عاقبت بیماران دوقطبی

شاید اگر شما یا یکی از عزیزانتان درگیر اختلال دوقطبی است، نگران شوید و از خود بپرسید: «سرانجام این بیماری به کجا میرسد؟ آیا وضع از این بدتر میشود؟ آیا اختلال دوقطبی خوب میشود؟» و هزاران سوال دیگر. اختلال دوقطبی بر افراد مختلف تاثیرات متفاوتی دارد.
اختلال دوقطبی نیاز به درمان و مدیریت مادامالعمر دارد. اختلال دوقطبی معمولاً شامل دورههای بهبودی است اما عود بیماری نیز شایع است؛ بهویژه در مواردی که پایبندی به درمان ضعیف است. اختلال دوقطبی را نمیتوان از بین برد؛ اما درمانهایی وجود دارد که میتواند به مدیریتش کمک کند.
دریافت درمان مناسب (دارو و رواندرمانی) به افراد مبتلا به دوقطبی کمک میکند تا زندگی متعادل و تنظیمشدهای داشته باشند. اختلال دوقطبی هیچوقت به طور کامل درمان نمیشود؛ اما امیدهایی برای کنترل و کنار آمدن با آن وجود دارد. در این مقاله از وبسایت کلینیک آگاه بیشتر دربارۀ سرانجام و عاقبت بیماران دوقطبی صحبت میکنیم.
فهرست محتوا:
Toggleعاقبت بیماران دوقطبی چگونه است؟
اختلال دوقطبی یکی از شایعترین بیماریهای روان است و با تغییرات خلقی دورهای مانند شیدایی و افسردگی همراه است. در اختلال دوقطبی، تواناییهای شناختی و رفتاری فرد در محل کار یا مدرسه و کارهای روزمره در خانه تحت تأثیر قرار می گیرد.علائم، دورههای بیماری، شدت و پاسخ به درمان در افراد مختلف متفاوت است.
سوء مصرف الکل و مواد در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی رایج است و میتواند تأثیر قابل توجهی بر سن شروع اختلال، سیر بیماری و پاسخ به درمان داشته باشد. درمان اختلال دوقطبی اغلب سخت است. اگر اختلال دوقطبی درمان نشود، خطر خودکشی در این افراد افزایش می یابد.
علاوه بر این، نتایج درمان در اختلال دوقطبی بسیار متغیر است؛ زیرا علائم اختلال، شدت و فراوانی دورههای تغییر خلق در هر بیمار بسیار متفاوت است.
عاقبت خوب از درمان خوب حاصل میشود. اختلال دوقطبی اغلب دچار تشخیص نادرست و اشتباه میشود. در نتیجۀ دریافت درمان درست و بهموقع برای افراد مبتلا به این بیماری اغلب دشوار است.
اختلال دوقطبی میتواند فرد را به شدت ناتوان کند. با این حال، با درمان مناسب، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتوانند زندگی نرمال و رضایتبخشی داشته باشند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی احتمالاً دورههایی از عملکرد طبیعی یا تقریباً طبیعی بین دورههای بیماری دارند.
در نهایت عاقبت افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به عوامل زیادی بستگی دارد. این عوامل در واقع تحت کنترل فرد مبتلا به اختلال دوقطبی هستند:
- داروهای مناسب
- دوز مناسب هر کدام از داروها
- میزان آگاهی بیمار از اختلال دوقطبی
- رابطۀ درمانی خوب با روان درمانگر و روان پزشک
- درمانگر توانمند، حمایتکننده و گرم
- خانوادۀ حامی
- سبک زندگی متعادل شامل استرس تنظیمشده، ورزش منظم و زمان خواب و بیداری منظم.
بدیهی است عوامل بسیاری باعث عاقبت خوب بیماری دوقطبی میشود؛ مانند آگاهی از تغییرات کوچک در انرژی، خلقوخو، خواب کافی و تغذیۀ درست. همچنین داشتن برنامهای برای ارتباط با روانپزشک و روانشناس برای نحوۀ مدیریت تغییرات ظریف که نشاندهندۀ شروع نوسانات خلقی است میتواند کمککننده باشد.
عوامل موثر بر عاقبت بیماران دوقطبی
عوامل مختلفی بر عاقبت بیماران دوقطبی تاثیر میگذارد. به طور کلی اجتماع و خانواده و شخصیت فرد میتواند در نتیجۀ نهایی اختلال دوقطبی موثر باشد. برخی از عوامل موثر بر اختلال دوقطبی عبارتند از:
-
سن شروع
بیماران دچار اختلال دوقطبی معمولا اولین دورۀ مانیک خود را در اوایل بیست سالگی تجربه میکنند. اگرچه علائم اختلال دوقطبی در هر مرحله از زندگی، از کودکی تا پیری قابل مشاهده است اما اختلال دوقطبی شروع شده در دوران کودکی معمولاً سرانجام ناخوشایندی با تأخیرهای طولانی در اولین درمان دارد. این بیماران دورههای تغییر خلقی بیشتر، بیماریهای همراه بیشتر و شیدایی شدید و افسردگی بیشتری را تجربه میکنند.
-
اهمیت مداخله و درمان زودهنگام
درمان اختلال دوقطبی سیر بیماری را به روشی مثبت تغییر میدهد. هرچقدر اختلال دوقطبی زودتر تشخیص داده شود و درمان آغاز شود عاقبت بهتری در انتظار بیمار است.
-
ویژگیهای شخصیتی
شخصیت و خلقوخوی بیمار بر سرانجام و علائم بالینی اختلال دوقطبی تأثیر میگذارد. مطالعات نشان میدهند دو ویژگی شخصیتی بسیار ناپایدار، یعنی خلقوخوی سیکلوتایمیک (خلقوخویی که فرد دورههایی از شادی غیرطبیعی را تجربه میکند) و اختلال شخصیت مرزی، با اختلال دوقطبی نوع دوم مشترک هستند.
-
اختلالات روانی همراه با اختلال دوقطبی
اختلالات روانی همراه با اختلال دوقطبی اغلب با شروع زودتر علائم دوقطبی، دوره شدیدتر، انطباق با درمان ضعیفتر و پیامدهای بدتر مربوط به خودکشی و سایر عوارض همراه است. بیماران دچار اختلال دوقطبی اغلب درگیر اختلال سوءمصرف مواد هستند که اثرات مخربی بر روند و نتیجۀ بیماری دارد.
-
حمایت خانواده
پشتیبانی خانواده و حمایت عاطفی آن ها از فرد مبتلا به اختلال دوقطبی میتواند بر دورنمای این بیماری تاثیر بگذارد. اختلال دوقطبی علاوهبر خود بیمار بر خانوادۀ او نیز تاثیر میگذارد. آموزش خانوده دربارۀ سیر اختلال و شدت علائم میتواند به آنها و بیمار کمک کند تا آمادگی بیشتری برای روبهرو شدن با اختلال دوقطبی داشته باشند و بتوانند احساسات و واکنشهایشان را مدیریت کنند. خانواده درمانی میتواند بر عاقبت بیماران دوقطبی تاثیر بگذارد.
انتقاد اعضای خانواده و سایر ابعاد عملکرد خانواده مانند انسجام کم، گرمی کم یا حل مشکل ناکارآمد بهطور مداوم با عود افسردگی در اختلال دوقطبی مرتبط است.
-
رویدادهای منفی زندگی
رویدادهای منفی زندگی با سیر علائم افسردگی در بیماران دچار اختلال دوقطبی مرتبط است.
استرس مزمن بین فردی، در سیر افسردگی دوقطبی در میان گروههای سنی جوانتر نیز مهم است. در مطالعهای نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع اول و دوم، که استرس مزمن و مداوم در روابط خانوادگی و عاشقانه داشتند، علائم افسردگی پایدارتری را در طول زمان تجربه کردند.
چگونه میتوان علائم اختلال دوقطبی را مدیریت کرد؟
استراتژیهای مقابلهای زیر برای اختلال دوقطبی میتواند به شما در مدیریت بهتر علائم، نظارت بر تغییرات خلقی، ایجاد یک شبکۀ حمایتی قوی و مقابله با هر بحرانی کمک کند.
-
در درمان مشارکت کنید
شخصی فعال در درمان خود باشید. دربارۀ اختلال دوقطبی مطالعه کنید. هرچه اطلاعات بیشتری داشته باشید، آمادگی بیشتری برای مقابله با علائم و انتخابهای مناسبی برای خود خواهید داشت.
با استفاده از آنچه در مورد اختلال دوقطبی آموختهاید، با پزشک یا درمانگرتان در فرآیند برنامهریزی درمان همکاری کنید.
صبور باشید. انتظار درمان فوری و کامل نداشته باشید. پیدا کردن برنامۀ درمانی مناسبی که برای شما موثر باشد ممکن است زمان ببرد. ارتباط با روان درمانگرتان با گذشت زمان تغییر خواهد کرد، بنابراین با درمانگر خود در تماس باشید.
داروهایتان را طبق دستور مصرف کنید. اگر دارو مصرف میکنید، تمام دستورالعملها را دنبال کنید و آن را صادقانه مصرف کنید. بدون مشورت با پزشک خود، دوز مصرفی خود را نادیده نگیرید یا تغییر ندهید.
رواندرمانی به شما مهارتهایی را میآموزد که میتوانید در همۀ زمینههای زندگیتان از آنها استفاده کنید. رواندرمانی میتواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید چگونه با اختلال خود کنار بیایید، خلقوخویتان را تنظیم کنید، طرز فکرتان را تغییر دهید و روابطتان را بهبود بخشید.
-
به علائم و حالاتی که تجربه میکنید توجه کنید
برای اینکه خوب بمانید، مهم است که با احساساتتان در تماس باشید. مراقب تغییرات ظریف در خلقوخو، الگوهای خواب، سطح انرژی و افکارتان باشید. اگر مشکل را زود تشخیص دهید و سریع عمل کنید، ممکن است بتوانید از تبدیل شدن یک تغییر خلقوخوی جزئی به یک دورۀ کامل شیدایی یا افسردگی جلوگیری کنید.
محرکها و علائم هشداردهندۀ اولیه را بشناسید. سعی کنید محرکها یا تأثیرات بیرونی را که در گذشته منجر به شیدایی یا افسردگی در شما شدهاند را شناسایی کنید.
محرکهای رایج عبارتند از:
- استرس
- مشکلات مالی
- مشاجره با عزیزانتان
- مشکلات در مدرسه یا محل کار
- تغییرات فصلی
- کمبود خواب
-
جعبهابزار سلامتیتان را پر بار کنید
اگر علائم هشداردهندۀ شیدایی یا افسردگی را مشاهده کردید، مهم است سریع عمل کنید. در چنین مواقعی، داشتن یک جعبهابزار سلامتی مفید است. جعبه ابزار سلامتی شامل مهارتها و فعالیتهای مقابلهای است که میتوانید برای حفظ خلقوخوی پایدار یا بهتر شدن در زمانی که احساس «خوشحالی» میکنید، انجام دهید.
ابزارهای زیر برای کاهش علائم و حفظ سلامتی مفیدند:
- با یک فرد حامی صحبت کنید
- هشت ساعت کامل بخوابید
- فعالیتهای خود را کاهش دهید
- با پزشک یا درمانگر خود تماس بگیرید
- زمانی را برای استراحت و آرامش خود در نظر بگیرید
- قرار گرفتن در معرض نور خورشید را افزایش دهید
- ورزش کنید
- از عزیزان کمک بیشتری بخواهید
- مصرف شکر، الکل و کافئین را کاهش دهید
- تحریک را در محیط خود کم یا زیاد کنید
-
برای ارتباط پیشدستی کنید
داشتن یک سیستم پشتیبانی قوی برای شاد و سالم ماندن ضروری است. اغلب، داشتن یک نفر برای صحبت رو در رو میتواند کمک بزرگی برای کاهش افسردگی دوقطبی و انگیزهتان باشد. افرادی که بهشان مراجعه میکنید مجبور نیستند شما را “درست” کنند. آنها فقط باید شنوندگان خوبی باشند.
حمایت از اختلال دوقطبی از خانه شروع میشود. مهم است افرادی را داشته باشید و بتوانید روی آنها حساب کنید تا در شرایط سخت به شما کمک کنند. انزوا و تنهایی میتواند باعث افسردگی شود؛ بنابراین تماس منظم با دوستان حامی و اعضای خانواده به خودی خود درمانکننده است.
-
یک برنامۀ روزانۀ فعال داشته باشید
سبک زندگی شما از جمله الگوهای خواب، غذا خوردن و ورزش، تأثیر قابل توجهی بر خلقوخوی شما دارد. کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید در زندگی روزمره انجام دهید تا علائم خود را تحت کنترل داشته باشید و افسردگی و شیدایی را از خود را کنترل کنید.
ایجاد و پایبندی به یک برنامۀ روزانه میتواند به تثبیت نوسانات خلقی اختلال دوقطبی کمک کند. زمانهای مشخصی برای خواب، غذا خوردن، معاشرت، ورزش، کار و استراحت در نظر بگیرید. سعی کنید این الگوی منظم از فعالیت را حتی در فراز و نشیبهای عاطفی حفظ کنید.
-
استرس را به حداقل برسانید
استرس میتواند باعث ایجاد دورههای شیدایی و افسردگی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی شود؛ بنابراین کنترل آن بسیار مهم است. محدودیتهای خود را چه در خانه و چه در محل کار یا مدرسه بدانید. مسولیت بیش از حد توانتان را بر عهده نگیرید و اگر احساس میکنید خسته هستید، برای خودتان وقت بگذارید.
یاد بگیرید چگونه استراحت کنید. تکنیکهای آرامبخش مانند تنفس عمیق، مدیتیشن، یوگا میتوانند در کاهش استرس شما بسیار موثر باشند. تمرین آرامسازی روزانه میتواند خلقوخوی شما را بهبود بخشد و افسردگی را از شما دور کند.
-
مراقب آنچه میخورید باشید
از غذایی که میخورید گرفته تا ویتامینها و داروهایی که مصرف میکنید، بر علائم اختلال دوقطبی تأثیر میگذارند.
رژیم غذایی سالم داشته باشید. ارتباط غیرقابل انکاری بین غذا و خلقوخو وجود دارد. برای خلقوخوی مطلوب، مقدار زیادی میوه، سبزیجات و غلات کامل مصرف کنید و مصرف چربی و قند را محدود کنید. وعدههای غذاییتان را در طول روز پخش کنید، تا قند خونتان خیلی پایین نیاید. رژیمهای پر کربوهیدرات میتوانند باعث اختلالات خلقی شوند، بنابراین باید از آنها نیز اجتناب شود. از دیگر غذاهای مضر برای خلقوخو میتوان به شکلات، کافئین و غذاهای فرآوریشده اشاره کرد.
از الکل و مواد مخدر خودداری کنید. داروهایی مانند کوکائین، اکستازی و آمفتامینها میتوانند باعث مانیا شوند و الکل و مسکنها میتوانند باعث افسردگی شوند. حتی نوشیدن الکل به مقدار کم نیز میتواند تعادل عاطفیتان را بر هم بزند. مصرف مواد ممکن است تداخلات خطرناکی با دارو ایجاد کند. تلاش برای خوددرمانی یا بیحس کردن علائم با مواد مخدر و الکل فقط مشکلات بیشتری ایجاد می کند.
هنگام مصرف هر دارویی احتیاط کنید. برخی از داروهای تجویزی و بدون نسخه میتوانند برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مشکلساز باشند. به ویژه در مورد داروهای ضد افسردگی که میتوانند باعث شیدایی شوند.
آیا بیماران دوقطبی میتوانند زندگی عادی داشته باشند؟
با توجه به اتحادیۀ حمایت از افسردگی و دوقطبی (DBSA)، پاسخ کوتاه و قاطع است: «بله!» فردی که مبتلا به اختلال دوقطبی است میتواند زندگی شاد و نرمالی داشته باشد.
فردی که یک دوره شیدایی مخرب را تجربه کرده، ممکن است زمانی که احساس خوشحالی میکند نگران شود. نگران این باشد که شادی میتواند منجر به یک دورۀ شیدایی شود. به همین دلیل، آنها ممکن است احساس کنند که نمیتوانند به خود اجازه دهند تا شاد باشند.
به جای تمرکز بر شادی به عنوان یک هشدار، فرد باید محرکهای شخصی خود را برای یک دورۀ شیدایی کشف کند. به این ترتیب، آنها میتوانند هنگام تجربۀ شادی، احساس امنیت بیشتری داشته باشند و مراقب نشانههای خاصی که ممکن است نشاندهندۀ شیدایی است باشند.
نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی میتواند همۀ زندگی فرد از کار گرفته تا روابط عاطفی فرد را مختل کند.
هدف درمان این نیست که فرد هیچ احساسی نداشته باشد. نه شاد باشد و نه ناراحت. اگر این اتفاق افتاد، فرد باید به پزشک خود اطلاع دهد و تنظیمات درمانی را انجام دهد.
در حقیقت، زندگی با اختلال دوقطبی آسان نیست، اما با حمایت و درمان مناسب، می توان زندگی شاد و معمولی داشت. این به تلاش و تعهد زیادی نیاز دارد، اما قطعا ارزشش را دارد.
چرا اختلال دوقطبی طول عمر را کاهش میدهد؟
اختلال دوقطبی میتواند بر سلامت روان و سلامت جسمی شما تأثیر بگذارد. بیماریهای جسمی مرتبط با اختلال دوقطبی به عنوان عوامل اصلی کاهش امید به زندگی در نظر گرفته میشوند.
طبق یک مطالعۀ سال 2021، اختلال دوقطبی با موارد زیر مرتبط است:
- خودکشی
- سرطان
- بیماریهای تنفسی
- سیگار کشیدن
- سندرم متابولیک
- دیابت نوع 2
- فشار خون بالا
- بیماری قلبی عروقی
پیشگیری و مدیریت بیماریهای قلبی عروقی از اهمیت ویژهای برخوردار است. کسانی که با اختلال دوقطبی زندگی میکنند، شانس ابتلا و تجربۀ مرگ ناشی از بیماری قلبی به طور قابل توجهی بیشتر از جمعیت عمومی است.
یکی دیگر از علل شایع کاهش طول عمر بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی خودکشی است. مطالعهای در سال 2014 نشان داد که میزان خودکشی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی تا 10 برابر بیشتر از افراد دیگر است.
نکاتی برای بهبود امید به زندگی در افراد دارای اختلال دوقطبی
ممکن است نتوانید هر عاملی را که به امید به زندگی کمک می کند کنترل کنید، اما راه هایی وجود دارد که می توانید امید به زندگی را در خود افزایش دهید.
- پایبندی به درمان
اختلال دوقطبی یک بیماری مادام العمر است و می تواند با درمان حرفه ای بهبود یابد. اما اگر درمان نشود، می تواند شدیدتر شود.
داروها نقش بزرگی در تثبیت نوسانات خلقی و جلوگیری از هرگونه عود احتمالی دارند، روان درمانی نیز راهبردهای ارزشمندی برای مقابله با جنبه های عاطفی و روانی این اختلال ارائه می دهد.
- حفظ سلامت جسمانی
با توجه به ارتباط بین اختلال دوقطبی و چالش های سلامت جسمانی، همگام بودن با پزشک به اندازه معاینات منظم سلامت روان مهم است.
مراقبتهای اولیه میتواند هر گونه مشکل سلامت جسمانی زمینهای را که ممکن است اختلال دوقطبی را تشدید کند یا خطر مرگ و میر را افزایش دهد، شناسایی و مدیریت کند.
- بهبود سبک زندگی
سبک زندگی میتواند تأثیر عمیقی در تنظیم موفقیت آمیز اختلال دوقطبی داشته باشد.
حفظ یک رژیم غذایی متعادل، فعالیت بدنی منظم و اطمینان از خواب کافی، پرهیز از مواد مضر مانند الکل و مواد مخدر، کاهش استرس تا حد زیادی به حفظ امید به زندگی کمک میکند.
بهبود سبک زندگی میتواند اثرات مثبتی بر سلامت روان و جسم داشته باشد و امید به زندگی را بهبود میبخشد.
- حفظ شبکه پشتیبانی
هنگامی شما با یک بیماری مادامالعمر مانند اختلال دوقطبی زندگی میکنید، شبکههای پشتیبانی بسیار ارزشمند هستند. آنها میتوانند حس تعلق را ایجاد کنند و به شما کمک کنند تا به سمت اهداف زندگی و درمان حرکت کنید.
داشتن یک سیستم حمایتی قوی از خانواده، دوستان، میتواند هم حمایت عاطفی و هم عملی را برای فردی که با اختلال دوقطبی سروکار دارد فراهم کند.
جمع بندی
اختلال دوقطبی تمام زندگی فرد را درگیر میکند اما به معنی نیست که نمیتوان برای بهبود و کنترل آن کاری کرد. اگر همۀ اختلالات روانی به حال خود رها شوند میتوانند مشکلات زیادی برای فرد و جامعه ایجاد کنند. بنابراین تشخیص و درمان به موقع اختلالات روان از جمله اختلال دوقطبی میتواند سرانجام خوبی داشته باشند. در نهایت این شما هستید که با تلاش برای درمان سرانجام خود را رقم میزنید. به قول مولانا: «گویند سرانجام ندارید شما/ ماییم که بیهیچ سرانجام خوشیم!»

درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش
دیدگاهتان را بنویسید