حبیب دوانلو : فرماندهای در خط مقدم نوآوری درمان پویشی

در قلمرو وسیع روانشناسی، کمتر نامهایی به اندازهی نام دکتر حبیب دوانلو میدرخشند. به دلیل اقدامات نوآورانه او در معرفی رویکرد روانپویشی کوتاه مدت، زندگی شخصی، حرفه ای و هم چنین آراء بدیع او تاثیری غیرقابل انکار در فهم و تمرین رواندرمانی برجای گذاشته است. در این نوشتار سعی داریم تا با برجسته کردن سهم منحصر به فرد حبیب دوانلو در زمینه رواندرمانی پویشی، هرچه بیشتر به درک دستاوردهای نوین او در طرح این رویکرد نائل آییم.
فهرست محتوا:
Toggleتولد و تحصیلات حبیب دوانلو
حبیب دوانلو، روان تحلیلگر و روانپزشک ایرانی-کانادایی در 10 اکتبر سال 1927 در تهران متولد شد. سفر پرماجرای دوانلو به دنیای روانشناسی با کنجکاوی و نشاط فکری سرشار او آغاز شد. سالهایِ اولیه نوجوانی و جوانیِ او با میل فراوان به دانش همراه بود که همین میل، او را به تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه تهران سوق داد. پس از مهاجرت به کانادا، دورهی رزیدنتی در رشته روانپزشکی را تحت نظر روانپزشک آلمانی “اریک لیندمن” در دانشگاه مک گیل در مونترال گذراند. در آن زمان بود که علاقه دکتر دوانلو به رواندرمانی شکوفا شد.
پایههای نظری رویکرد روانپویشی فشرده کوتاه مدت
فرایندهای ذهنی ناهشیار در تاریخ
شاید بتوان گفت فرآیندهای ذهنی ناهشیار و پویایی آن، از دوران باستان شناخته شده و مدتها پیش از ظهور روانکاوی درک شده است. حضور معانی و مفاهیم آشکار و پنهان ناهشیار در آثار تراژدی نویسهای یونان، برخی آثار گوته و شکسپیر و از همه پررنگتر در آثار فلاسفهی مشهوری چون کانت، شوپنهاور و نیچه، خود شاهدی بر این امر است. هرچند که “هنری النبرگر”[1]، روانپزشک و تاریخنگار در کتاب”کشف ناخودآگاه”[2]، از سالهای 1900-1775، به عنوان “نخستین دوره روانپزشکی پویشی” نام میبرد. همچنین او “آنتون مسمر” را اولین روانپزشک پویشی میداند.
بعد از آن در دهه 1900 که النبرگر آن را “دورهی نوین روانپزشکی پویشی” نامید، فروید با همکاری بروئر، این روش را برای درمان بیماران هیستری به کار گرفتند. در جریان درمان این بیماران، فروید از تکنیکهای نوین تداعی آزاد و تفسیر رویا استفاده کرد. او امیدوار بود تا با برانگیختن مقاومت و سپس از بین بردن آن، روانرنجوری را درمان کند. سپس فروید از پدیدهی انتقال نام برد و تحلیل این پدیده در جلسهی درمان، سنگبنای تکنیکهای روانکاوی قرارگرفت.
رواندرمانی پویشی از فروید تا دوانلو
با تجدید نظر شاگردان فروید در مدل توپوگرافیک ذهن مطرح شده توسط او، نظریهی تحولی روانی-جنسی و تاکیدش بر عقده ادیپ، روانتحلیلگری دستخوش تغییرات چشمگیری شد. از برجستهترین آثار در زمینه اصلاح نظریات فروید، میتوان از آثار آنا فروید، هارتمن، کریس و لوونشتاین نام برد که زمینهی شکلگیری مکتب “ایگو سایکولوژی” (رواشناسی خود) را فراهم کردند. افزون بر این، دیدگاه سالیوان و هورنای نیز در برجسته کردن تاثیرات روابط فرهنگی و بینفردی در نظریات روانکاوی، نقش بسزایی ایفا کرد.
از دیگر دیدگاههایی که در توسعه و بسط نظریات روانکاوی سهیم قابل توجهی به خود اختصاص داد، نظریات “روابط موضوعی” بود. با اینکه مهمترین چهرههای این دیدگاه مانند کلاین، فیربرن، وینیکات و بعدا با نگاه ترکیبی گانتریپ، کرنبرگ و کوهوت با تاکید بر دلبستگی اولیه، ارتباط با دیگران و عدم تاکید بر غرایز سعی در اصلاح روانکاوی داشتند، هیچکدام به بزرگترین مشکل این رویکرد اشارهای نکرد. آن مشکل چیزی نبود جز طولانی شدن فزایندهی طول درمان بیماران با مشکلات عصبی و شخصیتی.
پس از ابراز نگرانی توسط فروید و دیگر روانکاوان نسبت به طولانی شدن بیش از حد درمان، پیشگامان رواندرمانی پویشی کوتاه مدت یعنی فرنز الکساندر و توماس فرنچ به جست و جوی راهی برای کوتاه کردن طول درمان پرداختند.
آنها با تاکید بر تفسیر دفاعهای بیمار و موازی سازی رابطهی بیماران با آبژههای گذشته و روابط کنونیشان، سعی در اصلاح تکنیکهای تحلیلی داشتند. هرچند که کار آنها مورد اقبال سایرین قرار نگرفت. در دهه 1960 محققانی از جمله دیوید مالان، پیتر سیفنئوس و حبیب دوانلو با دقت در انتخاب بیماران مناسب سعی کردند تا به روند درمانی کوتاهتری دستیابند.
منظور از بیماران مناسب، داشتن انگیزه بالا، بدون مقاومت و یا با مقاومت اندک و پاسخگویی بالا به تفسیر بود. علاوه بر این همهی بیماران انتخاب شده، ظرفیت نسبتاً بالایی برای تحمل اضطراب و عواطف دردناک داشتند.
ظهور رویکرد روانپویشی فشرده کوتاه مدت (ISTDP)
سرانجام در سال 1962، دکتر حبیب دوانلو درمان بیماران را با روش کوتاهمدت آغاز کرد. او در یک بازهی زمانی 10 ساله تعداد قابل توجهی از بیماران را با این روش درمان کرد و موفقیت درمانی خود را در اقدامی نوین، در قالب جلسات ویدیویی و صداهای ضبط شده به اشتراک گذاشت.
دوانلو در دههی 1970 سمینارهای بینالمللی روانکاوی متعددی برگزار نمود که موجب همکاری او با روانکاوان برجستهای چون سفنئوس و مالان شد. همچنین در یکی از این سمینارها، دوانلو اولین بررسیهای موردی خود شامل بیماران با مقاومت بالا را ارائه و آنها را با درمان برانگیزانندهی اضطراب سیفنئوس و همینطور با کارهای مالان مقایسه کرد. متعاقبا، دوانلو موارد ارائه شده در سمینارها را در قالب کتابی به نام “اصول اساسی و تکنیکهای رواندرمانی پویشی کوتاه مدت” منتشر کرد و تفاوت رویکرد خود با سایر رویکردهای کوتاه مدت رایج در آن دوره را مورد بحث قرار داد.
دوره ISTDP | مقدماتی تا پیشرفته
اصول زیربنایی درمان روانپویشی فشرده کوتاه مدت
دوانلو معتقد بود که هر بیمار با حالتی از دوسوگرایی وارد درمان میشود که این حالت شامل اجزایی هشیار و ناهشیار است. جز هشیار نهفته در پیمان درمانی[3] با درمانگر، ارادهی بیمار برای همکاری در جهت بهبودی است که مشخصا آن را اظهار مینماید. در مقابل، تمایل ناهشیار بیمار به برقراری نوعی از ارتباط با درمانگر است که در نتیجهی آن درمانگر به آنچه در لایههای زیرین اتفاق میافتد پیمیبرد و با بیان کشفیات خود، بیمار را قادر به تجربه عواطف همراه آن خواهد ساخت.
در تقابل با پیمان درمانی، مقاومت بیمار قرار دارد که از جهت دارا بودن عناصر هشیار و ناهشیار، از این قاعده مستثنی نیست. بخش هشیار مقاومت، همان پنهانسازی تعمدی اطلاعاتی توسط بیمار است که در روند کشف ریشهی مشکلات او مهم به شمار میروند. در دیگر سو، جز ناهشیار مقاومت حضور دارد که گسترهای از رفتارهای دفاعی متفاوت و متنوعی را شامل میشود. هر لحظه از مصاحبه با بیمار، آمیزهای از مولفههای مذکور است و رابطهی بیمار و درمانگر بر پیوستاری از اتحاد درمانی و مقاومت (هشیار و ناهشیار) در نوسان است.
با دانستن موارد مذکور، عجیب نیست که دکتر دوانلو وظیفهی اصلی و عمده درمانگر پویشی را، کاوش احساسات بیمار و نظارت مستمر بر آنها با هدف دستیابی به تعادل بین دو مولفهی مقاومت و پیماندرمانی میدانست. در تاکید بر این موضوع، او از مشکلات اصلی روشهای درمانی روانکاونه کلاسیک را تفسیر مقاومت در جهت کنار زدن آن برشمرد. چرا که اگر درمانگر صبر کند تا از طریق پدیدهی انتقال و ایجاد فشار بیشتر خود به خودی بر بیمار به خاطر وجود مقاومت، بر مقاومت فائق آید و این اتفاق نیفتد، درمان وارد یک چرخهی معیوب شکستخورده خواهد شد.
دوانلو، چالش و فشار را راهحل نفوذ در مقاومت بیمار، حتی در بیماران با مقاومت بالا عنوان کرد. به طور مشخص تفاوت عمدهی رویکردهای کلاسیک با رویکرد مطرح شده توسط حبیب دوانلو را میتوان در نگاه آنها به مقاومت جست و جو کرد؛ در حالی که روانکاوان کلاسیک مقاومت را مانعی جدی در درمان تلقی میکردند، دوانلو از وجود مقاومت به عنوان شاخصی برای آشکار کردن تعارضات دردناک و سپس حل و فصل آنها استقبال کرد.
“هربار که مقاومت در هم میشکند، پیماندرمانی مشخصا قویتر خواهد شد” (حبیب دوانلو).
شاگردان مشهور و تاثیرگذار دکتر حبیب دوانلو
حبیب دوانلو را نه تنها یک پزشک و روانشناس برجسته، بلکه یک مربی دلسوز و تلاشگر توصیف میکنند. تعهد او به پرورش نسل بعدی درمانگران سبب شد تا امروزه شاهد تاثیرگذاری هرچه بیشتر شاگردان او چه در حوزه عملی درمانهای پویشی و چه در حوزه تئوری و پژوهش باشیم. در ادامه به معرفی چندتن از شاگردان او میپردازیم.
آلن عباس:
کمتر روانشناسی با رویکرد پویشی وجود دارد که با آثار متعدد و خدمات آلن عباس، روانشناس و روانپزشک کانادایی آشنا نباشد. او در دانشگاه مک گیل کانادا با آموزههای حبیب دوانلو آشنا شد. عباس از جمله کسانی است که امروزه بهعنوان درمانگری شناخته میشود که برنامههای نوآورانه و خلاقانهای برای تشخیص و درمان بیماران خود دارد. همچنین او به خاطر تمرکز بر درمان بیماران با علایم فیزیکی غیرقابل توضیح با رویکرد رواندرمانی پویشی فشرده کوتاه مدت شهرت دارد.
علاوه بر این، تحقیقات و کارآزمایی های بالینی متعدد و گسترده او درمورد اثربخشی این رویکرد درمانی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. او کتب متعددی به چاپ رسانده است که در سطح جهانی مورد ستایش و استفاده درمانی درمانگران قرار دارد و از مشهورترین آنها میتوان به کتاب “آنسوی مقاومت” [4]اشاره کرد.
جان فردریکسون:
او یکی از اساتید بین المللی مشهور رویکرد روانپویشی فشرده کوتاه مدت است که تحت نظارت و آموزش حبیب دوانلو بوده است. او برنامه روان پویشی فشرده کوتاه مدت را در دانشکده روانپزشکی واشنگتن پایهگذاری کرده است و کتابها و مقالات چاپ شده بسیاری در این حوزه دارد. زمانی که او، رئیس یک برنامه آموزشی روان درمانی روانکاوانه بود، با حبیب دوانلو آشنا شد و به مدت ۲ سال نزد دکتر حبیب دوانلو آموزش دید که به گفته خود، این دوره روانکاوی باعث شد بسیاری از مفاهیم را در سطوحی بسیار عمیقتر از قبل درک کند.
فردریکسون مقالات و کتب متعددی را تا کنون منتشر نموده است که هرکدام به نوبه خود توانسته تا مشعل این رویکرد درمانی را پرنورتر از قبل به دست دیگر درمانگران و روانشناسان برساند. به عنوان مشهورترین آثار او میتوان از کتاب “همآفرینی تغییر”[5] و “دروغهایی که به خود میگوییم”[6] نام برد.
پاتریشیا کاگلین:
دکتر پاتریشیا کاگلین، در اوایل دهه ۹۰ تحت نظر دکتر حبیب دوانلو، آموزش دید. او اکنون در واشنگتن دی سی، کالیفرنیا، لندن و دانمارک تدریس میکند و مقالات متعددی را به چاپ رسانده است. او به خاطر نقش مهمی که در پیشبرد درک و کاربرد عملی ISTDP ایفا کرده، بسیار مشهور است. کتابهای ارتقاء اثربخشی در روان درمانی پویشی[7]و روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده[8] از جمله کتابهای پاتریشیا کاگلین است که میتواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار درمانگران قرار دهد.
ژوزت تن هو-دلابیژ:
اوبه مدت سه سال زیر نظر حبیب دوانلو به یادگیری رویکرد روانپویشی کوتاه مدت فشرده پرداخته است و بهعنوان محقق، مدرس بینالمللی و روان درمانگر در زمینه رویکرد روان پویشی فشرده کوتاه مدت فعالیت میکند. او در کتاب نقشه راه ناخود آگاه، مفاهیمی که حبیب دوانلو معرفی کردهاست را بهطور دقیق و جامع تعریف کرده است؛ به طوریکه درمانگران میتوانند از این مفاهیم بنیادی در مداخلات بالینی استفاده کنند. از دیگر دلایل مورد توجه قرار گرفتن هو-دلابیژ، همکاری با دکتر رابرت نبورسکی (از دیگر شاگردان بنام دوانلو) در توسعه و ترویج ISTDP به شمار میرود.
رابرت نبروسکی:
دکتر نبروسکی روانپزشک و درمانگر ISTDP از دیگر شاگردان پرآوازه حبیب دوانلو برشمرده میشود. او به همراه ژوزت تنهو-دلابیژ، کتاب نقشه راه ناهشیار [9]را نوشت که در آن به ارایه توضیحات جامع درباره مفاهیم پیچیده رویکرد پویشی پرداختهاند. این کتاب گام بسیار مهمی را درجهت نزدیک کردن مفاهیم نظری رویکرد دوانلو به عرصه کاربرد بالینی و عملی برداشته است. غیر از این کتاب، آثار مشهور دیگری از نبروسکی به چاپ رسیده که هرکدام به نوبه خود سهم بسزایی در توصیف و تشریح مشاهدات دوانلو و عملیات سازی آنها در جهت آسان سازی آموزش به درمانگران داشته است.
سخن پایانی
تاثیر دکتر دوانلو به حوزه بالینی محدود نمیشود و انتشارات متعدد او به منبع اساسی برای یادگیری درمانگران تحلیلی بدل شده است. از جمله مشهورترین آثار او “بازگشایی ناهشیار”[10] و “رواندرمانی پویشی فشرده کوتاه مدت”[11] هستند. افزون بر این، زندگی پربار حبیب دوانلو و آموزه های بدیع او، تبدیل به پلی شد که متخصصان حوزه سلامت روان با پیشینه های فرهنگی و رویکردهای متفاوت را به هم متصل می کند تا پیچیدگی های روان انسان را درک و روان زخمها را التیام بخشند. میراث گرانبهای او راهنمای کسانی است که در پیچیدگیهای ذهن انسان کنکاش میکنند. همچنین اصلاح مدام اصول او، نویدبخش آفرینش مجموعهای غنی از درمانهای نوین و تاثیرگذار است.
منابع
Beeber, A. R. (2018). A brief history of Davanloo’s intensive short-term dynamic psychotherapy. Current Psychiatry Reviews, 14(3), 131-140.
Davanloo, H. (1995). Unlocking the unconscious: Selected papers of Habib Davanloo, MD
Grieco, M. I. M. (2005). The therapeutic relationship in short-term dynamic psychotherapy: A comparison of Davanloo and Sifneos. The Chicago School of Professional Psychology.
Abbass, A., Town, J., & Driessen, E. (2012). Intensive short-term dynamic psychotherapy: a systematic review and meta-analysis of outcome research. Harvard review of psychiatry, 20(2), 97-108.
Johansson, R., Town, J. M., & Abbass, A. (2014). Davanloo’s Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy in a tertiary psychotherapy service: overall effectiveness and association between unlocking the unconscious and outcome. PeerJ, 2, e548.
Ecker, B., Ticic, R., & Hulley, L. (2012). Unlocking the emotional brain: Eliminating symptoms at their roots using memory reconsolidation. Routledge.
Schröder, T., Cooper, A., Naidoo, R., Tickle, A., & Rennoldson, M. (2015). 7. Intensive Short-term Dynamic Psychotherapy (ISTDP). Formulation in Action, 99-122.
پی نوشت محتوا:
2 The Discovery of the Unconscious
10Maximizing Effectiveness in Dynamic Psychotherapy
11 Intensive Short-Term Dynamic Psychotherapy
12 A Roadmap to the Unconscious
13 Unlocking the Unconscious: Selected Papers of Habib Davanloo
14 Intensive Short-term Dynamic Psychotherapy: Selected Papers of Habib Davanloo
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
از چندوقت پیش بدنبال شناخت بهتر آقای حبیب دوانلو بودم. برای همین، از خواندن این مقاله لذت بردم.
و از خانم لایق بابت مقالهی خیلی خوبشون تشکر میکنم.
علیرضای عزیز؛ سپاسگزاریم از ارائه نظر. و خوشحالیم که محتوا براتو مفید بوده.