فرزندپروری چیست؟ آشنایی با اصول و مهارتهای فرزندپروری
تصمیم سختی گرفتهاید؛ تصمیمی که همزمان سرشار از شور و شعف و البته ترس است. قرار است فرد جدیدی، عضو خانوادهی کوچک و گرم شما شود؛ و این آغاز سفر عجیب، سخت و شیرین زندگی شما خواهد شد: پدر و مادر شدن…
9 ماه چشمانتظارید تا پا در این دنیا بگذارد. تمام این 9 ماه و تمام روزهای پس از آن، عاشقانه به او محبت میکنید، نگران و مراقبش هستید، سعی میکنید تمام نیازهایش را تأمین کنید، هر چیزی که خود یاد گرفتید، به او یاد میدهید و درنهایت، هدف جدیدی در ابتدای لیست اهداف زندگیتان ظاهر میشود:
تربیت فرزندی که زندگی خوبی در آینده داشته باشد. و این همان چیزی هست که به آن میگوییم «فرزندپروری».
فهرست محتوا:
Toggleفرزندپروری چیست؟
احتمالاً از همان روزهای ابتدایی حاملگی، نگرانیهای زیادی سراغتان میآید و هزاران دغدغه و سؤال در ذهن شما و همسرتان پرواز میکند: «واقعاً میتوانم پدر یا مادر خوبی باشیم؟ از پس آن برمیآییم؟» «چطور باید بچه خود را تربیت کنیم؟»، «چه کارهایی باید انجام بدهیم یا ندهیم؟»
شاید تصور کنید فرزندپروری موضوع عجیب و پیچیدهای باشد؛ اما بخواهیم ساده توضیح دهیم: مهمترین نقش شما به عنوان یک والد، مراقبت از کودک و آماده کردن او برای زندگی بزرگسالی است. برای رسیدن به این هدف، باید همراستا با رشد و تحول کودک خود، چهار نیاز اساسی او را تأمین کنید:
- نیاز به مراقبت و امنیت
- نیاز به نظم و قانون
- نیاز به حمایت و پشتیبانی
- نیاز به عشق و توجه
در این مسیر، باید از روشهای تربیتی متنوعی استفاده کنید که به این روشها، «فرزندپروری» گفته میشود.
اهداف فرزندپروری
اگر از شما به عنوان یک والد بپرسند “هدف فرزندپروری چیست؟” چه پاسخی خواهید داد؟ انجمن روانشناسی آمریکا در پاسخ به این سؤال، سه هدف را بیان میکند:
- حفظ سلامت و امنیت کودکان
- آمادهسازی کودکان برای بزرگسالی مستقل
- انتقال ارزشهای فرهنگی
این نکته کوچک اما مهمی است که باید در حین بزرگ کردن بچهها به خاطر بسپارید: شما به عنوان والدین میبایست تمام تلاشتان را برای تربیت فردی مستقل و بالغ انجام دهید تا به فردی با اعتماد به نفس، مسئولیتپذیر، با انگیزه و تلاشگر تبدیل شود. هر قدمی که برای تربیت کودک خود برمیدارید، بخشی از این مسیر خواهد بود.
اصول فرزندپروری
بزرگ کردن بچهها میتواند چالشبرانگیز و همراه با لحظات سخت باشد، حتی گاهی ممکن است تا جایی خسته و درمانده شوید که احساس کنید از انتخاب خود –فرزند دار شدن- پشیمان شدهاید! اما بهتر است بدانید شما تنها نیستید؛ به جرئت میتوانیم بگوییم پدر و مادری وجود ندارد که چنین احساسات و افکاری گریبانش را نگرفته باشد. عشق و علاقه شما به فرزندتان یکی از اصول اساسی فرزندپروری است و باعث ایجاد پیوند قوی میان شما و او میشود. پیوندی که حتی در لحظات چالشبرانگیز و زمانهای سخت، مجدد شما را به فرزندتان نزدیک میکند. عشق ورزیدن به بچهها همچون در آغوش گرفتن، نوازش کردن، خنده و لذت باهم بودن شاید بهترین توصیف برای معنای فرزندپروری باشد.
بچهها با خلقوخو و شخصیت خاص خود به دنیا میآیند. یکی دیگر از اصول فرزندپروری این است که راهنمای مناسبی برای فرزندتان باشید تا مسیر منحصربهفرد زندگی خود را که متناسب با ویژگیهای شخصیتیش است پیدا کند. او را یاری دهید تا برای استقلال کامل و توانایی دنبال کردن هر راهی که انتخاب میکند آماده شود و بداند شما همیشه پشت سر او هستید.
از اصول فرزندپروری تربیت فرزندانی است که آماده زندگی مستقل بزرگسالی شوند. از روشهای رسیدن به این هدف، آموزش انتخاب کردن و پذیرش مسئولیت این انتخابها در بچههاست.
مهارتهای فرزندپروری
-
عشق بدون قید و شرط داشته باشید.
” اگر شبها زود بخوابی، مامان بیشتر دوستت خواهد داشت و اگر غذایت را کامل نخوری، دیگر دوستت نخواهم داشت!”
نمونهای از عشق مشروط به بچهها! دوست داشتن و ابراز علاقههایی که در شرایطی هست و در شرایط دیگر از بین خواهد رفت!
تا حد امکان باید از این نوع عشق و محبت به بچهها دوریکنید و با رفتار خود نشان دهید در هر زمان و مکانی و تحت هر شرایطی، عشق شما به فرزندتان بدون شرط بوده و کم یا زیاد نمیشود.
-
به بچهها مهارتهای زندگی یاد دهید
به عنوان یک پدر و مادر، وظیفه شماست که ابتدا خودتان مهارتهای ضروری زندگی را یاد بگیرید و سپس، آنها را به فرزندان خود آموزش دهید. کلیدواژهای که امروزه از آن زیاد میشنویم. در واقع مهارتهای زندگی، مجموعه مهارتهای روانی-اجتماعی هستند که به ما کمک میکنند به شکلی سازنده با نیازها و چالشهای زندگی روزمره روبهرو شویم و بهتر با آنها کنار بیایم، مهارتهایی همچون تصمیمگیری و حل مسئله، تنظیم و مدیریت هیجانات، تفکر نقادانه، مدیریت استرس. آموزش این مهارتها به بچهها بسیار مهم است چرا که یاد خواهند گرفت چه کسی هستند، چه کسی میخواهند باشند و چه طور میتوانند با دنیای بیرون ارتباط مناسب برقرار نمایند.
همچنین بخوانید: مهارت های اجتماعی در کودکان
-
برای بچهها وقت بگذارید
بچهها به وقت گذراندن و توجه شما نیاز دارند. اگر آنها احساس کنند توجه لازم را از شما دریافت نمیکنند، اغلب دست به بدرفتاری میزنند. فراموش نکنید کیفیت به اندازه کمیت مهم است و باید سعی کنید وقتهای باکیفیتی را با کودک خود بگذرانید؛ یعنی هنگامیکه کنار او هستید، تمام توجه و حواس شما متعلق به او باشد و به طور کامل در اختیارش باشید.
یکی از مثالهای خوب وقتگذرانی با کیفیت میتواند قصه گفتن یا کتاب خواندن برای بچهها باشد. ما در کتاب الکترونیک قصهگویی شما را همراهی میکنیم تا داستان و کتاب مناسب سن فرزند خود را پیدا کنید، بهتر قصه بگویید و از زمانهای دوتایی خود و فرزندتان به بهترین نحو ممکن استفاده کنید.
همچنین بخوانید: دوست بودن با فرزند خود؛ چطور با فرزندم صمیمی شوم؟
-
الگوی خوبی باشید
بچهها بیش از اینکه به حرفهای شما گوش کنند، رفتار و اعمال شما را تحت نظر دارند و از آنها تقلید میکنند. دوست دارید بچهها چه چیزی از شما یاد بگیرند؟ اگر دنبال این هستید بچهها رفتار خاصی را یاد بگیرند یا عادتی را ترک کنند، ابتدا از خودتان شروع کنید و آن کارها را انجام دهید یا ترک عادت کنید. مهمتر از همه، با فرزندانتان همانگونه رفتار کنید که انتظار دارید او با شما رفتار کند.
-
اجازه بدهید بچهها طعم شکست را بچشند!
درست هست که شما به عنوان پدر و مادر، باید حامی و تکیهگاه فرزندان خود باشید، اما بچهها نیاز دارند گاهی شکست بخورند! بعضی وقتها باید پا بر روی دل خود و نگرانیهایتان بگذارید و اجازه دهید بچهها خود به آزمایش و خطا دست بزنند، مسیر اشتباه بروند و طعم تلخ شکست را بچشند. این طوری میتوانند شاهد این باشند که اعمال آنها چه تأثیری بر روی خودشان و بقیه میگذارد تا از اشتباهات خود درس بگیرند و مسئولیتپذیری را یاد بگیرند. البته باید تعادل را بین مراقبت و اجازۀ آزمون و خطا حفظ کرد. مشاوره فرزندپروری میتواند در این موضوع به شما کمک کند.
-
روشهای فرزندپروری خود را با خلقوخوی (سرشت) بچهها همسو کنید
خلقوخو یا سرشت روشی هست که بچهها به دنیا پاسخ میدهند و شامل رفتارهای ذاتی و الگوهای رفتاری خاصی آنهاست. به طور مثال کودک شما چه طور به اتفاقات واکنش نشان میدهد؟ چه قدر میتواند رفتارهای خود را کنترل و هیجانات خود را مدیریت کند؟ آیا هنگام دیدن افراد غریبه، بهراحتی با آنها ارتباط میگیرد یا از آنها میترسد؟ با چه سرعتی میتواند با موقعیتهای جدید یا تغییرات محیطی سازگار شود؟ اگر کمی دقت کنید، متوجه میشوید احتمالاً از همان سالهای ابتدایی، متوجه این ویژگیهای خاص فرزند خود شدهاید و گاها او را با این ویژگیها توصیف میکنید: «او خیلی بچه آرامی است، خیلی سخت با دیگران دوست میشود.» یا «پرجنبوجوش است و از چالشها استقبال میکند.»
هر کودکی با خلقوخوی خاص خود به دنیا میآید و شما نمیتوانید آن را تغییر دهید. پس باید چه کنید؟ تلاش کنید خلقوخوی کودک خود را بهتر بشناسید و روشهای فرزندپروریتان را با ویژگیهای سرشتی او هممسیر کنید، یعنی به کودک خود کمک کنید جنبههای مثبت خلقوخوی خود را رشد بدهد و یاد بگیرد چگونه موقعیتهایی را که ممکن است برایش سخت باشد را مدیریت کند.
-
عزتنفس فرزندتان را تقویت کنید
گفتار و کردار شما به عنوان والدین بیش از هر چیز دیگری بر رشد عزتنفس بچهها تأثیر میگذارد.
از دستاوردهای هرچند کوچک کودک تمجید کنید و موقع انجام رفتار اشتباه، کلمات خود را با دقت انتخاب کنید. بگذارید فرزندانتان بدانند که همه اشتباه میکنند و تحت هر شرایطی، شما همچنان آنها را دوست خواهید داشت. به بچهها اجازه دهید گاهی کارها را به طور مستقل و به سبک خودشان انجام دهند، این کار به آنها احساس توانایی و قدرت میدهد.
-
قوانین، نظم و انضباط ایجاد کنید
نظم و انضباط در هر خانهای ضروری است. هدف نظم و قانون، کمک به کودکان در یادگیری رفتارهای مناسب و آموزش مدیریت خود است. قانونگذاری از سنین پایین آغاز میشود و همراه با بزرگ شدن بچهها و با توجه به نیازهای رشدی آنها، باید تغییر کند. بچهها برای تبدیلشدن به بزرگسالانی مسئولیتپذیر به این محدودیتها نیاز دارند. اگر دوست دارید در مورد قانونگذاری برای بچهها بیشتر بدانید، کتاب الکترونیک «همهچیز دربارۀ قانونگذاری برای کودکان» میتواند راهنمای خوبی برای شما باشد.
-
انعطافپذیر باشید و روشهای تربیتی خود را بهروز کنید
همانطور که فرزندان شما رشد میکنند، نیازها، علایق، رفتار و حتی گاهی سبک زندگی آنها – به خصوص در دوران نوجوانی – تغییر میکند. پس احتمالاً روشهای تربیتی و قانونهایی که قبلاً کاربرد داشتهاند، دیگر به کار شما نخواهد آمد! شما نیاز دارید به تدریج روشهای فرزندپروری خود را متناسب با شرایط رشدی بچهها تغییر دهید.
-
مراقب سبک دلبستگی خود باشید
نوزادان به تدریج با کسانی مثل مادر و پدر که از آنها مراقبت میکنند، نوعی پیوند عاطفی عمیق و پایدار به نام دلبستگی شکل میدهند. بنا بر رفتار مراقبان، سبک دلبستگی نوزاد میتواند ایمن یا انواعی از ناایمن (دوسو گرا، اجتنابی) باشد. سبک دلبستگی از دو جهت بسیار مهم است: سبک شما به عنوان والدین و سبک دلبستگی فرزندتان. سبک دلبستگی شما که در کودکی شکلگرفته، میتواند بر نحوه ارتباط و مراقبت شما از فرزندتان و در نهایت سبک دلبستگی او اثر بگذارد. سبکهای دلبستگی اهمیت ویژهای دارند چرا که در تمام طول عمر بر روابط صمیمانه فرد تأثیر میگذارند. شما به عنوان یک والد باید سبک دلبستگی خود را کشف کنید و تمام تلاش خود را کنید تا فرزندی با سبک دلبستگی ایمن تربیت کنید.
-
هیچ والدین ایده الی وجود ندارد
هر پدر و مادری دوست دارد مثال بارز “بهترین پدر و مادر دنیا” باشد، والدین بینقصی که هیچ اشتباهی انجام نمیدهند و کاملترین هستند. اما، این رؤیا از اساس اشتباه است! بله، هیچ تردیدی در این نیست که هر والدینی باید بهترین تلاش خود را بکنند ولی هیچ چارچوب مشخصی بهعنوان فرزندپروری بینقص و کامل وجود ندارد چرا که هر کودکی خصوصیات منحصربهفرد خود را دارد و نمیتوان یک نسخه مشابه برای همه بچهها پیچید! اگر فکر میکنید مهارتی را به عنوان والد بلد نیستید یا گاهی اشتباه میکنید، اصلاً نگران نباشید، هر فردی در نقش والد، دارای نقاط قوت و ضعفی هست؛ اما راهحل چیست؟ به جای احساس گناه، عذاب وجدان یا سرزنش خود، تواناییهای خود را بشناسید و بر روی نقاط ضعف خود کارکنید. سعی کنید از خود، همسرتان و فرزندانتان انتظارات واقعبینانه داشته باشید و فرصت خطا و اشتباه به خود و خانوادهتان بدهید.
همچنین بخوانید: تربیت فرزندان ۷ تا ۱۴ سال
چرا فرزندپروری مهم است؟
احتمالاً فرزندپروری مهمترین مسئله بهداشت عمومی جامعه است چرا که روشهایی که در تربیت فرزند خود به کار میگیرید، منجر به رشد جسمانی، عاطفی و اجتماعی کودک میشود و نقشی اساسی در تأمین سلامت روانی او خواهد داشت. مهارتهای فرزندپروری شما پایه و اساس شخصیت، انتخابهای زندگی و رفتار کلی کودک را پایهگذاری میکند. یک والدین خوب، کودکان خوب و در کل جامعه بهتری را تضمین میکنند.
برخی از مزایای فرزندپروری مناسب عبارتاند از:
- کودک یاد میگیرد که تحت استرس و در شرایط سخت چه واکنشی نشان دهد.
- رشد انگیزشی، ذهنی، زبانی و هیجانی کودک را تقویت میکند.
- به کودک کمک میکند تا رفتارهای اجتماعی مناسب را یاد بگیرد و روابط اجتماعی خوبی بسازد.
- آموزشهای والدین در زندگی روزمره کودک، پایه و اساس مهارتهای لازم برای زندگی بزرگسالی را فراهم میکند.
- کودک مهارتهای زندگی همچون مدیریت خشم، مدیریت هیجان و حل مسئله را کسب میکند.
همچنین بخوانید: با قضاوت دیگران درباره فرزندپروری چه کار کنیم؟
انواع فرزندپروری
سبک فرزندپروری (Parenting style)، دیدگاه و روشی است که شما نسبت به تربیت و رشد فرزند خود دارید و بر اساس این دیدگاه، رفتارها و شیوههای خاصی نسبت به فرزند خود در موقعیتها و دورههای زمانی متفاوت اتخاذ میکنید. پژوهشها نشان میدهند سبک فرزندپروری از تعیینکنندههای مهم رشد و سلامت روان بچههاست. انواع مختلفی سبک فرزندپروری وجود دارد که برخی سالم و برخی بسیار آسیبزننده هستند.
شما پدر و مادرها فرزندانتان را به سبک و روش خاص خودتان تربیت میکنید، روشی که از تجربههای زندگی و دیدگاه و باورهای شما سرچشمه میگیرد؛ اما در هر روش تربیتی که به کار میبرید، حتماً این دو عامل در آن نقش مهمی دارند:
- میزان محبت و صمیمیت شما با فرزندانتان
- میزان کنترلگری والدین و قوانین و نظم و انضباطی که برای بچهها مشخص میکنید.
بر اساس این دو فاکتور مهم، بامریند -روانشناس و پژوهشگر، 4 سبک فرزندپروری کلی را بیان کرده است:
سبک فرزند پروری مستبدانه (کنترل زیاد، محبت کم):
والدینی با سبک مستبدانه معتقدند:
- بچهها را باید دید؛ نه اینکه شنید.
- وقتی نوبت به قوانین میرسد، معتقدند «یا راه من یا هیچی».
- احساسات فرزندان را در نظر نمیگیرند.
- وقتی کودک دلایل پشت یک قانون را زیر سؤال میبرد، میگویند: «چون من این را گفتم.»
سبک مستبدانه یا شاید افراط توصیف دقیقتری باشد!
در روش تربیتی والدین مستبد، نظم و قانون همهچیز هست و قوانین سختگیرانهای برای بچهها مشخص میکنند. بدترین بخش ماجرا آنجاست که حتی دلایل پشت این قوانین را به بچهها توضیح نمیدهند و اگر کودک از قانونی سرپیچی کند دست به تنبیه شدید میزنند.
کودک اصلاً نمیداند چرا باید چیزی را انجام دهد و چرا در حال تنبیه شدن است! چنین والدینی بهندرت به فرزندان خود ابراز محبت میکنند و معمولاً معتقدند بچهها باید از آنها بترسند تا حساب ببرند. از نظر والدین مستبد ترسیدن بچهها از آنان یعنی مورد احترام بودن.
مزایا و عواقب فرزند پروری مستبدانه:
شاید والدین مستبد تصور کنند با روش تربیتیشان فرزندی منضبط و قانونمدار بار میآورند اما در واقع این روش احساس هویت، استقلال و آزادی بیان را از کودک میگیرد. به عنوان مثال حتی در سفر یا تعطیلات نیز کودک باید در زمان همیشگی بخوابد.
برای کودک سخت است با والدین خود رابطۀ گرم و صمیمی برقرار کند یا نیازها، احساسات و خواستهها خود را بیان کند چرا که همیشه کنار والد خود احساس ترس و نگرانی میکند. بزرگترین ضعف سبک فرزند پروری مستبدانه این است که بچهها را تحت فشار زیادی میگذارد و ممکن است منجر به اختلالات و مشکلات مربوط به سلامت روان همچون استرس شدید، اضطراب و وسواس در آنها شود. بر اساس مطالعۀ منتشرشده در سایت parenting for brain، کودکانی که والدین مستبد داشتند عزتنفس پایینتر و رضایت کمتری از زندگی داشتند.
عواقب فرزند پروری مستبدانه شامل موارد زیر است:
- عزتنفس و رضایت از زندگی پایین
- علائم اضطراب و افسردگی
- مشکل در تنظیم هیجانی
- پرخاشگری و مسائل رفتاری
- موفقیت تحصیلی یا کاری کمتر
سبک فرزندپروری مقتدرانه (کنترل زیاد، محبت زیاد):
والدینی با سبک مقتدرانه این گونهاند که:
- برای ایجاد و حفظ رابطۀ مثبت با فرزندان تلاش زیادی میکنند.
- دلایل پشت قوانین خود را توضیح میدهند.
- محدودیتهایی تعیین میکنند، قوانینی را اجرا میکنند و عواقبی را ارائه میدهند اما احساسات فرزندان را در نظر میگیرند.
تعادل بهترین توصیف برای سبک تربیتی مقتدرانه است!
والدین مقتدر، خونگرم و مهربان هستند و تلاش زیادی برای ایجاد رابطهای مثبت، سالم و صمیمی با فرزندانشان میکنند؛ اما به وقت مناسب و در صورت بدرفتاری کودکان، قاطعانه به قوانین پایبندند و عواقب آن را اجرا میکنند. برای والد مقتدر خیلی مهم است انتظارات و مرزهای روشنی تعیین کند و مطمئن شود که بچهها متوجه شوند که چرا یک انتخاب بد است یا چرا این قانون در خانه گذاشته شده و باید رعایت شود. این سبک، تعادلی بین قانون و نظم و عشق و توجه پدر و مادری است. در عین حال که پایبند به نظم و قانون خانوادهاند، پاسخگوی نیازهای فرزندانشان هستند و به دیدگاهها یا نگرانیهای آنها با روی باز گوش میدهند.
مزایای و عواقب فرزند پروری مقتدرانه:
از نظر روانشناسان، سبک فرزندپروری مقتدرانه مؤثرترین شیوۀ فرزندپروری برای اکثر بچهها و خانوادههاست. در واقع تحقیقات نشان میدهد کودکانی که والدینشان از این رویکرد استفاده میکنند، بالاترین رضایت از زندگی و بهترین مهارتهای اجتماعی را دارند. بزرگترین مزیت فرزندپروری مقتدر این است که کودک در محیطی سالم و انعطافپذیر بزرگ میشود.
اما مسلماً این تعادل میان قانون و عشق هزینههایی هم دارد! بزرگترین نقطهضعف فرزندپروری مقتدرانه این است که شما والدین باید زمان و انرژی قابلتوجهی بگذارید تا بهطور مداوم هم پاسخگوی نیاز بچهها باشید و هم قوانینی در خانه پیاده کنید و به آن پایبند باشید.
تأثیرات فرزندپروری مقتدرانه بر کودکان شامل موارد زیر است:
- عزتنفس بالاتر
- موفقیت تحصیلی
- مدیریت هیجانی مناسب
- مهارتهای اجتماعی و شایستگی اجتماعی بالا
- مهارتهای حل مسئله و تفکر انتقادی
سبک فرزند پروری سهلگیرانه (کنترل کم، محبت زیاد):
والدینی با سبک سهلگیرانه این گونه اند که:
- قوانینی را تعیین میکنند اما به ندرت آنها را اجرا میکنند.
- اغلب عواقب و تنبیه ناشی از عدم رعایت قوانین را اعلام نمیکنند.
- فکر میکنند فرزندان با دخالت اندک، بهترین یادگیری را خواهند داشت.
شاید بهترین توصیف برای فرزند پروری سهلگیرانه، تفریط باشد! والدین صمیمی و بامحبت هستند و تلاش میکنند محیطی پر از عشق و توجه برای کودک ایجاد کنند. محیطی که فرزند میتواند خواستهها، احساسات و نظراتش را بیان کند؛ اما از سوی دیگر، قوانین هیچ اهمیتی برای آنها ندارد و کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود دارند.
یک والد سهلگیر تمایل دارد دوست فرزند خود باشد تا والد او؛ بنابراین محدودیتهایی برای بچهها قائل نمیشود تا این رابطۀ دوستی خراب نشود! او به بچهها اجازه میدهد در هر سنی که باشند خودشان تصمیمگیری کنند، حتی وقتی که هنوز از نظر رشدی قادر به انجام آن نباشند. به طور مثال کودک حتی در شب امتحان هم میتواند ساعتها پای گوشی یا بازی باشد و والد سهلگیر هیچ محدودیتی برای او نمیگذارد.
عواقب و مزایای فرزند پروری سهلگیرانه:
فرزندپروری سهلگیرانه میتواند پیوند قوی والد-فرزندی بسازد و فرزندانی بار آورد که اعتماد بهنفس بالایی دارند اما ممکن است منجر به مشکلاتی در خودکنترلی بچهها شود؛ چراکه بچهها با شروع مستقل شدن باید یاد بگیرند در همۀ دنیا قوانین و محدودیتهایی وجود دارد که باید رعایت کنند و توجه نکردن به آنها عواقبی در پی خواهد داشت. کودکان بزرگ شده با سبک سهلگیرانه اغلب دچار مشکلات رفتاری شده و فاقد مهارتهای اجتماعی لازم برای موفقیت در مدرسه و زندگی هستند. طاقت نه شنیدن را ندارند و با اولین شکست به شدت ناامید و سرخورده خواهند شد. همین امر نیز آنها را میتواند بیشتر مستعد سوءمصرف مواد یا بزهکاری کند.
اثرات فرزندپروری سهلگیرانه بر کودکان به نقل از سایت assumption.academy شامل موارد زیر است:
- تکانشگری و عدم انضباط شخصی
- عدم موفقیت تحصیلی
- مشکلات رفتاری
- خودمحقبینی (به صورت اغراقآمیزی خود را در هر چیزی توانمند و شایسته میداند و فکر میکند همیشه حق با اوست.)
فرزندپروری غفلتگرایانه یا طرد کننده (کنترل کم، محبت کم):
والدینی با سبک غفلتگرایانه این گونهاند که:
- توجهی به خواسته، نیاز یا شرایط فرزندان ندارند.
- به ندرت میدانند فرزندانشان کجاست، چه میکند یا با چه کسی است.
- زمان زیادی را با فرزندان نمیگذرانند.
اگر بخواهیم این سبک را در کلمهای خلاصه کنیم، دخالت نکردن است!
والدین غفلتگرا هیچ علاقهای به زندگی فرزندان خود ندارند! آنها وقت و انرژی کمی صرف کودک خود میکنند و تنها به تأمین نیازهای اولیه بچهها مثل خوراک یا پوشاک میپردازند. حتی در بدترین حالت ممکن است بچهها را طرد کنند و هیچ توجهی به نیازها و خواستههای آنها نداشته باشند. این روش تربیتی میتواند مانع رشد عاطفی کودک شود. به عنوان مثال چنین والدی هیچ علاقه و توجهی به شرایط درسی فرزند خود و تشویق یا تنبیه او ندارد.
عواقب و مزایای فرزند پروری غفلتگرایانه:
بزرگترین مزیت فرزندپروری غفلتگرایانه این است که به تلاش کمی نیاز دارد و به والدین اجازه میدهد تا بر نیازهای خود تمرکز کنند. در مقابل شاید بتوان آن را بدترین نوع فرزندپروری با بیشترین عواقب و مضرات برای بچهها دانست، زیرا کودکان توسط والدینی بزرگ میشوند که هیچیک از وظایف فرزند پروری خود را انجام نمیدهند. فرزندان، کمبود حمایت عاطفی، عزتنفس ضعیف و مشکلات در عملکرد اجتماعی و تحصیلی را تجربه میکنند.
طبق تحقیقات، کودکانی که با این نوع فرزندپروری بزرگ میشوند عموماً در ایجاد دلبستگی با مشکل مواجه خواهند شد، زیرا فاقد حمایت عاطفی والدین هستند که به آنها کمک میکند روابط سالمی با دیگران برقرار کنند. بزهکاری، سوءمصرف مواد و رفتارهای پرخطر از عواقب این سبک است که ممکن بچه ها در نوجوانی به سراغ آن ها بروند.
تأثیرات والدین غفلتگرا بر کودکان شامل موارد زیر است:
- عزتنفس پایین
- مشکل در تنظیم هیجانی
- اختلالات سلامت روان
- مهارتهای اجتماعی و تحصیلی ضعیف
- رفتارهای پرخطر در نوجوانی
اما در کنار 4 سبکی که بامریند معرفی کرده است، دو سبک فرزندپروری دیگر هم وجود دارد که اصطلاحاً به آنها “فرزندپروری بیشازحد درگیرانه” گفته میشود. روشهایی که پدر و مادر بیش از اندازه درگیر زندگی بچههای خود میشوند و عملاً خود را فراموش میکنند. فرزند پروریهای درگیرانه میتوانند فوایدی مانند احساس عشق و پذیرش، اعتماد به نفس بهتر و فرصتهای رشد و پیشرفت برای کودک به همراه آورند، اما مشکل اساسی زمانی آغاز میگردد که والدین تحت تأثیر ترسشان، نمیگذارند کودک درگیر چالش شود؛ در حالی که این شکست و چالشها به بچهها مهارتهای جدیدی میآموزند و مهمتر از همه، به آنها یاد میدهند که چه طور بتوانند با عدم موفقیت خود کنار بیایند.
این دو سبک فرزند پروری بیشازحد درگیرانه عبارتاند از:
فرزند پروری برفروب یا بولدوزر:
والدین با سبک فرزند پروری برفروب (snow plow) که به آن سبک چمنزنی یا بولدوزر نیز میگویند، به دنبال حذف همۀ موانع از سر راه کودک هستند تا آنها درد، شکست یا ناراحتی را تجربه نکنند. والدین برفروب هیچوقت اجازه نمیدهند بچهها با مسائلشان دستوپنجه نرم کنند یا حتی برای خودشان تصمیم بگیرند، در مقابل سعی میکنند تا جایی که ممکن است چالشها و موانع احتمالی را از زندگی کودک حذف کنند به این امید که موفقیت او را تضمین کنند و ناامیدیها و شکستها را به حداقل برسانند. برخی از نمونههایی از رفتار بیشازحد درگیرانه والدین برفروب عبارتاند از: کمک کردن به کودک در انجام یک پروژه یا تکلیف با انجام بیشتر یا تمام آن، تلاش برای مداخله در صورتی که بچهها نمرۀ بدی میگیرند یا در تماس بودن مداوم با معلم فرزندشان.
کودکان آنها یاد میگیرند نمیتوانند بدون کمک و همراهی والدین تصمیمات زندگی خود را بگیرند. این روال هر چه بیشتر تکرار شود، بدتر میشود و در نهایت باعث میشود بچهها صلاحیت تصمیمگیری درباره زندگیشان و مدیریت احساسات خود را نداشته باشند.
عواقب و مزایای فرزند پروری برفروب:
سبک فرزند پروری برفروب، روشی است که والدین با استفاده از آن، استرس و نگرانیهای خود در مورد فرزندانشان را کاهش میدهند و شاید این بزرگترین مزیت این سبک باشد؛ اما اگر این روشی ادامهدار و غالب شود اثرات منفی بر رشد کودک دارد؛ تجربۀ شکست و ناامیدی تجربیات مهم و لازم برای رشد سالم دوران کودکیاند و به کودکان کمک میکند مهارتهای مهم زندگی را بیاموزند. آنها باید یاد بگیرند چگونه پس از شکست مسیرشان را پیدا کنند و راه دیگری برای موفقیت بیابند. والدین برفروب با اجازه ندادن فرزندشان به درگیر شدن در موقعیتهای چالشبرانگیز آنها را از رشد مهارتهای لازم مانند مدیریت استرس، مقابله با شکست و تصمیمگیری باز میدارند و به آنها القاء میکنند که قادر به انجام کارها به تنهایی نیستند. فرزندان والدین برفروب مهارتهای مقابلهای توسعهنیافتهای خواهد داشت؛ چراکه فرصتی برای آزمون و خطا نداشتهاند. زمانی که همهچیز بر وفق مرادشان پیش نمیرود، احتمالاً از نظر اجتماعی و تحصیلی دچار مشکل خواهند شد.
به نقل از مقالۀ سایت webmd تأثیرات والدین برفروب بر کودکان شامل موارد زیر است:
- عدم رشد مهارتهای تصمیمگیری و حل مسئله
- اعتماد به نفس آسیبپذیر
- عملکرد پایینتر از نظر اجتماعی و تحصیلی
- ایجاد احساس عدم اطمینان و ناتوانی در بزرگسالی
فرزند پروری هلیکوپتری
فرزندپروری هلیکوپتری به والدینی اشاره دارد که بیش از حد درگیر زندگی فرزندانشان هستند و خود را مسئول همۀ موفقیتها و شکستهای آنان میدانند. والدین هلیکوپتری به هر عمل و تجربۀ کودک بسیار توجه میکنند و به طور خستگیناپذیری بر هر جنبهای از زندگی آنان نظارت میکنند؛ حتی گاهی اوقات به نمایندگی از آنها نیز عمل میکنند!
کودکان خردسال برای یادگیری قوانین جهان به نظارت، کنترل و راهنمایی والدین نیاز دارند اما والدین هلیکوپتری این کار را در سطحی نامناسب از نظر رشدی انجام میدهند. میتوان گفت آنها دقیقا مثل یک هلیکوپتر میمانند که به طور مداوم اطراف فرزند خود پرواز میکنند و با مشاهده کوچکترین مشکلی پایین میآیند تا آن را برای کودک خود حل کنند. این والدین اغلب از دوران کودکی تا دانشگاه، تمامی برنامههای فرزندان خود را مدیریت میکنند و در هر فعالیت آنها مداخله میکنند تا همهچیز را برای فرزندانشان راحتتر کنند. آنها حتی اصرار دارند در کارهایی که فرزندانشان به تنهایی میتوانند انجام دهند نیز کمک کنند.
تفاوت این سبک فرزندپروری با فرزندپروری برفروب در این است که یک پدر و مادر برفروب تنها هنگام ایجاد مانع به کمک فرزندان خود میآیند؛ اما والدین هلیکوپتری همواره در حال مراقبت بیش از اندازه و مدیریت تمامی جوانب زندگی فرزند خود هستند.
عواقب و مزایای فرزندپروری هلیکوپتری:
مشکل اصلی فرزندپروری هلیکوپتری این است که نتیجۀ معکوس میدهد! بچهها از درگیری بیش از حد پدر و مادرشان این پیام را دریافت میکنند که «والدینم به من اعتماد ندارند که این کار را میتوانم به تنهایی انجام دهم». این پیام به نوبۀ خود منجر به عدم اعتماد به نفس میشود. اگر والدین همیشه در کنار فرزند باشند تا مشکلات و آشفتگیهای او را حل کنند، کودک چگونه یاد میگیرد که با مسائل، مشکلات، ناامیدی، از دست دادن یا شکست کنار بیاید؟!
علاوه بر این، والدین هلیکوپتری معمولاً به جای اینکه به فرزندانشان یاد بدهند چطور از خودشان دفاع کنند از آنها دفاع میکنند. برای بچهها مهم است که بتوانند سؤال بپرسند، شفافسازی کنند و هنگامی که به چیزی نیاز دارند صحبت کنند. در مدرسه یا محیط کار، والدینی در کنار فرد نیستند تا به او کمک کنند با یک تکلیف یا مدیر چالشبرانگیز کنار بیاید!
تأثیرات والدین هلیکوپتری بر کودکان شامل موارد زیر است:
- مهارتهای زندگی توسعهنیافته
- افزایش اضطراب و افسردگی
- عدم دفاع از خود، کاهش اعتماد به نفس و عزتنفس
- عدم تنظیم هیجانی
کدام سبک فرزندپروری بهتر است؟
در دنیایی که به سرعت در حال تغییر و پیشرفت است، فرزندپروری میتواند در معرض تغییرات زیادی قرار گیرد و حتی سبکها مختلفی ساخته شوند؛ اما درنهایت، حرف تمام رویکردها و سبکهای مختلف فرزندپروری یک چیز است: بچهها زمانی به بهترین نحو بزرگ میشوند که شما با آنها رابطه صمیمانه و نزدیکی داشته باشید، به نیازهایشان توجه کرده و پاسخگو باشید، کمکشان کنید تا احساسات خود را درک کنند و به طور مؤثر با آنها کنار بیایند. همچنین مهم است انتظارات متناسب با سن بچهها داشته باشید، محدودیتهای معقولی را تعیین و اجرا کنید، از نظم و انضباط ثابت استفاده کنید و به آنها کمک کنید به تدریج مستقل و خودمختار شوند.
هیچکس از ابتدا نمیداند چگونه پدر و مادر باشد. آزمایش و خطا از همان لحظهای که تصمیم میگیرید فرزندی داشته باشید، شروع میشود و احتمالاً تا آخر عمر نیز ادامه خواهد داشت. با این وجود، مطمئن هستیم همه شما سعی میکنید بهترین تلاشهایتان را برای فرزندانتان انجام دهید و در این مسیر، از هیچ تلاشی دریغ نمیکنید.
اگر در فرزندپروری خود نیاز به کمک و راهنمایی دارید، میتوانید از یک روانشناس کودک در کلینیک روانشناسی آگاه کمک بگیرید.
درباره سما بخشی
من سما بخشی هستم. سال 97 در رشته کارشناسی روانشناسی بالینی از دانشگاه شهید بهشتی، و سال 1400 در رشته روانشناسی در مقطع ارشد از دانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل شدم. روانشناسی، حرفهای است که توأمان نیاز به دانش تئوری و عملی دارد و تبدیل به یک درمانگر حرفهای شدن، مسیری طولانی، پر پیچ و خم و البته شیرین است. از این رو، از حدود سال 1398 کارگاه و دورههای مهارتافزایی خود را شروع کردم. نوجوانی، همچون طوفان پر تلاطمی است که هم والد و هم خود نوجوان را وارد چالشهای بیپایان میکند. از این رو، برای گرون نوجون مقاله مینویسم و هدفم این است که با آگاهیبخشی و راهنمایی به والدین، به آنها و نوجوانانشان کمک کنم تا حتی شده با ذرهای آرامش بیشتر، از این دوره عبور کنند. عاشق طبیعت و سفرم؛ سفر از آن اتفاقاتی است که به سلامت روان خودم و حتی حرفه کاریام کمک میکند.
نوشتههای بیشتر از سما بخشی
دیدگاهتان را بنویسید