خشونت علیه زنان چیست و شامل چه مواردی میشود؟
سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را اینگونه تعریف میکند: هرگونه عمل خشونتآمیز چه در زندگی عمومی و چه در زندگی خصوصی، که منجر به( و یا حتی احتمالا منجر به) آسیب جسمی، جنسی و یا روانی به زنان شود، از جمله تهدید زنان به این آسیبها و همچنین اجبار یا سلب آزادی آنها.
فهرست محتوا:
Toggleخشونت علیه زنان از طرف شریک عاطفی چگونه تعریف میشود؟
خشونت علیه زنان از طرف شریک صمیمی به رفتاری از سوی یک شریک عاطفی یا شریک قبلی که باعث آسیب جسمی، جنسی یا روانی می شود اشاره دارد، از جمله این رفتارها میتوان به پرخاشگری فیزیکی، اجبار جنسی، آزار روانی و رفتارهای کنترلی اشاره کرد.
خشونت جنسی علیه زنان چگونه تعریف میشود؟
هرگونه عمل جنسی یا تلاش برای برقراری رابطهی جنسی یا هر عمل دیگری که بر خلاف تمایل فرد و به اجبار، توسط هر فرد بدون توجه به رابطهی او با قربانی، در هرشرایطی انجام شود را خشونت جنسی مینامند؛ که شامل تجاوز جنسی میشود. تجاوز جنسی نیز اینگونه تعریف میشود: نفوذ فیزیکی آلت تناسلی یا دیگر اعضای بدن و یا جسم فیزیکی به مقعد یا فرج، هرگونه اقدام برای تجاوز جنسی، لمس جنسی و سایر روشهای غیر تماسی.
چه عواملی با خشونت شریک عاطفی و خشونت علیه زنان مرتبط هستند؟
برخی عوامل مرتبط با خشونت علیه زنان وجود دارند که ممکن است خطر خشونت را کاهش یا افزایش دهند. برخی از این عوامل موثر بر ارتکاب خشونت جنسی، برخی موثر بر تجربهی خشونت جنسی و برخی موثر بر هر دو هستند.
عوامل خطر برای خشونت شریک عاطفی و خشونت جنسی علیه زنان عبارتند از:
- سطوح پایین تحصیلات (ارتکاب خشونت جنسی، تجربهی خشونت جنسی)؛
- سابقه مواجهه با کودک آزاری (ارتکاب خشونت جنسی، تجربهی خشونت جنسی)؛
- شاهد خشونت خانوادگی (ارتکاب خشونت جنسی، تجربهی خشونت جنسی)؛
- اختلال شخصیت ضد اجتماعی (ارتکاب خشونت جنسی)؛
- استفاده مضر از الکل (ارتکاب خشونت جنسی و تجربه خشونت جنسی)؛
- رفتارهای مضر مردانه، از جمله داشتن چندین شریک زندگی یا نگرشهایی که خشونت را تایید میکند (ارتکاب خشونت جنسی)؛
- هنجارهای جامعه که به مردان امتیاز میدهد و آنها را در موقعیت بالاتر قرار میدهد و برای زنان جایگاه پایینتری در نظر میگیرد؛
- سطح پایین دسترسی زنان به مشاغلی که دستمزد دارند؛ و
- سطح پایین برابری جنسیتی (قوانین تبعیضآمیز و غیره).
عواملی که به طور خاص با خشونت شریک عاطفی مرتبط هستند عبارتند از:
- سابقه قبلی مواجهه با خشونت؛
- اختلاف و نارضایتی زناشویی؛
- مشکلات در برقراری ارتباط بین شرکا؛ و
- رفتارهای کنترل کننده مرد نسبت به شریک زندگی خود
عوامل مرتبط با ارتکاب خشونت جنسی عبارتند از:
- باورهایی مربوط به شرافت خانواده و پاکی جنسی؛
- ایدئولوژی های حق جنسی مردان؛ و
- تحریم های ضعیف قانونی برای خشونت جنسی
نابرابری جنسیتی و هنجارهای قابل قبول خشونت علیه زنان یکی از دلایل اصلی خشونت علیه زنان است.
عواقب خشونت جنسی علیه زنان
خشونت شریک عاطفی (جسمی، جنسی و روانی) و خشونت جنسی باعث مشکلات جدی سلامت جسمی، روانی، جنسی و باروری در کوتاه مدت و بلند مدت برای زنان می شود. آنها همچنین بر سلامت و رفاه فرزندان خود تأثیر می گذارند. این خشونت منجر به هزینه های اجتماعی و اقتصادی زیادی برای زنان، خانواده ها و جوامع می شود. چنین خشونتی می تواند:
- عواقب کشندهای از جمله قتل یا خودکشی داشته باشد.
- منجر به آسیب شود. ۴۲% زنانی که خشونت از طرف شریک عاطفی خود را گزارش کردند، آسیب دیده بودند.
- اثرات سلامتی همچنین می تواند شامل سردرد، سندرم های درد (کمر درد، درد شکم، درد مزمن لگن) اختلالات گوارشی، تحرک محدود و سلامت کلی ضعیف باشد.
خشونت جنسی و بیماریهای مقاربتی:
خشونت جنسی علیه زنان میتواند منجر به حاملگی های ناخواسته، وادار به سقط جنین، مشکلات زنان و زایمان و عفونت های مقاربتی از جمله HIV شود. مطالعه سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۳ در مورد خشونت علیه زنان، نشان داد که زنانی که مورد آزار جسمی یا جنسی قرار گرفتهاند در مقایسه با زنانی که خشونت شریک عاطفی را تجربه نکردهاند، ۱٫۵ برابر بیشتر در معرض ابتلا به عفونت مقاربتی و در برخی موارد HIV هستند و همچنین احتمال سقط جنین در آنها دو برابر است.
خشونت جنسی و سقط جنین:
خشونت شریک عاطفی در بارداری احتمال سقط جنین، مردهزایی، زایمان زودرس و نوزادان کم وزن را افزایش میدهد. همان مطالعه سال ۲۰۱۳ نشان داد که زنانی که خشونت شریک عاطفی خود را تجربه کردند، ۱۶ درصد بیشتر در معرض سقط جنین و ۴۱ درصد بیشتر احتمال دارد که زایمان زودرس داشته باشند.
خشونت جنسی چه تاثیری بر سلامت روان دارد؟
این اشکال خشونت می تواند منجر به افسردگی، استرس پس از سانحه و سایر اختلالات اضطرابی، مشکلات خواب، اختلالات خوردن و اقدام به خودکشی شود. تجزیه و تحلیل در سال ۲۰۱۳ نشان داد که زنانی که خشونت شریک صمیمی را تجربه کرده اند تقریباً دو برابر بیشتر در معرض افسردگی و مشکل الکل هستند.
چطور میتوان به خشونت علیه زنان پایان داد؟
عوامل بسیاری در مسئله خشونت علیه زنان دخیل است و به سادگی نمیتوان این مسئله جهانی را به طور کامل از جوامع حذف کرد. در ابتدای مسیر تغییر، وجود حمایتهای مناسب از افراد قربانی توسط سازمانهای حمایتی مربوطه، عدم سرزنش قربانیان توسط اطرافیانشان، آموزش و آگاهیبخشی به زنان و در دسترس بودن خدمات روانشناختی از جمله مواردی است که میتواند پیشزمینه تغییرات بزرگتر را به وجود آورد. هر تغییر بزرگی از قدمهای کوچک و پیوسته شروع میشود.
درباره راحله کرمی
من راحله کرمی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی بالینی در سال 1401 هستم. از سال 1395 تحصیلات خود را در رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی شروع کردم. در این سالها با رویکردهای زیادی آشنا شدم اما در آخر رویکرد هیجانمدار را که با امیال درونی من تناسب داشت، برگزیدم. از سال 1399 شروع به گذراندن دورههای درمانگر فردی با رویکرد هیجانمدار از قبیل دورههای درمان افسردگی، اضطراب و تروما و... کردم. در کنار آن تلاش بر این داشتم که علم روز روانشناسی را از طریق دورههای آنلاین در دانشگاههای مختلف دنیا یاد بگیرم. علاوه بر آن به دلیل علاقه به رشته روانشناسی و مطالعات در این حیطه، از سال 1400 شروع به تولید محتوا و نویسندگی کردم. در طی این سالها تلاش کردم که با مطالعه مطالب و مقالات به روز روانشناسی علم خود را در اختیار کسانی بگذارم که به دنبال آگاهی هستند. و همیشه امید دارم که بتوانم قدمی هرچند کوچک برای رسیدن شما به این آگاهی باشم.
نوشتههای بیشتر از راحله کرمی
دیدگاهتان را بنویسید