کمالگرایی چیست و چگونه به وجود میآید؟ راه های مقابله با کمالگرایی
کمالگرایی بالقوه ویژگی مثبت است که محرک پیشرفت و شکوفایی است. چه بسا اگر انسان این ویژگی را نداشت دستاوردهای امروز تمدن بشری وجود نداشتند. در کمالگرایی سالم و بهنجار استانداردهای شخصی فرد بالا ولی قابل دسترس است و در نهایت فرد از عملکرد خود راضی است.
“مادری را تصور کنید که با داشتن سه فرزند از خود انتظار دارد که تمام کارهای منزل در بهترین حالت ممکن انجام شود. هیچ وقت نمیتواند خود را راضی کند که در هر زمان فقط روی یک کار تمرکز کند. همواره همزمان در حال انجام چند کار با هم است؛ مثلاً در حین آشپزی مشغول پاسخ دادن به تلفن از طرف مدرسه است و در همان حال ظرفها را هم در کمد جا میدهد.
این مادر به دلیل مشغله ذهنی زیاد دچار کمخوابی شده و حتی در هنگام فراغت هم نمیتواند به ذهن خود استراحت بدهد. همیشه نگران این است که فرزندان و همسرش هیچ کم و کاستی نداشته باشند و به جز امور منزل دائماً خود را درگیر برگزاری مهمانی و پذیرایی میکند. تنها زمانی به خود استراحت میدهد که میگرن شدیدش عود میکند و او دیگر نمیتواند کاری انجام دهد. زمانی که بار فشار کاری و برنامههایش بیشتر میشود شدت و دفعات بروز سردردهای میگرنی او هم بیشتر میشود. اکثر اوقات افسرده و ناامید است چون نتوانسته همه کارهایش را بدون کم و کاست انجام دهد.”
برای دریافت مشاوره با بهترین روانشناس جهت کمالگرایی، میتوانید از روانشناسان کلینیک آگاه راهنمایی بگیرید.
همچنین بخوانید: شریک عاطفی کمالگرا
فهرست محتوا:
Toggleکمالگرایی ناسالم
کمالگرایی ناسالم مجموعه ای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد است که با خود ارزیابی منفی و سرزنش خود همراه است. شخصیت کمالگرا دائم در حال قضاوت کردن و انتقاد از خود است. و سختگیری بیش از حدی نسبت به خود و دیگران دارد. برای فرد کمالگرا چیزی به نام “عملکرد نسبتا خوب ” یا “عملکرد متوسط” وجود ندارد. در کمالگرایی افراد در تلاشند تا بهترین نسخه از خودشان باشند.
زمانی که فرد کمالگرا تلاش می کند کاری را به بهترین شکل ممکن انجام دهد، به اندازه ای نگران شکست ها و اشتباهات جزئی است که انجام کار را به تعویق می اندازد. افراد کمالگرا کارهای نیمه تمام زیادی دارند و منتظر بهترین زمان و مکان برای تمام کردنشان اند. در کمالگرایی فرد همیشه در حال دویدن بر علیه زمان است و معمولا از کارهایش عقب افتاده است.
افراد کمالگرا در ارزیابی توانایی های خود دچار خطا می شوند و خود را تواناتر از چیزی که هستند، می بینند. علاوه بر این از نظر این افراد کارها آنطور که به نظر می رسند سخت نیستند. اگر کارها متناسب با انتظاراتشان پیش نرود احساس عدم رضایت میکند و تمام جنبههای مثبت کار را نادیده میگیرد. این احساس نارضایتی به تدریج تبدیل به ناامیدی و افسردگی و اضطراب میشود .اگر نظر فرد کمالگرا را درباره شکست و نقص بپرسید جواب خواهند داد که “شکست مال آدمای ضعیفه…”از دید یک کمالگرا نقص در انجام یک کار به معنی شکست و سرافکندگی است. او به هیچ وجه شکست را نمی پذیرد. این افراد همیشه نگرانی زیادی درباره اشتباهاتشان و نقایص شخصی خود تجربه می کنند. فرد کمالگرا با احساساتی که در اثر شکست ایجاد می شود میانه خوبی ندارد و هر کاری می کند تا آنها را تجربه نکند.
چرا کمالگرا می شویم؟
از نظر فروید آموزش توالت به کودک در سن ۳-۱ سالگی مسئله مهمی است. اگر والدین اصرار داشته باشند قبل از اینکه کودک برای این کار آمادگی داشته باشد، برای این کار تربیت شوند، تعارضات شدیدی در این باره در کودک شکل می گیرد. این تعارض ها شکل انضباط یا تمیزی به خود می گیرند و این مسئله باعث شکل گیری کمالگرایی در کودک می شود.
به عبارتی بهتر، سیستمی تخریبگر در کودک شکل می گیرد که دائم او را کنترل و به خاطر ضعف هایش از او انتقاد می کند. به عقیده او سوپرایگو که ناظر بر اعمال فرد است بیش از حد سختگیر می شود. بنابراین فرد خود را مجبور به پیشرفت و رفتار عالی می کند و میل به کمالگرایی در فرد ایجاد میشود. انگیزه اصلی این افراد در زندگی حس لذت و خوشبختی نیست بلکه تکامل و برتری یافتن از دیگران دلیل حرکت و تلاش آنها است. هنگامی که به اهداف مدنظر خود دست پیدا نمیکنند، احساس گناه و اضطراب شدیدی را تجربه می کنند.
نقش والدین و فرزند پروری در کمالگرایی
همه ما در ساختار شخصیتی خود یک والد درونی داریم که در هر سن و شرایطی که باشیم پیامهای والدینمان را که در سالهای اولیه زندگی به ما منتقل کرده اند را در ذهن ما تکرار میکند. صدای این والد درونی بدون اینکه از آن آگاه باشیم، تبدیل به بخشی از وجود ما می شود. حتی اگر والدین به دلیل فوت، فاصله مکانی یا تغییر نوع نگرش و رفتارشان با فرزندان، دست از سرزنش و انتظار داشتن بردارند. در بخش پنهان وجود فرد والد درونی شکل گرفته است که همواره او را سرزنش می کند و از او راضی نیست و نهایتاً عزت نفسش را تا حدی پایین میآورد که حتی اگر با تلاش بسیار موفقیتهای نسبی کسب کند هرگز احساس رضایت درونی نمیکند.
والدین کمالگرا معمولا فرزندانی کمالگرا خواهند داشت. سبک فرزندپروری سختگیرانه و بدون انعطاف باعث کمالگرایی می شود. از طرفی والدینی که مدام روی نقاط قوت فرزندشان تاکید می کنند و سعی می کنند ضعف ها و نقص های کودک را نادیده بگیرند کودکان کمالگرایی خواهند داشت که در آینده نقص و کمبود را نمی بینند و نمیپذیرند. والدگری مناسب همانند آیینه ای در برابر کودک است که توانایی ها و ضعف های او را بدون هیچ تغییری به او نشان می دهد.
همچنین بخوانید: با کنترلگری والدین چه کار کنیم؟
همچنین بخوانید: چطور با کمالگرایی در ازدواج مقابله کنیم؟
“برای اینکه از زندگی لذت ببریم نیازی نیست تا بهترین نسخه از خودمان باشیم و بهای آن را با افسردگی و اضطراب بپردازیم. ما حق داریم اشتباه کنیم و شکست بخوریم. به جای قهرمان بودن در دنیایی خیالی، آدم معمولی زندگی خودمان باشیم.”
درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش
دیدگاهتان را بنویسید