چگونه با توهم بیمار کار کنیم؟ (جان فردریکسون پاسخ میدهد)
فهرست محتوا:
Toggleتمهیدات
نگاهِ بعضی از بیمارانِ سایکوتیک به نظر میرسد فاقد تمرکز کافی است که این فقدان تمرکز میتواند مربوط به مصرف دارو و یا اضطراب باشد. هنگامی که در جلسه درمان بیمار من این نشانه را دارد و راجع به این مشکل صحبت میکند که :« در دوماه گذشته من صدای عمهام را میشنوم که به من دستوراتی میدهد.» آیا ما باید روی این توهم تمرکز کنیم یا اولویت با راحتی بیمار در جلسه درمان است؟
صورت بندی موضوع
ممنون از امین بابت این سوال.
میتوانید روی احساسات بیمار نسبت به عمهاش که به او دستور میدهد تمرکز کنید. یا شاید این مسئله به نحوی سوپرویژنی از ناهشیار بیمار است. شاید او آخرین مداخله و نظر شما را به مثابه دستور و امر و نهی دریافت کرده است. در چنین مواردی شما میتوانید بگویید : «شما گفتید که صدای عمهتون رو میشنوید که بهتون دستور میده. فقط برای روشن شدن موضوع لازمه بگم من حق ندارم به شما دستور بدم و امر و نهی کنم. پس برای اینکه مطمئن باشیم شما مسئول و تعیین کنندهی روند جلسه هستید بگید دوست دارید روی کدام موضوع که فکر میکنید براتون مفیده تمرکز کنیم؟» به عبارتی دیگر، خنثی سازی هر نوعی از فرافکنی اراده در واقع انتقال را خنثی میکند و این نیز به نوبه خود توهم را از بین خواهد برد.
توهم یک دفاع از نوع پروجکشن است
توهم یک دفاع از نوع پروجکشن است. اغلب بیمار در قالب “توهم” چیزی را در مورد درمان میگوید که از بیان آن به صورت مستقیم و با صدای بلند وحشت دارد. در این موردِ خاص، توهم احتمالاً به نحوی نمادین تجربهی بیمار از درمان را بیان میکرده است. از آنجایی که او این مسئله را از طریق تجربهی یک توهم به ما گفته است، صحبت کردن مستقیم درباره نگرانیهایش دربارهی درمان احتمالاً اضطراب زیادی را بر میانگیزد.
بنابراین، بررسی مسائل در درمان از طریق توجه به دفاعِ جابهجایی ( دربارهی مادر) میتواند به شما بینش بهتری دربارهی مشکلات او بدهد. و شما میتوانید تقلاهای بیمار در درمان را به واسطهی دفاعِ «جابهجایی» تفسیر کنید: «هیچکس خوشش نمیاد احساس کنه یکی داره بهش دستور میده.»
یا اینکه میتوانیم به روشی که من در اینجا پیشنهاد کردم به فرافکنیِ ارادهی بیمار بپردازیم تا بیمار تعیین کند درمان به چه سمتی میرود.
سئوالاتی که باید از خودمان بپرسیم
همچنین هنگامی که ما این سوپرویژن از بیمار را دریافت میکنیم، میتوانیم به کنکاش این سئوال مهم و اساسی بپردازیم: «به چه روشی من در حال دستور دادن و امر و نهی به بیمار هستم؟ آیا من دارم بهش صحبت دربارهی یک سری موضوعات رو تحمیل میکنم یا ارادهی خودِ بیمار؟ آیا من به بیمار پیشنهاد و توصیه میدهم یا دارم بهش میگم چه کاری باید انجام بدهد و به این ترتیب عملاً به او دستور میدهم؟» به عبارت دیگر، ارزیابی هر روشی که اعمال ما از طریق آن میتواند به درک بهتر بیمار از درمان کمک کند همواره مهم است.
نتیجه گیری و جمع بندی
بنابراین ما میتوانیم “توهمات” را از طریق این روشها به مثابهی سرنخهایی از ذهنیت بیمار دربارهی درمان و آخرین مداخلهی انجام شده مورد بررسی قرار دهیم.
از منظر تحلیل فرایند، از خود بپرسید چرا این توهم خاص در این لحظه بالا آمده است؟ بیمار چه چیزی گفت که ممکن است اضطراب و این دفاع را فعال کرده باشد؟ من الان چه چیزی گفتم یا چه کاری انجام دادم که احتمال دارد درمانجو آنرا به عنوان دستور و امر و نهی فهم کرده باشد؟
یک راه دیگر که رِوِلّا لِوین از آن استفاده کرده است؛ این است که با “توهم” در مقام درونفکنیِ سوپرایگو حرف بزنیم. در این موقعیت لِوین احتمالاً به صداهای درون سر بیمار میگفت: ” از دستور دادن به او دست بردارید. او کاملاً قادر به تصمیم گیری برای خود است. شما مدام به دروغ میگویید که او نمیتواند تصمیم بگیرد و کنترل مسائل را در دست ندارد. این یک دروغ است.”
دیدگاهتان را بنویسید