اختلال سوگ پیچیده چیست؟ + شناسایی و درمان
هر آنچه بیشتر پیش میرویم، زندگی با بازیهای فراوان افراد و دارایی های مورد علاقه بیشتری را از ما به تاراج برده و ما را با غم بسیار به دست چرخش خویش میسپارد. در روزگاری که آدمیان به واسطه بیماری ناشناختهای چنان برگ خزان بر زمین میریزند فقدان و از دست دادن جزو جدا نشدنی اخبار روزمرگی هاست. فقدان آنچه دوست داشتنی باشد هماره دردناک و ناگوار است. لیک آدمی به طبیعت خویش فقدان را با موضوعات تازه تری پوشانده و درصدد بیتوجهی به آن بر میآید. گرچه فقدان و سوگ ناشی از آن میتوانند همانند زخمی عمیق در بن روان آدمی باقی مانده و در موعدی مقتضی خود را نمایان سازد و همچنین میتواند چنان آدمی را در خویش غرق کند که تقلای هرچه بیشتر سبب فرو رفتن هرچه بیشتر در آن باشد. در ادامه این محتوا به بررسی سوگ و مخصوصا سوگ پیچیده میپردازیم.
فهرست محتوا:
Toggleپلکان فقدان، سوگ، پذیرش !
در دنیای فناپذیر آدمی، فقدان بخش جدایی ناپذیر زندگیست و این حقیقت تلخ در اشکال مختلف و گوناگونی رخ مینمایاند. مرگ، قطع ارتباط و شکست عاطفی نظیر طلاق، شکستهای کاری و… می تواند نمونه های اصیلی از مسئله فقدان باشد. آنچه از دست میرود همواره موضوعی مورد توجه و احتمالا مورد علاقه در دنیای درون روانی آدمی بوده است. ابژهای درونی سازی شده که دلبستگی به آن سبب وابستگی هیجانی و همچنین احساس نیاز شدید به وجود آن شده است.
فقدان و تباهی ابژهی مورد علاقه در ابتدا توسط دنیای درون روانی فرد مورد انکار قرار گرفته، و فرد با زنده نگهداشتن تصویر آن در روان خویش درصدد حفظ آن بر میآید. در این میان ممکن است فرد فقدان دیده به صورت موقتی شاد شود؛ زیرا تصویر ابژهی مفقود در ذهن او زنده است. لیکن پس از گذشت اندکی از انکار فقدان، نفرت از موضوع مفقود سبب ایجاد خشم در روان آدمی میشود. پس از آن چانه زنی و تلاش مجدد برای بازیابی ابژهی مفقود با شکست مواجه شده و غم و اندوه سرشار را برای فرد به همراه دارد. در گام نهایی، پذیرش فقدان و تلاش در جهت جاینشانی ابژهی جدید و یا کاستن از توجه به ابژهی مفقود، فرآیند سوگ را به پایان میرساند. این فرایند پیشرفته رشدیافتگی ذهن آدمی و توانایی انطباق وی با شرایط متغیر محیطی را نشان میدهد.
همچنین بخوانید: سوگواری در روانشناسی، آشنایی با مراحل سوگ در روانشناسی
سوگ طبیعی و سوگ غیر طبیعی!
سوگِ ناشی از فقدان، همواره با علائم و نشانگان متعدد نظیر غم و اندوه، یادآوری خاطرات موضوع مفقود، انزوا، بی حسی، بی اشتهایی، اختلالات خواب و… همراه است. این نشانگان گاه تا 6 ماه پس از رخداد فقدان ادامه یافته و رفته رفته کاهش مییابد. در این بین نوعی از سوگ وجود دارد که نشانگان آن نه تنها کاسته نمیشود بلکه به شدت آن افزوده شده و با دوام و قدرت بیشتری ادامه مییابد. این نوع از بروز سوگ با عنوان سوگِ پیچیده شناخته شده و آثار بلند مدت روان-زیست شناختی دارد.
سوگ پیچیده به عنوان نوعی از اختلالات روانی، نشانگانی نظیر ایجاد مشکل در انجام امور روزمره، کناره گیری از فعالیتهای اجتماعی و انزوا طلبی شدید، تجربه افسردگی، اندوه عمیق و احساس گناه یا سرزنش خود دربارهی زنده بودن،کم کاری درباره موضوع مفقود و باور به توانایی برای جلوگیری از رخداد فقدان و احساس بیارزش بودن زندگی را به همراه دارد.
سوگ پیچیده؛ چرا و چگونه؟
عوامل متعددی به عنوان علل ایجاد سوگ پیچیده معرفی شده است که از جمله آن ناگهانی بودن رخداد فقدان، زمینههای فرهنگی، ویژگی های شخصیتی و وجود زمینه بیماری های روانی نظیر افسردگی یا اضطراب، نبود حمایت اجتماعی، سوءمصرف مواد مخدر، شدت وابستگی به موضوع مفقود، داشتن تجارب منفی دوران کودکی و … میباشد. هر یک از این عوامل به تنهایی و یا در ارتباط با سایر موارد میتواند سبب ایجاد سوگ پیچیده در افراد شود.
ایجاد سوگ پیچیده همچنین میتواند سبب بروز اختلالات فیزیکی و روانی شدید در افراد شود. افسردگی، افکار یا رفتار خودکشی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه، اختلالات شدید خواب، افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای فیزیکی مثل بیماریهای قلبی، سرطان یا فشار خون بالا، مشکلات بلندمدت در زندگی روزانه، روابط یا فعالیتهای کاری و سوء مصرف الکل، نیکوتین و موادمخدر از جمله آسیب های پسینی ابتلا به اختلال سوگ پیچیده میباشد.
شناسایی و درمان سوگ پیچیده
تجربه سوگ، فرآیندی عمدتا شخصی برای هر فرد است و پیش بینی اینکه چه زمانی سوگ تبدیل به سوگ پیچیده میشود، مشکل است. در حال حاضر اتفاق نظر مشخصی پیرامون زمان و نحوه تبدیل سوگ طبیعی به سوگ پیچیده وجود ندارد، لیکن آنچه بیشتر موردنظر متخصصان است آن است که اگر شدت سوگ ماهها پس از فقدان ابژهی مورد توجه کاهش پیدا نکند، ممکن است اختلال سوگ پیچیده تشخیص داده شود. به طور متوسط و با توجه به بستر بومی در فرهنگ ایرانی، عزاداری طبیعی بین 6 تا 12 ماه پس از رخداد فقدان در نظر گرفته میشود. نکته مورد توجه آن است که شباهتهای زیادی بین اختلال سوگواری و افسردگی شدید وجود دارد که تشخیص اختلال سوگ پیچیده را دشوارتر میکند.
شرکت در برنامههای حمایتی، مراجعه به روانشناس خوب و کمک گرفتن از مشاوره سوگ و همچنین تلاش در جهت افزایش خود مراقبتی و بالابردن آستانه تحمل شخصی در درمان و غلبه هرچه سریع تر به سوگِ ناشی از فقدان موثر است.
دیدگاهتان را بنویسید