نظریه فروید و کلاین درباره فانتزی ناهشیار

فانتزی یا خیالپردازی را میتوان «نمادسازی ذهنی برای امیال و آرزهایی که تمایل به داشتن و یا نداشتن آنها داریم» تعریف کرد. شکلگیری مفهومی فانتزی ناهشیار به زیگموند فروید و بسط و گسترش آن به ملانی کلاین برمیگردد. مفهومی که فروید آن را بازنمایی از غرایز مبتنی بر آن، بهوسیلهی ایدهها میدانست که زیربنای سازمان روانی فرد را تشکیل میدهد.
به عقیده فروید فانتزی پیرامون آرزوهای چندگانه و واپسراندهشده شکل میگیرد. فانتزی یا تصور از ابتدای تاریخ بشری وجود داشته که هم میتواند مفید باشد و هم مضر!
فانتزی مفید است، مثل فانتزی و ایدههای خلاقانه دانشمندان که منجر به ابداعات و نوآوریهایی شد؛ اما تا آنجا که با خیالپردازیهای بیمارگون ترکیب و همراه نباشد و فاصله بین واقعیت و خیال را چنان دور و مبهم نکند که شخص فارغ از واقعیات زندگی، صرفا در اوهام خود غرق شده و هیچ ارتباطی با واقعیت پیرامون نداشته باشد.
پس فانتزی زمانیکه بعنوان راهی دائمی برای فاصله گرفتن و فرار از واقعیت مورد استفاده قرار بگیرد، مضر است و شخص را دچار مشکلاتی میکند. فانتزی به کار گرفته شده در اینجا ناهشیار و یک مکانیزم دفاعی ناسازگارانه است!
فهرست محتوا:
Toggleمکانیسم دفاعی فانتزی ناخوآگاه
در زندگی روزمره تمام ما انسانها احساسات، تکانهها و افکاری وجود دارد که رویارویی و مواجهه با آنها بسته به ظرفیت ما سخت و طاقتفرسا یا راحت است. احساسات، تکانهها و افکار ناخوشایندی که فرد برای حفظ خود در برابر آنها بهصورت ناهشیارانه پاسخهایی میدهد که در کوتاهمدت و موقتا سالم و سازگارانهاند. این پاسخها منبع تنش و اضطرابی که برای فرد ناخوشایند است را از دامنه هشیاری او دور نگه میدارد.
چنین پاسخهایی در روانکاوی “مکانیسمهای دفاعی” نامیده میشوند که وظیفهی مقابله با احساسات، افکار و تکانههای ناخوشایند فراتر از ظرفیت فرد، خارج کردن آنها از حیطهی هشیاری و حفاظت از او در برابر آنها را بر عهده دارند.
مکانیسمهای دفاعی زمانیکه بصورت موقت مورد استفاده قرار بگیرند، سالم و سازگارانهاند. اما زمانیکه بیش از حد مورد استفاده قرار گیرند، تاثیرات منفی بر زندگی شخص داشته باشند و باعث عدم رویارویی همیشگی با واقعیتها و احساسات ناشی از آنها شود، ناسالم و ناسازگارانه تلقی میگردند. فانتزی ناهشیار هم یکی از همین مکانیسمهای دفاعی روانشناختی است که میل یا آرزو را به صورت تغییر شکل یافته به نمایش میگذارد!
فانتزی ناهشیار : دفاعی در جهت فرار از واقعیت
در زندگی ما خواه ناخواه تعارضاتی وجود دارد که احساسات ناخوشایند فراتر از ظرفیت ما را پدید میآورد. رفتار سازگارانهی ما در زندگی سراسر تعارض “مواجهه و پذیرش” و نه فرار از این احساسات ناخوشایند است؛ اما فرار ما از واقعیتها و احساسات ناخوشایند بهوسیلهی همان مکانیسمهای دفاعی مثل فانتزی صورت میگیرد.
در مکانیسم دفاعی «فانتزی ناهشیار»، فرد با عقبنشینی به جایگاه امن ذهنش از واقعیت اجتناب میکند. شخص در فانتزی خود احساسات ناخوشایند و اضطراب را نادیده میگیرد و متعاقبا یک موقعیت بینهایت آرامشبخش که خلاف واقعیت بوده را تصور میکند. شخص بهمرور دنیای فانتزی ذهنی خود را به دنیای واقعی درونی و بیرونی خود ترجیح داده و امیال و آرزوهای خود که در واقعیت، غیر قابلدستیابی و ارضاء و یا منشاء تنش و اضطراب هستند را به صورت ذهنی ارضاء میکند. این نادیده گرفتن و فرار نقطه شروع رنج فرد خواهد بود!
گاهی از واقعیتها میترسیم و واقعیتهای زندگی برای ما تلخ و ناخوشایند است. بنابراین آنها را نادیده گرفته و برای همین هم به خیالپردازیهای خوشایند میپردازیم.
همچنین بخوانید: خیال پردازی ناسازگار چیست؟ چه زمانی رویاپردازی ناسازگار میشود؟
یک مثال از فانتزی ناهشیار
خانم جوانی را در نظر بگیرید که به تازگی در یک رابطه عاطفی از سمت پارتنر خود طرد شده و با سوالهای بیجواب و مبهمی روبهرو است؛ مثل: او که عاشق من بود و مرا واقعا دوست داشت، چه اتفاقی باعث رها کردن من شد؟
گاهی در چنین شرایطی، واقعیت این است که رابطهی چنین شخصی آنقدر هم بیدلیل تمام نشده که این جدایی برای او اینقدر مبهم، غیر قابل باور و شوکهکننده باشد. رابطه جنبه مثبت و منفی بسیاری دارد اما شخص صرفا جنبهی مثبت آن را میدیده و از دیدن و شنیدن و پذیرش جنبههای منفی آن سر باز میزده. چرا که به تصویر «مرد رویایی» او در یک رابطه عاشقانه آسیب میزده و او را مضطرب میکرده. واقعیت جلوی چشمان او بوده، اما او توان و میل پذیرش آن را نداشت.
در اینجا شخص صرفا با استفاده از فانتزی ناهشیار واقعیت را سرکوب و میل به دوست داشته شدن خودش را بصورت نمادین بازسازی میکند. نمادینسازی او را از پذیرش واقعیت دور میکند و او غرق در تصاویر ذهنی خودساختهای میشود که دوست دارد واقعیت آنگونه باشد؛ نه اینگونه که واقعا هست!
شخص در فانتزی ناهشیار از خود، دیگری و رابطهی عاشقانهشان محافظت میکند و اینگونه با کمک این مکانیسم دفاعی موقتا و بهصورت ناهشیارانه دست به ارضای تخیلی تمایلات عاطفی،جنسی و… خود میزند.
راه رهایی از فانتزی ناخودآگاه یا ناهشیار چیست؟
حفاظت از خود بهوسیلهی فانتزی ناهشیار به مرور فایده خودش را از دست داده و شخص با پیش رفتن به سمت آینده و رویارویی و تجربه واقعیتهایی مشابه با آنچه که از آنها فرار کرده، شاهد تجربه احساسات ناخوشایند مضاعفی میشود و اینبار آن مکانیسم دفاعی همیشگی پاسخگو نیست. ممکن است شخص در ادامه، برای فرار از این احساسات به اعمالی از قبیل: دوری کردن از روابط صمیمانه، اعتیاد و… رو آورد که به شدت آسیبزنندهتر از دفاعهای قبلی است. زندگی در فانتزی ناهشیار فایدهای جز کاهش اضطراب و تنش، آن هم به صورت موقت ندارد. کاهش تنشی که به قیمت گزاف رنج بردن شخص تمام میشود.
گفتیم که فرد با استفاده از مکانیسم دفاعی از قبیل فانتزی ناهشیار، یعنی انجام اعمالی برای نادیده گرفتن احساسات متعارض ناشی از واقعیات زندگی در کوتاهمدت از خود محافظت میکند. این مکانیسمها در بلندمدت منجر به رنج خواهد شد و تاثیرات منفی بر زندگی او خواهد گذاشت. رهایی آن نیز در مراجعه به درمانگری است که فرد را به رویارویی و پذیرش آنچه از آن گریخته بود دعوت میکند.
در رواندرمانی تحلیلی هدف «کمک به مراجع جهت کشف مکانیسمهای دفاعی، پرداختن به اضطراب و فشار روانی و راههای سالم دیگر است.» جان فردریکسون در کتاب «دروغ هایی که به خود میگوییم» بیماری را در فاصله گرفتن از واقعیت و ارتباط مداوم داشتن با تخیلاتمان میداند. او شفا را در ارتباط با آنچه که در اینجا هست (واقعیتها) میداند. به عبارت دیگر: شفای فرد در پذیرش واقعیتها و احساسات ناشی از آنهاست؛ حتی اگر سخت باشد.
مشاهده لیست دوره روانشناسی کلینیک آگاه
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی
من همیشه فکر میکردم یک مشکلی در فانتزی با اینکه همه جا اون رو مفید تعریف میکنند وجود داره چون با دختری آشنا شدم که از رابطه عمیق با من خودداری میکنه چون در افکارش فانتزی وجود داره ولی نمیدونستم که این نوع فانتزیه که اون دحارش شده