آشنایی کامل با اختلال اضطراب جدایی و مواجه با آن
همانطور که قدرت شناخت و درک کودکان از محیط اطرافشان با بزرگتر شدنشان افزایش پیدا میکند، ممکن است با ترسهای جدیدی هم روبرو بشوند؛ برای مثال یک نوزاد 4 ماهه به احتمال زیاد از شنیدن یک صدای ناگهانی یکه میخورد و میترسد اما یک کودک 7 ماهه که الان دیگر به خوبی مراقب اصلیاش را از دیگران تشخیص میدهد نسبت به نزدیک شدن یک غریبه (ترس از غریبه) یا دور شدن مادر واکنش نشان میدهد و اضطراب جدایی طبیعی را تجربه میکند.
پس رشد شناختی در کودکان با خود ترسهایی را هم به همراه میآورد که ویژگی آنها محافظت از کودک و کمک به بقای اوست. یک کودک لازم است برای تامین امنیتش نزدیک مراقبش بماند، بنابراین طبیعی است که به دور شدن از او واکنش نشان دهد و دچار اضطراب جدایی شود.
اگر این ترس برای بقای کودک مفید است چرا باید به دنبال راهی باشیم تا آن را کاهش دهیم؟ پاسخ به این سوال به فراوانی و شدت اضطراب جدایی مربوط است. در واقع اگر این اضطراب به حدی رسیده که نه تنها برای کودک مفید نیست بلکه باعث شده بدن او دائما در تنش باشد و گوش به زنگ نشانههای دوری از مراقب، اینجا نقطهای است که در واقع اضطراب جدایی از حالت بهنجار خود خارج شده و ما به عنوان مراقب کودک باید به دنبال راههای برای بازگرداندن آن در محدوده بهنجار باشیم.
فهرست محتوا:
Toggleچطور تشخیص دهیم اضطراب جدایی کودکمان بهنجار نیست؟
در ابتدا لازم است به سن فرزندتان توجه کنید، برخی ترسها در سنین مشخصی بهنجار محسوب میشود. برای مثال اگر فرزند شما 6 یا 7 ماهه است باید بدانید به سن بروز اضطراب جدایی بهنجار نزدیک میشوید و این اضطراب میتواند تا 3 سالگی ادامه داشته باشد اما نه با فراوانی و شدت زیاد.
منظور از فراوانی، تعداد دفعاتی از روز است که فرزند شما نسبت به جدایی از شما (هر چند کوچک) واکنش نشان دهد و منظور از شدت، میزان واکنش و چگونگی واکنش کودک شماست و اینکه چه مدت طول میشد تا آرام شود.
نکتۀ مهمی که لازم است به آن توجه کنید این است که اگر شما اینطور برداشت میکنید که واکنشهای فرزندتان در لحظه جدایی معمول نیست، برای تشخیص دقیق این موضوع لازم است حتما به یک روانشناس خوب و متخصص در حوزه کودک مراجعه کنید؛ تا با در نظر گرفتن عوامل متعدد (عوامل تاثیرگذار در دوران بارداری، سرشت کودک شما، نحوه تعامل شما با فرزندتان، محیطی که فرزندتان در آن هست و میزان دفعاتی که لازم است در طول روز از او جدا شوید) شما را راهنمایی کند که آیا فراوانی و شدت واکنش فرزند شما نسبت به جدایی در این سن بهنجار است یا خیر.
همچنین بخوانید: بیش فعالی در کودکان؛ راه درمان ADHD در کودک
چه باید کرد تا اضطراب جدایی بهنجار وارد محدوده نابهنجار نشود؟
نکتۀ مهمی که در رابطه با اضطراب جدایی بهنجار وجود دارد، نحوه واکنش و پاسخدهی مراقب به این اضطراب است. در واقع اگر نیاز به نزدیک ماندن به مراقب در این سن به درستی پاسخ داده شود و مراقب به کودک گام به گام و در مقام یک والد خردمندتر، قویتر و آرامتر یاد دهد که چطور باید فاصله بهنجار از والدش را تاب بیاورد و به او این اطمینان را بدهد که با ابراز نیازش به مراقبت پاسخ مناسب را دریافت خواهد کرد در نتیجه کودک به مرور یاد میگیرد چطور هیجانات شدید را تنظیم کند و این جدایی موقتی را تاب بیاورد.
اما سوال مهمی که باید به آن پاسخ داده شود این است که چطور یک والد میتواند به کودکش این تنظیم بود و تابآوری را یاد بدهد؟
تنظیم هیجان خود والد در اولویت است
اگر تجربه سفر با هواپیما را داشته باشید حتما در توصیههای ابتدای پرواز این نکته را دیدهاید که: “در صورت بروز هر گونه خطر و نیاز به ماسک اکسیژن، ابتدا ماسک خودتان را بزنید و سپس به کودکتان کمک کنید.”
از همین مثال میتوانم در موضوع تنظیم هیجان هم استفاده کنیم، والدی که خود از واکنش فرزندش مضطرب است یا والدی که خودش نسبت به جدا شدن از فرزندش اضطراب غیر معمول و مبهمی را تجربه میکند چطور میتواند به آرامی فرزندش را هدایت کند؟
حتی اگر شما اضطراب خود را از طریق کلام هم ابراز نکنید، از طریق حرکات صورت و نشانههای بدنی که کنترل کردن آنها چندان در محدوده آگاهی ما قرار ندارد، به فرزندتان پیامی را منتقل میکنید که او هم باید نگران باشد.
بنابراین اگر فرزند شما نشانههای اضطراب جدایی را تجربه میکند، قبل از هر اقدامی برای او، به خودتان توجه کنید و از یک روانشناس خوب در حوزه کودک برای روشنتر شدن نقاط مبهم کمک بگیرید.
دریافت مشاوره از روانشناس کودک
در کنار فرزندتان باشید و به او کمک کنید آمادگی پیدا کند
یکی از مهمترین دلایلی که بچههای موقع جدا شدن از والدشان دچار اضطراب جدایی شوند این است که از قبل برای آن شرایط آمادگی روانی پیدا نکردهاند. در واقع به این موضوع تا لحظه جدایی مادر و کودک پرداخته نمیشود و در لحظه کودک با موضوعی مواجه میشود که هیچ راهبرد مناسبی به جز گریه کردن یا فریاد زدن برای مقابله با آن ندارد.
بنابراین پرداختن به آمادگی روانی کودک از طریق خواندن قصه، اجرای نمایش عروسکی، بازی کردن با اسباببازی، درست کردن کاردستی و … امکان پذیر است و موضوع و محتوای این بازیها و داستانها باید متناسب با شرایطی باشد که هر کودکی قرار است با آن مواجه بشود؛ از فاصله گرفتن کوتاه و لحظهای از یک اتاق به اتاق دیگر در خانه گرفته تا رفتن به منزل مادربرزگ وقتی مادر سرکار است یا لحظه جدایی مادر از کودک موقع مهد یا مدرسه رفتن.
همچنین بخوانید: لجبازی کودک؛ علت لجبازی کودک چیست؟
لحظه مهم خداحافظی
بسیاری از افراد فکر میکنند خداحافظی کردن از یک کودک باعث جلب توجه او به جدایی از مادرش میشود و در نتیجه شدت واکنش او بیشتر میشود، بنابراین بهتر است بدون خداحافظی و زمانی که کودک حواسش پرت است از او جدا شوند.
اگر برای شما فقط این مهم است که فرزندتان در لحظه جدایی گریه نکند، راهبرد حواسپرتی گزینه مناسبی است، اما اگر برای شما میزان ترسی که مدتی بعد از رفتن شما و دیدن عدم حضور شما بدون اینکه متوجه باشد مهم است و اگر اعتماد فرزندتان به حرفهای شما و ایمن ماندن دلبستگی او در اولویت است، باید بدانید که لحظه خداحافظی در کاهش اضطراب جدایی فرزندتان در طولانی مدت نقش بسیار مهمی دارد، بنابراین لحظه خداحافظی را حذف نکنید.
از طرف دیگر لحظه خداحافظی را آنقدر طولانی و کشدار نکنید تا فرزندتان این پیام را دریافت کند که اینجا آنقدرها هم امن نیست، پس بهترین راه چسبیدن به والدی است که با پیامهایی غیرمستقیم اجازه دوری خودش و من را نمیدهد.
جمع بندی:
در این مقاله از کلینیک روانشناسی آگاه، به یکی از مهمترین دغدغههای والدین یعنی نحوه واکنش به اضطراب جدایی کودکان پرداختیم. اضطراب جدایی از آن دسته از ترسهایی است که به سبب رشد شناختی کودک در او پدیدار میشود و به بقای او کمک میکند. بنابراین در سنین مشخصی طبیعی محسوب میشود و در صورتی که به درستی به آن پاسخ داده شود در محدوده بهنجار باقی میماند. بنابراین نحوه واکنش و پاسخ مراقب به این نیاز بسیار مهم است.
مراقب کودک برای پاسخ مناسب دادن به این نیاز باید در ابتدا به خود و راهبردهای تنظیم هیجانش توجه کند و نقاط مبهم را برای خود روشن کند و سپس به آمادگی روانی فرزندش و کمک به او برای تابآوری اقدام کند.
دیدگاهتان را بنویسید