تاثیر افسردگی بر روابط عاطفی و عشق!
تاثیر افسردگی بر روابط جنبههای گوناگونی دارد. افسردگی میتواند حفظ روابط و رضایتبخش بودن آنها را دشوار کند. اگر شریک زندگی شما از افسردگی رنج میبرد، ممکن است انرژی برقرای ارتباط با شما را نداشته باشد. به عنوان یک شریک یا عضو خانواده که در تعامل با فرد افسرده است، این موضوع خستهکننده و ناراحتکننده به نظر میرسد.
ممکن است از تلاش کردن برای دریافت حمایت از شریک عاطفی خود، مدیریت خانه و مراقبت از دیگر اعضای خانواده خسته شده باشید. و به نوبه خود، فرد مبتلا به افسردگی ممکن است احساس کند که سربار است – گویی که به عنوان مانع در مسیر قرار میگیرد و زندگی اطرافیان خود را بدتر میکند. آنها ممکن است از تاثیر افسردگی خود بر روابطشان آگاه باشند، اما نتوانند برای آن کاری انجام دهند. این احساسات باعث میشود آنها احساس گناه کنند و اعتماد به نفسشان پایین بیاید.
در ادامه به مواردی اشاره میکنیم که افسردگی بر روی آنها تاثیر میگذارد. روابط زیادی وجود دارد که افسردگی بر آن تاثیرگذار است.
فهرست محتوا:
Toggleتاثیر افسردگی بر خود فرد
فردی که افسردگی را تجربه میکند ممکن است احساس خستگی کند، علاقه کمتری به معاشرت با شریک زندگی خود داشته باشد. دیگر علاقه کمتری به فعالیتهایی دارد که قبلاً با هم از آنها لذت میبردند. افسردگی همچنین ممکن است باعث تغییرات عاطفی مانند افزایش تحریکپذیری شود.
همه این موارد میتواند باعث شود افراد به دلیل تأثیر افسردگی بر روابط آنها، احساس گناه یا شرم کنند. آنها ممکن است خود را به خاطر علائمشان سرزنش کنند یا احساس کنند که باری بر دوش شریک زندگی خود هستند. وجود احساس اضافی بودن باعث میشود که فرد برای بازگو کردن حال خودش راحت نباشد.
تاثیر افسردگی بر روابط عاطفی
شریک زندگی فرد مبتلا به افسردگی نیز میتواند تغییراتی را در سلامت روان خود تجربه کند. به عنوان مثال، او ممکن است احساسات زیر را داشته باشد:
- ناتوان بودن
- نگرانی در مورد همسر افسرده خود
- بسیار مضطرب شوند، انگار که “روی پوسته تخم مرغ راه میروند”
- احساس کنند که افسردگی شریک زندگیشان تقصیر آنهاست
- در برابر شادی یا بهبودی شریک زندگی خود احساس مسئولیت سنگینی داشته باشند
تجربه این احساسات با گذشت زمان، میتواند بر سلامت روانی آنها تأثیر بگذارد.
تاثیر افسردگی بر روابط جنسی و صمیمیت در رابطه عاطفی
افسردگی میتواند منجر به از دست دادن علاقه به رابطه جنسی شود. همچنین میتواند در اختلالات جنسی مانند:اضطراب جنسی، مشکل در تحریکپذیری، مشکل در ارگاسم، زود انزالی، نعوظ و یا حفظ نعوظ و… نقش داشته باشد. برخی از داروهای افسردگی نیز میتوانند بر این موضوع تأثیر بگذارند و شرایط را بدتر کنند. عدم رضایت از رابطه جنسی به نوبه خود بر کیفیت زندگی زناشویی نیز تاثیرگذار است. این چالشها در روابط میتواند باعث به وجود آمدن احساساتی از قبیل: جذابیت نداشتن و یا خواستنی نبودن شوند، که به تدریج رابطهی زوجین را تهدید میکند.
تاثیر افسردگی بر فرزندان
افسردگی والدین ممکن است بر فرزندان آنها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، افسردگی والدین میتواند بر پیوند بین والد-کودک و تربیت فرزندان تاثیر نامطلوبی داشته باشد. همچنین تاثیر افسردگی بر روابط با فرزندان در در جنبههای عملی فرزندپروری مثل برآوردن نیازهای بهداشتی و تحصیلی نیز تاثیرگذار است.
چه چیزی میتواند کمککننده باشد؟
افسردگی ممکن است باعث شود فرد احساس کند هیچ امیدی در رابطه عاطفی وجود ندارد. با این حال، افسردگی قابل درمان است و مراحلی وجود دارد که افراد میتوانند برای شروع بهبودی انجام دهند و از تاثیر افسردگی بر روابط شان بکاهند. اولین قدم این است که با یک روانشناس خوب صحبت کنند. متخصصان سلامت روان میتوانند افسردگی را تشخیص و گزینههای درمانی را ارائه دهند.
درمان تاثیر افسردگی میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، بسته به اینکه چه چیزی برای هر فرد مفید است. این درمانها معمولا شامل ترکیبی از موارد زیر است:
- رواندرمانی
- دارو برای کاهش علائم
- استراتژیهای خودمراقبتی
روان درمانی افسردگی برای درک عواملی که میتواند در افسردگی فرد موثر باشد مفید است. به عنوان مثال، یک درمانگر ممکن است به فرد افسرده کمک کند تا تجربیات نامطلوب یا الگوهای فکری را که ممکن است در افسردگی نقش داشته باشند را، شناسایی کنند.
برخی موارد دیگر که ممکن است کمک کند عبارتند از:
- بالا بردن اطلاعات درمورد افسردگی
- داشتن دفترچهای که در آن فرد بتواند احساسات خود را آزادانه بیان کند
- تعیین اهداف کوچک و قابل دستیابی که به برای سلامت روان مفید هستند، مانند پیادهروی کوتاه، گذراندن وقت در طبیعت، یا صحبت با یک دوست
- تمرین ذهن آگاهی از طریق تمرینات تنفسی، مدیتیشن یا یوگا
- درخواست کمک از شریک زندگی، دوست قابل اعتماد یا یکی از اعضای خانواده
با کاهش نشانههای افسردگی و گام نهادن در مسیر بهبودی از تاثیر افسردگی بر روابط فرد و جهان اجتماعیاش نیز کاسته میشود.
درباره راحله کرمی
من راحله کرمی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی بالینی در سال 1401 هستم. از سال 1395 تحصیلات خود را در رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی شروع کردم. در این سالها با رویکردهای زیادی آشنا شدم اما در آخر رویکرد هیجانمدار را که با امیال درونی من تناسب داشت، برگزیدم. از سال 1399 شروع به گذراندن دورههای درمانگر فردی با رویکرد هیجانمدار از قبیل دورههای درمان افسردگی، اضطراب و تروما و... کردم. در کنار آن تلاش بر این داشتم که علم روز روانشناسی را از طریق دورههای آنلاین در دانشگاههای مختلف دنیا یاد بگیرم. علاوه بر آن به دلیل علاقه به رشته روانشناسی و مطالعات در این حیطه، از سال 1400 شروع به تولید محتوا و نویسندگی کردم. در طی این سالها تلاش کردم که با مطالعه مطالب و مقالات به روز روانشناسی علم خود را در اختیار کسانی بگذارم که به دنبال آگاهی هستند. و همیشه امید دارم که بتوانم قدمی هرچند کوچک برای رسیدن شما به این آگاهی باشم.
نوشتههای بیشتر از راحله کرمی
دیدگاهتان را بنویسید