چرا نوجوانان دروغ میگویند؟ نحوه برخورد با نوجوان دروغگو

بهعنوان یک درمانگر نوجوان، یکی از بیشترین شکایتهایی که از والدین میشنوم این است که کودکِ روزهای گذشته که بسیار شیرینزبان و عاشق ما بود، تبدیل به فردی منزوی شده که از لانۀ خودش بیرون نمیآید! همیشه در اتاقش است، هیچ حرفی با ما نمیزند و هیچچیز از خودش نمیگوید. حتی وقتی با او حرف میزنیم و سوال میپرسیم، جواب ما را نمیدهد. بسیاری از کارهایش را پنهانی انجام میدهد و بسیار به ما دروغ میگوید: «پسر 17 سالهام در مورد تکالیف مدرسه، آنچه برای ناهار خورده، کجا رفته و با چه کسانی بوده دروغ میگوید. حتی حقایق را دستکاری میکند تا داستانهایش را دراماتیکتر کند یا خودش را خفنتر جلوه دهد!»
طبیعی است که به عنوان یک والد از این تغییرات ناگهانی شوکه و نگران شوید. تصورات وحشتناکی در ذهنتان ایجاد شود «چرا نوجوانم دروغ میگوید؟! چرا کارهایش انقدر قایمکی شده؟ یعنی در حال انجام چه کارهایی است که آنها را از من پنهان میکند؟!» در کمال تعجب، باید بگوییم دروغگویی نوجوانی تا حدی طبیعی و بخشی از فرآیند پیچیدۀ رشد شناختی، اجتماعی و هیجانی اوست! اما به عنوان یک والد باید بدانید چطور با دروغ گویی نوجوانتان رفتار کنید و به او کمک کنید تا از آن عبور کند و به بزرگسالی مسئول و پاسخگو تبدیل شود.
فهرست محتوا:
Toggleدروغگویی در نوجوانی
به دوران نوجوانی خود فکر کنید و سعی کنید به یاد بیاورید که آیا همیشه با والدین خود کاملاً صادق بودید یا خیر؟ احتمالاً پاسخ منفی است!
به عنوان یک والد، دلتان میخواهد نوجوانانتان همیشه حقیقت را بگوید؛ اما به دلیل بروز ویژگیهای جدید در نوجوانی همچون هیجانطلبی، استقلالطلبی، هویتیابی، ارتباط با همسالان همجنس و جنس دیگر، بچهها رفتار متفاوتی از قبل پیدا میکنند.
کمحوصلهتر از قبل شده و تمایل به تنهایی و حفظ حریم خصوصی دارند. دخالتها و محافظتهای بیش از اندازۀ شما هر چند با نیت خیر باشد، از دید آنها مانعی برای رسیدن به استقلالشان است و دروغ را وسیلهای برای عبور از این وضعیت میدانند.
واقعیت این است که بیشتر نوجوانان گاهی اوقات حقیقت را تغییر میدهند یا اغراق میکنند، در حالی که برخی دیگر گاهی دروغهای بزرگتری میگویند. دروغگویی نوجوانان میتواند راهی برای جلب توجه، قویتر یا جذابتر جلوه دادن خود برای دیگران به خصوص همسالانشان، جلب همدردی یا حمایت باشد. اما در برخی از نوجوانان، دروغ گفتن میتواند به یک عادت همیشگی تبدیل شود و پیشزمینهای برای انجام رفتارهای خطرناک در او شود. در این صورت نیاز است به درمان دروغگویی نوجوان خود اقدام کنید.
چرا نوجوان دروغ میگوید؟
-
هویت و استقلال
ویژگی کلیدی نوجوانی، استقلال پیدا کردن است! فرزند شما فکر میکند به اندازۀ کافی بزرگ و بالغ شده تا برای خودش تصمیم بگیرد و نیاز به دخالت و کمک کسی ندارد. او به دنبال پیدا کردن هویت و کشف مرزهای شخصیاش است و ممکن است در این مسیر از دروغ گفتن به عنوان ابزاری برای حفظ حریم خصوصی و مستقل شدن استفاده کند. دروغ گفتن به او احساس کنترل و قدرت میدهد.
دریافت مشاوره از روانشناس نوجوان آنلاین
-
سبک دلبستگی دوران کودکی
نوجوانی که در دوران کودکی، دلبستگی ایمن را تجربه کرده -یعنی احساس امنیت، حمایت و پاسخگویی از طرف شما والدین و مراقبان داشته- معمولاً کمتر تمایل به دروغگویی دارد؛ چون احساس میکند حتی اگر اشتباهی بکند، مورد توبیخ و تنبیه شدید شما قرار نمیگیرد و شما در هر شرایطی از او حمایت و مراقبت میکنید. این نوع دلبستگی، به او این احساس را میدهد که برای محافظت از خودش و از دست ندادن توجه و عشق شما، نیازی به دروغ گفتن ندارد.
در مقابل اگر نوجوان، دلبستگی نا ایمن داشته باشد –دارای تجربههای منفی در کودکی مثلا عشق و توجه شرطی شما تنها در صورتی که بچۀ خوبی بوده و یا عدم پاسخگویی و توجه به نیازهایش- ممکن است احساس کند گفتن حقیقت میتواند به عواقب ناخوشایندی مانند انتقاد یا طرد شدن از سمت شما منجر شود. او از دروغ گفتن به عنوان روشی برای محافظت از خود، اثبات خودش به دیگران یا برای حفظ فاصله از شما و در اختیار گرفتن کنترل زندگیاش استفاده میکند. از نظر او دروغگویی، یک راه منطقی برای این است که بیشتر آسیب نبیند.
همچنین بخوانید: دوست یابی در نوجوانی؛ چطور کمک کنیم نوجوانمان دوستان خوبی پیدا کند؟
-
گسترده شدن روابط اجتماعی
در دورۀ نوجوانی، دلبستگیها و روابط اجتماعی نوجوان پیچیدهتر و متنوعتر میشود. تا قبل از این دوره، شما نقش اصلی در تأمین امنیت و مراقبت او را بر عهده داشتید، اما الان، روابط دوستی و گروههای همسالان نقش مهمتری در زندگیش دارند. این تغییر در گستره روابط، میتواند منجر به شکلگیری استراتژیهای دفاعی جدید از جمله دروغ گفتن شود. او دروغهایی میگوید که او را مهمتر یا محبوبتر از آنچه که هست نشان دهند. این نوع دروغها نه به منظور آسیب رساندن به دیگران، بلکه بیشتر با هدف پذیرفته شدن از جانب همسالان و حفظ ظاهر و جایگاه اجتماعی خود در میان آنهاست.
-
رابطه والد فرزندی
به عنوان والد، باید به نیازهای عاطفی نوجوانتان توجه کنید. اگر رابطۀ مثبتی با فرزندتان داشته باشید و محیطی امن، پاسخگو و غیرانتقادی ایجاد کنید، فرزند شما بیشتر احتمال دارد که حقیقت را بگوید. اما اگر محیط خانواده پر از طرد و بیتوجهی باشد و مدام دست به سرزنش، مقایسه و انتقادهای بیشمار از نوجوانتان بزنید، دور از ذهن نیست که او دست به دروغگویی بزند!
-
تغییرات شناختی و تقویت تفکر انتزاعی
در نوجوانی، تواناییهای شناختی بچهها به شدت رشد میکند. آنها میتوانند انتزاعیتر به مسائل نگاه کنند و موضوعات را از چندین بعد نگاه کنند. به همین دلیل، کمکم متوجه میشوند صداقت بهترین راهحل نیست، چراکه آنها را با عواقب کارهایشان روبهرو میکند؛ پس گاهی میتوانند دروغ بگویند تا از تنبیه و مشکلات اجتماعی دوری کنند!
-
عدم کنترل احساسات
مغز نوجوان هنوز به بلوغ کامل نرسیده است و برایش سخت است که هیجاناتش را به خوبی مدیریت کند. در مواقعی که احساس میکند قادر به مقابله با فشارهای محیطی یا اجتماعی نیست، از نظر او دروغ گفتن میتواند یک راه دفاعی برای فرار از موقعیتهای پرتنش یا دردناک باشد، یک راهحل فوری که اضطراب، ترس یا احساسات منفی دیگرش را کاهش میدهد.
-
اثرات فرهنگی و اجتماعی
بسیاری از رفتارهای اجتماعی نوجوانان تحت تأثیر فرهنگ و ارزشهای اجتماعی قرار دارد. اگر در محیط خانوادگی شما، دروغگویی کاری پذیرفته شده یا حتی مورد تایید باشد، نوجوان بیشتر احتمال دارد از این رفتار برای مقابله با چالشها و مشکلاتش استفاده کند. حتی اگر خانواده بر صداقت تاکید کند، در بسیاری از موارد، فرزندتان به دلیل فشارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ممکن است دروغ بگوید.
از کجا بفهمیم نوجوان ما دروغ میگوید؟ تشخیص دروغگویی نوجوان
تشخیص اینکه فرزندتان دروغ میگوید کار بسیار دشواری است؛ چرا که نوجوانی، سرشار از تغییرات لحظهای و روزانۀ بیدلیل است. احتمالا این تجربه را داشته و شاهد این بودهاید که نوجوان امروزتان هیچ شباهتی به هفتۀ قبلش ندارد! اگر تا هفتۀ قبل عاشق لباس، سبک موسیقی، سلبریتی، ساز یا حتی گروه دوستی خاصی بوده، ناگهان از آنها بدش میآید! بنابراین هر تغییرات ناگهانی در رفتار، هویت و روابط اجتماعی آنها نمیتواند دلیلی بر دروغگویی باشد. با این حال، برخی نشانههای زیر میتوانند این احتمال را ایجاد کنند که نوجوانتان در حال دروغ گفتن به شماست:
تناقض در داستانها و جزئیات
وقتی نوجوان دربارۀ یک موقعیت خاص چندین بار صحبت میکند، ممکن است متوجه شویم که داستانهای او با یکدیگر تناقض دارند. اگر جزئیات اتفاقات به طور مکرر تغییر کنند یا از هم متفاوت باشند، میتواند نشانهای از دروغگویی باشد! البته کمی تفاوت در توضیح اتفاقات میتواند به دلیل فراموشی یا تلاش برای توضیح بهتر باشد، اما نه وقتی این تغییرات به شکلی واضح و مکرر اتفاق بیفتند.
رفتارهای غیرعادی یا عصبی
بسیاری از نوجوانان هنگام دروغگویی، تغییراتی در رفتارهای خود نشان میدهند. ممکن است عصبی شوند، از تماس چشمی اجتناب کنند، یا بیشتر از حد معمول عرق کنند، لحن صدایشان بالا برود یا سریعتر از همیشه صحبت کنند. این تغییرات فیزیولوژیکی و رفتاری میتوانند نشاندهندۀ استرس یا اضطراب ناشی از دروغگویی باشند.
تغییرات در زبان بدن
زبان بدن میتواند اطلاعات زیادی در مورد صداقت یا عدم صداقت نوجوانتان ارائه دهد. او ممکن است در هنگام دروغ گفتن رفتارهایی نظیر دست زدن به صورت، گاز گرفتن لب یا مالیدن بینی انجام دهد، دستهایش را در هم قفل کند یا با فاصله از شما بنشیند. البته اگر نوجوانتان همیشه رفتارهای اینچنینی دارد، نمیتواند نشانۀ دروغگویی باشد، منظور رفتار متفاوتی است که در حالت عادی انجام نمیدهد.
حساسیت به سوالات و دفاع زیاد
اگر نوجوانتان نسبت به سوالات شما، حساسیتی بیش از همیشه نشان دهد، ممکن است در حال پنهان کردن موضوعی باشد. به طور مثال پرخاشگری، اجتناب از پاسخ دادن به سوالات شما، دفاع افراطی از خود یا توضیح بیش از حد معمولا رفتارهای ناشی از ترس از افشای دروغ هستند.
فاصله طولانی بین سوالات شما و پاسخهای آنها
اگر از نوجوان خود سؤالی بپرسید «بعد از مدرسه کجا رفتی؟» و او مدت زیادی وقفه بیندازد تا پاسخ دهد، احتمال دارد در حال ساختن داستانی قابل باور باشد! همچنین ممکن است به جای اینکه همهچیز را به شما بگوید، حقیقت را دستکاری کند و بخشی از اتفاقات را برایتان تعریف کند.
توجیه کردن با استدلالهای پیچیده و غیرقابل قبول
نوجوانی که دروغ میگوید، ممکن است سعی کند با استفاده از استدلالهای پیچیده یا غیرقابل قبول، ارائه جزئیات نامربوط یا حتی طفره رفتن از موضوع اصلی حقیقت را پنهان کند. برای مثال، ممکن است داستانی را با جزئیات فراوان بیان کند اما هیچکدام از حرفهایی که میگوید، پاسخ سوال شما را ندهد!
تغییرات غیر عادی و طولانی مدت در عادات و رفتارهای روزمره
اگر نوجوانتان بهطور ناگهانی تغییرات قابل توجه زیادی در رفتار روزمره خود نشان دهد؛ مثلا اجتناب از ارتباطات خانوادگی و دوستی یا کم کردن فعالیتهایی که قبلاً از آنها لذت میبرده، ممکن است نشانهای از تلاش برای پنهان کردن چیزی باشد. اگرچه تغییرات غیرمعمول در رفتار میتواند به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد و دروغگویی یا پنهانکاری تنهای یکی از این دلایل میتواند باشد.
الگوی دروغ گویی
اگر نوجوان شما مکرر دروغ میگوید، باید به دنبال الگو خاص او باشید؛ بیشتر در چه موقعیتهایی دروغ میگوید؟ برای اجتناب از مجازات یا عواقب ناشی از دروغش؟ برای جلب توجه و تحسین اجتماعی؟ برای جلوگیری از دخالتهای شما؟ درک دلایل پشت دروغگویی او میتواند به شما کمک کند تا بفهمید چه زمانهایی و چرا دروغ میگوید.
چگونه میتوان نوجوان را ترغیب کرد که دروغگویی را کنار بگذارد؟
شما پدر و مادر فرزند خود هستید، نه مچگیر! پس به دنبال چک کردن گوشی، وسایل، پنهانی تعقیب کردنش و هر روش دیگری که بفهمید چه چیزی را پنهان میکند یا دروغ میگوید، نباشید. چرا که این کار، نقض حریم شخصی فرزندتان هست و تنها به رابطۀ والد فرزندی شما آسیب میزند. نهتنها کمککننده نیست، بلکه در صورت خبردار شدن او از کار شما، میتواند خشم و لجبازی فرزند شما را بیشتر کند و در آینده، دروغ گفتنهای او را افزایش میدهد. پس چه کار کنید تا او کمتر دروغ بگوید؟
از دیدگاه نظریۀ دلبستگی، روابط اولیه کودک با والدین و مراقبان نقش مهمی در شکلگیری رفتارهای اجتماعی و عاطفی او از جمله دروغ گویی دارد. نوجوانانی که در محیطی امن و حمایتگر بزرگ شدهاند، بیشتر تمایل دارند که صداقت را در روابط خود حفظ کنند. اما نوجوانانی که تجربههای دلبستگی ناایمن داشتهاند، ممکن است از دروغ گفتن به عنوان راهی برای مقابله با احساسات اضطراب یا ترس از طرد شدن استفاده کنند. به همین دلیل، یکی از مهمترین روشها برای تشویق نوجوانتان به کنار گذاشتن دروغ، ایجاد محیطی امن و یک رابطۀ مثبت با کیفیت با اوست. این راهکارها میتواند شما را در رسیدن به این هدف کمک کند:
ایجاد یک محیط امن و حمایتی
تلاش کنید برای فرزندتان محیطی امن و حمایتی ایجاد کنید. به این معنی که بهجای واکنشهای منفی و شدید به اشتباهاتش، سعی کنید با درک و احترام با احساسات او برخورد کنید. به این ترتیب، در هر شرایطی میتواند بدون ترس از قضاوت یا تنبیه، حقیقت را بگوید و از شما راهنمایی بخواهد.
تشویق به ابراز احساسات
از نوجوانتان بخواهید احساساتش به خصوص نگرانیها و دغدغههایش را بدون ترس از عواقب منفی با شما در میان بگذارد. فراموش نکنید این شما هستید که باید پیشقدم شوید و در موقعیتهای مختلف، سعی کنید از او در مورد احساساتش بپرسید. هیچوقت منتظر نباشید تا او پیش شما بیاید و از نگرانیهایش برایتان بگوید. این کار میتواند از تمایل به دروغگویی او برای مخفی کردن احساسات یا رفتارهایش جلوگیری کند.
استقلال دادن و حمایت از خود مختاری
نوجوان شما دیگر کودک دیروز نیست. او نیاز دارد به شخصیتش بها دهید، در فرآیندهای تصمیمگیری مشارکتش دهید و اجازه دهید در محدودهای تعریف شده و امن، به کشف دنیای بیرون و ارتباطات اجتماعیش بپردازد. اگر با نیت مراقبت از او، هر گونه استقلال و آزادی عملی را ازش منع کنید، ممکن است برای حفظ روابطش یا خود را مستقل نشان دادن دست به دروغ زند.
پاسخگویی به نیازهای عاطفی و تقویت دلبستگی ایمن
از دید نظریه دلبستگی، به عنوان یک والد، باید بهطور مستمر و مناسب به نیازهای عاطفی نوجوانتان پاسخ دهید. به طور مثال زمانهای مخصوصی را برای نوجوانتان مشخص کنید و به او نشان دهید دوست دارید با او وقت بگذرانید و حرفهایش را بشنوید. زمانی که نوجوانتان حس امنیت و اطمینان در رابطهاش با شما داشته باشد، اضطراب و ترس هایش کاهش پیدا میکند؛ پس کمتر احتمال دارد که برای اجتناب از مشکلات به دروغگویی متوسل شود.
الگوسازی صداقت
بچهها از روابط اولیه خود به خصوص رابطه والد فرزندی الگوبرداری میکنند و شما اولین الگوی آنها هستید. وقتی فرزندتان ببیند که شما در مواجهه با مشکلات یا اشتباهاتتان صداقت را انتخاب میکنید، احتمال بیشتری دارد که از این رفتارها پیروی کند.
آموزش مهارتهای حل مسئله
یکی از دلایل دروغگویی در نوجوان ممکن است ناتوانی او در مقابله با مشکلاتش باشد. باید به او کمک کنید تا مهارتهای حل مسئله و راههای مقابله با چالشهای اجتماعی را یاد بگیرد تا به جای دروغ، روشهای سالمتری برای حل مشکلاتش بیابد.
گفتوگوی باز
وقتی نوجوانتان دروغ میگوید، بهجای تنبیه و سرزنش فوری، مهم است که به او فرصتی داده شود تا دلایل و احساسات پشت این رفتار را توضیح دهد. این کار باعث تقویت روابط دلبستگی میشود و نوجوان احساس میکند که میتواند بدون ترس از آسیب، حقیقت را بگوید. سعی کنید به جای سوالات بله، خیری مثل “به من دروغ گفتی؟”، از سوالات باز پاسخ استفاده کنید “دیشب احساس کردم اتفاقی برایت افتاده و حقیقت را نگفتی، چه شد که تصمیم گرفتی به من راست نگویی و چه چیزی نگرانت میکرد؟”
تشویق به پذیرش اشتباهات
به نوجوانتان بیاموزید اشتباهات، بخش طبیعی از فرآیند یادگیری هستند، حتی اگر عواقب ناراحتکنندهای به همراه بیاورند. به جای اینکه در صورت ارتکاب اشتباه به او برچسب بزنید و قضاوتش کنید، فرصت دهید تا با بیان حقیقت، مشکلات خود را حل کند. این امر باعث میشود که او از دروغ گفتن برای پوشاندن اشتباهاتش خودداری کند.
با نوجوانی که دروغگویی میکند چطور رفتار کنیم؟ نحوه برخورد والدین با نوجوان دروغ گو
از نظر ما بزرگسالان، دروغ یک موضوع اخلاقی است و اگر دروغ بد است، پس دروغگو هم آدم بدی است. به همین سادگی، وقتی نوجوان شما دروغ میگوید، فکر میکنید او بچۀ بدی هست! و اشتباه اصلی زمانی شروع میشود که او را به خاطر دروغهایش سرزنش میکنید. در نهایت او حقیقت را بیشتر از شما پنهان میکند، زیرا نمیخواهد از دید شما بچۀ بدی باشد و مورد سرزنش و انتقاد بیشتر قرار بگیرد.
از نظر دکتر جیمز لشمن در مقاله “مقابله با دروغگویی نوجوان”، این روش کمکی به حل مشکل دروغگویی نوجوان شما نمیکند. وقتی فرزند شما دروغ میگوید، احتمالاً سخنرانی در مورد اینکه چرا دروغ بد و اشتباه است، باعث نمیشود او رفتارش را تغییر دهد! در عین حال، اگر احساس میکنید که فرزندتان به دروغ گفتن عادت میکند، باید با او صحبت کنید و پی ببرید برای حل چه مشکلی تلاش میکند تا حقیقت را نگوید. سعی میکند از عواقب کارش و تنبیه شدن جلوگیری کنند؟ فکر میکند با دروغ گفتن میتواند به دیگران آسیب نزند؟ نگفتن حقیقت کمک میکند توجه و حمایت بیشتری از سوی شما یا دوستانش بگیرد؟ دکتر لشمن به این نکته اشاره میکند که اکثر بچهها دروغ میگویند چون فکر میکنند در آن لحظه بهترین تصمیم ممکن است! هنگامی که فهمیدید فرزندتان میخواهد با دروغ چه چیزی به دست بیاورد، میتوانید به او کمک کنید تا استراتژی حل مسئله بهتری پیدا کند.
اگر فرزندتان برای رهایی از دردسر دروغ میگوید – مثلاً به شما میگوید ساعت 7 به خانه میآید اما ساعت 8 میآید و دلیل آن را، خراب شدن تاکسی میگوید – به وضوح قوانین خانهتان و عواقب زیر پا گذاشتن آن قوانین را بیان کنید. به آنها یادآوری کنید که مجبور نیستند قوانین را دوست داشته باشند، اما باید از آنها پیروی کنند.
اگر فرزند شما به دلیل دوری از دردسر دروغ نمیگوید، ممکن است لازم باشد کمی عمیقتر بگردید تا بفهمید چه اتفاقی دارد میافتد. با فرزندتان در مورد صداقت و بیصداقتی و اینکه چرا دروغ گفتن را انتخاب میکند، صحبتی را شروع کنید. به یاد داشته باشید، به جای تاکید بر جنبۀ اخلاقی دروغ گفتن، روی مشکلی که فرزندتان سعی در حل آن دارد تمرکز کنید. دکتر لشمن میگوید این مکالمات پیام قدرتمندی به فرزندتان میفرستد که ناصادق بودن، او را به آنچه میخواهد نمیرساند و به او نشان میدهد شما از این واقعیت آگاه هستید که آنها حقیقت را به شما نمیگویند.
علاوه براین، برای مدیریت دروغگویی فرزندتان، باید به طور مداوم تلاش کنید تا محیطی امن و حمایتی ایجاد کنید. با یک رابطۀ خوب با او، حس اعتماد بین خودتان را تقویت کنید. زمانی که نوجوان احساس کند که شما کاملا به او احترام میگذارید و اعتماد دارید، احتمال اینکه بخواهد این اعتماد را با دروغ خدشهدار کند کمتر میشود. روابط سالم و دلبستگی ایمن میتواند به او کمک کند در شرایط چالشبرانگیز به جای دروغگویی، از روشهای سالمتری برای مدیریت احساسات و مشکلات خود استفاده کند.
چه زمانی دروغگویی نوجوانان نگران کننده است؟ خطرات دروغ گویی در نوجوانان
به نقل از سایت empoweringparents، شما باید بین دروغهای روزانهای که بچهها از روی عادت یا برای راحتی خودشان میگویند و دروغهایی که برای پنهاکاری از یک رفتار خطرناک است، تفاوت قائل شوید:
در اغلب مواقع، دروغهایی که نوجوانان میگویند بیضرر است و هیچ پیامد جدی ندارد. به عنوان مثال، دروغ گفتن در مورد مسواک زدن یا تمیز کردن اتاقش.
اگر نوجوان شما برای سرپوش گذاشتن بر رفتارهای مخاطرهآمیز یا قانونشکنی مثلا رانندگی کردن بدون گواهینامه، مصرف سیگار، شرکت در مهمانیهای شبانه دروغ میگوید، داستان کاملاً متفاوت است. وقت آن است که آن را جدی بگیرید، چرا که ممکن است نشانگر یک مشکل اساسی باشد.
همچنین بخوانید: اعتیاد در نوجوانان
اگر فکر میکنید نوجوانتان به خاطر پنهان کردن کارهای خطرناکش دروغ میگوید، یا مکرراً حقایق را دستکاری و تعریف میکند یا بدون هیچ احساس گناه، پشیمانی یا نشانهای که میداند کارش اشتباه است مکرر دروغ میگوید، پس وقت آن رسیده است که به فکر درمان دروغگویی نوجوان خود باشید و کمک حرفهای دریافت نمایید. روانشناسان نوجوان کلینیک آگاه آماده ارائه مشاوره و کمک حرفهای به شما و نوجوانتان هستند.

درباره سما بخشی
من سما بخشی هستم. سال 97 در رشته کارشناسی روانشناسی بالینی از دانشگاه شهید بهشتی، و سال 1400 در رشته روانشناسی در مقطع ارشد از دانشگاه تربیت مدرس فارغ التحصیل شدم. روانشناسی، حرفهای است که توأمان نیاز به دانش تئوری و عملی دارد و تبدیل به یک درمانگر حرفهای شدن، مسیری طولانی، پر پیچ و خم و البته شیرین است. از این رو، از حدود سال 1398 کارگاه و دورههای مهارتافزایی خود را شروع کردم. نوجوانی، همچون طوفان پر تلاطمی است که هم والد و هم خود نوجوان را وارد چالشهای بیپایان میکند. از این رو، برای گرون نوجون مقاله مینویسم و هدفم این است که با آگاهیبخشی و راهنمایی به والدین، به آنها و نوجوانانشان کمک کنم تا حتی شده با ذرهای آرامش بیشتر، از این دوره عبور کنند. عاشق طبیعت و سفرم؛ سفر از آن اتفاقاتی است که به سلامت روان خودم و حتی حرفه کاریام کمک میکند.
نوشتههای بیشتر از سما بخشی
دیدگاهتان را بنویسید