رک بودن چیست؟ فرق رک بودن با بی ادبی!
رک بودن به این معناست که صریح و واضح در مورد افکار، احساسات یا خواستههایی که داریم صحبت میکنیم. زمانی که با خودمان و دیگران شفاف باشیم کمتر سوءتفاهم و ابهام در رابطهمان به وجود میآید. رک بودن در زندگی فردی و حرفهای اهمیت زیادی دارد؛ زیرا نه تنها به شفافیت و صداقت در رابطه کمک میکند، بلکه باعث حل سریعتر تعارضات و مسائل میشود. رک بودن اگر به شکل مثبت و سازندهای استفاده شود باعث میشود روابط عمیقتر و واقعیتری با دیگران داشته باشیم. با این حال لازم است به این نکته توجه کنیم که رک بودن ممکن است باعث به وجود آمدن ناراحتیهایی شود که در ادامۀ مطلب به این موضوع اشاره خواهیم کرد. ما در این مقاله از وبلاگ کلینیک روانشناسی آگاه قصد داریم در مورد رک بودن و چالشهای مربوط به آن صحبت کنیم.
فهرست محتوا:
Toggleویژگی افراد رکگو
به نقل از وبسایت wikihow به برخی از ویژگیهای افراد رکگو اشاره خواهیم کرد.
- صداقت: افراد رکگو به طور مستقیم و بیپرده حقیقت را میگویند. آنها اغلب صادق هستند و نظر واقعی خود را بیان میکنند. افراد رکگو بدون رودربایستی صحبت میکنند.
- نیت خوب: رکگویی آنها از نیت خوب سرچشمه میگیرد. آنها معتقدند که گفتن حقیقت میتواند به بهبود وضعیت کمک کند، حتی اگر روش بیان آنها همیشه بهترین نباشد.
- تلاش برای کمک: آنها هدفشان کمک به دیگران است و قصد آزار رساندن به دیگران را ندارند. افراد رکگو معتقدند با صداقت و رکگویی میتوانند به دیگران کمک کنند.
- خالص بودن: وقتی افراد رکگو از چیزی تعریف میکنند، مطمئن باشید تعریفشان صادقانه است و از روی دلایل واقعی است، نه برای اینکه دیگران خوششان بیاید.
- گوش دادن دقیق: افراد رکگو شنوندههای خوبی هستند. قبل از نظر دادن خوب به صحبتهای دیگران گوش میدهند.
- پذیرش اشتباه: افراد رکگو وقتی اشتباهی مرتکب میشوند به راحتی عذرخواهی میکنند و صادقانه اشتباه خود را میپذیرند.
- خودباوری: رکگویی نشاندهندۀ اعتماد به نفس بالاست. این افراد با خود و نظراتشان راحت هستند و از بیان دیدگاههایشان نمیترسند.
- عدم نگرانی از واکنشها: این افراد معمولاٌ نگرانی کمی دربارۀ واکنشهای منفی دیگران نسبت به نظراتشان دارند.
- سادهگویی: آنها معمولاً از زبان ساده و مستقیم استفاده میکنند. به اصطلاح در لفافه صحبت نمیکنند.
مزایای رک بودن
رک بودن نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. رک بودن مثبت به معنای دقیق، صادق و شفاف بودن است. افراد رکگو همانطور که قبلاٌ اشاره کردیم، پیچیده صحبت نمیکنند. آنچه در ذهنشان است را بیان میکنند و آمادهاند از دیگران نیز بشنوند. آنها به صداقت و حقیقت متعهدند و برایشان فرقی ندارد خودشان آن را بیان میکنند یا از زبان دیگران میشنوند. در ادامه به مزایای رک بودن مثبت اشاره خواهیم کرد.
مستقیماً به اصل موضوع میپردازند
وقتی شما فردی رک و صریح هستید، نیازی به دروغ گفتن و یا داستان بافتن ندارید. آنچه را احساس میکنید و به آن فکر میکنید به دیگران میگویید. این موضوع برای برخی از افرادی که به راحتی نمیتوانند حقیقت را بپذیرند مشکلساز است. با این حال رکگویی به معنای بیتوجهی به احساسات دیگران نیست. چیزی که اهمیت دارد تعادل است. فرد باید بداند چه زمانی برای گفتن حرفی مناسب است و چه زمانی مناسب نیست. رکگویی به روشن شدن مسائل کمک میکند.
صرفهجویی در زمان
افراد رکگو وقتی مستقیماً نظرات و احساسات خود را بیان میکنند به صرفهجویی در زمان کمک میکنند. آنها به جای اینکه پیچیده صحبت کنند یا واقعیت را پنهان کنند بهسرعت اصل مطلب را روشن میکنند. این ویژگی باعث میشود دیگران فوراً متوجه شوند که در ذهن شما چه میگذرد و نیازی به حدس و گمان نباشد. حتی اگر نظر شما برای دیگران خوشایند نباشد باز هم آنها از همان ابتدا حقیقت را میدانند.
رسیدن به آنچه میخواهند
برای این که بتوانید چیزهایی را به دست آورید یا تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید، باید به وضوح نظرات و خواستههای خود را بیان کنید؛ اینجاست که ابراز نظر اهمیت پیدا میکند. دیگران تا زمانی که شما صحبت نکنید، نمیتوانند حدس بزنند شما چه میخواهید. افراد رکگو نیازها و خواستههای خود را با صراحت بیان میکنند و در نتیجه به چیزی که واقعاً میخواهند دست مییابند.
جلب اعتماد
افراد رکگو با صداقت و راستگویی خود به راحتی اعتبار و اعتماد دیگران را جلب میکنند.
شجاعت
افراد رکگو شجاعت بیشتری دارند. آنها بدون ترس نظرات خودشان را بیان میکنند. از اینکه دیگران ممکن است چه واکنشی نشان دهند نمیترسند.
استرس و اضطراب کمتر
افراد رکگو اضطراب کمتری را تجربه میکنند. آنها نیازی به تظاهر و دروغ ندارند. آنها نظر صادقانهشان را دربارۀ موضوعات و خواستههایشان بیان میکنند و از آنجایی که حقیقت را میگویند نیازی به ساختن داستان ندارند. فرد رکگو معمولاً خود واقعیاش را به نمایش میگذارد، بنابراین درگیریهای کمتری دارد و اصالت بیشتری دارد. زمانی که صادق هستید، استرس و اضطراب کمتری تجربه میکنید.
مهارت نه گفتن
یکی دیگر از مزایای رک بودن این است که میتوانید به هر چیزی که مخالف ارزش و خواستهتان است، “نه” بگویید.
معایب رک بودن
رک بودن در کنار مزایایی که دارد، چالشهایی هم برای فرد به همراه دارد. رکگویی ممکن است باعث ایجاد تنش در روابطتان شود. زمانی که شما بیپرده در مورد موضوعات مختلف با دیگران صحبت میکنید، ممکن است به اصطلاح به آنها بر بخورد و ناراحت شوند. زمانی که درخواستی از شما دارند و شما بدون رودربایستی درخواستشان را رد میکنید، ممکن است آدمی به نظر برسید که فقط به فکر خودتان هستید.
حتی ممکن است دیگران واکنش بیشتری نشان دهند؛ مثلا عصبانی شوند یا به شما بیاحترامی کنند. هرچند گاهیاوقات و در ارتباط با بعضی افراد اجتنابناپذیر است اما باید مراقب باشیم روابط مهم زندگیمان را به خاطر رک بودن از دست ندهیم. اگر در محیط کاری فردی رک هستید و به کارهایی که دوست ندارید انجام دهید “نه” میگویید، ممکن است در روابطتان با همکارانتان تاثیر منفی بگذارد. ممکن است تصمیم بگیرند با شما ارتباطشان را کمرنگ کنند؛ نه به این دلیل که به حقیقت و صداقت اهمیت نمیدهند، بلکه چون فکر میکنند ارتباط برقرار کردن با شما دشوار است و ممکن است به آنها آسیب بزند.
رک بودن و صادق بودن، ویژگی مثبتی است؛ اما اهمیت دارد که بدانیم چقدر و در چه موقعیتی میتوانیم رک باشیم. زیادهروی حتی در مثبتترین ویژگی ممکن است پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. بهتر است مراقب باشیم به اسم رکگویی به احساسات دیگران آسیب نزنیم.
تفاوت رک بودن با بیادبی چیست؟
اگر بیادبی را آسیب رساندن به دیگران یا در نظر گرفتن تاثیر رفتارها و احساساتمان روی دیگران در نظر بگیریم، مرز باریکی بین رکگویی و بیادبی وجود دارد. برای اینکه بین رک بودن و بیادبی تمایز قائل شویم، میتوانیم به موارد پایین اشاره کنیم:
- رکگویی به معنای بیان صریح و مستقیم نظرات و احساسات است. هدف از رکگویی شفافیت و صداقت است. در رکگویی هدف فرد آزار رساندن یا بی احترامی به دیگران نیست.
- فرد رکگو دیگران را مسخره نمیکند، توهین نمیکند، فحش و ناسزا نمیدهد.
ولی فردی که او را بیادب یا بیاعتنا به دیگران میدانیم:
- عمداً به دیگران توهین میکند، به احساسات دیگران احترام نمیگذارد و دیگران را مسخره میکند.
- مدام در مورد هر چیزی حتی موضوعاتی که به او ارتباطی ندارند نظر میدهد.
- بیتوجه به پیامد حرفهایش و تاثیر آن روی دیگران هر چیزی که به ذهنش میآید را میگوید.
- عمداً و آگاهانه دیگران را آزار میدهد و باعث میشود دیگران این احساس را داشته باشند که وجودشان بیارزش است.
رک بودن در فرهنگهای مختلف چگونه است؟
رک بودن در فرهنگهای مختلف، متفاوت تجربه و ارزیابی میشود. در فرهنگ فردگرایی مثل ایالت متحده و کشورهای اروپایی اهمیت زیادی به رکگویی میدهند. در این فرهنگها، رکگویی و صداقت، نشانهی شجاعت فرد است و این ویژگی تحسین میشود. اما در فرهنگ جمعگرایی مانند بسیاری از کشورهای آسیایی ممکن است گاهی رک بودن نشانۀ بیادبی تلقی شود. در این فرهنگها احترام به دیگران اهمیت بیشتری نسبت به صداقت و رکگویی دارد. درک و پذیرش رکگویی بستگی به فرهنگی دارد که در آن زندگی میکنیم.
چگونه باید رک باشم؟
در وبسایت Thecut به این موضوع اشاره کرده است که چگونه میتوانیم رک باشیم. در ادامه به این موضوع بیشتر میپردازیم.
شناخت صداقت و صراحت
اولین گام شناخت صداقت است. اصلاً صداقت و رکگویی چیست؟ چه بهایی دارد؟ زمانی که ما شناخت کافی نسبت به این موضوعات نداشته باشیم نمیتوانیم از آنها به خوبی استفاده کنیم. صداقت ویژگیای است که به نظر میآید خوب است اما برای بسیاری از ما میتواند سخت باشد. برای مثال؛ وقتی دوستمان از ما میپرسد لباسی که خریده است قشنگ است؟ به نظر ما زیبا نیست ولی برای اینکه او ناراحت نشود میگوییم خیلی قشنگ است، بهت میآید.
حتی صداقت و رک بودن نیز بهایی دارد. ممکن است ناراحت شود. اینجاست که باید تصمیم بگیریم. میتوانیم این بخش از صداقت را بپذیریم و با این حال صادق باشیم؟ آیا او آمادگی شنیدن نظر ما را دارد؟ فضای رابطه طوری هست که ما بتوانیم اینقدر صادق باشیم؟
تفاوت بین رکگویی و آسیب رساندن
رکگویی باید طوری باشد که هم به حقوق خودمان احترام بگذاریم و هم حقوق دیگران. هدف ما آسیب به دیگران نیست.
رکگویی یا مودب بودن: رابین لاکاف (پروفسور زبان شناسی) میگوید: در روابطتان واضح و مودب باشید. واضح بودن همان رکگویی است. اما گاهی در موقعیتی قرار میگیریم که مجبوریم انتخاب کنیم مودب باشیم یا حرفمان را واضح و رک بگوییم؟ اولویت ما چیست؟ از خودتان بپرسید برای حفظ ادب، صداقت و رک بودن را فدا میکنید یا خیر؟
استفاده از جملات کوتاه
برای رک بودن نیازی به توضیحات اضافی و معذرت خواهی زیاد نیست. یک پاسخ ساده و مستقیم کافی است. با احترام به فرد مقابل حرفتان را بزنید. اما مراقب کلماتی که استفاده میکنید، احساستان و لحن بیانتان باشید.
در نظر گرفتن موقعیت
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند میتوانند موقعیت مناسب برای بیان هر چیزی را در نظر بگیرند. همۀ ما همیشه آمادگی شنیدن بعضی موضوعات را، هرچقدر هم واقعی و درست باشند نداریم.
واکنش منفی دیگران
زمانی که تصمیم میگیرید رک باشید این موضوع را در نظر بگیرید ممکن است دیگران چندان خوششان نیاید. این بخشی از این موضوع است. قرار نیست همه از رک بودن و صداقت شما خوشحال شوند.
شروع جملات با “من”
برای ابراز نظرات خود، از جملاتی استفاده کنید که با “من” شروع میشوند. مثلاً به جای اینکه بگویید؛ “لباست خیلی زشت است”، بگویید: “به نظرم اگر فلان مدل باشد به تو بیشتر میآید”.
آیا رک بودن بد است؟
رک بودن بهمعنای واضح و صریح بودن بهخودی خود بد نیست. رکگویی میتواند تکلیف ما را با دیگران روشن کند. وقتی رک هستیم، نیازی به پنهانکاری و دروغ نداریم. اما چه اتفاقی میافتد که گاهی احساس میکنیم رک بودن بد است؟ هر چیزی حد تعادلی دارد، حتی رکگویی. باید با خودمان صادق باشیم هدف ما از رکگویی چیست؟ اینکه روابط بهتری با دیگران داشته باشیم؟ یا زیر سایهی رک بودن به دیگران آسیب بزنیم؟
وقتی بتوانیم به این سوالات فکر کنیم و به جوابی برسیم، بهتر میتوانیم تصمیم بگیریم. اگر به اسم رک بودن، به دیگران توهین کنیم، آسیب بزنیم، احساساتشان را خدشه دار کنیم یا از احساس حسادت و خشم رها شویم این دیگر رکگویی نیست. باید مرز بین رکگویی و بی ادبی را خوب درک کنیم و تلاش کنیم با دقت و با توجه به فرهنگی که در آن هستیم از این ابزار قدرتمند استفاده کنیم.
جمعبندی
در این مقاله از وبلاگ کلینیک روانپویشی آگاه، تلاش کردیم در مورد رکگویی و چالشهای آن صحبت کنیم. رکگویی شاید ویژگی سادهای به نظر برسد اما دعوتی است برای کنار گذاشتن نقابهای اجتماعی و روبهرو شدن با آنچه که واقعاً فکر میکنیم درست است. رکگویی باعث میشود روابط عمیقتر و صادقانهتری با دیگران داشته باشیم. اگرچه ممکن است مسیر پرچالشی به نظر برسد اما معنایی که به روابط ما با دیگران میدهد بسیار با ارزش است. امید است که با درک بهتر از رکگویی و تاثیرات آن، بتوانیم به درستی از این ویژگی استفاده کنیم. اگر در روابط خود با دیگران مشکلاتی را تجربه میکنید، میتوانید از کمک یک روانشناس خوب در کلینیک روانپویشی آگاه برخوردار شوید.
درباره فاطمه رجب پور
من فاطمه رجب پور، دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد یزد هستم. مقطع کارشناسی را در رشتهی روانشناسی دانشگاه یزد گذراندهام. از سال 98 درمان فردیام را با رویکرد CBT آغاز کردهام. در کنار روانشناسی به موسیقی علاقه مند هستم و در حال حاضر مشغول یادگیری ساز ویولن هستم.
نوشتههای بیشتر از فاطمه رجب پور
دیدگاهتان را بنویسید