• روان درمانی
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • زوج درمانی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • روان سنجی
  • روان‌درمانگران
    • روان‌درمانگران شیراز
    • روان‌درمانگران تهران
  • آموزش
    • آموزش‌های عمومی
    • آموزش تخصصی
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • درباره ما
  • تماس با ما
رزرو مشاوره
آکادمی تخصصی
جستجو کردن
Close this search box.
0
فهرست
  • روان درمانی
    • روان درمانی و مشاوره فردی بزرگسال
    • روان درمانی و مشاوره کودک و نوجوان
    • زوج درمانی
    • مشاوره تحصیلی و شغلی
    • روان سنجی
  • روان‌درمانگران
    • روان‌درمانگران شیراز
    • روان‌درمانگران تهران
  • آموزش
    • آموزش‌های عمومی
    • آموزش تخصصی
  • وبلاگ
    • وبلاگ عمومی
    • وبلاگ تخصصی
  • فروشگاه
    • کتاب
    • مقالات تخصصی
  • درباره ما
  • تماس با ما
0

اتحاد درمانگر و بیمار در درمان ISTDP

1402-03-11
ارسال شده توسط کلینیک آگاه
سلامت روان
پاتریشا کاگلین

در مقالۀ قبلی بخشی از مطالب مطرح شده توسط دکتر پاتریشیا کاگلین در کنفرانس دانشکدۀ پزشکی دانشگاه نیومکزیکو را با شما در میان گذاشتیم. بخش چهارم از این مجموعه مقالات را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید:

پرس‌ و جو

بسیار خب، ما در این درمان همیشه با پرس‌وجو کار خود را آغاز می‌کنیم و نگاه می‌کنیم تا ببینیم در حال حاضر چه چیزی بیمار را به اتاق درمان کشانده است؟ مشکل کنونی او چیست؟ همچنین، در مورد تاریخچۀ آن مشکل نیز سؤالاتی می‌پرسیم. ما تمام این کارها را با دقت و تمرکز بالا انجام می‌دهیم و به طور ویژه و خاص روی مشکل بیمار تمرکز می‌کنیم. همچنین هر گونه دفاعی را‌ که بیمار در این مرحله به کار می‌برد به چالش می‌کشیم؛ از جمله دفاع مبهم صحبت کردن یا کلی گویی. این کارها را به شکلی انجام می‌دهیم که بتوانیم واقعاً درک واضحی از مشکلاتی پیدا کنیم که بیمار می‌خواهد در مورد آنها از ما کمک بگیرد. اگر چنین درکی از مشکلات بیمار پیدا نکنیم، نمی‌توانیم به خوبی به او کمک کنیم.

تمرکز بر روی هیجانات بیمار

سپس، همین که متوجه شدیم بیمار چه مشکلاتی دارد و بعد از اینکه درک کردیم که چه محرک‌هایی به سرعت موجب بروز این مشکلات می‌شوند، شروع به تمرکز بر روی هیجاناتی می‌کنیم که در این موقعیت‌های تعارض‌آمیز بیدار می‌شوند و علائم و مشکلات بیمار را تشدید می‌کنند. ما هنگام انجام این کار دفاع‌های بیمار را مسدود می‌کنیم. این دفاع‌ها به بیمار آسیب می‌زنند و رنج او را تداوم می‌بخشند. بدین وسیله به جای استفاده از دفاع‌ها، جایگزین سالم‌تری را به بیمار پیشنهاد می‌دهیم.

ما به او پیشنهاد می‌دهیم که واقعاً با احساسات اصیل خود ارتباط برقرار کند؛ زیرا به نظر می‌رسد که تجربه احساسات در سطوح شناختی، هیجانی و فیزیولوژیک، کلید بازگشایی ناهشیار باشد و به سرکوبی‌زدایی از احساسات کمک می‌کند. همچنين باعث می‌شود که ریشۀ تعارضات بیمار روشن شود. وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد روی تمام اطلاعاتی که داریم فکر می‌کنیم و آنها را درک می‌کنیم تا بتوانیم معنا و انسجامی را ایجاد کنیم. بنابراین، فکر می‌کنم می‌توانید ببینید که این رویکرد درمانی، یک رویکرد چند وجهی است.

موانع برقراری اتحاد درمانی

اما چه شواهدی نشان می‌دهند که این مؤلفه‌های مختلف مفید هستند؟ وقتی داریم درمورد ایجاد اتحاد درمانی صحبت می‌کنیم، بسیاری از دفاع‌هایی که بیمار به کار می‌برد مانع از این می‌شود که او بتواند یک اتحاد کاری سالم با ما برقرار کند. پس خیلی مهم است که سعی کنیم این دفاع‌ها را پشت سر بگذاریم. ما می‌دانیم که برقراری اتحاد درمانی با بیمار صرفاً به این معنا نیست که رابطه‌ای گرم و حمایتگرانه با او برقرار کنیم.

مشارکت بیمار در درمان خود

در واقع، برخی از جدیدترین پژوهش‌ها نشان می‌دهند که ادراک بیمار از مهارت و اعتماد به نفس درمانگر بیشترین تأثیر را در این دارد که او درمانگرش را به عنوان فردی حامی و ارزشمند در نظر بگیرد. همچنین به نظر می‌رسد که این فقط طی یک اتحاد درمانی مثبت نیست که بیمار واقعاً شما را دوست دارد؛ بلکه یک اتحاد درمانی مشارکتی باید ایجاد شود تا بیمار و درمانگر با یکدیگر رابطه‌ای برای ایجاد تغییر در بیمار را شکل دهند. ما باید به بیماران خود کمک کنیم تا در کار درمان به صورت فعالانه درگیر شوند و با ما همکاری کنند. اگر بیمار در موضعی منفعل قرار بگیرد و ما به نوعی تصور کنیم که همه توان هستیم، نتایج چندان مؤثری به دست نخواهیم آورد.

توجه به توانایی‌های بیمار

لازمۀ این اتفاق این است که درمانگر قادر باشد که جنبه‌های سالم وجودی و ظرفیت‌هایی را که در بیمار وجود دارد بیابد و تقویت کند. اگر صرفاً در یک مدل پزشکی از درمان گیر کنیم و فقط روی مشکلات بیمار تمرکز کنیم، نمی‌توانیم ببینیم که بیمار فردی است که مشکلاتی دارد و در عین حال، توانایی‌ها و ظرفیت‌هایی دارد و می‌تواند در انجام فرایند درمانی با ما همکاری کند و او را صرفاً فردی می‌بینیم که به شکلی منفعلانه دریافت‌کننده اقدامات درمانی ما است.

عوامل مؤثر در ایجاد یک اتحاد کاری قوی با بیمار

وقتی نگاه می‌کنیم تا ببینیم چه عواملی واقعاً باعث ایجاد یک اتحاد کاری قوی می‌شوند، متوجه می‌شویم که توافق بر سر ماهیت مشکل بیمار، توافق در مورد اهداف بیمار از درمان و توافق بر سر تکلیف درمانی عوامل مهمی هستند. بیماران ما اغلب در حالی جلسات درمان خود را آغاز می‌کنند که مشکلات و اهدافی که مطرح می‌کنند چندان برای روان‌درمانی مناسب نیستند.

این موضوع را می‌توانید در خانمی که می‌خواهم فیلم درمانش را به شما نشان دهم مشاهده کنید. این بیمار به من می‌گوید: شما به هر حال نمی‌توانید به من کمک کنید تا به چیزهایی که می‌خواهم دست پیدا کنم. من هم از او می‌پرسم: بسیار خب، حالا بگو چه می‌خواهی؟ و او می‌گوید: من می‌خواهم همسر داشته باشم، پول بیشتری داشته باشم و….

او فکر می‌کند که این چیزهای بیرونی را می‌خواهد. حق با اوست؛ من نمی‌توانم به او کمک کنم تا این چیزها را به دست بیاورد؛ اما آیا مشکلی درونی در او وجود دارد که من بتوانم در آن مورد به او کمک کنم؟

بنابراین ما باید بر سر مشکلات بیمار، اهداف درمان و تکالیف درمانی با بیمار به توافق برسیم تا چنین اتحاد کاری مشارکتی‌ای را با بیمار شکل دهیم.

اتحاد درمانی؛ پیشامد یا پیامد؟

پژوهش‌‌های جدیدی وجود دارند که نشان می‌دهند برقراری یک اتحاد درمانی واقعاً قوی بین درمانگر و بیمار اغلب نتیجۀ اقدامات درمانی است، نه علت آن. بنابراین، پژوهش‌های زیادی هستند که نشان می‌دهند اگر گام اول را برداریم و بر درون بیمار تمرکز کنیم و این تمرکز را حفظ کنیم، چنین تمرکزی ارتباط زیادی با نتایج مثبتی دارد که از جلسات درمان به دست می‌آوریم (شاو، ۱۹۸۹).

همچنین، به خصوص این کار موجب می‌شود تا بیمارانی که تحت چنین درمان‌هایی قرار می‌گیرند، بیماری‌شان خیلی کمتر عود کند. بیمارانی که تحت درمان‌های غیرمتمرکز قرار می‌گیرند، بیماری‌شان سه برابر بیشتر از افرادی که تحت درمان‌های متمرکز قرار می‌گیرند عود می‌کند. علاوه بر این، اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد فقدان چنین تمرکزی به شدت پیش‌بینی کنندۀ نتایج ضعیف در درمان است.

بعد از این، روی آن دسته از دفاع‌های بیمار کار می‌کنیم که مانع از ایجاد چنین اتحادی بین بیمار و درمانگر می‌شوند و اجازه نمی‌دهند تا به ریشۀ مشکلات بیمار پی ببریم.

برای مطالعۀ ادامۀ این مطلب، منتظر مقالات بعدی باشید

قبلی تکنیک استاندارد دوانلو برای بازگشایی ناهشیار
بعدی نشانه های بیماران دارای سوپرایگوی آسیب دیده

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در سایت
جستجو برای:
کلینیک روانپویشی آگاه
وقت مشاوره کلینیک آگاه
دسته بندی مقالات
  • آزمون ها (5)
  • احساسات (51)
  • اختلالات روانی (49)
  • اختلالات شخصیت (18)
  • استعدادیابی (2)
  • اضطراب (13)
  • تحصیلی (4)
  • تحلیل فیلم (31)
  • تخصصی (49)
  • خودشناسی (73)
  • داستان های اتاق درمان (4)
  • درمان (31)
  • دسته‌بندی نشده (2)
  • روابط عاطفی (69)
  • زوج درمانی (9)
  • سلامت روان (100)
  • شفقت خود (13)
  • کودک و فرزندپروری (52)
  • مبانی نظری (20)
  • نوجوان (1)
پرطرفدارترین کلاس‌های آموزشی
  • مقاله هستنی شناختی در روانکاوی مقاله روانکاوی هستی شناختی
    40,000 تومان
  • فریب نشانه در درمان روانکاوانه مقاله‌ی فریب نشانه در درمان روانکاوانه(2010)
    30,000 تومان
  • دوره تشخیص داینامیک دوره جامع تشخیص داینامیک
    7,900,000 تومان – 9,400,000 تومان
  • دوره istdp روان درمانگری با تدریس دکتر سرافراز دوره ISTDP | مقدماتی تا پیشرفته
    تماس بگیرید

مرکز ارائه خدمات روانشناسی آگاه خانواده بزرگی از مراجعین و متخصصین را بنیان نهاده است که ارتباطی صمیمانه و در عین حال حرفه‌ای با یکدیگر دارند.

راه های ارتباطی

  • شیراز، خیابان ملاصدرا، ابتدای کوچه ۱۰
  • ۰۷۱۳۶۴۷۴۶۶۰
  • ۰۹۰۱۵۴۴۲۷۲۲
  • clinicagah@gmail.com

لینک‌های سریع

  • دریافت نوبت مشاوره
  • روانشناس شیراز
  • روانشناس تهران
  • مقالات
  • آموزش

مجوزها

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://agahclinic.com/?p=27906
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.