بازخوانی مقاله «ظرفیت تنها بودن» از وینیکات
دانلد وینیکات، در سال 1957 مقاله ای تحت عنوان «ظرفیت تنها بودن» نوشته که در سال 1958 چاپ شده است. او در این مقاله کوشیده است تا از مناظر مختلف روانکاوانه «تنهابودن» را بررسی و به تعبیر دقیق تر به بازتعریف آن بپردازد. او مقاله اش را با طرح چنین پرسش هایی آغاز میکند که اساسا آیا تجربه تنهایی توسط انسان نسبت هایی با ترس پارانوئید از جهان بیرون، ناتوانی از ارتباط و… دارد؟ وینیکات در این مقاله کوشیده است تا با بازتعریفِ تنهابودن، از وجوهِ پاتولوژیک آن بکاهد و از آن تحت عنوان یک ظرفیت رشدی یاد کند. اطلاق عنوان ظرفیت به تنهابودن از آن جهت معنادار است که بدانیم وینیکات همین عنوان را در سایر مقاله هایش برای نگرانی و عشق نیز به کار برده است.
وینیکات در این مقاله نسبتا کوتاه مفهوم تنهابودن را واکاوی میکند. گاهی به فروید و کلاین نزدیک میشود، از آن ها الهام میگیرد، سپس از آن ها دور میشود و ایده های خود را مطرح میکند. از اتاق درمان سخن میگوید و از تجربه تنهایی در قالب سکوت به عنوان امری مثبت یاد میکند و… . ما در این نوشتار برآن هستیم تا با بازخوانی مقاله «ظرفیت تنهابودن» و ارجاع به فرازهای مهمِ آن، تحملِ تنهابودن را از منظر وینیکات بررسی کنیم.
فهرست محتوا:
Toggleتناقضِ تنهایی
وینیکات در این مقاله در تعریف تنهایی از یک تناقض مهم سخن میگوید. او چنین مطرح میکند که اساسا تنهایی از دلِ حضور ابژه متولد میشود. به یک معنا از منظر وینیکات اگر یک مادرانگی مطلوب با حضوری مکفی،مکرر و امن رخ دهد، ابژه توسط نوزاد درون فکنی شده و نوزاد آرام آرام به مدد توسل به یک ابژه انتقالی( کالسکه، تخت خواب و…) میتواند غیابِ ابژه را تاب بیاورد و تنهایی را تجربه بکند. اگر چنین فرایندی محقق شود نوزاد/سوژه قادر خواهد بود تا تنهایی به معنای حقیقی آن را تاب بیاورد. به عبارت دیگر او قادر خواهد بود تا در غیابِ دیگری، او را حاضر بداند و در حینِ حضور دیگری، غیاب او را نیز درک کند. به طور مثال کودکی که به تنهایی و دور از مادر مشغول بازی است، از امنیت خود اطمینان دارد. به بیان دیگر چنین کودکی به حضور مادر در لحظه غیابش ایمانی راسخ دارد.
تنهاییِ پس از سکس
وینیکات در این مقاله یکی از عینی ترین مصادیق تجربه تنهایی را در لحظه پس از تجربه سکس مییابد. او چنین شرح میدهد که انسان ها پس از تجربه یک رابطه جنسی مطلوب و لذت بخش برای لحظاتی از طرفِ مقابل خود کناره گیری میکنند و در خلوتِ خویشتن سکونت میگزینند. به یک معنا چنین لحظه ای از منظر وینیکات از قضا نشانگر ظرفیت تنها بودن در انسان و سلامت روانی اوست. چرا که چنین انسان لحظاتی پس از یک آمیختگیِ تنانه با دیگری قادر است در حضور او، با خود خلوت کند و تنهایی را تجربه کند.
رابطه مندی ایگو در برابر رابطه اید
وینکیات در این مقاله از دو مفهوم مهم پرده برمیدارد: رابطه مندی ایگو در برابر رابطه اید. از منظر وینیکات رابطه مندی ایگو از جایی آغاز می شود که تمام امکانات روانی مادر در خدمت رشد روانی نوزاد قرار میگیرد و با یک مادرانگی مطلوب و مکفی تمام نیاز های نوزاد در مسیر رفع قرار میگیرد. به عبارت دیگر در این وضعیت همان مفهوم معروف وینیکاتی یعنی نگهداری محقق میشود. این درحالی است که رابطه اید از جایی آغاز میشود که مادر صرفا نیازهای بدوی و اساسی نوزاد از جمله گرسنگی را رفع میکند. وینیکات این دو مفهوم را در نقطه مقابل یکدیگر قرار میدهد و اذعان میکند که اساسا ظرفیت تنهابودن برآمده از رابطه مندی ایگو است.
دوره آموزشی آفلاین آزمون SWAP
دوره های ترمیک آکادمی روانپویشی آگاه
دوره های ترمیک 1.5 ساله، آکادمی روانپویشی آگاه
تربیت درمانگر حرفه ای با رویکرد ISTDP
دوره ISTDP | مقدماتی تا پیشرفته
تنهایی و صحنه نخستین
همانطور که در مقدمه نوشتار اشاره شد وینیکات در این مقاله برای مفهوم پردازی ظرفیت تنهایی به مفاهیم فروید بازمیگردد و به رابطه ادیپال ارجاع میدهد. او مینویسد که اساسا تجربه مواجهه با صحنه نخستین که مبتنی بر رابطه جنسی پدر و مادر است نسبتی بنیادین با شکل گیری ظرفیت تنهابودن در کودک دارد. او چنین شرح میدهد که تماشای آن لحظه توسط نوزاد و هضمِ روانی احساسات موجود در آن صحنه گواهی است بر تحمل تنهایی در کودک.
تنهایی و نسبت آن با نارسیسیزم
ناگفته پیداست که فروید که نارسیسیزم را محصول معطوف کردن لیبیدو بر خود به جای ابژه میدانست. با این حال وینیکات تعریف دیگری از نارسیسیزم دارد. وینیکات نارسیسیزم را برآمده از شکست نوزاد در گذر از فانتزی همه توانی به سمت واقعیت/استقلال میداند. او چنین اذعان میکند که اساسا نارسیسیزم از واحد 2نفره مادر-نوزاد آغاز میشود و اگر نوزاد قادر نباشد از فانتزی همه توانی عبور کند لاجرم دچار وهمی مبنی بر عاملیت بی قیدوشرط خویشتن خواهد شد. وینیکات ناتوانی در دستیابی به ظرفیت تنهابودن را منوط به شکست این گذر از فانتزی همه توانی میداند.
تنهایی و درونفکنی ابژه خوب
همانطور که در مقدمه نوشتار هم ذکر شد در مقاله «ظرفیت تنهابودن» ارجاعاتی مهم به ایده های ملانی کلاین هم داده میشود. او در این مقاله مینویسد که اساسا دستیابی به این ظرفیت نسبتی بنیادین با درونفکنی ابژه خوب دارد. از منظر وینیکات تجربه ارتباطی مطلوب با ابژه نوزاد را قادر میسازد تا از جهان بیرون مطمئن شود. به عبارت دقیق تر محیط برای نوزاد، امن بازنمایی میشود و نوزاد به مدد این درونفکنی قادر است در غیاب ابژه تنهایی را تاب بیاورد و از اضطراب گزند و آسیب در امان بماند.
چه کسانی تنهایی را تاب نمیآورند؟
از این مقاله وینیکات، چنین برمیآید که از منظر وی ناتوانی نوزاد/سوژه در تاب آوردن تنهایی محصول تجربه دو وجه از رابطه ابژه ای با مادر است:
غیابِ تروماتیک مادر
یک وجه از این رابطه ابژه ای با مادر، به مادری بازمیگردد که اساسا از بدوِ امر غائب است. پر واضح است که غیاب تروماتیک مادر برای نوزاد امری اضطراب زا خواهد بود که جز با اضطراب نابودی، ترس از فروپاشی و از دست رفتن نمیتوان آن را شرح داد. به یک معنا اساسا چنین نوزادی حضوری را تجربه نمیکند که از دلِ آن ظرفیتی مبنی بر تحمل تنهایی حاصل شود.
نوزاد به مثابه ابژه میل مادر
با این حال وجه دیگری از این رابطه ابژه ای با مادر به مادری بازمیگردد که با حضوری سخت، پرتوقع و مُخل آن قدر دنیای درون روانی نوزاد را از حضورش انباشته میسازد که اساسا نوزاد نمیتواند از حضور مادر رها شود. به طور مثال مادر مکررا در بازی های نوزاد دخالت میکند و با اضطراب و وسواسی پاتولوژیک نوزاد را وارسی میکند. به یک معنا نوزاد زیر رنگِ حضور مادر، خود رنگ میبازد و خفه میشود، فضای شخصی پیدا نمیکند و به عبارتی نوزاد ابژه میل مادر میشود.
ناظر علمی این محتوا دکتر مهدی رضا سرافراز میباشد.
درباره آراز مطلب زاده
آراز مطلب زاده هستم. دانشجوی سال آخر مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان. از سال ۹۹ مطالعه در زمینه روانکاوی کلاسیک را آغاز کردهام و در دو سال اخیر روی رویکرد آبجکتریلیشنز متمرکزتر شدهام. در این مسیر از دورهها و آموزههای اساتیدی از قبیل دکتر معصومه حنیفه زاده٬ دکتر مهدی میناخانی٬ دکتر مهدیه تویسرکانی٬ دکتر علیرضا طهماسب و دکتر سعید قنبری هم بهره جستهام. از چند سال پیش کوشیده ام از منظر رویکردهای روانکاوانه پژوهش ها و مطالعاتی در زمینه سینما و ادبیات داستانی داشته باشم که عمده آن ها در نشریات مربوط به حوزه سینما و ادبیات منتشر شده اند. از سال ۱۴۰۲ هم همکاری ام با بخش مقالات تخصصی سایت کلینیک آگاه آغاز شده است.
نوشتههای بیشتر از آراز مطلب زاده
دیدگاهتان را بنویسید