تجربهی غفلت عاطفی در دوران کودکی، ببخشید اگر وجود دارم!

گاهی اوقات احساس میکنیم که همه فضا را اشغال کردهایم. همه فضا و تمام اکسیژن را هدر میدهیم. انگار که اضافی هستیم. کسانی که تجربه غفلت داشتند در معرض این احساس هستند.
بزرگ شدن با تجربه غفلت، به این معناست که در کودکی دائما پیامهایی برای شما ارسال شده است مبنی بر اینکه وجود شما اهمیتی ندارد، نیازهای شما مهم نیست، صدای شما مهم نیست.
کسانی که تجربه غفلت داشتند نمیگذارند کسی به آنها لطف کند و از این کار معذب میشوند. فکر میکنند استحقاق لطف دیگران را ندارند. آنها حتی به خودشان حق وجود داشتن نمیدهند، چه برسد به استفاده از منابع اطراف. آن هم وقتی در دنیایی زندگی میکنیم که نیاز به استفاده کردن از منابع اطرافمان را داریم. کسانی که تجربه غفلت داشتند فکر میکنند فقط فضا را اشغال کردهاند و اضافی هستند. آنها در یک تناقض گیر میکنند: من حق اشغال یا مصرف منابع را ندارم و با اینحال با زنده بودنم دارم اینکار را میکنم. در نتیجه، بسیاری از این افراد در بیشتر مواقع با احساس گناه دست و پنجه نرم میکنند.
فهرست محتوا:
Toggleاحساس گناه به خاطر تجربه غفلت در دوران کودکی
آنها به خاطر «توجه خواستن» احساس گناه میکنند (به آنها غیرمستقیم و مستقیم گفته شده که تشنهی توجه هستند). درصورتی که برای یک کودک توجه خواستن یک نیاز طبیعی است. اما بزرگسالان به او این پیام را دادهاند که تو حتما مشکلی داری که جویای توجهی.
برای حل این احساس گناه ما به شما میگوییم که تجربیات دوران کودکی، شما را فریب داده که فکر کنید «لایق» هیچچیز از جمله گرفتن زمان، اشغال کردن مکان، استفاده از منابع اطراف و یا توجه دیگران نیستید. در حالی که به عنوان یک انسان مستحق همهی اینها هستید.
باور این موضوع که به عنوان یک انسان سزاوار خیلی چیزها هستید، برای کسی که تجربهی غفلت داشته بسیار سخت است. آنها در این باور تردید دارند. زیرا تجربیات کودکی، این باور را در آنها پرورش داده که آنها باعث دردسر و مایهی زحمت هستند.
اینکه شما این باور را داشته باشید که در نزدیکترین روابطتان اضافی هستید یا طرف مقابل در حال تحمل کردن شماست نوع خاصی از اضطراب است. در عین حال، بسیاری از این افراد، ولع خاصی برای صمیمیت و ارتباط دارند برای چیزهایی که روزی روزگاری از یک خانواده بیتفاوت دریافت نکرده بودند. این ولع اغلب باعث میشود کودک درون ما که غفلت را تجربه کرده گیج شود.
از یک طرف، تنها چیزی که آنها میخواهند یک آغوش است. اینکه بشنوند مهم هستند. به آنها گفته شود که سربار نیستند. از سوی دیگر، تجربیات کودکی دائما به او این پیام را داده است که سربار و اضافی هستند.
دریافت مشاوره فردی از کلینیک روانشناسی آگاه
احساس سربار بودن، پیامد غفلت در دوران کودکی
نکته اینجاست: شما بخاطر «انسان بودن» سربار نیستید. شما به دلیل «داشتن یک سری نیازها» سربار نیستید. شما به دلیل «مصرف منابع» سربار نیستید. شما برای «وجود داشتن» سربار نیستید.
دنیا دائما به ما میگوید که دستاوردهایی داشته باشیم تا حق «وجود داشتن» داشته باشیم. اگر به طریقی که دنیا از ما میخواهد مفید نباشیم پس حقی نداریم که وجود داشته باشیم و فضایی اشغال کنیم. اما تو وجود داری. نیازی نیست چیز خارقالعادهای به دست آوری و یا فرد خاصی شوی که حق وجود در این دنیا را داشته باشی. این حق نمیتواند از تو گرفته شود. پس به خاطر حضور خود احساس شرم و گناه نکنید.
اگر با کسی رابطهی نزدیک دارید، باید بدانید که با حضور شماست که «رابطه» ایجاد شده و با نبود شما رابطهای هم نخواهد بود. باید بدانید اینکه سربار هستید، فضایی را اشغال میکنید، حق ندارید نفس بکشید، نباید نیازمند باشید یا حق وجود داشتن ندارید فقط فریبهای ذهن شماست.
احساس گناه و شرم، احساسات قدرتمندی هستند که کنار آمدن با آنها دشوار است. اما اجازه ندهید که شما را مورد آزار و اذیت قرار دهند. تو هستی، حق داری وجود داشته باشی، و دنیا بهتر است چون تو هستی.
منبع:
نوشته: گلن دویل

درباره راحله کرمی
من راحله کرمی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی بالینی در سال 1401 هستم. از سال 1395 تحصیلات خود را در رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی شروع کردم. در این سالها با رویکردهای زیادی آشنا شدم اما در آخر رویکرد هیجانمدار را که با امیال درونی من تناسب داشت، برگزیدم. از سال 1399 شروع به گذراندن دورههای درمانگر فردی با رویکرد هیجانمدار از قبیل دورههای درمان افسردگی، اضطراب و تروما و... کردم. در کنار آن تلاش بر این داشتم که علم روز روانشناسی را از طریق دورههای آنلاین در دانشگاههای مختلف دنیا یاد بگیرم. علاوه بر آن به دلیل علاقه به رشته روانشناسی و مطالعات در این حیطه، از سال 1400 شروع به تولید محتوا و نویسندگی کردم. در طی این سالها تلاش کردم که با مطالعه مطالب و مقالات به روز روانشناسی علم خود را در اختیار کسانی بگذارم که به دنبال آگاهی هستند. و همیشه امید دارم که بتوانم قدمی هرچند کوچک برای رسیدن شما به این آگاهی باشم.
نوشتههای بیشتر از راحله کرمی
دیدگاهتان را بنویسید