لوگو کلینیک روانپویشی اگاه
  • مشاوره روانشناسی
    • مشاوره فردی
      • مشاوره فردی شیراز
      • مشاوره فردی تهران
      • مشاور فردی آنلاین
    • مشاوره خانواده
      • مشاوره خانواده شیراز
      • مشاوره خانواده تهران
      • مشاوره خانواده آنلاین
    • روانشناس کودک
      • روانشناس کودک شیراز
      • روانشناس کودک تهران
      • روانشناس کودک آنلاین
    • روانشناس نوجوان
      • روانشناس نوجوان شیراز
      • روانشناس نوجوان تهران
      • روانشناس نوجوان آنلاین
    • مشاوره زوج درمانی
      • زوج درمانگر شیراز
      • زوج درمانگر تهران
      • زوج درمانگر آنلاین
      • مشاوره خیانت
    • مشاوره ازدواج
      • مشاوره ازدواج شیراز
      • مشاوره ازدواج تهران
      • مشاوره ازدواج آنلاین
    • مشاوره طلاق
      • مشاوره طلاق تهران
      • مشاوره طلاق شیراز
    • مشاوره تحصیلی
      • مشاور تحصیلی آنلاین
      • مشاور تحصیلی تهران
      • مشاور تحصیلی شیراز
    • مشاوره شغلی
      • مشاوره شغلی در تهران
      • مشاوره شغلی در شیراز
      • مشاوره شغلی آنلاین
    • مشاوره جنسی و زناشویی
    • مشاوره افسردگی
    • مشاوره ترک اعتیاد
    • مشاوره وسواس فکری
    • مشاور استرس و اضطراب
  • روانشناسان
    • روانشناس شیراز
    • روانشناس تهران
    • روانشناس آنلاین
  • کارگاه روانشناسی
    • کارگاه عمومی روانشناسی
    • دوره تخصصی روانشناسی با مدرک
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • طرح حمایت
نوبت مشاوره
استعلام مدرک
0
  • مشاوره روانشناسی
    • مشاوره فردی
      • مشاوره فردی شیراز
      • مشاوره فردی تهران
      • مشاور فردی آنلاین
    • مشاور کودک
      • روانشناس کودک شیراز
      • روانشناس کودک تهران
      • روانشناس کودک آنلاین
    • روانشناس نوجوان
      • روانشناس نوجوان شیراز
      • روانشناس نوجوان تهران
      • روانشناس نوجوان آنلاین
    • مشاوره خانواده
      • مشاوره خانواده شیراز
      • مشاوره خانواده تهران
      • مشاوره خانواده آنلاین
    • زوج درمانگر
      • زوج درمانگر شیراز
      • زوج درمانگر تهران
      • زوج درمانگر آنلاین
      • مشاوره خیانت
    • مشاوره ازدواج
      • مشاوره ازدواج تهران
      • مشاوره ازدواج شیراز
      • مشاوره ازدواج آنلاین
    • مشاوره طلاق
      • مشاوره طلاق تهران
      • مشاوره طلاق شیراز
    • مشاوره تحصیلی
      • مشاور تحصیلی شیراز
      • مشاور تحصیلی تهران
      • مشاور تحصیلی آنلاین
    • مشاوره شغلی
      • مشاوره شغلی در تهران
      • مشاوره شغلی در شیراز
      • مشاوره شغلی آنلاین
    • مشاوره جنسی و زناشویی
    • مشاوره افسردگی
    • مشاوره ترک اعتیاد
    • مشاوره وسواس فکری
    • مشاور استرس و اضطراب
  • روانشناسان
    • روانشناس شیراز
    • روانشناس تهران
    • روانشناس آنلاین
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • آکادمی تخصصی روانشناسی
  • کارگاه‌های آموزشی
    • کارگاه عمومی
    • دوره روانشناسی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • دریافت نوبت مشاوره
  • طرح حمایت
  • استعلام مدرک
لوگو کلینیک روانپویشی اگاه
0

جان فردریکسون کیست؟ معرفی کامل آثار و کتاب های فردریکسون

1403-03-05
تاریخ به‌روز رسانی: 31-05-1403
ارسال شده توسط بهار لایق
ناظر علمی محتوا: دکتر مهدی رضا سرافراز
تخصصی
جان فردریکسون، روانشناس و درمانگر istdp

در حوزه رواندرمانی فشرده کوتاه مدت، جان فردریکسون به عنوان نیرویی دگرگون کننده وتاثیرگذار، چشم‌انداز این رویکرد را متحول ساخته است. نام فردریکسون به عنوان درمانگر، استاد، محقق و مولفی پیشگام با آثار بی‌بدیل در عرصه درمان‌های پویشی، در زمره افرادی قرار دارد که با ابداعات کم نظیر خود زمینه درک عمیق‌تر نظریات و مداخلات درمانی را فراهم نموده­است.

فهرست محتوا:

Toggle
  • تولد و تحصیلات جان فردریکسون
    • از آهنگری تا نوازندگی
    • آغاز رویای دیرین فردریکسون: روان­درمانی
    • از شاگردی تا شهرت جهانی
    • پیوند نظریه و تکنیک به مثابه یک کل توسط جان فردریکسون
    • بهره­ گیری از سایر رویکردهای علمی توسط جان فردریکسون
    • ادغام علوم اعصاب با نظریات پویشی در عمل
  • اهمیت دریافت سوپر ویژن از نگاه جان فردریکسون
    • ابداع روشی خلاقانه برای ارایه نظارت درمانی توسط Jon Frederickson
    • ارایه مفاهیم نوین از فردریکسون: گواهی بر اهمیت دوچندان سوپرویژن
  • خلاقیت در تالیف،پژوهش و آموزش های جان فردریکسون
  • چرا آثار جان فردریکسون تا این اندازه پرطرفدار است؟
    • رواندرمانی پویشی: یادگیری شنیدن از دیدگاه­های متفاوت
      • چشم­‌اندازی به محتوای بخش‌­های کتاب روان درمانی پویشی فردریکسون
    • هم ­آفرینی تغییر: فنون تاثیر­گذار درمان پویشی
      • جزییات منحصر به فرد کتاب هم آفرینی تغییر
      • چشم­ اندازی به محتوای بخش­ های این کتاب
    • کتاب دروغ‌­هایی که به خود می­گوییم
      • چشم ­اندازی به محتوای بخش ­های این کتاب
      • آناتومی خودفریبی
      • رنج و لذت خودفریبی
      • شکستن چرخه خودفریبی
      • صداقت با خود و شجاعتِ بودن
    • کتاب هم ­آفرینی امنیت
    • چشم ­اندازی به محتوای بخش‌­های این کتاب
    • کتاب التیام از طریق ارتباط: مهارت افزایی برای درمانگران
    • جزییات منحصر به فرد این کتاب
    • چشم ­اندازی به محتوای بخش­های کتاب
  • سخن پایانی

تولد و تحصیلات جان فردریکسون

  • از آهنگری تا نوازندگی

جان فردریکسون در شهر کوچکی در ایالت آیوا در آمریکا به دنیا آمد. در دوران نوجوانی، تعطیلات را در آهنگری پدرش سپری می­­کرد تا این مهارت را بیاموزد. در دوران دبیرستان به نوازنده برجسته­‌ی ساز “کر” تبدیل شد. حرفه­ی موسیقی برای فردریکسون به طور جدی تا دوران کالج هم ادامه داشت و بزرگسالی او را در بر­گرفت. او موسیقی را در دانشگاه واشنگتن به پایان رساند و در گروه ارکستر سمفونی ملی با همسرش آشنا شد. بعد از ناکامی او در مسابقات افتتاحیه ارکستر سمفونی ملی، جرقه پیوستن دوباره به دانشگاه برای پیگیری رویایی دیرینه در ذهن جان زده شد.

  • آغاز رویای دیرین فردریکسون: روان­درمانی

Jon Frederickson علاقه همیشگی خود یعنی رواندرمانگری را که با خواندن آثار “اریک فروم” آغاز شده بود، با تحصیل در دانشگاه کاتولیک آغاز کرد. در سال 1982 از دانشکده روانپزشکی در واشنگتن فارغ التحصیل شد. علاوه بر این، همزمان با تدریس در دانشگاه به رواندرمانگری مشغول شد. در سال 2000 به طور تصادفی در کلاسی شرکت کرد که سخنران آن، ارائه خود را مبتنی بر رویکرد درمانی ISTDP توضیح داد.  این ارایه، جان را مجذوب تاثیرات سریع این رویکرد بر بهبود بیماران قرار داد؛ به طوری که برای یادگیری بیشتر و شرکت در کنفرانسی مرتبط، به ایتالیا سفر کرد.

جان فردریکسون و دکتر سرافراز
جان فردریکسون و دکتر مهدی رضا سرافراز
  • از شاگردی تا شهرت جهانی

جان فردریکسون، تحت تعلیم و نظارت حبیب دوانلو و درمانگران مطرح دیگری نظیر پاتریشیا کاگلین دلاسلوا درمانگری پویشی کوتاه مدت را پی­گرفت. سپس با برگزاری کنفرانس‌ها در نقاط مختلف دنیا و ارایه فیلم­‌های ویدیویی جلسات درمان خود با بیماران دشوار، مورد تشویق صاحب نظران قرار گرفت. فردریکسون سرانجام بعد از 25 سال تلاش خستگی نا­پذیر در گمنامی نسبی، ناگهان تبدیل به سوپراستار شد و برای تدریس در سراسر اروپا از او دعوت به عمل ­آمد. او هدف خود را که انتشار گسترده مطالب آموزشی بود با تاسیس انستیتو آموزشی درمان ISTDP دنبال کرد و با برگزاری وبینارهای آموزشی، تالیف کتب تاثیرگذار متعدد و در دسترس قرار دادن اطلاعات نوین در این حوزه به شناخته­‌تر شدن رویکرد ابداع شده توسط دوانلو کمک شایانی نمود.

دوره istdp روان درمانگری پویشی کوتاه مدت دکتر سرافراز

دوره ISTDP | مقدماتی تا پیشرفته

5.00 2 رای
دکتر مهدی رضا سرافراز
تربیت درمانگر پویشی فشرده و کوتاه مدت istdp  پایه (آفلاین) رول پلی (شیراز و تهران) با تدریس: دکتر مهدی سرافراز   
10,200,000 - 10,200,000 تومان

پیوند نظریه و تکنیک به مثابه یک کل توسط جان فردریکسون

یکی از کمک‌­های شایان توجه فردریکسون در حوزه رواندرمانی، اصلاح و توسعه تکنیک‌­های درمانی ISTDP و پر کردن شکاف مابین نظریه و تکنیک بوده­‌است. دیدگاه او همواره بر شخصی­ سازی مداخلات بر مبنای نیازهای عاطفی خاص و سازوکارهای دفاعی منحصر به فرد افراد تاکید داشته‌ است. در واقع فردریکسون به جای استفاده از یک روش تئوریک واحد برای همه بیماران بدون در نظر گرفتن تفاوت­‌های آنها، بر یک فرآیند درمانی دقیق و هدفمند تاکید می­کند که جنبه‌­های منحصر به فرد مراجعان را در نظر می­گیرد. این دیدگاه فردریکسون در سرتاسر تالیفات و آموزش‌هایش قابل مشاهده است. همانطور که در تاثیرگذارترین اثر او “هم­آفرینی تغییر: فنون تاثیر­گذار درمان پویشی”، سعی داشته­است تا در بستری متفاوت از دیگر کتب راهنمای درمان‌های پویشی، زنجیر تئوری را به حلقه­‌ی تکنیک متصل نماید.

لازم به ذکر است که از ابتدای تاریخچه­‌ی درمان‌های روانکاوانه و پویشی، همواره تئوری و عمل از یکدیگر فاصله چشمگیری داشته­‌اند. به جرأت میتوان گفت که پیش از این، نقطه اتصال نظریه و کاربست عملی آن، در معدود آثار فروید و گزارش‌های موردی اما با اطلاعات اندک و مبهم مشاهده می­شد. هرچند که آثار متعددی در باب اصول درمان پویشی نگارش شده­‌بودند، اما هیچ یک به مثابه آثار فردریکسون این اصول را در لحظه به لحظه درمان و در جریان رابطه مشفقانه درمانگر-بیمار شرح نداده­اند. اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نخواهد بود که “هم­آفرینی تغییر”، اولین کتاب آموزشی در این حوزه است که به طور جامع تمامی ابعاد نظری را به همراه مثال­های درمانی پوشش داده است؛ از کار با بیماران با مقاومت پایین تا بیماران شکننده، تنظیم اضطراب و آسیب شناسی سوپرایگو تا نشان دادن دقیق تفاوت‌های ظریف مقاومت  منشی و مقاومت انتقالی.

شایان توجه است که با وجود وسعت و پیچیدگی زیاد ISTDP ، متعهد شدن به تالیف چنین کتابی بسیار بلندپروازانه به نظر می­رسد که فردریکسون به طرز چشمگیری از عهده آن برآمده است. دیوید مالان درباره این اثر چنین گفته­است: “این کتاب به مثابه یک کلاس پیشرفته درخشان و منبعی گرانبها برای همه درمانگران است که نشان می­دهد چگونه میتوان با بیماران به صورت ایمن، مشفقانه و تاثیرگذار کار کرد و به نتایج موفقیت آمیز رسید”. در نهایت درباره این اثر می­توان گفت که شاید نقطه­‌ای بهتر از آن برای شروع آموزش رواندرمانی پویشی کوتاه مدت وجود نداشته باشد؛ افزون بر این، خواندن این شاهکار برای درمانگران با­تجربه، بینشی روشنگر پدید خواهدآورد که اثربخشی جلسات درمان را افزایش خواهد داد.

بهره­ گیری از سایر رویکردهای علمی توسط جان فردریکسون

از دیگر اقدامات تاثیرگذار جان فردریکسون، بهره­گیری از نظریات و دیدگاه­های علمی متفاوت در جهت تبیین پایه­های نظری درمان ISTDP  به شمار می­رود. او در تالیفات متعدد خود همواره از نقطه نظر نظریات تحولی، دلبستگی، بین­فردی، تکاملی و علوم اعصاب به اتفاقات جاری در اتاق درمان پرداخته است. با این حال، از مهم­ترین و موثرترین نوآوری­های او،استفاده از نظریات علوم اعصاب در جهت تبیین و توضیح تئوری­های روانپویشی در بستر مداخلات درمانی به شمار می­رود. این دیدگاه سبب شد تا درمانگران ISTDP بتوانند به درک عمیق­تری از نحوه پردازش احساسات و مکانسیم­های دفاعی توسط مغز – که پایه و اساس مداخلات درمانی این رویکرد برشمرده می­شوند- نایل آیند. فردریکسون با ادغام دیدگاه علوم اعصاب با نظریات روانپویشی، پایه­های رویکرد ISTDP  را تقویت کرد.

  • ادغام علوم اعصاب با نظریات پویشی در عمل

به عنوان مثال، در فرآیند جلسات درمان، فشار به بیمار برای بیان آنچه حقیقتا در حال احساس کردن در اینجا-اکنون است، یکی از مداخلات درمانی به شمار می­رود. اما ممکن است بیمار در مراحلی از درمان در پاسخ دادن به این مداخله و بیان آنچه حس می­کند ناتوان باشد. حال این سوال مطرح خواهد شد که اگر بیمار نمی­داند در حال تجربه چه احساسی است، اصرار و فشار درمانگر چه دلیلی دارد؟ فردریکسون اینگونه پاسخ می­دهد: “بدیهی است که به علت وجود دفاع­‌ها بیمار نداند که چه احساسی دارد. او قبل از اینکه بتواند به احساساتش دسترسی یابد، نیاز به تمرین دارد تا دفاع­‌هایش را ببیند و آنها را کنار بگذارد. درواقع اگر بخواهیم از تبیین­‌های علوم اعصاب بهره ببریم، کورتکس پیش-پیشانی بیمار نتوانسته از سیستم لیمبیک اطلاعات زیادی دریافت کند، پس در ابتدا قادر نخواهد بود احساساتش را شناسایی کند. با این حال اگر اصرار کنیم تا بیمار احساساتش را بیان کند در واقع در حال ایجاد ارتباطات عصبی جدید بین کورتکس پیش-پیشانی  و مناطق زیر قشری مغز خواهیم بود.”

افزون بر این، جان فردریکسون بسیاری از اصطلاحات رایج در مداخلات درمان پویشی مانند “ایگوی نظاره­گر” را در بستر علوم اعصاب به طور کامل توضیح داده­است: ” چیزی به عنوان ایگو در مغز ما وجود ندارد. به جای آن ظرفیت­‌هایی که تحت عنوان ایگو از آن نام میبریم، ویژگی­های برآینده از تعاملات پیچیده بین قسمت‌­های مختلف مغز هستند”.حقیقتا تاکید او بر تبیین مداخلات درمانی ISTDP با استفاده از علوم اعصاب نه تنها باعث فهم عمیق تر دانشجویان و درمانگران از چرایی مداخلات و چگونگی اثربخشی آنها شد، بلکه  با ارایه مداخلات کارآمدتر، میزان موفقیت نتایج درمانی را نیز افزایش داد.

اهمیت دریافت سوپر ویژن از نگاه جان فردریکسون

فردریکسون همواره در تمامی آثار و دوره‌­های آموزشی خود اهمیت دریافت سوپرویژن به عنوان یکی از حیاتی­ترین و ارزنده‌­ترین ابزارهای درمانگران (مبتدی و حرفه­­‌ای) را به کررات مطرح کرده است. او بر این عقیده است که یکی از بزرگترین موانع در اثربخشی درمان، مشکلات خود درمانگر است؛ انچه درمانگر در خود محکوم می­کند، در دیگران قضاوت خواهد کرد، اگر دیگران را به خاطر آسیب رساندن به خودش سرزنش کند، دفاع بیرونی سازی بیمار را نخواهد دید.بنابراین در این سفر مشترک، درمانگر همواره به سوپرویژن و درمان شخصی نیاز دارد تا بتواند به بهترین نحو به بیمار کمک کند. این دیدگاه او سبب شد تا علاوه بر روش‌­های سنتی رایج دریافت سوپرویژن، یادگیری تجربی، بحث­‌های مبتنی بر یک مراجع خاص و تمرینات رول­‌پلی را در زمره ابزارهای آموزشی قرار داده و استفاده از آنها را به یک الزام تبدیل کند. همچنان که امروزه در اکثر آموزش‌های روان­درمانگری پویشی، آثار این تاکیدات مشاهده ­می­‌شود.

  • ابداع روشی خلاقانه برای ارایه نظارت درمانی توسط Jon Frederickson

جالب است بدانیم که فردریکسون در جهت به روز رسانی و افزایش اثربخشی سوپرویژن پای از این موارد نیز فراتر نهاد. او در پژوهشی استفاده از “سوپرویژن زنده از راه دور” از طریق اینترنت را برای اولین بار مطرح کرد. در این روش درمانگر، بیمار و سوپروایزر از طریق ویدیو کنفرانس در جلسه درمان شرکت خواهند کرد. سوپروایزر به صورت زنده جلسه درمان را مشاهده میکند و میتواند به تعداد محدودی که باعث اخلال در روند جلسه نشود، نظرات خود را برای درمانگر در صفحه گفت و گو بنویسد. مزیت این روش در مقایسه با سایر روش‌ها، علاوه بر از بین بردن موانع جغرافیایی، این است که به درمانگران تازه کار این امکان را مید­هد تا به صورت کامل از دانش سوپروایز در لحظه به لحظه درمان بهره‌­مند شوند. فایده اصلی این روش بیش از همه به نفع امنیت بیمار و همسو با اهداف درمانی و بهبودی وی خواهد بود. علاوه بر این، سوپروایزر قادر خواهد بود تا صحنه درمان را به صورت زنده و بدون تحریف مشاهده کند و به نحو احسن از دانش خود در جهت یک کار تیمی اثربخش استفاده کند.

  • ارایه مفاهیم نوین از فردریکسون: گواهی بر اهمیت دوچندان سوپرویژن

موضوع اهمیت دریافت سوپرویژن از منظر جان فردریکسون تا اندازه­ای بود که مقاله­ای در باب “انتقال متقابل در سوپرویژن” منتشر کرد. در این نوشتار، اهمیت رابطه بین سوپروایز و درمانگر از مناظر مختلف مورد بحث و چالش واقع شده است. در واقع توجه به ماهیت رابطه بین نظارت شونده و ناظر از منظر انتقال متقابل و تاثیر آن بر میزان اثربخشی دریافت نظارت، موضوعی است که قبل از فردریکسون نیز روانکاوان دیگر درباره آن صحبت کرده­اند. منتها جنبه شگفت­ انگیز کار فردریکسون در اینجا نهفته است که او علاوه بر توضیح مباحثی مانند ناتوانی درمانگر در “مشاهده‌­ی همانندسازی” و یا “همانندسازی درمانگر با فرافکنی بیمار”، از موارد واقعی تجربیات خود به عنوان سوپروایزر و ارایه راهکارهای نوین جهت حل و فصل این مشکلات، برای شرح اهمیت این موضوع استفاده کرده­است.

نوآوری و نبوغ فردریکسون در زمینه چگونگی دریافت سوپرویژن و تاکید فراوان بر استفاده از آن، برای تمامی درمانگران  به خصوص درمانگران تازه­‌کار گره­‌گشا بوده است. مهم­تر از آن، رواج فرهنگ استفاده از سوپرویژن در غالب  یکی از مهمترین ستون­های رویکردهای پویشی را میتوان مدیون تلاش­های فردریکسون به عنوان یکی از افراد تاثیرگذار در این حوزه دانست. بهره‌­گیری از سوپرویژن، بیش از هرکس، ضامن امنیت بیماران بوده، خطا از سوی درمانگر را از هر جنبه­ای به حداقل رسانده و اثربخشی درمان را دوچندان کرده‌­است.

خلاقیت در تالیف،پژوهش و آموزش های جان فردریکسون

با نگاهی نه­‌چندان عمیق و موشکافانه به آثار پژوهشی و تالیفات فردریکسون، می­توان به آسانی دریافت که او سعی دارد تا به جای تکیه صرف بر چهارچوب­‌های نظری رویکرد پویشی، با شواهد تجربی و مطالعات موردی این شالوده را مستحکم نگاه دارد. او این هدف را با انتشار ده‌­ها مقاله پژوهشی و چاپ  4 کتاب مشهور و پرکاربرد همراه با شرح مفصل موارد واقعی درمانی به اضافه­‌ی مداخلات انجام شده و دلیل انتخاب آنها به سرانجام رسانده‌­است. به عنوان مثال میتوان علاوه بر کتب اشاره شده در متن، به دیگر اثر جهانی او با نام “دروغ­ هایی که به خود میگوییم“و یا مقاله جالب توجه او درباره جلسات درمانی پرچالش یک بیمار مبتلا به اختلال تجزیه­ ای با نام “مردی که از کما بیدار شد” اشاره کرد.

او  در زمینه آموزش روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت به دانشجویان و درمانگران نیز اصول خود را حفظ کرده و بر آن به شدت تاکید دارد. فردریکسون آموزش صرف نظریه­ و مداخلات درمانی را بیهوده می­داند و به جای آن استفاده از فیلم­‌های ویدیویی از موارد واقعی جلسات درمان برای ایجاد یک مدل آموزشی و نظارتی مبتنی بر شواهد را اصلی غیرقابل چشم­‌پوشی عنوان می­کند. این رویکرد ، اعتبار و اثربخشی ISTDP را به عنوان یک روش درمانی موثر تقویت و به پذیرش گسترده‌تر آن در حوزه روان‌درمانی کمک قابل توجهی کرده است.

به عنوان سخن پایانی باید گفت که خدمات جان فردریکسون در حوزه انتقال دانش و آموزش به سایر درمانگران در نوع خود بی­‌بدیل بوده‌­است. پس از سپری شدن بیش از سه دهه از زندگی حرفه­‌ای­‌اش، فردریکسون همواره در حال تدریس به علاقه­‌مندان این حوزه در نقاط مختلف جهان است. علاوه بر این بسیاری از ویدیو­های آموزشی او به صورت رایگان در دسترس دانشجویان و درمانگران قرار گرفته­‌است. خواندن آثار او برای تمامی درمانگران مبتدی و حرفه­ای یک ­”باید” است و تعمق در آن گره‌­گشای بسیاری از موانع اجتناب ناپذیر در مسیر درمان خواهد ­بود.

“برای بهبودی، ما باید با یکدیگر در آغوش بگیریم چیزهایی را که سابقا تحمل­ ناپذیر می­نموده­‌اند: واقعیت را و احساسمان درباره آن” جان فردریکسون.

چرا آثار جان فردریکسون تا این اندازه پرطرفدار است؟

جان فردریکسون، روان­درمانگر پویشی تاثیرگذار، به واسطه قلم روان و انتشار آثار مبتکرانه و نو در باب موضوعات مهم در عرصه درمان پویشی به شهرتی جهانی دست­یافته است. ترجمه­‌های متعددی از تمامی کتابهای او مورد توجه درمانگران باسابقه این حوزه و مخصوصا تازه‌­کارها و دانشجویان رشته­‌های متفاوت سلامت روان قرار گرفته­‌است.

دلیل این همه اقبال و توجه، مخصوصا از جانب تازه واردهای رویکرد روانپویشی فشرده کوتاه مدت جز این نمی­تواند باشد: فردریکسون علاوه بر سابقه درخشان در عرصه آموزش و درمانگری، از قلمی بسیار ساده و فصیح برای بیان پیچیده‌­ترین مکانیسم­‌ها و موضوعات مربوط به روان انسان برخوردار است؛ همچنین آثار او برای نوآموزان این رویکرد، بی ­شباهت به نقشه‌­ی راهی روشن، واضح و کامل در مسیر حرفه‌­ای شدن نیست. مهم­ترین موضوعی که در آثار او مشهود است، توجه به تمامی جزییات و ظرایف بسیار تاثیرگذار در اتاق درمان است، موضوعاتی که ممکن است درمانگران از آنها غافل شوند اما از چشمان تیزبین فردریکسون دور نمانده­ و با پشتوانه نظریات علمی به دقت و تفصیل بیان شده‌­اند. به همین منظور در این مقاله برآنیم تا آثار پرطرفدار او را به طور خلاصه معرفی نموده و محتوای آنها را به اختصار شرح دهیم.

رواندرمانی پویشی: یادگیری شنیدن از دیدگاه­های متفاوت

این کتاب  که به عنوان مقدمه­‌ای برای روان­درمانی پویشی عمل می­کند، در سال 1998 به عنوان اولین اثر فردریکسون منتشر شد. کتاب “رواندرمانی پویشی” در 8 بخش، بررسی جامع و اثربخشی را از دو بخش نظری و عملی درمان پویشی ارایه می­دهد. در حقیقت فردریکسون با تسلط بر پیچیدگی­‌های فرآیندهای ناهشیار و پویایی روابط، از طریق مثال­‌های بالینی غنی، شرح واضح و راهنمایی عملی برای دانشجویان و متخصصان فراهم کرده است.

کتاب روان درمانی پویشی فردریکسون
کتاب روان درمانی پویشی اثر فردریکسون

چشم­‌اندازی به محتوای بخش‌­های کتاب روان درمانی پویشی فردریکسون

در بخش نخستین، چشم­ اندازی از نظریه­ های روانپویشی و ارتباط آنها با رواندرمانی معاصر ارایه شده‌­است. افزون بر این، تاریخچه­‌ی رواندرمانی­ پویشی و تحولات آن در سیری تاریخی نیز مورد بحث قرار­گرفته­‌است. بخش دوم با نام “ذهن ناهشیار”، مفهوم ناهشیار و چگونگی تاثیر فرآیندهای آن بر افکار، احساسات و رفتار را بررسی می­کند. همچنین فردریکسون در این بخش به مفاهیم کلیدی و بنیادین روان­تحلیلی مانند: سرکوب، مکانیسم­‌های دفاعی و نقش ناهشیار در شکل­‌گیری شخصیت پرداخته است.

تاکید فزاینده فردریکسون به “رابطه درمانی” به عنوان کاتالیزوری برای تغییر، همدلی، شکل گیری اعتماد و همکاری بین درمانگر و مراجع، نه تنها در بخش سوم این کتاب، بلکه در همه آثار او به وضوح به چشم می­خورد. علاوه بر اهمیت رابطه درمانی، مفهوم پایه­ای و مهم دیگری نیز در این کتاب مورد بحث است و آن چیزی نیست جز “بررسی و فهم مقاومت”. از نظر نویسنده، مقاومت به شکل مکانیسم­های دفاعی علیه برانگیختگی احساسات دردناک متجلی میشود؛ به همین منظور در بخش چهارم، استراتژی هایی را برای کار با مقاومت و کنار زدن آن برای تسهیل کاوش عمیق­ تر هیجانات، ارایه داده است.

در نیمه دوم کتاب، ابتدا مفاهیم “انتقال و انتقال متقابل” ،چگونگی تاثیر آنها بر رابطه درمانی و نحوه کار با پویایی این دو مفهوم ترسیم شده است؛ سپس در بخش ششم به مفهومی ریشه ­دار در تاریخچه درمان­ های مبتنی بر نظریات روانکاوی پرداخته شده­ است: “رویاها و نمادها”. اگر خواندن نظریات روانکاوی را با آثار فروید آغاز کرده باشید، بی­شک از اهمیت این مفهوم برای فروید در کار با بیمارانش مطلع شده‌­اید؛ حالا فردریکسون حدود یک قرن بعد از او در نخستین اثرش، نه تنها به اهمیت پرداختن به رویاها و سمبل­ ها در روند درمان، به عنوان دریچه­‌ای به ناهشیار تاکید کرده، بلکه راهکارهایی عملی برای تفسیر رویاهای مراجعین و ادغام آنها در مسیر درمان را پیشنهاد نموده­ است.

با نزدیک شدن به بخش های پایانی، یکی از مهم ترین بخش­های کار عملی رواندرمانی پویشی، یعنی “کار کردن با احساسات” آغاز می­شود. نویسنده در این بخش سعی کرده تا به اهمیت کاوش احساسات به عنوان سرنخی برای دستیابی به لایه­ های زیرین تعارضات و روش انجام این کار، به تفصیل بپردازد. این بخش را می­توان یکی از موثر­ترین و مهم­ترین بخش ­های این اثر نامید، از این رو که عمده مقدمات و تکنیک های درمانی در رویکردهای پویشی، در نهایت به غایت : کاوش احساسات و سپس حل و فصل تعارضات از این طریق می­ انجامد. فردریکسون هوشمندانه در قسمت پایانی کتاب، چگونگی “پایان درمان” را به بحث گذاشته ­است. همچنان که یک پایان­ بندی مناسب، از یک داستان معمولی، شاهکاری می­زاید، در فرآیند رواندرمانی نیز خاتمه درمان، نتیجه­ گیری مناسب و مهیا­کردن بیمار برای زندگی فراتر از اتاق درمان به اندازه­­‌ی تمامی جلسات، حساس و تاثیرگذار است.

اگر بخواهیم به مهم‌ترین ویژگی این اثر و وجه تمایزش با سایر کتب روانپویشی اشاره کنیم، یقینا آن خصیصه، استفاده از نمونه­‌های بالینی کامل است. در حقیقت هدف فردریکسون از ارایه­­­ی جزییات مثال­‌های بالینی، شرح مفاهیم و اهمیتشان، چگونگی انجام تکنیک­‌های درمان پویشی و ارایه‌­ی تصویری نزدیک به واقعیات اتاق درمان بوده­ که تصور و سپس تمرین عملی را برای نوآموزان تسهیل نموده است.

هم ­آفرینی تغییر: فنون تاثیر­گذار درمان پویشی

اگر بخواهیم به یکی از مشهورترین آثار فردریکسون بپردازیم، بدون شک کتاب “هم ­آفرینی تغییر” صدرنشین تالیفات او خواهد­بود. درواقع علت ستایش شدن این اثر از سوی خوانندگان و منتقدان، ارایه­­‌ی تکنیک­‌های درمان پویشی با رویکردی عملی در این کتاب است که می­تواند به عنوان راهنمایی موثر برای توانمندسازی بیشتر درمانگران در اتاق درمان به کار گرفته شود. در حقیقت این کتاب جامع­ترین و مفیدترین مرور بر تکنیک­‌های ISTDP را به خوانندگان ارایه می­کند.

کتاب هم افرینی تغییر اثر جان فردریکسون
کتاب هم آفرینی تغییر نوشته جان فردریکسون

جزییات منحصر به فرد کتاب هم آفرینی تغییر

با وجود اینکه در سراسر کتاب، وفاداری نویسنده به نظریات استادش و بنیان­گذار رویکرد مذکور، دکتر حبیب دوانلو، کاملا مشهود است، رد­پا و صدای متمایز فردریکسون به وضوح شنیده ­می­شود. شاید بهترین گواه این نکته، رویکرد او در مسدود کردن دفاع­‌های تکتیکال و فرافکنی بیمار به صورت کاملا فعالانه، پایدار و در عین حال مشفقانه و خوشایند باشد که در کل اثر قابل مشاهده است. اشاره به گزیده­ای از چشم­ اندازه‌ای منحصربه‌­فرد فردریکسون به تکنیک‌­های درمان پویشی در این کتاب، قرابت ما را با فضای فکری او دوچندان خواهد کرد:

  • فردریکسون معتقد است با پیوسته نگه­داشتن تمرکز بر سطح اضطراب بیمار، میتوان میزان و شدت مداخلات درمانی را به نحوی تنظیم کرد که اضطراب نه از بین برود و نه به شکلی طاقت فرسا از سمت بیمار احساس شود.
  • او با اشاره به عملکرد، ماهیت آسیب ­شناسی “ارتباط با خود” و هزینه­ی رفتارهای پیش­آیند، مفهوم پاتولوژی سوپرایگو و دفاع­ های منشی را توضیح داده­است.
  • “ایجاد مزاحمت برای دفاع، یک عمل مشفقانه برای بیمار است”؛ این سخن از نویسنده بیانگر رویکرد او درباره اهمیت شناسایی، شفاف­سازی، مواجهه و مسدود سازی دفاع ­های مراجع به صورت مداوم و پیوسته است.
  • فردریکسون اذعان دارد زمانی که بیمار مقاوم، درمانده شده، اراده­ی خود برای تغییر را به درمانگر واگذار می­کند یا انتقال صورت گرفته­ است، درمانگر باید به وسیله تکنیک ­هایی اراده بیمار را بسیج و بخش اتحاد درمانی را دوباره مستحکم سازد.
  • تاکید بر انجام ندادن تکلیف مسئولیت بیمار به جای او و سلب نکردن عاملیت بیمار، نقشی دیگر بر تابلوی دیدگاه نویسنده است.

 

چشم­ اندازی به محتوای بخش­ های این کتاب

کتاب پرآوازه‌­­ی هم ­آفرینی تغییر، در فصل اول به تشریح رویکرد درمانی ISTDP می­پردازد و در ادامه سعی دارد تا چگونگی خلق یک روند درمانی متمرکز را به نمایش بگذارد؛ نویسنده این کار را از مسیرتوضیح و جلب توجه مخاطب به “اضطراب و دفاع­‌ها” به عنوان مسیری برای منحرف ­سازی “تجربه­ ی احساسات” به سرانجام می­ رساند.

جدا از سنخ و سازمان­ های متفاوت و پیچیده شخصیتی، ویژگی دیگری مانند “شکنندگی” هم می­تواند به عنوان چالش حائز اهمیتی در درمان تلقی شود. علاوه بر چالش برانگیز بودن این گونه بیماران، تکنیک ­های درمان ISTDP  نیز برای آنها بیش از حد شدید و غیرقابل اجرا بوده و درمانگر را از مسیر درمان اثربخش دور سازد. از این رو در فصل دوم به نحوه کار با این دسته از مراجعین پرداخته شده است. در این قسمت فردریکسون با آموزش نحوه بالا بردن ظرفیت روانی و خود-مشاهده­ گری آنها، چگونگی درمان شکنندگی، افسردگی و جسمانی­ سازی و آشنایی با دفاع­ های واپس ­رونده و عواطف دفاعی این طیف از بیماران، سعی داشته تا درمانی جامع­ و بیشتر-پوشاننده را به درمانگران ارایه دهد.

از  مهم­ترین و بحث­ برانگیز­ترین مشقات روان‌درمانی، کار با بیماران بسیار مقاوم است. بدون شک فردریکسون فصل پرباری را به اینگونه مراجعان و شرح تکنیک­ های اثرگذار بر آنها اختصاص داده ­است. نویسنده این هدف را با شرح مفاهیمی چون آسیب ­شناسی سوپر­ایگو، دفاع ­های منشی، مقاومت در انتقال ،رخنه در ناهشیار و در نهایت تحکیم(آخرین مرحله‌­ی توالی پویشی مرکزی) به انجام رسانده و فصل آخر را به پایان برده‌­است.

دلیل درخشش کم­ سابقه این کتاب را می­توان چنین عنوان نمود که تا قبل از انتشار این اثر، هیچ منبعی که بتواند به خوبی تکنینک­‌های درمان پویشی فشرده کوتاه مدت را به همراه جزییات، ملاحظات درمانی و تبصره‌­ها، همراه با مثال ­های واقعی بالینی اینچنین ارایه دهد، وجود نداشت. درواقع این کتاب نه تنها سعی دارد تا درک درستی از آسیب­ شناسی روانی و تکنیک­ های درمانی شکل دهد، بلکه به جرات به مثابه استادی عمل کرده که با مثال­ های قانع­کننده، هر دو موضع را به یک میزان در چشم دانشجویان زنده می­کند.

کتاب دروغ‌­هایی که به خود می­گوییم

از عنوان این اثر می­توان تا حدودی به محتوای آن و دلیل شهرت بسیار زیاد این کتاب نه تنها بین مخاطبین متخصص بلکه در بین عموم مردم، پی­برد. این کتاب در سال 2017 منتشر و به 14 زبان مختلف ترجمه شد. همانطور که در عنوان مشخص است، موضوع اصلی این اثر حول محور خودفریبی و دروغ­‌هایی است که افراد به دلایل مختلف روانشناختی و شخصیتی به خود می­گویند. درواقع نویسنده سعی­‌داشته تا با بررسی عوامل ناهشیار پشت­ پرده این نوع رفتار به خواننده غیرمتخصص نیز حقایقی را بازگو کند تا با بینش، خودآگاهی و خودشناسی دست­یابد. همچنین با درک و شناسایی چرایی این رفتار، به خواننده راهکارهایی را ارایه میکند تا بر آن غلبه کنند. از طرف دیگر بررسی این عوامل برای درمانگران فرصتی فراهم می­کند تا رنج نهفته در خودفریبی مراجعانشان را درک و مداخلاتی را در خصوص خنثی کردن این رفتار دفاعی تنظیم کنند.

کتاب دروغ هایی که به خود میگوییم
کتاب دروغ هایی که به خود میگوییم
  • چشم ­اندازی به محتوای بخش ­های این کتاب

با تنظیم مباحث در شش بخش، فردریکسون این مسیر را ابتدا با بررسی روانشناختی دخیل در خود­فریبی، ریشه­‌ها، مکانیسم­ ها و پیامد­ها آغاز نموده و در تلاش است تا درک جامعی را از این پدیده به خواننده ارایه کند. چنانچه با اندیشه­‌های فردریکسون آشنایی داشته­ باشید، در این اثر نیز ردپای مشفقانه و همدلانه‌­ی او به پیچیدگی­‌های روان انسان و سپس هدایت حمایت­‌گرایانه به سمت خودآگاهی و تغییر را به وضوح مشاهده خواهید­کرد.

  • آناتومی خودفریبی

بررسی مکانیسم­‌های زیرین خود­فریبی با هدف آگاهی‌­بخشی از چگونگی رخداد این پدیده، خواننده را هرچه بیشتر با ناسازگارانه بودن ماهیت آن آشنا می­سازد. نویسنده با برملاسازی اهداف مکانیسم­ های دفاعی مانند انکار، منطقی­ سازی و فرافکنی که همانا محافظت از فرد دربرابر حقایق دردناک و برانگیخته شدن هیجانات متناقض است، رویکرد مشفقانه خود دربرخورد با این پدیده را حفظ می­کند.

  • رنج و لذت خودفریبی

در عین ناباوری، از نظر فردریکسون، خودفریبی لذت­هایی را به همراه دارد. درواقع این پدیده به طور موقت باعث تسکین و رضایتمندی از داشتن توهماتی درباره خود و دیگران می­شود؛ اما از طرف دیگر نویسنده بسیار هوشمندانه رازِ رنجِ درازمدت ناشی از فریب خود را  که منجر به کشمکش­های دردناک درونی، اضطراب و انقطاع از واقعیت می­شود، برملا می­سازد. درواقع افشای حقیقت رنج و لذت این امکان را برای خواننده فراهم می­سازد تا با حفظ عاملیت خود، تصمیم تغییر، تحمل درد مواجهه با واقعیت و درمان را اتخاذ کند. این نکته می­تواند به خوبی سبک نویسندگی و فضای منحصر به فرد اندیشه­‌های فردریکسون را به خواننده انتقال دهد.

  • شکستن چرخه خودفریبی

در سایر بخش­ های این نوشتار به یکی از برجسته‌­ترین خصایص قلم فردریکسون، یعنی استفاده از مثال­ های واقعی برای توضیح مفاهیم اشاره کردیم؛ این اثر هم از این قاعده مستثنی نیست. او برای به چالش کشیدن خود­فریبی، غلبه بر آن و در نهایت ارایه تصویر واقعی­تری از خود، راهکارهای عملی ارایه می­دهد. به عنوان مثالی از راهکارها، نویسنده این موارد را برای غلبه بر دروغ‌­ها و ایجاد حسی واقعی ­تر از خود پیشنهاد می­کند: خود انعکاسی (بررسی منظم رفتار، افکار و احساسات برای شناسایی فریب­ ها)، آگاهی هیجانی(توانایی تشخیص و پذیرش احساسات خود، به جای اجتناب یا انکار آنها)، مسئولیت­ پذیری و شفقت به خود(رفتار مهربانانه به جای انتقاد و تنبیه خود). فردریکسون با نشان دادن اینکه چگونه افراد در زمینه‌های مختلف با خودفریبی دست و پنجه نرم می‌کنند، چشم­اندازی را ترسیم می­کند که خواننده می‌توانند با آنها ارتباط برقرار کنند و با تمرین راهکارهای عملی از آنها بیاموزد.

صداقت با خود و شجاعتِ بودن

هرچه به پایان کتاب نزدیک­تر می­شویم، نویسنده فضای نوشتار را به سمت آشکار کردن تاثیرات مثبت پذیرش صداقت و اصالت سوق می­دهد. او این کار را با ارایه نتایج پژوهش­ ها و سرگذشت افراد حقیقی انجام می­دهد. بدین ترتیب مدیریت سازاگارانه­ ی چالش­ها، پرورش تاب ­آوری و بودن در یک زندگی معنادار، به عنوان تاثیرات صداقت با خود برای خواننده آشکارا متجلی و درونی می­شود. با این حال فردریکسون از شجاعانه بودن این عمل که همانا رویارویی با حقایق ناراحت کننده و پذیرش آنهاست غافل نشده ­است. به همین دلیل است که نویسنده برای شروع خود­کاوی، به جای رویا فروشی و مطالب انگیزشی، ابزارهایی مانند تقویت شفقت، تاب­آوری پذیرش آسیب­ پذیری را برای آسوده تر­ کردن این سفر طولانی پیشنهاد می­کند.

 

کتاب هم ­آفرینی امنیت

هم ­آفرینی امنیت،منتشر شده در سال 2020 را می­توان مروری­ هوشمندانه، دلسوزانه و دقیق از آسیب پذیر­ترین بیماران، یعنی بیماران “شکننده”، دانست. در این اثر فردریکسون تلاش می­کند تا ماهیت و شدت آسیب­پذیری در این دسته از بیماران، عواملی که باعث ایجاد چنین حساسیتی شده و وظایف مضاعفی که مراقبان آنها در برابرشان دارند، تشریح کند. نویسنده درباره وظیفه درمانگران چنین می­نویسد: ” وظیقه ما به عنوان درمانگر این است که به بیماران شکننده کمک کنیم تا رهاییشان در­ عشق ورزیدن، زندگی­کردن و خلق یک زندگی با­ارزش را بازیابی کنند”.

از دشوارترین بخش­های کار با این گروه از بیماران، غافل نشدن از اضطرابشان در طول جلسه، تنظیم مداوم آن و هم­چنین تمایز قایل شدن بین علایم دفاع­های پر­استفاده آنها مثل تجزیه و دوپاره­سازی و علایم اضطراب است. علاوه بر این، از نظر نویسنده این بسیار مهم است که در کنار توجه به این موارد، درمانگر نباید به عنوان کاپیتان کشتی عمل کند و عملیت بیمار را به خاطر شکننده بودنش از وی سلب کند؛ بلکه وظیفه اصلی او این است کاری کند تا بیمار خودش ناخدای کشتی خود شود. فردریکسون در سراسر این اثر با استفاده از مثال­های متفاوت بالینی و حتی ادبی، نمودارها و ارجاعات مختلف سعی دارد تا به خوبی ماهیت رنج این بیماران و دشواری کار با آنها را برای خوانندگان مجسم سازد.

کتاب هم آفرینی امنیت اثر جان فردریکسون
کتاب هم آفرینی امنیت اثر جان فردریکسون
  • چشم ­اندازی به محتوای بخش‌­های این کتاب

فصل نخستین این کتاب با شرح محتوای اصلی­ترین چالش بیماران شکننده، یعنی اضطراب زیاد، کار توصیف این بیماران را آغاز می­کند. شاید اینگونه به ذهن متبادر شود که رنج اساسی بیماران شکننده در واقع تحمل اضطراب زیاد در سراسر زندگی­شان است؛ لیکن با خواندن این بخش متوجه خواهیم شد آنچه بیش از هرچیز دیگر آنها را رنجور ساخته، ترس از وابسته بودن است، که از تجربیات تلخ و رخداد آسیب در بستر وابستگی در گذشته خبر می­دهد. پس از بررسی ترس از وابستگی در بخش­ بعدی، نقطه مقابل این موضوع بررسی می­شود: آیا داشتن اراده­ی منحصر به فرد از دیگران امن است؟ در واقع از این مسیر، فردریکسون میخواهد به بیمار کمک کند تا به بینشی در خصوص پویایی دلبستگی و تمایزیافتگی دست­یابد.

فصل نخست با بررسی اهمیت مرزها و قرارداد درمانی در روند اعتمادسازی، ایجاد انتظارات روشن و قابل پیش­بینی بودن درمان برای بیماران شکننده پایان می­ یابد. درحقیقت، از نظر نویسنده، پیمان درمانی و مرزهای درمانی به مثابه کاتالیزور در ایجاد و تقویت دلبستگی سالم و ارتقای استقلال عمل می­کند که می­تواند از اراده­ی ناهشیار بیمار در راستای دستیابی به سلامت روانی هشیار او در این مسیر بهره گیرد.

از عنوان فصل دوم، هدفش که ارایه راهکارها و تکنیک هایی در جهت تقویت بیمار شکننده می­باشد، به وضوح قابل تشخیص است.  در بخش ابتدایی این فصل سیستم مراقبت از خود و سلسه مراتب آستانه­ی تاثیرات هیجانی در بیمران شکننده با استفاده از نظریه و مثال به تصویر کشده شده است تا درکی بهتر از مدلی که ذهن سعی دارد تا دربرابر تهدید از خود حفاظت کند حاصل شود. سپس به وسیله­‌ی تکنیک­‌های درمانی، به درمانگران می­آموزد تا با ایجاد فضای امنی برای بیمار، به اشتراک گذاشتن احساسات امری ناامن و غیرممکن تلقی نشود. درواقع نویسنده سعی دارد تا به درمانگران یادآور کند تنها از طریق ایجاد رابطه‌­ای امن و درک­‌کننده می­توان درمان بیماران شکننده را امکان­پذیر و توانایی­‌های از دست رفته­­­­‌ی آنها در همه جوانب زندگی­شان را بازیابی کرد.

شاید بتوان فصل آخر را به واسطه تشریح مکانسیم­‌های دفاعی رایج در بین بیماران شکننده، برجسته ترین قسمت این اثر از حیث اهمیت درمانی دانست. فردریکسون با توضیح مکانیسم­‌های پراستفاده یعنی: انکار، دوپاره سازی و فرافکنی و کارکرد اصلی­شان برای این دسته از مراجعین، تکنیک­هایی را برای درک و سپس خنثی­ سازی این سیستم ناسازگار به متخصصان آموزش دهد. البته از جهتی که شکنندگی در نظریات پویشی یک طیف محسوب می­شود، نویسنده از ارایه توضیحاتی درباب کار با بیماران با شکنندگی شدید و دارای علایم شبه توهم و شبه هذیان غافل نمانده­است.

از جالب توجه ­ترین مطالب این اثر، قسمت آخر فصل پایانی­ است. فردریکسون به تفصیل درباره­ی اهمیت کار با بیماران شکننده در سیستم‌­های درمانی با محیطی همدلانه، مشفقانه و امن در سراسر این اثر صحبت­کرده است؛ اما اهمیت این موضوع باعث نشده تا یکی از تاثیرگذارترین ارکان رواندرمانی یعنی انتقال متقابل درمانگر، علی­الخصوص در فضای استفاده بیمار از دفاع همانندسازی فرافکن را فراموش کند. او به امکان آسیب­پذیری درمانگر در کار با این دسته مراجعین پرداخته که ممکنن است باعث بروز احساسات انتقالی در درمانگر شود. این احساسات باید توسط خودآگاهی و تامل دایمی درمانگر در احساسات خود، به طور کامل شناسایی و ارزیابی شوند تا بتوان از آسیب­ پذیری درمانگر و صدمه به فرآیند درمانی به فراخور نیاز، جلوگیری کرد.

فراهم آوردن انبوهی از بینش نظری، تکنیک‌های عملی و راهنمایی‌های دلسوزانه برای کار درمانی موثر با بیماران شکننده و ایجاد رابطه­‌ای اطمینان ­بخش، این کتاب را به اثری ماندگار و راهنمایی مشفق برای درمانگران تبدیل کرده­است.

 

کتاب التیام از طریق ارتباط: مهارت افزایی برای درمانگران

کتاب التیام از طریق ارتباط آخرین اثر چاپ شده از فردریکسون در سال 2023 بوده که هنوز به فارسی برگردانده نشده است. در این اثر، مانند دیگر آثار مذکور، هدف اصلی نویسنده، یعنی افزایش مهارت درمانگران به صورت کاربرد عملی، کاملا واضح و برجسته دنبال شده­است. فردریکسون با ارایه 42 تمرین کاربردی به درمانگران می­آموزد که چگونه از برخورد با بن­ست رایج اما دردسرسازی به نام خروج ناگهانی مراجعان از درمان، جلوگیری کرده و حتی آن را پیش­بینی کنند.

کتاب التیام از طریق ارتباط اثر فردریکسون
کتاب التیام از طریق ارتباط اثر فردریکسون
  • جزییات منحصر به فرد این کتاب

تنها خصوصیت متمایز این اثر، ارایه­ ی 42 تمرین هدفمند برای تقویت مهارت ارتباطی درمانگران نیست. نویسنده علاوه بر ارایه تمرینات مکتوب، از فیلم‌­های ویدیویی نیز برای توانمندسازی بیشتر درمانگران و مجسم کردن تمرینات در دنیای واقعی استفاده کرده­­ که در نوع خود بی­بدیل است. موضوعات به تصویر کشیده­ شده در تمرین­ها و فیلم­ها ، حول محور تنظیم اضطراب، حفظ تمرکز موثر و تشخیص و مقابله با استراتژی­ های اجتناب بیماران ارایه شده­‌اند. به طور خلاصه می­شود گفت که فرصت یادگیری تمام و کمال از یک استاد سرآمد، برای خواننده­ی این اثر فراهم شده‌­است.

  • چشم ­اندازی به محتوای بخش­های کتاب

بیماران با اضطراب بالای تنظیم نشده یا بیمارانی مکانیسم­ های دفاعی پرکاربردشان، اجتناب و انکار است، بیشتر در خطر خروج از درمان قرار دارند. از این رو بیشتر تمرکز نویسنده در 6 بخش این کتاب و تمرینهای ارایه شده ، بر آموزش چگونگی تنظیم اضطراب برای نگه­داشتن تمرکز بیمار در مسیر درمانی و نحوه برخورد موثر با مکانیسم­ های دفاعی مذکور برای از بین بردنشان است.

در مقدمه و بخش اول، موارد تاثیر­گذار اما گاها مورد غفلت قرار­گرفته­ شده­ که می­توانند در مسیر موفقیت درمان نقش مهمی ایفا کنند، مورد بررسی قرار گرفته است. مهم­ترین مهارتی که محور اصلی نگارش این کتاب قرار گرفته­، مهارت­های برقراری ارتباط در اتاق درمان است. درواقع فردریکسون با ارایه تمرینات در فصول پیش­رو، تلاش کرده تا با تاکید فزاینده بر برتری یادگیری عملی نسبت به دانش نظری، این مهارت­ را در دانشجویان و درمانگران تقویت کند. مهارتی که از نظر او عامل اصلی در دستیابی به موفقیت درمان است. از این رو در فصل دو نیز راهنمایی برای استفاده ­ی صحیح درمانگران از تمرینات متعدد در جهت تقویت مهارت‌­هایشان، ارایه کرده‌­است.

به نظر می­رسد که یکی از اهداف اصلی نگارش این کتاب، کار با بیماران با اضطراب بالا و نحوه مدیریت رابطه­درمانی برای جلوگیری از خروج ناگهانی آنها از درمان است. از این رو فصل سه به تفصیل، به چگونگی برقراری فضایی امن برای اتکای این دسته از بیماران به درمانگر می­پردازد. از این جهت فردریکسون تمرین­ هایی در جهت فراهم آوردن مقدمات تنظیم اضطراب، یعنی تشخیص و ارزیابی پدیداری اضطراب در بدن مراجع، به خوانندگان معرفی می­کند. بعد از مهیا شدن مقدمات، به تمرین­های تنظیم اضطراب، آگاه کردن مراجع از علایم اضطراب و سرکوب نکردن آن پرداخته شده‌­است. بدیهی­ست که همواره موانعی بر سر راه تنظیم اضطراب قرار خواهد گرفت که نویسنده از آنها غافل نشده و استراتژی­‌هایی را برای مسدود ساختن آنها در نظر گرفته‌­است. همچنین برای افزایش ظرفیت توجه بیمار به اضطراب،به جای نادیده انگاشتن آن نیز تمرین­های موثری وجود دارد.

در اکثر جلسات رواندرمانی سدهایی وجود دارد که از پیگیری مشکل اصلی و در نتیجه حصول تغییر جلوگیری می­کنند. از این سدها با عنوان مقاومت یاد می­شود که البته انواع و اشکال متفاوتی را دربر می­گیرد. یکی از انواع این موانع، جا به جا کردن اراده به تغییر توسط بیمار است که هر لحظه و از طرق مختلفی ممکن است آن را به کسی غیر از خودش نسبت دهد. فردریکسون در فصل چهارم از رایج­ترین و چالش­بر­انگیز­ترین آنها و راه حل عبور از میانشان را ترسیم کرده است. در حقیقت به عنوان مثال تمرین­هایی در مقابله با : عوض کردن موضوع، پاسخ­های مبهم، انکار کردن و نپبرداختن به مشکل اصلی توسط بیمار ارایه شده­است. علاوه بر روش‌­های مقابله، باید تدابیری برای برانگیختن اراده بیمار در جهت دستیابی اهداف درمانی نیز اندیشیده شود. درواقع نویسنده از استراتژی­‌هایی بهره می­برد که بتوان مقاومت درمانی که به نوعی برای موفقیت، تهدید محسوب می­شود را به فرصت تبدیل کرد.

همان­طور که هدف نگارش این اثر، بررسی موانع و ارایه راهکارهایی برای نگه­­داشتن بیمار تا پایان فرآیند درمان بود، سرانجام فصول تمرینی نیز به همین موارد اختصاص دارد. پس از بررسی راهکارهایی برای تشخیص علایم خروج احتمالی بیمار از درمان و نحوه برخورد با این نشانه­ ها، دو فصل نهایی، به مرور عوامل فرانظری برای دستیبابی به رواندرمانی موثر و موفقیت­ آمیز تعلق دارد.

سخن پایانی

گردآوری مطالب کاربردی با همراهی مثال­ها و تمرین­‌های بالینی، تاکید بر تقویت مهارت­‌های ارتباطی در اتاق درمان، شناخت و بررسی انواع مسیرهای منتهی به شکست و موفقیت روان­درمانی و تاکید بر شناسایی احساسات بیمار و مداخله مناسب در زمان مناسب از جاذبه­ های منحصر به فرد آثار جان فردریکسون به شمار می­رود. چه تازه­کار و چه متخصص، دانشجوی روانشناسی یا درمانگر، مطالعه و تعمق در آثار این نویسنده مقدمات پیشرفت حرفه­‌ای و افزایش بینش و مهارت شما را تسهیل خواهد کرد.

منابع

Evans, F. B., & Maris, J. A. (2016). Co-Creating Change: Effective Psychodynamic Therapy Techniques by Jon Frederickson: Kansas City, MO: Seven Leaves Press, 2013. 531 pages. ISBN-13: 978-0-9883788-4-1. $59.95 paperback.

Bernhardt, June 2014,THE SCIENCE OF ART: JON FREDERICKSON, https://www.profilesinsuccess.com

Frederickson, J. (2015). Countertransference in supervision. Psychiatry, 78(3), 217-224.

Frederickson, J. The Man who Awoke from a Coma: Treatment of a Dissociative Patient.

Rousmaniere, T., & Frederickson, J. (2013). Internet-based one-way-mirror supervision for advanced psychotherapy training. The Clinical Supervisor, 32(1), 40-55.

Grecucci, A., Frederickson, J., & Job, R. (2017). Advances in emotion regulation: from neuroscience to psychotherapy. Frontiers in psychology, 8, 985.

قبلی دلتنگی در غربت: چگونه با تنهایی بعد از مهاجرت کنار بیاییم؟
بعدی تروما چیست؟

2 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • حمید گفت:
    1403-10-28 در 00:45

    سلام
    یک سئوال
    آیا کتاب من به روایت من
    از تالیفات ایشان است که توسط استاد نیما قربانی ترجمه شده است
    و یا اساسا این کتاب یک تالیف است؟

    پاسخ
    • سجاد طحان پور گفت:
      1404-02-16 در 13:20

      سلام. این کتاب، تالیف دکتر قربانی هست و ترجمه‌ای از آثار جان فردریکسون نیست.

      پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در سایت
جستجو برای:
کلینیک روانشناسی آگاه
وقت مشاوره کلینیک آگاه
لیست روانشناسان کلینیک آگاه

بهترین روانشناس تهران | بهترین روانشناس شیراز | تراپیست آنلاین | روانشناس آنلاین خارج از کشور

خدمات روانشناسی کلینیک آگاه

روانشناس کودک  |  مشاوره فردی

مشاوره ازدواج  |  مشاوره طلاق

مشاوره خانواده  |  مشاوره زوج درمانی

روانشناس نوجوان  | مشاوره طلاق

مشاوره جنسی  | مشاوره شغلی

مشاوره تحصیلی  | مشاوره ترک اعتیاد

جدیدترین مقالات روانشناسی
  •  سندرم ایمپاستر چیست؟ 1404-04-21
  • چگونه کودک خلاق داشته باشیم؟ 1404-04-19
  • ترومای جمعی و رابطه‌ها 1404-04-16
  • فرق تراپیست و روانشناس در چیست؟ 1404-03-25
  • عاقبت بیماران دوقطبی 1404-03-25
لوگو کلینیک روانشناسی آگاه

مرکز ارائه خدمات روانشناسی آگاه خانواده بزرگی از مراجعین و متخصصین را بنیان نهاده است که ارتباطی صمیمانه و در عین حال حرفه‌ای با یکدیگر دارند.

راه های ارتباطی

  • شیراز، خیابان ملاصدرا، ابتدای کوچه ۱۰
  • تهران، پاسداران، خیابان بوستان دوم، خیابان گیلان غربی، بین فرخی یزدی و داوود اسلامی، نبش موحد2، پلاک 5، واحد 1
  • شیراز: ۰۷۱۳۶۴۷۴۶۶۰
  • تهران: 02122849351
  • ۰۹۰۱۵۴۴۲۷۲۲
  • clinicagah@gmail.com

مشاور خانواده
مشاور ازدواج
روانشناس کودک
مشاور شغلی
مشاور ترک اعتیاد
مشاور نوجوانان
بهترین روانشناس تهران
بهترین روانشناس شیراز
مشاوره آنلاین

مشاور فردی
مشاوره طلاق
مشاوره جنسی
مشاوره افسردگی
مشاور استرس و اضطراب
مشاوره برای وسواس فکری
مشاوره روانشناسی آنلاین خارج از کشور

برای دریافت جدیدترین بلاگ‌های آگاه و دعوت‌نامه‌های کارگاه‌ها همین حالا ایمیلت رو وارد کن. قدم بعدی آگاه شدن، اینجاست.

نوبت مشاوره

روانشناس آنلاین

روانشناس شیراز

روانشناس تهران

گاهی برای شناخت بهتر خودمون و عبور از روزهای سخت، فقط کافیه یکی کنارمون باشه که بهتر مارو بفهمه. از همین امروز، با همراهی مشاوران حرفه‌ای ما قدم‌به‌قدم جلو برو؛ ما اینجاییم تا کنارت باشیم.

شروع مسیر تحول