تربیت فرزندان 7 تا 14 سال
این محتوا توسط روانشناس، دکتر معصومه محمدبیگی از نظر تخصصی بررسی و تایید شده است
مهم نیست الان چند فرزند دارید، چند سالتان است یا چه تجربههایی از سر گذراندهاید. همیشه چیزهایی را به یاد میآورید که پدر و مادرتان در کودکی به شما یاد دادهاند!
حالا که خودتان والد شدهاید، این مسئولیت به عهدۀ شماست و خواه ناخواه، نحوهی زندگی کردن، ارزشها و باورهایی را به فرزندانتان آموزش میدهید. یکی از سنینی که نقش شما در تربیت بچهها پر رنگتر میشود، سنین 7 تا 14 سال است. بچهها در در دورهای از رشد و تکامل قرار میگیرند که تغییرات زیادی در آنها رخ میدهد و پایهگذار شخصیت و آیندهشان خواهد بود.
در سن ۷ تا ۱۴ سالگی، فرزندان شما به شدت تحت تأثیر محیط خانوادگی و اجتماعی قرار دارند و نیاز به راهنمایی و حمایت دارند تا بتوانند مهارتهای اجتماعی، هیجانی و شناختی خود را توسعه دهند. درک مراحل و ویژگیهای رشدی بچهها در این سنین، به شما کمک میکند تا بدانید باید انتظار چه تغییرات و رفتارهایی را داشته باشید؛ و چگونه آنچه را که در هر مرحله از رشد در سنین ۷ تا سالگی نیاز دارند فراهم کنید.
فهرست محتوا:
Toggleچرا تربیت فرزندان ۷ تا ۱۴ سال مهم است؟
هنگامی که فرزند شما وارد سن 7 سالگی میشود، دیگر آن کودک کوچک و ضعیف گذشته نیست که همواره به مراقبت و حمایت شما نیاز داشته! اکنون او وارد سالهای مدرسه شده، باید کارهایی زیادی را به تنهایی انجام دهد و مسئولیتهای زیادی را به دوش بکشد. در طول زمان که فرزندتان بزرگتر میشود، شاهد تغییرات چشمگیری از ویژگیهای جسمانی تا رفتاری و اجتماعی در او خواهید بود. بازه سنی 7 تا 14 سالگی را میتوان به دو دوره مهم تقسیم کرد:
- بازه سنی 7 تا 11 سالگی (سن مدرسه رفتن و کودکی میانه و پیش نوجوانی)
- بازه سنی 12 تا 14 سالگی (آغاز نوجوانی و شروع بلوغ)
هنگامی که کودکتان به سمت نوجوانی حرکت میکند ممکن است با چالشهای زیادی روبهرو شوید که برایتان تازگی دارد و ندانید چطور باید با این چالشها برخورد کنید. مستقل شدن، نیاز به آزادی بیشتر، احساس نا آرامی یا بیقراری، تغییرات خلق و خو، فاصلهگیری از والدین و ارتباط بیشتر با دوستان و از جمله مسائلی هستند که در این دوره احتمالاً با آن مواجه خواهید شد.
همچنین بخوانید: فرزند پروری چیست؟ آشنایی با اصول فرزندپروری
ویژگی های رشد کودکان در سنین ۷ تا ۱۴ سال
7 تا 11 سالگی (کودکی میانه و پیش نوجوانی)
در این دوره سنی، یکی از بزرگترین اتفاقات رشدی یعنی ورود به مدرسه رخ میدهد. به همین خاطر به این دورهی سنی “سن مدرسه” یا “سالهای دبستان” نیز گفته میشود. مدرسه رفتن باعث میشود دایرهی ارتباطی بچه ها گستردهتر شود و بیش از قبل به سمت اجتماعی شدن سوق پیدا کنند. دوست پیدا کردن در این دوره برای فرزندانتان مهم میشود. آنها تلاش میکنند از جانب همسالانشان مورد پذیرش واقع شوند. آنها در حال ایجاد استقلالی جدید هستند و حتی ممکن است بخواهند خود و شما را به چالش بکشانند تا بفهمند تا چه حد میتوانند محدودیتهای تعیینشده توسط شما را پشت سر بگذارند. ویژگیهای رشدی این بازه سنی عبارتند از:
-
رشد جسمانی
فرزندان شما با سرعت زیادی رشد میکنند و هر سال حدود 5 تا 8 سانتی متر به قد و حدود 2 تا 3 کیلوگرم به وزنشان اضافه میشود. تمامی دندانهای شیری آنها میافتد و دندانهای دائمی جای آنها را میگیرند. همراه با رشد بدنی و نیروی عضلانی، مهارتهای حرکتی فرزندان شما بهبود مییابد؛ منعطفتر و چالاکتر میشوند، میتوانند حرکات را دقیقتر و ظریفتر انجام دهند و با افزایش تعادل میتوانند بازیهایی مثل لیلی کردن، طناب بازی یا فوتبال انجام دهند.
-
رشد شناختی
وقتی بچهها وارد مدرسه میشوند، درکشان از مفاهیم رشد میکند و میتوانند چیزهای زیادی همچون خواندن، نوشتن، مفاهیم و عملیاتهای ریاضی را یاد بگیرند. تا قبل از 7 سالگی بچهها این توانایی را ندارند که خودشان را به جای دیگران بگذارند و از نقطهنظر آنها به اتفاقات نگاه کنند. با ورود به 7 سالگی، کمکم میتوانند اتفاقات را از دیدگاه دیگران ببینند؛ مثلا اگر تا قبل 7 سالگی اجازۀ انجام کاری را به کودکتان نمیدادید و او نمیپذیرفت، در این دوره راحتتر میتواند با دلایل شما کنار بیاید و از دید شما به قضایا نگاه کند.
مهارتهای کلامی به طور چشمگیری بهبود پیدا میکنند و به جای دعوا و پرخاشگری میتوانند با حرفزدن، اختلافات و مشکلاتشان را بیان کنند. همچنین میتوانند بر حوزههای مورد علاقهشان متمرکز شوند و نقاط قوت فردی آنها آشکارتر میشود.
-
رشد هیجانی
در اواسط کودکی، بچهها نسبت به احساسات و هیجانات خود آگاهتر میشوند: آنها متوجه میشوند ممکن است هر لحظه، درگیر بیش از یک هیجان بشوند. این هیجانات میتوانند مثبت مثل شادی یا منفی مثل غم و با شدتهای متفاوت باشند. احساس گناه و غرور کودکان تحت تاثیر مسئولیت شخصی قرار میگیرد؛ یعنی به دنبال نتیجهی کارهای خودشان حتی بدون حضور شما این احساسات را تجربه میکنند.
افزایش اگاهی هیجانی بچهها به آنها کمک میکند تا احساساتشان و دیگران را بهتر درک کنند؛ مثلاً احساس شادی را از تعجب تشخیص دهند یا به شما بگویند چه اتفاقی افتاده که ناراحت یا خوشحال هستند. تشخیص احساسات، توانایی همدلی بچهها را نیز افزایش میدهد. احتمالا به یاد بیاورید لحظاتی که ناراحت بودید و کودک 8-7 سالهی شما سعی کرده آرامتان کند.
همچنین بخوانید: فرزند پروری مثبت چیست؟
-
رشد اجتماعی
یکی از جنبههای مهم فرایند بزرگ شدن بچهها، یادگیری نحوۀ تعامل و معاشرت با دیگران است. در طول سالهای مدرسه، بچهها اجتماعیتر میشوند و به دیگران و دنیای اطرافشان توجه بیشتری میکنند. آنها از بازیهای گروهی و دورهمیها لذت بیشتری میبرند.
در سالهای 12-11 سالگی دوستان نقش مهمی در زندگیشان پیدا میکنند و تأثیر گروه همسالان بر آنها قویتر میشود. در انتخاب دوست گزینشی میشوند و دوستانی را انتخاب میکنند که از لحاظ سن، جنسیت، علایق و سلیقه مشابه خودشان باشد. در این حدود سنی طبیعی است که بچه ها رابطهای قوی و منحصر به فرد با «دوست صمیمی»شان داشته باشند.
همچنین بخوانید: نقش بازی در رشد کودکان
12 تا 14 سالگی (اوایل نوجوانی)
از حدود سن 12 سالگی بچهها وارد نوجوانی میشوند و یکی از مهمترین تغییرات اوایل نوجوانی، بلوغ و تغییرات هورمونی همراه آن است. از تأثیرات بلوغ، تغییرات جسمانی است. به همین دلیل فرزند شما بیش از پیش نگران تصویر بدن، ظاهر و لباسش، حرفها و نگاههای دیگران میشود.
از سایر نشانههای بلوغ، تغییرات خلق و خو و هیجانات است؛ نوجوان شما ممکن است بدخلقتر و پرخاشگر شود.
در اوایل نوجوانی، بچهها به تدریج از شما فاصله میگیرند و به غار تنهایی خودشان پناه میبرند. در مقابل، به دوستان و گروه همسالان علاقهی بیشتری پیدا میکنند و بیشتر زمانشان را با آنها میگذرانند. ویژگی های رشدی این بازه سنی عبارتند از:
-
رشد جسمانی
در اوایل نوجوانی، بچهها تغییرات سریعی را در ظاهر فیزیکی خود تجربه میکنند که ناشی از بلوغ و تغییرات هورمونی است. در اکثر پسرها، موهای صورت و بدن رشد میکنند و صدای آنها کلفتتر میشود. در دختران، سینهها و موهای ناحیۀ تناسلی رشد میکنند و پریودشان شروع میشود.
-
رشد شناختی
تحول شناختی نوجوانی در دو بُعد رخ میدهد؛ بعد کمّی یعنی افزایش اطلاعات و آگاهی. بعد کیفی یعنی دست پیدا کردن به مهارتهای شناختی جدیدی که دیدگاههای فکری آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. به دنبال این تحولات، تغییرات زیادی در نحوۀ فکر کردن نوجوانان شما در مورد خودش، دیگران و دنیا ایجاد میشود:
تماشاگر خیالی: بیش از پیش به خودشان فکر میکنند و تصور میکنند همیشه و همه جا، کانون توجه سایرین هستند. در نتیجه، نوع پوشش، ظاهر و حرف زدن برایشان بسیار مهم میشود و تلاش میکنند کاری نکنند تا در مقابل دیگران شرمنده شوند.
افسانه شخصی: از آنجایی که باور دارند همیشه دیگران آنها را مشاهده میکنند تصور میکنند استثنائی و منحصر به فرد هستند.
آرمان گرایی: به دنبال دنیایی به دور از تبعیض و بیعدالتی هستند. افراد را یا خیلی خوب یا خیلی بد میبینند. به همین دلیل به راحتی انتقاد میکنند و البته گاهی هم عجولانه.
-
رشد هیجانی
در اوایل نوجوانی، بچهها بی ثباتی هیجانی همراه با نوسانات خلقی زیادی را تجربه میکنند. آنها دمدمیمزاجتر شده و ممکن است در طول روز بارها درگیر تغییرات هیجانی شوند. حاصل تمامی این تغییرات هیجانی میتواند بد خلقیهای بیشتر و حتی دعوا با سایر اعضای خانواده باشد.
بی حوصلگی، اضطراب، احساس غم و اندوه یا افسردگی از جمله هیجانات شایعی است که ممکن است بچهها در نوجوانی با آنها دست و پنجه نرم کنند. در نهایت ممکن است منجر به نمرات ضعیف در مدرسه، مصرف الکل یا مواد مخدر، بزهکاری، رابطۀ جنسی نا ایمن و مشکلات دیگر شود. ریسکپذیری و هیجان خواهی، از ویژگیهای معمول نوجوانانی است که در حال کاوش خود و زندگی هستند. شما با تشویق فرزندان به پذیرش ریسکهای مثبت، مانند عضو یک تیم ورزشی شدن یا کار روی یک پروژه میتوانید به نوجوانتان کمک کنید بیشتر درگیر تلاش های چالش برانگیز مثبت شوند.
همچنین بخوانید: ویژگی نوجوانان که باید بدانید!
-
رشد اجتماعی
یکی از ویژگی های مهم نوجوانی استقلال طلبی است. بچه ها به تدریج به سمت مستقل شدن و تصمیم گیری برای خود حرکت میکنند و دلشان میخواهد سکاندار زندگی خودشان باشند. آنها با هر رفتار شما که بوی کنترلگری والدین بدهد، به شدت برخورد میکنند. ممکن است چالش و دعواهای والد فرزندی بیشتر از قبل شود.
ارتباط و اعتماد بچه ها به دوستانشان بیشتر از اعضای خانواده میشود و برای آنها سخت است مشکلاتشان را با شما در میان بگذارند. دوستی در نوجوانی بخش مهمی از زندگی بچهها را تشکیل میدهد و آنها نیاز شدیدی به دیده شدن و پذیرفته شدن در میان دوستانشان پیدا میکنند. همچنین به گروههای دوستی بزرگتر تمایل پیدا میکنند و علاقه دارند عضو گروههای خاصی شوند. در حدود این بازۀ سنی، بچهها به ویژه دختران کم کم جذب جنس مخالف میشوند.
روش های تربیتی برای کودکان ۷ تا ۱۴ سال
1. فکر نکنید از سمت فرزندتان طرد شده اید!
همانطور که قبلتر اشاره کردیم در سنین پیش نوجوانی و اوایل نوجوانی، بچهها کم کم از شما دور شده و بیشتر به دوستانشان تکیه میکنند. این رفتار فرزندتان امری طبیعی و رشدی است و به معنی طرد کردن شما نیست! کاترین اشتاینر آدیر، روانشناس دانشگاه هاروارد میگوید:
«اغلب والدین، فاصله گرفتن بچهها را شخصی میکنند و تصور میکنند این دوری کردن، عمدی یا حتی از سر لجبازی و رفتار سرکشانه است!»
2. زمانهای خاصی را به فرزند خود اختصاص دهید.
وقتی بچهها بزگتر میشوند، اغلب سختشان است که از مشکلتاشان با شما صحبت کنند. پیشنهاد میکنیم یک یا دو بار در هفته، زمان خاصی را به فرزندتان اختصاص دهید؛ یک زمان کاملاً متعلق به او! او میتواند تصمیم بگیرد چه طور این وقت را بگذرانید، مثلاً انجام دادن کار خاصی، رفتن به جایی یا صحبت در مورد هر موضوعی. به نقل از سایت britannica، مطالعات نشان میدهند نوجوانان از روابط نزدیک با والدین سود میبرند، حتی زمانی که به سمت استقلال بیشتر حرکت میکنند.
3. غیر مستقیم ارتباط برقرار کنید.
وقتی فرزندانتان در سنین پایینتر قرار دارند، میتوانید مستقیماً سؤال کنید” مدرسه چطور بود؟ دوستانت چه گفتند؟” اما با بزرگتر شدن و ورود به دورۀ پیش نوجوانی و نوجوانی، رویکرد مستقیم (بمباران آنها با سؤالاتی در مورد مدرسه و روزشان) کارساز نیست. پس چه کار کنید؟
بیشتر شنونده باشید؛ بدون سؤال پرسیدن، قضاوت کردن، سرزنش یا تنبیه هر موقع صحبت میکنند فقط گوش دهید. گاهی اوقات میتوانید راهنماییشان کنید اما سعی نکنید وارد عمل شوید و همۀ مشکلات را حل کنید.
4. بیش از حد قضاوت گر نباشید
در بازه سنی ۷ تا ۱۴ سال، فرزندان شما بسیار زیرکانه تماشایتان میکنند تا بسنجند چقدر قضاوت کننده هستید و آنها تا چه اندازه میتوانند به شما اعتماد کنند و حرف بزنند! حتی از نحوۀ صحبت شما در مورد فرزندان دیگران میتوانند بفهمند شما نگاهی انتقادی یا سرزنشگرایانه دارید یا نه!!
5. آنچه را که تماشا میکنند با آنها تماشا کنید
فیلم، سریال، آهنگ، دنیای مجازی و ترندها بخش مهمی از زندگی بچهها را تشکیل میدهند. دنبال کردن علایق بچهها، تماشا کردن چیزهایی که فرزندتان میخواهد شما هم ببینید و صحبت در مورد این سرگرمیها، راه مهمی برای برقراری ارتباط با فرزندانتان است. همچنین میتوانید به کمک این کار، رگبار پیامهای فرهنگی را که به بچهها میگوید چگونه فکر کنند، به زندگی نگاه کنند و رفتار کنند رهگیری کنید و با آنها بحث و تبادل نظر کنید.
همچنین بخوانید: چرا تربیت جنسی کودک مهم است؟
از شروع گفتگو در مورد موضوعات خاص همچون مسائل جنسی در دوره پیش نوجوانی و نوجوانی نترسید!
گسترش دایرۀ دوستی و گروههای همسالان از یک طرف و دسترسی بیشتر به دنیای اینترنت از طرف دیگر، باعث میشود بچهها خیلی زود و از سنین پایین در معرض اطلاعات مختلفی از جمله مسائل جنسی قرار بگیرند. بنابراین، سالهای پیش نوجوانی و اوایل نوجوانی یا همان حدود بازه ۷ تا ۱۴ سال، سالهای کلیدیای برای ارائه اطلاعات درست و متناسب با سن بچههاست. از صحبت در مورد این مسائل نترسید، چرا که اگر شما به آنها آموزش ندهید، حتما از طریق دوستان خود یا اینترنت در مورد این مسائل آگاهی پیدا میکنند. و احتمالاً آگاهیهای نادرست و نامناسب!
همچنین بخوانید: آموزش مسائل جنسی به نوجوانان
۷- بیش از حد واکنش نشان ندهید و مداخله نکنید!
مادر یا پدری نباشید که در شرایط بد اوضاع را بدتر میکند! به طور مثال فرزند شما به مهمانی دوستش دعوت نشده و در حال گریه کردن است، واکنشی مثل “اوه! خدای من، باورم نمیشود که شما دعوت نشدهاید! این وحشتناک است! الان به مادرش زنگ میزنم” تنها اوضاع را بدتر میکند!
در سنین ۷ تا ۱۴ سال، بچهها نیاز ندارند همچون دوران کودکی در هر اتفاقی ورود و دخالت کنید. گاهی کافیست از دور مراقب آنها باشید و اجازه دهید خودشان با مسائلشان کنار بیایند تا نحوهی مدیریت مشکلات را یاد بگیرند. شما میتوانید تنها در مواقع لزوم وارد عمل شوید.
حد تعادل فراموش نشود!
فرزندان به تدریج که به نوجوانی نزدیکتر میشوند، نیاز بیشتری به کسب استقلال و تصمیمگیری برای خود پیدا میکنند؛ سعی کنید حد تعادلی میان مراقبت و قانونگذاری و فضا دادن جهت مستقل شدن ایجاد کنید.
تقویت مهارت های زندگی در کودکان ۷ تا ۱۴ سال
ابتدا با این سوال شروع کنیم: “مهارت زندگی به چه معناست؟”
“مهارت زندگی” مهارتهایی هستند که به بقا، خودکفایی و موفقیت ما در زندگی روزمره کمک میکنند. بچهها همانطور که در نوباوگی نیاز دارند راه رفتن و صحبت کردن را بیاموزند، در سنین مدرسه و نوجوانی نیاز دارند این مهارتها را یاد بگیرند تا در زندگی شخصی و حرفهای آیندهشان موفق شوند. بسیار مهم است که شما آموزش این مهارتهای مختلف را از سنین پایینتر آغاز کنید تا بچهها قبل از رسیدن به بزرگسالی، زمان زیادی برای تمرین آنها داشته باشند. برخی از مفیدترین مهارتهای زندگی به نقل از سایت moonpreneur عبارتند از:
- مدیریت زمان: از قدیم گفتهاند وقت طلاست! تعیین اهداف، اولویت بندی کارها، برنامه ریزی و پایبندی به آنها، همگی از عناصر مدیریت زمان هستند. در دراز مدت، این مهارت زندگی به بچهها اجازه میدهد به اهداف بزرگتری دست یابند.
- مدیریت مالی: با آموزش دادن در مورد پول، ارزشش و نحوۀ مدیریت آن از سنین پایین، میتوانید فرزندانتان را برای روزی که شروع به کسب درآمد میکنند حمایت کنید.
- مهارت تصمیمگیری: مهارت تصمیمگیری به این معناست که بچهها بتوانند مزایای و معایب انتخابهایشان را شناسایی و ارزیابی کنند و در نهایت، تصمیم متناسب با موقعیت بگیرند.
- ارتباط موثر: برای اینکه کودکان بتوانند در خانه و مدرسه به طور موثر ارتباط برقرار کنند، باید یاد بگیرند که چگونه در سنین پایین خودشان را به وضوح بیان کنند، خوب گوش کنند و با دیگران همدلی کنند.
- مدیریت استرس: بچهها باید یاد بگیرند چگونه با موقعیتهای استرس زا مانند رد شدن در امتحان برخورد کنند و استرس را مدیریت کنند.
- خود مراقبتی: برای کودکان مهم است بیاموزند چگونه از نظر جسمانی و عاطفی مراقب خود باشند، به خصوص وقتی بزرگتر میشوند و شروع به گذراندن زمان بیشتری دور از خانه میکنند.
تفاوت تربیت فرزند ۷ تا ۱۴ ساله دختر و پسر
پسرها و دخترها دارای تفاوتهای ذاتی جسمانی هستند؛ به طور مثال، بلوغ زودتر و با سرعت بیشتری در دخترها رخ میدهد یا پسرها هیجانپذیری و ریسکپذیری بالاتری دارند. اما نکته جالب این است که براساس پژوهشهای انجام گرفته، تا قبل از بلوغ، سطح هورمونهای جنسی میان پسران و دختران تفاوت چندانی ندارد. این بدین معناست که روشهای تربیتی والدین و نفوذ همسالان میتوانند تفاوتهای جنسیتی بین پسران و دختران را تشدید کند؛ مثلا اینکه دختران باید از بچگی با عروسک بازی کنند و پسران با تفنگ. دختران میتوانند به ابراز احساساتشان بپردازند اما پسران هیچ وقت نباید گریه کنند!
بیش از این که بر تفاوتهای جنسیتی تمرکز کنید، به این توجه کنید که هر فرزند چه ویژگی های منحصربهفرد و چه نیازهایی دارد و چه طور میتوانید به او در سنین ۷ تا ۱۴ ساگی کمک کنید تا خودش را بیشتر کشف کند. به فرزندتان اجازه دهید بدون قیاس با دیگران، با سرعت خودش رشد کند و این حمایت، رابطۀ صمیمی و توجه بیقید و شرط شماست که میتواند آنها را به سمت بزرگسالی سالم سوق دهد.
نتیجه گیری
رشد فرزند شما تحت تأثیر عوامل و سیستم پیچیدهای از روابط قرار دارد، اما در میان بسیاری از روابطی که بر تکامل بچهها تأثیر میگذارد؛ شاید تأثیرگذارترین مورد، رابطۀ میان شما و فرزندتان و روشهای فرزندپروریتان باشد. کودکان معمولاً مراحل رشدی نسبتاً قابل پیش بینی را پشت سر میگذارند و در چند بُعد یعنی جسمانی (رشد بدن و توسعه مهارتهای حرکتی)، اجتماعی (تعامل بین کودکان و توانایی آنها برای عملکرد در محیطهای اجتماعی)، هیجانی (چگونگی مدیریت و ابراز احساسات) و در نهایت، شناحتی (نحوۀ فکر کردن و رشد مهارتهای ذهنی) رشد و پیشرفت میکنند.
درک چگونگی رشد بچهها در بازه سنی ۷ تا ۱۴ سال، به شما کمک میکند که بدانید با چه مواردی رو به رو خواهید شد، و آمادگیهای لازم را کسب نمایید. در این صورت میتوانید به فرزندانتان کمک کنید به افرادی مستقل و مسئول تبدیل شوند که توانایی مواجهه با دنیای پیچیدهی امروزی را دارند.
سوالات متداول
سعی کنید به جای تمرکز روی نمرههای بچهها بهشان کمک کنید روی پیشرفت مداوم خود تمرکز کنند: نقاط قوتشان را تجزیه و تحلیل کنند و روی نقاط ضعفشان کار کنند. پیشرفتهای هر چند کوچک آنها را ببینید و تشویقشان کنید. فراموش نکنید انتظاراتتان را در حد تواناییهای بچهها و به صورت گام به گام تعیین کنید و به دنبال مقایسۀ فرزند خود با سایر دانش آموزان نباشید.
آموزش مهارتهای زندگی، توانایی مواجهۀ سازگارانه و سازنده با چالشهای زندگی روزمره میتواند به فرزند شما کمک کند تا با فشار اجتماعی مقابله کند و مشکلات پیش رویش را به خوبی مدیریت کند.
در بازه سنی 7 تا 14 ساله، بچهها به اندازه کافی بالغ شدند تا بتوانید از صحبت کردن و روش”حل مسئله” بهره ببرید. میتوانید در زمانی مناسب با او بنشینید و در مورد نگرانیهایتان صحبت کنید و برای حل یک مشکل رفتاری به راه حل مناسبی برسید.
درباره سما بخشی
من سما بخشی هستم. سال 97 در رشته کارشناسی روانشناسی بالینی از دانشگاه شهید بهشتی، و سال 1400 در رشته روانشناسی در مقطع ارشد از دانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل شدم. روانشناسی، حرفهای است که توأمان نیاز به دانش تئوری و عملی دارد و تبدیل به یک درمانگر حرفهای شدن، مسیری طولانی، پر پیچ و خم و البته شیرین است. از این رو، از حدود سال 1398 کارگاه و دورههای مهارتافزایی خود را شروع کردم. نوجوانی، همچون طوفان پر تلاطمی است که هم والد و هم خود نوجوان را وارد چالشهای بیپایان میکند. از این رو، برای گرون نوجون مقاله مینویسم و هدفم این است که با آگاهیبخشی و راهنمایی به والدین، به آنها و نوجوانانشان کمک کنم تا حتی شده با ذرهای آرامش بیشتر، از این دوره عبور کنند. عاشق طبیعت و سفرم؛ سفر از آن اتفاقاتی است که به سلامت روان خودم و حتی حرفه کاریام کمک میکند.
نوشتههای بیشتر از سما بخشی
دیدگاهتان را بنویسید