چرا رواندرمانی موثر است؟ معرفی کتابی از لوئیس کازولینو
حتما برایتان اتفاق افتاده که آهنگی به گوشتان بخورد و حالتان بد شود. شاید در لحظهی اول متوجه نشوید چرا حالتان بد شده و نمیتوانید از آن لذت ببرید. گاهی ممکن است معدهتان به هم بخورد یا دلشوره سراغتان بیاید و ندانید چرا. گاهی ممکن است بعد یادمان بیاید چرا اینطور شدیم و گاهی نه. اگر حوصله داشته باشیم، بیشتر فکر میکنیم. بعد ممکن است یادمان بیاید این آهنگ را قبلا شنیدهایم و به یاد خاطرهای ناخوشایند بیفتیم و توجیهی برای واکنش بدنمان پیدا کنیم. اما این موضوع چه ربطی به رواندرمانی و روان درمانگر دارد؟
فهرست محتوا:
Toggleنیمثانیهی حیاتی در کتاب چرا روان درمانی موثر است؟
برای پردازش اطلاعات، مغز ما مسیرهای مختلفی دارد. یکی از این مسیرها از «بدن» ما عبور میکند. حافظهی بدنی ما که خیلی سریع پردازش را انجام میدهد و پاسخ میدهد. وقتی دستمان به بخاری میخورد، دستمان را سریع دور میکنیم. حافظهی بدنی ما خیلی زود و تند واکنش نشان میدهد. به خاطر همین بهش میگوییم سیستم تند.
اما مسیر دیگری هم هست که همهی ما میشناسیم. ما با فکر کردن یا صحبت کردن، اطلاعات را پردازش میکنیم و واکنشمان به محیط را انتخاب میکنیم. فکر کردن و تحلیل کردن کار زمانبری است و احتیاج به مقداری کندی و وقفه انداختن دارد. حتی در سریعترین حالت! سیستم کند ما نیم ثانیه از سیستم تند ما عقبتر است. شاید این نیم ثانیه چندان برای ما مهم نباشد و اصلا آن را متوجه نشویم، اما این نیم ثانیه برای مغز زمان زیادی است. همه ما خاطراتی داریم که اگرچه آنها را درست به یاد نمیآوریم، اما در بدن ما ردشان را جا گذاشتهاند.
در سالهای اولیه زندگی، روزهایی که هنوز مغز ما، به ویژه آن قسمتهای بالاییاش درست شکل نگرفته است، حافظهی بدنی ما بیشترین تاثیر را از محیط میپذیرد. حتی وقتی که زبان را یاد نگرفتهایم، ناگزیریم از زندگی کردن و تجربه کردن. سیستم تند ما سابقهای طولانیتر از سیستم کند ما دارد. چه بسا خاطرهای تلخ زمانی برای ما اتفاق بیفتد که کلمات درستی برای بیانش نداریم.
چیزهایی که برایتان گفتم، یکی از دلایلی است که «لوئیس کازولینو» در کتاب «چرا رواندرمانی موثر است» درباره چرایی نیازمندی ما به درمان میآورد. «چرا رواندرمانی موثر است؟» را انتشارات «بینش نو» با ترجمهی «حامد حکیمی» منتشر کرده است و خواندنش میتواند دید دقیق و مشفقانهای درباره درمانگری، اهمیت آن و البته مراجعان مراکز روانشناختی بدهد.
چرا باید کتاب «چرا روان درمانی موثر است» را خواند؟
1. شناخت دقیقتر کارکرد مغز
کتاب چرا روان درمانی موثر است، از مغز صحبت میکند. مغز آدمیزاد و بدنش را گذاشته وسط و به نظریههای روانشناسی و اتفاقاتی که در اتاق درمان میافتد، از این دریچه نگاه میکند.
2. لحن خودمانی
از نکات جالب کتاب این است که نویسنده آن را از زبان یک روانشناس عصاقورتداده ننوشته است. هرجا لازم دیده از تجربههایش با بیمارهایش نوشته و البته از مسائل خودش در زندگی هم حرف زده. بخشی از کتاب از تجربهی رواندرمانی خودش هم صحبت میکند و به کتاب لحن شخصی و صمیمانهای در عین علمی بودن بخشیده است.
3. تغییر نگاه ما به رواندرمانی
کازولینو میگوید رفتن پیش درمانگر چیز جدیدی نیست. همیشه آدمها در سرتاسر دنیا وقتی به مشکلی برمیخوردند، میرفتند سراغ آدمی بزرگتر، مهربانتر و آگاهتر. ما انسانها همیشه میدانستیم که شاید آگاهی و شناخت ما برای مسائل کافی نباشد و مشورت میگرفتهایم. رواندرمانی هم شکلی از همین آگاهی است. شکلی که در این سالها به همت روانشناسان گوناگون و نظریات مختلف علمی تغییر کرده و به چارچوبهایی رسیده که میتوانند کمککننده باشد.
4. درک انسان بودن
موقع خواندن کتاب با خودم فکر میکردم چقدر وقتی مغز انسان و بدنش را بشناسیم، میتوانیم مشفقتر باشیم. انگار شناخت آنها دریچهای دیگر باشد برای درک انسان بودنمان، اینکه هیجانات و حافظههای ما چطور کار میکنند و ما چطور تجربههای محیط بیرونی را در ذهنمان کدگذاری میکنیم. اگر دانشجوی روانشناسی هستید این کتاب میتواند دید شما نسبت به بعضی اختلالات شخصیت از جمله اختلال شخصیت مرزی یا اختلالات خوردن تغییر بدهد. چیزهایی که بهراحتی تحت عنوان «اختلال» نام میبریم، راهبردهایی طبیعیاند که بدن انسان برای بقا به کار میگیرد. راهبردهایی که اگرچه آسیبرسان و ناکارآمد هستند، اما وقتی «ضربهی روانی» اتفاق افتاده، تنها ابزارهایی بودهاند که انسانها میتوانستهاند از آن بهره بگیرند.
جایی از کتاب، کازولینو آزمایشی را تعریف میکند که در آن، موش گرسنهای را در هزارتویی قرار میدهند تا پنیر را پیدا کند. موش با آزمون و خطا بالاخره پنیر را پیدا میکند. دفعهی بعد که موش را داخل هزارتو میگذارند، جای پنیر را عوض میکنند. موش به همان جای سابق برمیگردد و وقتی میبیند پنیر آنجا نیست، شروع به آزمون و خطا میکند تا جای پنیر را پیدا کند. کازولینو میگوید انسان گاهی اینگونه نیست. ما گاهی مدام برمیگردیم به همانجایی که قبلا پنیر بوده چون «اعتقاد» داریم پنیر آنجاست. الگوهایی در ذهن ما مثل عادت ثبت شده و ما آنها را به صورت ناهشیار تکرار میکنیم بدون اینکه متوجه باشیم.
در ادامه مثالهایی انسانی میآورد که آدمها چطور به صورت خودکار سراغ آدمهایی میروند که ناامیدشان میکنند، چطور ناآگاهانه الگوهایی را تکرار میکنند که اگرچه آسیبزننده و تلخاند اما خوبیشان این است که «آشنا» هستند و از سالهای نخست زندگی یاد گرفته شدهاند. حالا از اینجاست که دوباره به اثربخشی رواندرمانی و کار رواندرمانگران باز میگردد.
5. نگاهی به زندگی گروهی و اجتماعی انسانها
فصلهایی از کتاب به مسائل اجتماعی اختصاص دارد. نگاهی که جایش در اکثر کتابهای روانشناسی خالی است. بیشتر کتابها روی ابعاد فردی انسانها تمرکز میکنند اما کازولینو در بخشی از این کتاب، به ایفای نقش انسانها در اجتماع اشاره میکند. با بیان ایدهی شخصیتهای آلفا و بتا اطلاعاتی دربارهی زندگی گروهی انسانها به ما میدهد که میتواند جذاب و راهگشا باشد.
جمع بندی از معرفی کتاب چرا روان درمانی موثر است؟
خواندن این کتاب میتواند به ما اطلاعات بیشتری بدهد از اینکه کار رواندرمانی چیست و رواندرمانی چطور بر ما اثر میگذارد؟ روانشناسها چطور با گفتار و رفتارشان مغز ما را جراحی میکنند؟ به نظر میرسد دیگر دوران «روانشناس» را «واعظ» و «نسخهپیچ» در نظر گرفتن گذشته است و وقت آن است که همهی ما با کاری که روانشناس میکند آشنا شویم.
البته بالاتر از همهی اینها درکی است که موقع خواندن این کتاب دربارهی «انسان بودن» خودمان کشف میکنیم. اینکه بدن ما و مغزی که زیر استخوان جمجمهی ماست چطور ما را میسازد و شکل میدهد و چطور میتوان بهبودش داد.
برای اینکه نوشتهام طولانی نشود و شما هم بتوانید لذت بیشتری از کتاب ببرید، از گفتن ایدههای دیگر کتاب که برایم بسیار جذاب بود صرفنظر میکنم. «چرا رواندرمانی موثر است» را میتوان به تمام اعضای کلینیکهای روانشناسی هدیه داد یا آن را در دسترس آدمهایی گذاشت که دارند رواندرمانی را تجربه میکنند. اگر برای آغاز درمان خودتان شک دارید یا تصمیمتان برای مراجعه به رواندرمانگر به تعویق افتاده یا جدیاش نمیگیرید، این کتاب میتواند کمک کند ماجرا را از دریچهای دیگر ببینید. در ضمن! اگر قصد دریافت روان درمانی دارید؛ میتوانید از کلینیک روانشناسی آگاه، اقدام نمایید.
درباره سجاد طحان پور
من سجاد طحانپور، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در دانشگاه علم و هنر هستم. تحصیلات کارشناسیام را در رشتهی روانشناسی و در دانشگاه اصفهان گذراندهام و از سال 1400 به عنوان نویسندهی بلاگ و از سال 1401 به عنوان مدیر محتوایی با کلینیک آگاه همکاری کردهام. سال 1398 با رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاهمدت آشنا شدم و در دورههای آموزشی مرتبط با آن شرکت کردم؛ همچنین درمان فردیام را با این رویکرد آغاز کردم. در ادامهی مسیر آموزشم، با درمان مبتنی بر ذهنیسازی و دلبستگی آشنا شدم و از سال 1400 دورههای آموزشی مربوط به آن را با دکتر سعید قنبری گذراندم. مطالعات من در زمینهی روانکاوی، نوروساینس، روانشناسی اجتماعی و تحولی با هدف آشنایی بیشتر با رویکردهای روانتحلیلی و روانپویشی بوده و هماکنون ضمن دریافت درمان تحلیلی و گذراندن دورههای آموزشی مربوط با آن، به عنوان درمانگر تحت نظارت سوپروایزر کارم را آغاز کردهام. انتقال دانش روانشناختی به عموم مردم با سطح دسترسی متفاوت به خدمات روانشناختی از اهداف من بوده و همواره سعی کردهام از طریق برگزاری جلسات آموزشی، نوشتن بلاگپست و دیگر فرمهای محتوایی دانشم را به اشتراک بگذارم. برگزاری جلسات کتابخوانی، جلسات آموزش گروهی با محوریت دلبستگی و روابط عاطفی و مهارتهای ارتباطی، رویدادهای روانشناسی با محوریت دلبستگی و تحلیل فیلم از دیگر اقدامات من در این راستا بوده است. در کنار روانشناسی، ادبیات و سینما از علایق من است و تجربههایم در زمینهی داستاننویسی و ویراستاری برای انتقال محتوا به کمکم آمده که حاصل آن را میتوانید در بلاگپستها بخوانید. از خواندن نظرات شما پیرامون بلاگپستها خوشحال میشوم و به آنها پاسخ خواهم داد.
نوشتههای بیشتر از سجاد طحان پور
دیدگاهتان را بنویسید