زیگموند فروید ؛ از زندگی تا بنیانگذاری روانکاوی توسط فروید
زیگموند فروید یکی از برجستهترین روانشناسان جهان است. او را با عنوان پدر روانکاوی میشناسند. نام و اندیشه او چه میان مخالفان و چه پیروانش پاینده و ماندگار است. او خدمات بسیار ارزشمندی در راه درمان اختلالات روانی و گسترش دانش روانشناسی انجام داده است.
فهرست محتوا:
Toggleفروید از مدرسه تا دانشگاه
زیگموند فروید، ۶ می ۱۸۵۶ در پریبورگ جمهوی چک به دنیا آمد. در سال ۱۸۶۵ در حالیکه ۹ سال سن داشت به یک دبیرستان ممتاز رفت. در سال ۱۸۷۳ تحصیلاتش را در دبیرستان به پایان رساند. در ابتدا دوست داشت که در رشته حقوق درس بخواند. در سن ۱۷ سالگی به دانشگاه وین رفت اما به جای حقوق به دانشکده پزشکی پیوست. در سال 1881 و در سن 25 سالگی توانست در مقطع دکترا از دانشگاه وین فارغ التحصیل شود.
او در زمینههای اختلالات مغزی و گفتاردرمانی و کالبدشناسی اعصاب میکروسکوپی، در بیمارستان عمومی وین، به تحقیق پرداخت. او به عنوان استاد دانشگاه در رشته نوروپاتولوژی، در سال ۱۸۸۵ منصوب شد. در سال ۱۸۸۶ از کار در بیمارستان عمومی وین استعفا داد و در رشته اختلالات عصبی تخصص گرفت. در سال ۱۹۰۲ به عنوان پروفسور شناخته شد.
آشنایی فروید با بروئر
درسال 1891 توجه او به کار ژوزف بروئر جلب شد. بروئر پزشک و فیزیولوژیست برجستهای بود که نقشی اساسی در پیدایش روانکاوی داشت. بروئر در درمان بیماران از شیوه خواب مصنوعی و پالایش روانی استفاده میکرد. بروئر و فروید در دهه ۸۰ بیمار معروف خود به اسم «آنا اُ» روانکاوی کردند. بروئر با صحبت از “درمان از طریق گفتوگو” پایه و اساس روانکاوی را بنا نهاد. شیوه روانکاوی را زیگموند فروید توسعه داد.
عوامل موثر بر گسترش روانکاوی توسط فروید
عوامل زیادی در گسترش روانکاوی تاثیر داشته است؛ از جمله:
- داروین و نظریه تکامل: داروین انسان را همچون حیوانات جزئی از طبیعت معرفی کرد و دست به مطالعه انسان مثل علوم طبیعی زد. در نتیجه روانشناسی هم جایی میان علوم طبیعی باز کرد. فروید تحت تاثیر این افکار بسیاری از فرضیههای روانکاوی را تدوین کرد.
- روانشناسی تداعی: روانشناسی تداعی در قرنهای 18 و 19 اهمیت زیادی پیدا کرد. فروید با استفاده از روش تداعی آزاد اطلاعات زیادی در زمینهی علل اساسی رفتارهای ناهشیار به دست آورد.
- توسعه علم عصبشناسی: شارکو استاد فروید از پیشگامان بزرگ این رشته بوده است. او زیر نظر شارکو مطالعاتی در زمینه هیستری انجام داد و به این نتیجه رسید که فلج عضوی با فلج کنشی رفتاری تفاوت دارد.
- روانپزشکی قرن نوزدهم: در ادامه قرن نوزدهم مفاهیم هشیار و ناهشیار موردتوجه قرار گرفت. هیپنوتیزم راهی برای دست یافتن به ناخودآگاه بود. در آن زمان خواب مصنوعی و تلقین در درمان بیماریهای روانی به کار گرفته شد و رابطهی مراجع و درمانگر تغییر کرد.
- تاثیر علم فیزیک: علم فیزیک در روند تکامل نظریه فروید تاثیرات زیادی داشته است. او با استفاده از علم فیزیک قوانین داینامیک را در زمینه شخصیت انسان به کار برد و روانشناسی پویا را پایهگذاری کرد. روانشناسی پویا علمی است که شخصیت انسان را مجموعهای از تغییر شکلها و مبادلات انرژی در نظر میگیرد.
روانکاوی زیگموند فروید
فروید اصل اساسی روانکاوی را میل جنسی و پرخاشگری معرفی کرد. او فکر میکرد که تعارضهای جنسی عامل اصلی روانرنجوریها هستند.
سطوح شخصیت از نظر فروید
او شخصیت را با دو مدل توضیح داد. مدل توپوگرافیک (مکاننگاری) که ذهن را به مکانهایی تقسیم کرد: هشیار، پیشهشیار، ناهشیار.
در مدل ساختاری، سه ساختار اساسی شخصیت را معرفی کرد: اید، ایگو و سوپرایگو.
مدل ساختاری به فروید کمک کرد تا کارکرد ذهن را تبیین کند. البته این ساختارها هیچ جایگاه مشخصی ندارند بلکه صرفاً فرضی هستند و با سطوح زندگی روانی تعامل میکنند.
اید مجموعهای از سائقها و مکانیسمهای بدنی ناهشیار است و کاملا ناهشیار. اید تمام انرژی لازم را برای دو ساختار دیگر تهیه میکند. اید مخزن غرایز و لیبیدو است. مطابق اصل لذت عمل میکند.
ایگو: مطابق اصل واقعیت عمل میکند. تنها حوزهی تصمیمگیرنده و مجری شخصیت است. جنبههای هشیار و نیمههشیار دارد میتواند در هر سه سطح تصمیمگیری کند.
سوپر ایگو: عمدتاً ناهشیار است. شامل مجموعهای از بایدها و نبایدهای والدین و ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی است که در طول رشد درونفکنی شده است.
غریزه مرگ و غریزه زندگی از منظر فروید
غرایز زندگی که میل جنسی یا اروس نیز نامیده میشوند در خدمت بقای فرد هستند. جهت این غرایز به سمت رشد و نمو است. زیگموند فروید نیروی اصلی که غرایز جنسی بر اساس آن عمل میکند را لیبیدو نامید.
غریزهی ویرانگر یا مرگ زیربنای ویژگیهای خصومتآمیز و جنایتآمیز است؛ او در مقابل غرایز زندگی، غریزه مرگ را قرار داد. هدف نهایی غریزهی مرگ خودویرانگری است.
مراحل رشد شخصیت از نظر فروید
- مرحله دهانی (Oral Stage): این مرحله از تولد آغاز میشود. ناحیه جسمانی در این مرحله از رشد، دهان کودک است. کودک در این مرحله از رشد از طریق دهان با دنیای پیرامون خود ارتباط برقرار میکند.
- مرحله مقعدی(anal Stage) : این مرحله از سن دو سالگی شروع میشود. در این مرحله از رشد، والدین آداب توالت رفتن را به کودک میآموزند و اولین تعارضات در این مرحله بین کودک و والدین به وجود میآید.
- مرحله آلتی: حدود سه سالگی، کودک از لمس کردن یا دستکاری اندامهای تناسلی خود لذت میبرد. در این مرحله کودک به والد جنس مخالف خود علاقهمند میشود. به او عشق میورزد و میخواهد او را تصاحب کند. به این ترتیب اضطراب اختگی شکل میگیرد و منجر به اضطراب جدایی در کودک میشود.
- دوره نهفتگی: درسن پنج یا شش سالگی احساسات عاطفی جای احساسات جنسی را میگیرد. از حسادت و خصومت کاسته شده و ایگوی کودک تقویت میشود. این مرحله تا سن بلوغ یعنی حدود 11 سالگی ادامه دارد.
- دوره تناسلی: در این مرحله غرایز مجدداً طغیان میکنند و خود را به صورت واقعی نشان میدهند. افرادی که مراحل قبلی را پشت سر بگذارند و به این مرحله برسند، از نظر زیگموند فروید افراد سالمی هستند.
همچنین بخوانید: انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی
روان درمانی در نظریه زیگموند فروید
در روانکاوی، تمرکز درمان بر تعارضات ناهشیار است که ریشه در دوران کودکی دارند. در نظریهی فروید برای کمک به بیمار از روشهای گوناگونی استفاده میشود که شناختهشدهترین روش، فن «تداعی آزاد» است.
فن دیگر روانکاوی به روش او، «تحلیل رؤیا»ست. فن مهم دیگر او «تفسیر» است. تفسیر سنگبنای تمام درمانهای روانکاوی است و شاید متداولترین فن در تمام انواع رواندرمانیها باشد. تفسیر وقتی اتفاق میافتد که به بیمار کمک شود تا نگاهی متفاوت نسبت به افکار، رفتار و احساسات خود داشته باشد.
«مقاومت» و چگونگی شکستن آن از مفاهیم دیگر در نظریه فروید است. او در درمان با بیماران متوجه نوعی مقاومت در همهی بیماران خود شد. مقاومت در برابر تغییر، یک دفاع شخصیتی است. بیماران وقتی به نقطه حساس میرسند ناگهان موضوع را تغییر میدهند. یا قادر به یادآوری یک رویداد نیستند.
مفهوم دیگر در درمان روانکاوی فروید «انتقال» است. در انتقال، بیمار درمانگر خود را به صورت ناهشیار جای فرد دیگری که قبلا با او تجربهای خوب یا بد داشته است قرار میدهد و نسبت به او احساسات مثبت یا منفی پیدا میکند. فروید اساس درمان را انتقال میدانست. روانکاوی کودکی بود که به دستان پدری دلسوز رشد کرد و امروز جهان علم روانشناسی را متحول کرده است.
مشاهده لیست دوره روانشناسی کلینیک آگاه دکتر سرافراز
درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش
دیدگاهتان را بنویسید