• روان درمانی
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • زوج درمانی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • روان سنجی
  • روان‌درمانگران
    • روان‌درمانگران شیراز
    • روان‌درمانگران تهران
  • آموزش
    • آموزش‌های عمومی
    • آموزش تخصصی
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • درباره ما
  • تماس با ما
رزرو مشاوره
آکادمی تخصصی
جستجو کردن
Close this search box.
0
فهرست
  • روان درمانی
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • زوج درمانی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • روان سنجی
  • روان‌درمانگران
    • روان‌درمانگران شیراز
    • روان‌درمانگران تهران
  • آموزش
    • آموزش‌های عمومی
    • آموزش تخصصی
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • درباره ما
  • تماس با ما
0

بخش چهارم پرسش و پاسخ‌های مطرح‌شده در کنفرانس دانشگاه نیومکزیکو

1402-05-02
ارسال شده توسط کلینیک آگاه
تخصصی

در مقالۀ قبلی بخشی از مطالب مطرح شده توسط دکتر پاتریشیا کاگلین در کنفرانس دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیومکزیکو را با شما در میان گذاشتیم. بخش سیزدهم از این مجموعه مقالات را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید:

پرسش یکی از شرکت‌کنندگان (۵) :

در این قسمت یکی از شرکت کنندگان سوال خود را از دکتر پاتریشیا کاگلین می‌پرسد، اما در این قسمت از ویدیوی ضبط شده از این کنفرانس، صدای شرکت کننده‌ای که سوال می‌پرسد ضبط نشده است و به همین دلیل، متأسفانه به متن این سؤال دسترسی نداریم؛ اما پاسخ دکتر پاتریشیا کاگلین به سؤال این شرکت کننده را در ادامه این مقاله می‌خوانیم. اما با توجه به پاسخ دکتر کاگلین، احتمالا سوال این شرکت کننده درمورد بیماران شکننده است.

پاسخ دلاسلوا به سؤال (۵) :

دقیقاً. این سؤال، سؤال خیلی خوبی است و می‌دانید، فکر می‌کنم آلن عباس بهتر از من می‌تواند به این سؤال پاسخ دهد؛ چون او با تعداد زیادی از چنین افرادی سر و کار دارد و حتی شاید ویدیوی برخی از جلسات درمان با این افراد را به افرادی که کارهایش را دیده‌اند نشان داده باشد. باز هم می‌گویم، راه حل اصلی این است که واقعاً اضطراب این افراد را کاهش دهیم. درست است؟ بنابراین، اگر اضطراب خیلی بالا باشد، موجب ایجاد آشوب شناختی می‌شود و شما باید تلاش کنید تا اضطراب بیمار را کاهش دهید.

اگر به این علت که بیمار درگیر حالات دفاعی است اضطرابش خیلی پایین است، شما باید او را به چالش بکشید تا اضطرابش افزایش پیدا کند و به سطح بهینه برسد. بنابراین، شما باید این کار را انجام دهید و مطمئن شوید که همچنین بیمار می‌تواند کاری انجام دهد که ما به آن می‌گوییم ذهنی سازی یا توانایی فکر کردن در مورد احساساتشان و صحبت کردن در مورد احساساتشان. اینکه بیمار بتواند در مورد احساساتش فکر کند و صحبت کند، یک پیش نیاز است.

ما می‌خواهیم در کار با این بیماران، قبل از اینکه سعی کنیم به احساسات زیربنایی دست پیدا کنیم، ظرفیت سازگارانه ایگو را در آنها ایجاد کنیم؛ چون ما می دانیم که چنین بیمارانی به شدت مضطرب می‌شوند و بعد واقعاً دچار علائمی می‌شوند که واقعاً مخرب هستند. بنابراین، رویکرد درمانی‌ای که برای ایجاد ظرفیت سازاگارانه ایگو طراحی شده، در واقع رویکرد تدریجی (Graded) است.

پرسش یکی از شرکت کنندگان (۶) :

ما در اینجا کلینیکی داریم که بسیاری از بیمارانی که به آن مراجعه می‌کنند، شبیه به بیمارانی هستند که شما الان در مورد آنها صحبت کردید. ما برای دیدن این بیماران به ناچار وقت زیادی نداریم. نظر شما در مورد ادغام کردن برخی از این رويکردهای درمانی با به نوعی ویزیت‌های نیم ساعته یا یک ساعته چيست؛ اما وقتی نمی‌توانید بیماری را به تعداد دفعات زیاد ببینید فکر می‌کنید ارزشش را دارد که این کار را انجام دهید؟ اگر تعداد بیمارانی که باید ببینید خیلی خیلی زیاد باشند، رویکرد شما برای مواجهه با این مسئله کلی چیست.

پاسخ دلاسلوا به سؤال (۶) :

دقیقاً. چون ISTDP به شکلی طراحی شده است که جلسهٔ آغازین درمان معمولاً طولانی مدت‌تر است. من معمولاً طوری برنامه‌ریزی می‌کنم که بتوانم بیمارانم را در جلسه اول درمان، به مدت ۳ ساعت ارزیابی کنم. این کار به من این فرصت را می‌دهد تا توالی پویشی مرکزی (CDS) را به پایان برسانم. بنابراین، بیمار می‌تواند همانطور که فریدا فرم ریچمن گفته است، در همین جلسهٔ آغازین، تجربه‌ای جدید داشته باشد، نه اینکه فقط یک سری توضیحات شنیده باشد.

بنابراین، اگر شما نمی‌توانید این کار را انجام دهید، پس چطور می‌توانید شاید در قالب یک شکل تعدیل شده‌تر یا تکه تکه، شروع به این کنید که این کار را انجام دهید؟ من فکر می‌کنم باید مهارت و تجربهٔ بالایی داشته باشید تا بتوانید به سرعت با خانمی شبیه به این بیماری که در اینجا مشاهده کردید، مصاحبه کنید.

شاید من هم شما را تشویق به انجام چنین کاری نکنم. اگر برای کار کردن با یک بیمار فقط یک ساعت زمان دارید یا اگر یک کارآموز هستید، بهتر است چنین کاری نکنید؛ اما من قطعاً دیده‌ام که صرف برداشتن همان گام‌های اول و انجام یک پرس و جوی کاملاً متمرکز و صرف مسدود کردن دفاع مبهم گویی بیمار و دفاع ناامیدی می‌تواند کمک کننده باشد.

دفاع ناامیدی خودش را با چنین جمله‌هایی نشان می‌دهد که بیمار می‌گوید: “چرا حتی قادر نیستم که به خودم کمک کنم؟!” ، “شما نمی‌توانید به من کمک کنید” ، “این آزمونی است که قرار است من در آن شکست بخورم”. بنابراین، اگر شما چند مهارت و تکنیک خاص برای کار کردن با این دفاع‌ها و مسدود کردنشان بلد هستید و اگر می‌توانید به بخش سالم وجود این بیمار متوسل شوید و به بیمار بگویید که آیا تمایل داری به خودت توجهی کنی؟

آیا می‌خواهی با خودت رابطهٔ مشفقانه‌ای برقرار کنی به جای اینکه با خودت به این شکل رفتار کنی؟ درست است؟ پس با دانستن اینکه چطور به بخش سالم وجود بیمار متوسل شوید و مسدود کردن شیوه‌های واقعاً ناسالم ارتباط برقرار کردن بیماران با خودشان و دیگران قادر خواهید شد تا همکاری بیمار را جلب کنید و با او پیمان کاری شکل دهید.

صرف اینکه بتوانید دفاع‌های بیماران را برای آنها شناسایی کنید و همچنین اینکه بتوانید به آنها کمک کنید تا به اضطراب خود توجه کنند و ببینند که این اضطراب به چه سمتی پیش می‌رود بسیار کمک کننده است. خب برخی ازاین تکنیک‌ها را پیش از اینکه رخنه در دیوار دفاعی و تجربهٔ احساسات رخ دهند می‌توان به کار برد. من فکر می‌کنم همین تکنیک‌ها هم واقعاً به بیمار کمک خواهند کرد. حتی در یک جلسه درمان ۴۵ دقیقه‌ای یا یک ساعته هم این تکنیک‌ها مفید خواهند بود.

گویا بعد از ظهر امروز قرار است با یک بیماری که در بیمارستان بستری است مصاحبه انجام دهم و برای انجام این کار فقط ۴۰ یا ۴۵ دقیقه زمان دارم. بنابراین، خواهیم دید که انجام همین تکنیک‌ها هم برای این بیماران مفید خواهد بود. احتمالاً در مصاحبه امروز به این سمت پیش نمی‌رویم که هیچ نوعی از رخنه و تجربهٔ احساسات برای بیمار رخ دهد.

بنابراین، من فکر می‌کنم که یادگیری بخش‌های مختلف این درمان می‌تواند واقعاً تأثیرگذار باشد و این موضوعی است که شاید ما بتوانیم در مورد آن تحقیقاتی انجام دهیم و به مسائلی پی ببریم؛ اما می‌دانم که وقتی داشتم برای اولین بار این تکنیک را یاد می‌گرفتم، قطعاً مشغول کمک به بیمار برای تجربه کردن احساسات خیلی قوی نبودم؛ اما من شروع به مصاحبه کردن با بیماران به شکلی بسیار متمرکزتر و اصولی‌تر کردم که به نظر می‌رسید بسیار تأثیرگذار باشد.

برای مطالعۀ ادامۀ این مطلب، منتظر مقالات بعدی در سایت ما باشید. در ادامه این مجموعه مقالات نیز تعداد دیگری از سوالات مطرح شده توسط شرکت کنندگان در این کنفرانس را مشاهده خواهید کرد. علاوه بر این، پاسخ های داده شده به این سوالات توسط دکتر پاتریشیا کاگلین را نیز مشاهده خواهید کرد.

قبلی پاتریشیا کاگلین دلاسلوا از برون ریزی (act out) در جلسه درمان می‌گوید
بعدی تعارض در برابر نقصان و اهمیت نگهدارنده بودن محیط درمانی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در سایت
جستجو برای:
کلینیک روانپویشی آگاه
وقت مشاوره کلینیک آگاه
دسته بندی مقالات
  • آزمون ها (5)
  • احساسات (51)
  • اختلالات روانی (49)
  • اختلالات شخصیت (18)
  • استعدادیابی (2)
  • اضطراب (13)
  • تحصیلی (4)
  • تحلیل فیلم (31)
  • تخصصی (49)
  • خودشناسی (73)
  • داستان های اتاق درمان (4)
  • درمان (31)
  • دسته‌بندی نشده (2)
  • روابط عاطفی (69)
  • زوج درمانی (9)
  • سلامت روان (100)
  • شفقت خود (13)
  • کودک و فرزندپروری (52)
  • مبانی نظری (20)
  • نوجوان (1)
پرطرفدارترین کلاس‌های آموزشی
  • مقاله هستنی شناختی در روانکاوی مقاله روانکاوی هستی شناختی
    40,000 تومان
  • فریب نشانه در درمان روانکاوانه مقاله‌ی فریب نشانه در درمان روانکاوانه(2010)
    30,000 تومان
  • دوره تشخیص داینامیک دوره جامع تشخیص داینامیک
    7,900,000 تومان – 9,400,000 تومان
  • دوره istdp روان درمانگری با تدریس دکتر سرافراز دوره ISTDP | مقدماتی تا پیشرفته
    تماس بگیرید

مرکز ارائه خدمات روانشناسی آگاه خانواده بزرگی از مراجعین و متخصصین را بنیان نهاده است که ارتباطی صمیمانه و در عین حال حرفه‌ای با یکدیگر دارند.

راه های ارتباطی

  • شیراز، خیابان ملاصدرا، ابتدای کوچه ۱۰
  • ۰۷۱۳۶۴۷۴۶۶۰
  • ۰۹۰۱۵۴۴۲۷۲۲
  • clinicagah@gmail.com

لینک‌های سریع

  • دریافت نوبت مشاوره
  • روانشناس شیراز
  • روانشناس تهران
  • مقالات
  • آموزش

مجوزها

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://agahclinic.com/?p=27403
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.