان ویژه ای تبدیل میشود که از این پس همچون واسطه ای بین “اید” و دنیای بیرونی عمل میکند. این حوزه از ذهن را “ایگو” نام گذاری میکنند.
برخی از ویژگی های اصلی “ایگو”:
ایگو حرکت های اختیاری را تحت فرمان خویش دارد. تا آنجا که به رخدادهای بیرونی مربوط میشود، ایگو وظیفه مذکور را از طرق زیر پیگیری میکند :
- واقف شدن به محرک ها
- انباشتن تجربیاتی درباره آنها (در حافظه)
- اجتناب از محرک های قوی (گریز)
- سازگاری با محرک های ملایم
- ایجاد تغییر در دنیای بیرونی
و تا آنجا که به رخداد های درونی مربوط میشود وظیفه مذکور را از طرق زیر پیگیری میکند:
- مسلط شدن بر خواست های غرائز (آن خواست انجام شود یا نه)
- از راه موکول کردن اجابت آن خواست ها به زمان و مکان مناسب
- از راه سرکوب تمام تحریکات آن خواست ها.
در این فصل فروید تنش را به صورت “عدم لذت” توصیف میکند. در واقع کاهش یافتن تنش به صورت لذت حس میشود. از همین مدخل اصل لذت را میتوان به این صورت درک کرد که: “ایگو” تلاش میکند به لذت دست یابد و از عدم لذت بری باشد. (ایگو به سمت کاهش تنش با توجه به عنصر واقعیت حرکت میکند)
هر افزایشی در عدم لذت (تنش) که فرد توقع آن را دارد و پیش بینی اش میکند با یک علامت اضطراب مواجه میگردد. روی دادن چنین افزایشی –چه تهدید از بیرون باشد چه از درون- به صورت خطر درک میشود.
سوپر ایگو
دوره طولانی کودکی- که طی آن انسانِ در حال رشد با اتکا به والدینش به زندگی ادامه میدهد.- رسوبی را از خود باقی میگذارد که عبارت است از شکل گیری کنشگری ویژه در “ایگو”، کنشگری که تاثیر والدین از طریق آن ادامه مییابد و “سوپرایگو” نام دارد.
“سوپر ایگو” از “ایگو” متمایز میگردد و مخالف آن است و نیروی سومی را در ذهن تشکیل میدهد که “ایگو” باید برایش اهمیت قائل شود. درواقع نحوه عملکرد ایگو باید به گونه ای باشد که هم خواست های “اید” و هم خواست های “سوپرایگو” و هم الزامات واقعیت را همزمان اجابت کند.
فصل دوم: نظریه غرایز
در این فصل فروید به تبیین مختصر نظریه غرایزش میپردازد.
قدرت “اید” مبین هدف واقعی زندگی موجود زنده منفرد است. این هدف عبارت است از ارضاء نیاز های ذاتی موجود زنده . هدف “ایگو” شامل زنده نگه داشتن فرد در برابر انواع خطرات از طریق تولید اضطراب.( خواه خطر از جانب بیرون باشد خواه از جانب درون) . هرچند ایگو این هدف را از طریق یافتن مساعد ترین و کم خطر ترین راه ارضاء با لحاظ کردن دنیای بیرون پیگیری میکند اما نقش عمده این کنشگر همچنان محدود ساختن ارضاء هاست.
نیروهایی که پسِ تنش های ناشی از نیاز های “اید” قرار دارد غرایز اند.(غرایز بازنمود خواست های بدن از ذهن اند).
فروید در این فصل دو غریزه ی اساسی را نام میبرد که بقیه غرایز زیر مجموعه این دو غریزه ی اصلی میشوند. غریزه زندگی یا اروس و غریزه مرگ یا تاناتوس:
اروس: هدف آن برقراری پیوند های هرچه بیشتر و حفظ آنهاست.
تاناتوس: برعکس هدف این غریزه عبارت است از گسستن پیوند ها و از این طریق ویرانگری. میتوان چنین فرض کردن که هدف غایی غریزه ویرانگر این است که موجود زنده را به حالتی غیر آلی (مرده) سوق دهد.
فصل سوم: تکوین کارکرد جنسی
فروید در این فصل به رشد روانی جنسی و جمع بندی یافته هایش تا کنون میپردازد. به نظر فروید حیات جنسی صرفاً در سن بلوغ آغاز نمیشود بلکه نمود های آشکار آن اندکی پس از تولد شروع میشود( ضروریست بین اعمال جنسی و تناسلی تمایز قائل شد.)
در این فصل به اختصار مراحل رشد روانی جنسی را میخوانیم که شامل مرحله : دهانی، مقعدی، قضیبی(آلتی) و نهایتا مرحله نهفتگی میباشد. ضمن بررسی این مراحل به شرح و بسط مفاهیمی همچون اضطراب اختگی، بحران ادیپی و رشک آلت نیز پرداخته میشود.
فصل چهارم: ویژگی های روان
در این فصل با تقسیم بندی توپوگرافیک فروید از ساحت ذهن یعنی :ضمیر هشیار، ضمیر نیمه هشیار و ضمیر ناهشیار و ویژگی ها و تفاوت های آنها آشنا میشویم.
هرچیزی که در ساحت “هشیاری “نیست ساحت ” ناهشیار” میباشد. موارد موجود در ساحت هشیار به سهولت و آسانی در دسترس ذهن قرار دارند وبه مواد موجود در ناهشیار این دسترسی وجود ندارد. هر امر ناهشیاری که میتواند حالت ناهشیار خود را به سهولت به حالت هشیار تبدیل کند در ساحت “نیمه هشیاری” قرار دارد.
مقاومت: هنگام تلاش برای آوردن محتوای ناهشیار یک فرد به هشیاری از طریق ارائه تفسیر ظاهر میشود. کاهش این مقاومت متناوباً در خواب رخ میدهد. و در افراد سایکوتیک این مقاومت مغشوش است و محتوای ناهشیار به صورت خود به خود و به کرات به هشیاری راه میابد. از این مورد اخیر اینطور میتوان استنتاج کرد که حفظ برخی مقاومت های درونی شرط ضروری برای بهنجاری است.
فصل پنجم: تعبیر رویا به منظور روشنگری
در این فصل فروید به طور مفصل به رویا و ویژگی های منحصر به فرد آن و کارکرد آن در روانکاوی میپردازد. ویژگی های رویا را به اختصار اینگونه میتوان لیست کرد:
+ در رویا محتوای “اید” و ناهشیار سعی به رخنه در محتوای “ایگو” و ساحت نیمه هشیاری دارند اما ایگو دست به مقاومت میزند و به همین سبب تحریف در محتوای رویا رخ میدهد
+در رویا ابَر حافظه (دسترسی به خاطرات دور) وجود دارد.
+ رویا یا از “اید” سرچشمه میگیرد یا از “ایگو”.
+ خوابیدن بازگشتی به رحم است. (خود روابطش را با دنیای بیرون قطع میکند و نیرو گذاری های روانی اش را از اندام های حسی پس میگیرد.)
+ رویا همواره کوششی است برای جلوگیری از مختل شدن خواب از طریق بر آورده کردن یک آرزو. بدین سان میشود گفت “رویا نگهبان خواب است.”
+رویا حکم نوعی روانپریشی دارد که با دوام نیست و ضرری ندارد. با میل شخص شروع میشود و بنا به میل او تمام میشود و کارکرد مفید هم دارد.
فصل ششم: راهکار روانکاوانه
در این فصل فروید به بحث پاتولوژی به لحاظ مفهومی در روانکاوی میپردازد و سپس از طریق تعریف روانکاوانه پاتولوژی راهکار روانکاوانه نیز تبیین میگردد.
تکلیف “ایگو” اینست که خواسته های برآمده از روابط سه گانه و وابسته اش یعنی روابط اش با واقعیت ، “اید” و “سوپر ایگو” را اجابت کند و در عین حال سامان و خودسالاری خویش را حفظ کند. درنتیجه پیش شرط ضروری حالات بیماری صرفاً میتواند تضعیف نسبی یا مطلق “ایگو” باشد. در واقع تضعیف “ایگو” مساوی با سستی در انجام وظایف خود میشود که نمود آن نشانه های بیماری در فرد است.( دشوارترین وظیفه “ایگو” مهار مطالبات غریزی “اید” است.)
غالباً از لحاظ صرف انرژی روانی “اید” و “سوپر ایگو” علیه “ایگو” با یکدیگر متحد میشوند. اکنون ایگو که خود در وضعیت دشواری قرار دارد به واقعیت تمسک میجوید. اگر “اید” و “سوپر ایگو” بیش از حد قدرت یابند و موفق شوند سامان ایگو را سست کنند رابطه با واقعیت مختل میشود یا حتی خاتمه مییابد.( مثل زمان رویا یا سایکوز)
سه فصل پایانی با عنوان های: نمونه ای از تحقیق روانکاوانه، دستگاه روان و دنیای بیرون ، دنیای درون
در این فصول به طور مفصل درباره روانرنجوری و روان پریشی با تکیه بر مفاهیم اصلی نظریه روانکاوی پرداخته میشود. و مفاهیمی که پیشتر به اختصار توضیح داده شده بود به کمک تشریح روان رنجوری میآید.
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
ممنون از شما عالی بود 🙏🏻🌹🌹
ممنون الناز عزیز، خوشحالیم که براتون مفید بوده
🙏