چرا دوست مجازی؟
شده تا حالا با کسی در اینترنت و شبکه های مجازی آشنا شوید؟ شده فرزند نوجوان تان روابط مختلف دوستی را در اینترنت برقرار کند و شما از این وضعیت نگران باشید؟
شاید تعجب کنید یا دنبال دلیلی باشید یا از خودتان بپرسید چرا بعضی ها دنیای واقعی را ول کرده اند و چسبیده اند به رفاقت هایی در واتس اپ، تلگرام و اینستاگرام و… که حتی تا به حال آن ها را ندیده اند؟
یک دوست یا یکی از اطرافیان تان را که چنین ویژگی دارد و وقت زیادی را صرف دنیای مجازی می کند تصور کنید. به نظر شما این فرد روابط صمیمانه ای را در خانواده تجربه می کند؟ فکر می کنید در زندگی توانسته خود واقعی اش باشد و خودش را همان طور که بوده نشان دهد؟
ما در روان شناسی از اصالت حرف می زنیم
اصیل بودن یعنی اینکه من خود را همان طور که هستم می پذیرم و نشان می دهم. مادامی که من فردی اصیل باشم احساسات خود را سانسور نمی کنم و با خود و دیگرانی که روابطی صمیمانه دارم، صداقت خواهم داشت.
اما زمانی که نتوانیم در روابط مان پذیرفته شویم و با صداقت رفتار کنیم، اینجا همان جایی می شود که باید از دنیای واقعی فاصله بگیریم. وقتی من احساس کنم که دیگر جای زیادی برای صمیمیت و دوستی های اصیل در دنیای واقعی برایم نیست، آن وقت دنیای واقعی ام را به دنیای مجازی منتقل می کنم. حالا من می توانم خودی باشم که همیشه آرزویش را داشتم. می توانم روابطی برقرار کنم که دیگران مرا دوست داشته باشند (هرچند غیرواقعی) و از درد و ناکامی اصیل نبودن و پذیرفتنی نبودن اندکی کم کنم.
حال در این دنیای مجازی من دوستان زیادی می یابم، از دخترها ، پسرها و زن ها و مردانی که می توانم شب را تا صبح برایشان حرف بزنم و برایم حرف بزنند. از درد دل هایی که همیشه دوست داشتم مادرم بشنود اما هیچ وقت مرا نشنید. از رابطه خوبی با همسرم که همیشه آرزویش را داشتم اما هیچ وقت نشد. در این حال من همانی می شوم که دنبالش بودم. درون این دنیای مجازی ممکن است نقابی به نام ثروت یا زیبایی بزنم تا شاید کمی بیشتر دوست داشتنی و خواستنی به نظر برسم. گاهی هم می توانم آدم خیلی مظلومی که آزارش به مورچه هم نمی رسد جلوه کنم. در هر صورت من در دنیای مجازی تلاشم را می کنم که خود را چنان نشان دهم تا افراد بیشتری را به خود جذب کنم.
من و دنیای واقعی
در چنین حالتی ممکن است من کمتر با افراد قبلی در دنیای واقعی همنشین شوم؛ کمتر با والدینم صحبت کنم، کمتر کنار همسرم باشم و بیشتر وقتم را با تلفن همراه و دوستان خود در دنیای مجازی سپری کنم.
ممکن است بگویند که افسرده شده ام، گاهی اوقات هم سرزنش می شوم که چرا وقتم را در دنیای مجازی می گذرانم؟! اما آنها جای من نیستند تا درک کنند و بفهمند که این خود نبودن، رابطه ای اصیل نداشتن و تنهایی یعنی چه…
کم کم از اندک افراد واقعی زندگی ام هم دور می شوم و در عوض پیوی و صفحه شخصی گوشی همراهم پر می شود از افرادی که شاید آنها هم مثل من باشند و شاید همگی درد مشترکی داشته باشیم. در این دنیای مجازی ممکن است اتفاقات ناخوشایندی هم برایمان رخ دهد؛ از سوءاستفاده مالی بگیر تا جنسی و عاطفی و چه زندگی هایی که به جدایی منتهی نمی شوند!
دنیای مجازی جای بدی نیست. مادامی که ما آن را واقعی و جایی برای امیال ارضا نشده خود بپنداریم، می تواند آسیب زننده باشد و به جای این که ما را به خود نزدیک تر کند، بیشتر ما را از خود واقعی مان دور می کند.
بیشتر بخوانید:
- شبکههای اجتماعی، سایههای دروغین اجتماع
- میخواهم از خودم دفاع کنم در برابر آنچه برایم دردناک است
- پذیرش، فرآیندی دردناک اما شفابخش
- احساس گناه؛ نوشدارویی قبل از مرگ، و دمی مسیحایی بعد از مرگ
- مهارتهای اجتماعی در کودکان
خب پس باید چکارکرد؟؟بااین محدودیت های فرهنگی که توجامعه مون هست…فقط بخوایم حتی یه حرف منطقی هم باجنس مخالف بزنیم کلی حرف برامون درمیارن..فضای مجازی درحال حاضربه محیطی برای برون ریزی احساسات تبدیل شده…به وسیله استوری وهمچین مواردی..اگر ممکنه لطفا راهنمایی کنید برام مهمه این مسئله
سلام. شاید بهتر باشه این موضوع رو که به نظر میاد ذهن شما رو بسیار درگیر کرده و دوست دارید به برنامه منسجمی هم در درباره ارتباط با جنس مخالف و هم درباره شبکه های اجتماعی برسید، با یه درمانگر مطرح کنید.