مشکلات ارتباطی و دلبستگی؛ مانعی برای رابطهی لذتبخش

مشکلات ارتباطی ریشههای مختلفی دارند و به شکلهای مختلفی خودشان را نشان میدهند. یکی از رایجترین مشکلات ارتباطی، از جمله در رابطهی عاطفی، ناتوانی در احساس امنیت عاطفی در کنار پارتنر یا زوج است. وقتی در یک رابطه عاطفی مدام احساس ناامنی داریم؛ مثلا میترسیم که روزی طرد یا رها بشویم، مورد خیانت قرار بگیریم، دیگر دوستداشتنی نباشیم و به طور کلی بترسیم از هر آسیب یا ناامنی احتمالی، دیگر رابطه لذتبخش نیست. یکی از کارهایی که در موقعیت بسیار تاثیرگذار است، کمک گرفتن از یک زوج درمانگر و مشاوره زوج درمانی است. در این مقاله میخواهیم به شکلهایی از مشکلات ارتباطی و ریشههای آن بپردازیم.
فهرست محتوا:
Toggleگفتگوهای ویرانگر در رابطه
دکتر سو جانسون، در کتاب معروف «محکم در آغوشم بگیر» دربارهی شکلی از تعامل صحبت میکند که نامش را «گفتگوهای ویرانگر» میگذارد. این گفتگوها معمولا احساس ناامنی را در روابط بیشتر میکنند و البته ارتباط مستقیمی با سبک دلبستگی دارند. الگوهای رایجی هستند که افراد به صورت ناخودآگاه از آن استفاده میکنند و با افزایش ناامنی، تنش را در رابطه به اوج میرسانند.
«پیدا کردن آدم بده» یکی از این الگوهاست. وقتی دنبال مقصر یا آدم بدهی داستان میگردیم فرصت گفتگو و همدلی از بین میرود، هر دو طرف در لاک دفاعی فرو میروند و چه بسا دست به حملهی متقابل بزنند. این الگوی مخرب به خودسرزنشگری یا سرزنش کردن یکدیگر میانجامد. «رقص پولکای اعتراض» شکلی از رابطه است که در آن، یکی از زوجین سرد است و واکنش عاطفی به نیازها و عشق همسرش نشان نمیدهد و او را خسته و بیزار میکند. زیربنای این الگو هم میتواند احساس ناامنی درونی باشد.
«بیحرکتی و فرار» موقعیتی است که انگار زوجین هر دو دست از رابطه کشیدهاند. ساکت و سردند و چندان تعامل عاطفی که نشانی از دلبستگی داشته باشد به هم نشان نمیدهند.
سبک دلبستگی ایمن توانمندی دادن و دریافت کردن عشق را دارد. هم به نیازهای دلبستگی خودش اهمیت میدهد و هم از دیگری مراقبت میکند. ناامنی و آسیب کمتری در رابطه وجود دارد و توجه متقابل به نیازهای دلبستگیمحور و استقلال در رابطه وجود دارد.
مشکلات ارتباطی چه ریشههایی دارند؟
سبکهای دلبستگی روی روابط ما تاثیر میگذارند. طبق پژوهشها سه سبک دلبستگی ایمن، ناایمن اضطرابی و ناایمن اجتنابی وجود دارند که روی شیوهی تعاملات ما تاثیر دارند. سبک دلبستگی ایمن توانمندی دادن و دریافت کردن عشق را دارد. هم به نیازهای دلبستگی خودش اهمیت میدهد و هم از دیگری مراقبت میکند. ناامنی و آسیب کمتری در رابطه وجود دارد و توجه متقابل به نیازهای دلبستگیمحور و استقلال در رابطه وجود دارد.
در سبک دلبستگی اضطرابی، ما شاهد «اطمینانخواهی» مدام هستیم. کوچکترین رفتارهای استقلال طلبانه در رابطه ممکن است به جدایی تعبیر شوند و به پرخاش و خشم تبدیل شوند. سبک دلبستگی اضطرابی بسیار رابطهجو است اما مهارتهای ارتباطی رشدیافتهای ندارد؛ بنابراین ممکن است طرد شود و مشکلات ارتباطی زیادی داشته باشد اما نسبت به آنها آگاه نباشد. ممکن است حتی در روابطی استقلال خودش را هم از دست بدهد و به خودش آسیب برساند. وقتی این سبک دلبستگی در کنار سبک دلبستگی اجتنابی قرار بگیرد، چرخههای ارتباطی خوبی را شاهد نیستیم.
سبک دلبستگی اجتنابی، بیشتر «استقلال طلب» است و نگران است که مبادا کنترلش بر اوضاع و رابطه را از دست بدهد. آنها میترسند که در یک رابطه گیر بیفتند بنابراین نیازهای دلبستگی و عشق برایشان چندان پذیرفته نیست. ابراز هیجانی عشق به اجتنابیها شاید به واکنش منفی آنها بیانجامد و مشکلات ارتباطی به وجود بیاورد. چیزی که سبک دلبستگی اضطرابی خواهان آن است و مدام میخواهد از عشق شریک عاطفیاش مطمئن شود.
اما آیا تمام مشکلات ارتباطی به خاطر گفتگوهای ویرانگر است؟ ماجرا کمی پیچیده است. رابطهها و احساسات ما به آدمها گاهی پیچیدهتر از آنند که فکر میکنیم. اما برای داشتن رابطه بهتر چه میتوان کرد؟
1. سبک دلبستگی خودتان و پارتنرتان را کشف کنید.
آیا نیاز به عشق و رابطه را میتوانید در خودتان ببینید و بپذیرید؟ آیا هنگام مواجهه با این نیازها احساس ترس یا اضطراب میکنید؟ ممکن است به شکل ناخواسته دست به رفتارهایی بزنید که فرد مقابل شما را خسته و دلزده کند یا واکنش طرد نشان بدهد؟ آیا میتوانید دلبستگی دیگران به خودتان را تاب بیاورید یا در اعماق ذهنتان فکر میکنید دوستداشتنی نیستید و آدمها شما را دوست ندارند مگر اینکه نیازی داشته باشند؟ آیا دوستداشتنی بودن برای شما تداعیکننده خاطرات خوبی است یا ترس و اضطراب و خشمی ممکن است در شما نسبت به کسی که دوستتان دارد شکل بگیرد و بخواهید او را از خودتان دور کنید؟
سبک دلبستگی خودتان را قضاوت نکنید. اگر متوجه آن نشدید هم میتوانید از یک دکتر روانشناس خوب کمک بگیرید. سبک دلبستگی ما بیش از هر چیز دیگری، تاریخچهی زندگی ما را نشان میدهد. اینکه چطور بزرگ شدهایم، چه والدینی داشتهایم و چگونه با تروماهای رشدی خودمان در ارتباط با پدر و مادر کنار آمدهایم.
2. دربارهی هیجانات و نیازهای خودتان حرف بزنید؛ به جای آنکه آنها را عملی کنید.
حرف زدن راجع به نیازها و هیجانات به ویژه وقتی در حالت «برانگیختگی هیجانی» هستیم – مثلا ضربان قلبمان تند شده و پر از خشمیم، ترسیدهایم و فکر میکنیم پارتنرمان ما را دوست ندارد یا میخواهد ما را طرد کند- اصلا کار سادهای نیست. اما میتواند مشکلات ارتباطی را به شکل معناداری کاهش بدهد. لازم است ما توانایی تنظیم هیجانات خودمان را داشته باشیم تا بتوانیم در یک فضای ایمن دربارهی هیجانات و نیازهایمان حرف بزنیم و در عین حال، نیازها و هیجانات دیگری را درک کنیم.
کمک گرفتن از زوج درمانگر و مشاوره زوج درمانی، برای تنظیم هیجانات و اضطراب و حل و فصل مسائلی مثل احساس طردشدگی و رهاشدگی میتواند این ظرفیت را در ما ایجاد کند که به جای عمل کردن به احساساتمان یا تکانشگری، راجع به آنها تامل کنیم و بهترین تصمیم را بگیریم.
3. از درگیری نترسید.
اگر فکر میکنید موضوعی هست که باید مورد توجه قرار داد، مطرحش کنید تا هر دو طرف راجع به آن صحبت کنید و در فضای بینذهنی موجود روی آن کار کنید. مطرح نکردن اینگونه موضوعات به دلیل ترس از درگیری و عصبانیت، باعث ایجاد عصبانیتهای شدیدتری میشود. مهم است که اگر به دلیل ترس از درگیری از ابراز واقعیت خودتان فرار میکنید، به آن توجه کنید. شاید پیشینهی روابط شما طوری بوده که کوچکترین ابرازگریتان با مجازات همراه میشده. لازم است که در ارتباط با یک درمانگر امن، گذشته را پشت سر بگذارید تا بتوانید روابط تازهتری را تجربه کنید.
همچنین بخوانید: فرق وابستگی و دلبستگی چیست؟
4. برای یکدیگر منحصر به فرد باشید
ما دوست داریم وقتی به کسی عشق میورزیم برایمان منحصر به فرد باشد و برای او منحصر به فرد باشیم. میتواند خوب باشد اگر دربارهی آسیبپذیریهای مشترکمان صحبت کنیم و بهجای قرار گرفتن در مقابل هم، یکدیگر را خاص در نظر بگیریم و مشارکت و همراهی یکدیگر در رابطه را تشویق کنیم. تیمی که یکدیگر را درک میکنند و باهم در برابر آسیبپذیریها مقابله میکنند. این مشارکت میتواند مشکلات ارتباطی ما را در رابطه عاطفی کمتر کند.
منبع: (همراه با تغییر و تلخیص)
How Communication and Attachment Issues Can Affect Partners

درباره سجاد طحان پور
من سجاد طحانپور، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی هستم. تحصیلات کارشناسیام را در رشتهی روانشناسی و در دانشگاه اصفهان گذراندهام و از سال 1400 به عنوان نویسندۀ بلاگ و مدیر محتوا با کلینیک آگاه همکاری میکنم. از سال 1398 در حیطۀ رواندرمانی روانپویشی فشرده و کوتاهمدت و درمان مبتنی بر ذهنیسازی و دلبستگی آموزش دیدم و هماکنون ضمن دریافت درمان تحلیلی و گذراندن دورههای آموزشی مربوط به آن، به عنوان درمانگر تحت نظارت سوپروایزر فعالیت میکنم. در کنار روانشناسی، ادبیات و سینما از علایق من است و تجربههایم در زمینهی داستاننویسی و ویراستاری برای انتقال محتوا به کمکم آمده که حاصل آن را میتوانید در بلاگپستها بخوانید.
نوشتههای بیشتر از سجاد طحان پور
دیدگاهتان را بنویسید