اختلال شخصیت وابسته چیست؟ علائم و راه درمان

اختلال شخصیت وابسته (DPD)، یکی از شایعترین اختلالات شخصیت است که باعث احساس درماندگی، تسلیم شدن، نیاز به مراقبت و اطمینان دائمی و ناتوانی در تصمیمگیریهای روزمره و اطمینانخواهی بیش از حد از سوی دیگران میشود.
همۀ ما در طول زندگیمان به دیگران وابسته بودهایم. در کودکی برای ارضای نیازهایمان و شناخت دنیا به پدر و مادرمان وابسته بودهایم. وابستگی یکی از تجربیات دلنشین کودکی است. بدون کوچکترین تلاشی نیازهایمان برطرف میشد. حتی امروز که بزرگ شدهایم، هنوز درجاتی از وابستگی به دیگران را نشان میدهیم.
استقلال همراه با چاشنی وابستگی ویژگی زندگی بزرگسالی است. ما برای ارضای نیازهای ارتباطی به دیگران نیاز داریم. زمانهایی که استرس داریم یا غمگینیم، به حمایت، راهنمایی و تأیید دیگران نیار داریم. حتی برای تقسیم کردن شادیهایمان به حضور دیگران وابستهایم.
گاهی اوقات وابستگی تبدیل اختلال روانی میشود. وقتی دائما به دنبال اطمینانخواهی از دیگران باشیم تا مطمئن شویم هیچوقت ترک نخواهیم شد؛ یا زمانی که حتی برای خریدی کوچک به دیگری نیاز داریم تا ما را از سردرگمی نجات بدهد، وابستگیمان مرضی و بیمارگون است. وابستگی مرضی، زندگی و رابطههایمان را خراب میکند.
فهرست محتوا:
Toggleمنظور از اختلال شخصیت وابسته چیست؟
بر اساس نوشتار منتشرشده در وبسایت Cleveland Clinic، اختلال شخصیت وابسته (DPD) یک اختلال شخصیت است و با وابستگی روانی همهجانبه به دیگران مشخص میشود. در اختلال (DPD) فرد برای رفع نیازهای عاطفی و فیزیکی خود به دیگران وابسته است. او ترس و اضطراب زیادی تجربه میکند. این اختلال قبل یا از اوایل بزرگسالی شروع میشود.
اختلال شخصیت وابسته شامل الگویی از تسلیم و رفتار چسبندهای است که در آن، فرد نیاز شدید به مراقبت دارد. فرد دارای اختلال (DPD) ممکن است خود را کماهمیت بداند. فکر میکند نمیتواند بهتنهایی هیچ کاری را درست انجام بدهد.
فرد دارای اختلال شخصیت وابسته به طور کلی اعتمادبهنفس ندارد. از تنها ماندن وحشت دارد. همیشه با نظرات دیگران موافقت میکند چون میترسد در صورت عدم موافقت، حمایت دیگران را از دست بدهد. به همین دلیل گاهی اوقات این افراد شدیدا مورد سؤاستفاده دیگران قرار میگیرند.
فرد مبتلا به اختلال (DPD) میخواهد دیگران مسئول زندگی و تصمیمهایش باشند. مثلا کسی باشد که به او بگوید چه شغلی را دنبال کند، کجا زندگی کند چه زمانی با چه کسی ازدواج کند و بچهدار شود.
علائم اختلال شخصیت وابسته
بعضی از علائم اختلال شخصیت وابسته با سایر اختلالات شخصیت مشترک است، اما دارای چند ویژگی منحصر به فرد است که آن را تعریف می کند. اگر متوجه این رفتارها در خود یا شخصی که دوستش دارید، شدید باید به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.
علائم اختلال شخصیت وابسته عبارتند از:
- مشکل در تصمیمگیری بدون مشارکت یا حضور دیگران
- بیش از حد منفعل یا مطیع بودن
- ناتوانی در مخالفت یا بحث با دیگران
- ترجیح میدهند دیگران کسبوکار و زندگی شخصیاش را مدیریت کند.
- ترس شدید از رها شدن توسط کسانی که دوستشان دارد.
- غمگینی و بیحالی شدید هنگام ترک یکی از عزیزان یا پس از جدایی یا کات کردن
- تحمل بدرفتاری یا انجام کارهای خطرناک یا غیرقانونی برای خشنود کردن یک فرد ارزشمند یا نگه داشتن او در نزدیکی خود
- برای شروع کارها یا انجام کارها به تنهایی مشکل دارد
- جستجوی مداوم روابط و پرورش آنها برای فرار از تنهایی حتی زمانی که رابطه ناسالم و آسیبزننده است
علت ایجاد اختلال (DPD)
ایدههای زیادی در مورد علت شناسی اختلال شخصیت وابسته وجود دارد.
فروید معتقد بود اختلال شخصیت وابسته در دوران نوزادی شکل میگیرد. در مرحلۀ دهانی تنها راه تغذیه و بقای نوزاد شیر مادراست. اگر مادر در تغذیۀ کودک کوتاهی کند و کودک مدت زمان زیادی گرسنه و مضطرب باقی بماند یا بر عکس، اگر مادر بیش از حد کودک را تغذیه کند، کودک در مرحلۀ دهانی تثبیت میشود و در آینده اختلال شخصیت وابسته خواهد داشت. کودک تصور میکند برای زنده ماندن نیاز به حمایت دیگران خواهد داشت و عملا بدون دیگری زنده نخواهد ماند. در نتیجه در بزرگسالی هم در هر زمینهای به دیگران وابسته خواهد بود.
اختلال شخصیت وابسته ناشی از ناامیدی یا رضایت بیش از حد در کودکی است.
از طرف دیگر دیدگاه روانپویشی، امروزه دلیل دیگری برای اختلال شخصیت وابسته مطرح میکند: در کودکی والدینمان مسئول شکلگیری تصوراتمان دربارۀ خودمان هستند. اگر والدین طوری رفتار کنند که احساس کنیم درمانده هستیم تقریبا تا آخر عمر چنین احساسی را با خود حمل میکینم.
در کودکی تصوراتمان دربارۀ استقلال و خودکارآمدی شکل میگیرد. علاوه بر این در کودکی احساس میکنیم دیگرانِ بزرگسال موجودات قدرتمندی هستند که ما را نجات میدهند.
تصور کنید پدر و مادرتان برای شما پازلی خریدهاند. ذهن کودک شما نمیتواند در زمانی کوتاه پازل را حل کند. زمان زیادی نیاز دارید تا بتوانید به تنهایی پازل را حل کنید. اما ناگهان والدین وارد میشوند و میگویند «تو نمیتونی! بده خودم درستش کنم.»
همۀ این «تو نمیتوانی»ها باعث میشود شما تصور کنید ناکافی و درمانده هستید و به دنبال آن فکر کنید بهترین راه برای رفع مشکل این است: کسی را پیدا کنید که قدرت مقابله با جهان و محافظت از شما را دارد؛ در نتیجه زمینههای اختلال شخصیت وابسته شکل میگیرد.
پژوهشها نشان دادهاند سبک فرزندپروری نیز در شکلگیری اختلال (DPD) نقش دارد. سبک فرزندپروری مستبدانه ممکن است باعث وابستگی بیمارگون شود. این سبک فرزندپروری مانع از یادگیری کودکان از طریق آزمون و خطا میشود. یادگیری از طریق آزمون و خطا باعث میشود کودک احساس استقلال و خودکارآمدی پیدا کند.
فرزندپروری بیش از حد محافظگرانه میتواند به سطوح بالایی از وابستگی منجر شود. مانند فرزندپروری مستبدانه، والدین بیش از حد محافظهکارانه باعث میشوند کودک باور کند نمیتواند بهتنهایی بدون کمک، راهنمایی و حمایت دیگران کاری را انجام دهد.
مطالعات نشان داده است رفتارهای وابسته در کودک ممکن است والدین را تشویق و تقویت کند تا بیشتر نیازهای کودک را برطرف کنند؛ در نتیجه چرخۀ وابستگی تقویت میشود.
آیا اختلال شخصیت وابسته به طور ژنتیکی انتقال مییابد؟
پژوهشی در سال 2004 روی دوقلوها انجام شد تا مشخص شود اختلال شخصیت وابسته به طور ژنتیکی منتقل میشود تا خیر. نتایج نشان داد وراثتپذیری 0.81 برای ابتلا به اختلال شخصیت وابسته وجود دارد؛ یعنی اختلال شخصیت وابسته میتواند به طور ژنتیکی منتقل شود.
علاوهبراین، مادران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته فرزندان وابستهای را تربیت خواهند کرد. بنابراین ژنتیک و محیط هر دو در اختلال شخصیت وابسته نقش دارند.
راههای تشخیص اختلال شخصیت وابسته
وقتی فردی دچار اختلال شخصیت است طرز تفکر، رفتار و عملکرد او با انتظارات دنیای واقعی متفاوت است. تغییر این رفتارها بسیار دشوار است. هنگامی که شخصیت فرد با جهان واقعی متفاوت است، برقراری ارتباط سالم با دیگران سخت است.
هنگامی که فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته (DPD) را دوست دارید ممکن است نتوانید و افکار واحساساتش را بفهمید؛ زیرا هر کاری میکند تا از جانب شما طرد و رها نشود. بنابراین احساسات و افکار واقعیاش را ابراز نمیکند. به شکل ناهشیار احساساتش را سرکوب میکند تا مشکلی پیش نیاید و رابطه حفظ شود.
ممکن است نظر شما در تصمیمهایی مثل لباس پوشیدن، بیرون رفتن و نحوه ارتباطش با دیگران بیش از حد مهم باشد و او نتواند میل واقعیاش را بشناسد. او نیاز شدیدی به مراقبت دارد. به شما اطمینان میدهم هیچوقت با شما بحث نخواهد کرد و مطیع خواهد بود تا مبادا شما رهایش کنید.
اگر رابطه رو به جدایی و پایان برود او ویران میشود. هرکاری میکند تا جدا نشوید. حتی بعد از جدایی هم اصرار میکنند تا همهچیز مثل روز اول شود. همۀ تقصیرها را به گردن خودش میاندازد تا شما احساس بهتری داشته باشید و آشتی کنید.
تشخیص فردی با اختلال شخصیت وابسته ممکن است سخت به نظر برسد. تنها با گذر زمان متوجه وابستگی بیمارگون خواهید شد.
همچنین بخوانید: فرق وابستگی با دلبستگی چیست؟ دلبستگی یا وابستگی؟
تاثیر اختلال شخصیت وابسته بر دیگران
نیازی به گفتن نیست که مواجهه روزانه با چنین علائمی میتواند برای شما و اعضای خانواده فرد طاقتفرسا باشد. یک فرد مبتلا به اختلال (DPD) به دلیل نیازهایش، زمان و انرژی اطرافیان خود را میگیرد. شما هم نیازهایی دارید اما مجبورید به دلیل مراقبت از فرد موردنظر آنها را نادیده بگیرید.
هنگامی که فردی مبتلا به اختلال شخصیت وابسته است، روابط او با همسرش به دلیل وضعیت نابرابر دو طرف تیره و تار میشود. همۀ ما وقتی وارد رابطهای میشویم انتظار داریم مسئولیتها بین دو نفر تقسیم شود. اما وقتی بار مسئولیتهای ناخواستهای بر دوش یک نفر گذاشته میشود باعث میشود او احساس استثمار کند. در نتیجه همیشه عصبانی یا ناامید است.
برخی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته نمیتوانند خانوادهای جدا برای خود تشکیل دهند. دلیل این شکست این است که رفتارهای نیازمند و وابستهشان، شریک زندگیشان را از آنها دورتر میکند. در نتیجه ممکن است آنها برای کمک به تصمیمگیری و مدیریت زندگی خود به والدین یا خواهر و برادر خود متکی باشند.
خانوادۀ او باید از فرزندشان حمایت عاطفی و مالی بکنند. این چرخه منجر به احساس نارضایتی شریک زندگی فرد میشود. در نتیجه احساس شرم و خجالت فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته عمیقتر میشود و راه پیدا کردن اعتماد به نفس لازم برای اثبات استقلال خود دشوارتر میشود .
اختلال شخصیت وابسته میتواند در روابط والدین و فرزند نیز اختلال ایجاد کند. کودک در هر سنی برای راهنمایی و حمایت به مادر و پدرش نگاه میکند، اما زمانیکه والدین مبتلا به اختلال( DPD) باشند، مزرهای اختیارات و مسئولیتها تار میشود.
ممکن است به جای اینکه کودک به والدین تکیه کند، والدین به فرزندشان تکیه کنند. این تغییر نقشها میتواند مانع رشد طبیعی کودک شود. او برای انجام چنین وظایفی آمادگی ندارد. جابهجا شدن نقشها شکلی ظریف از غفلت از کودک است.
همچنین بخوانید: وابستگی عشقی چیست؟ تفاوت عشق و وابستگی
چگونه میتوان به فرد مبتلا به شخصیت وابسته کمک کرد؟
رفتار وابسته در اختلال شخصیت (DPD) همۀ افراد خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر اختلال شخصیت وابسته درمان نشود، میتواند باعث ناراحتی و اضطراب همۀ اعضا خانواده شود.
اگر یکی از عزیزانتان نشانههای اختلال شخصیت وابسته را نشان میدهد اولین قدم جستجوی خدمات رواندرمانی توسط روانشناس است. رواندرمانگر میتواند اختلال (DPD) را تشخیص دهد و دورۀ درمانی را توصیه کند تا علائم این وضعیت ناخوشایند را بهبود بدهد.
فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته باید یاد بگیرد در موقعیتهای لازم به خودش تکیه کند و زندگیاش را به شکل مستقل ادامه دهد. حمایت اعضای خانواده به او قدرت و انگیزه میدهد تا با ارادۀ بیشتری درمان را ادامه دهد.
کسانی که با اختلال شخصیت وابسته دستوپنجه نرم کردهاند رنج فراوانی را تحمل کردهاند، اما کسانی که دوستشان دارند نیز همینطور هستند. رنج این اختلال به مرور زمان با کمک رواندرمانی آسانتر میشود.
درمان اختلال شخصیت وابسته
درمان اختلالات شخصیت، چالشبرانگیز است. اختلالات شخصیت، بر تمام زندگی و تعاملات فرد تاثیر میگذارد. فرد احساس میکند نشانههای اختلال، هویت او را تشکیل میدهند؛ بنابراین بعید است رفتارهای وابستهاش را مشکلساز ببیند. در عوض ممکن است فکر کنند مشکل از دیگران است.
درمان اختلالات شخصیت، طولانیمدت و سخت است اما به این معنا نیست که درمانی برای آن وجود ندارد. درمانهای پیشنهادی برای اختلال شخصیت وابسته به شرح زیر است:
روان درمانی پویشی برای درمان شخصیت وابسته
رواندرمانی پویشی و داینامیک یکی از درمانهای بالقوه موثر برای درمان اختلالات شخصیت است. هدف درمان این است که به شخص کمک کند تا بفهمد چگونه تجربیات قبلی به ویژه تجربیات دوران کودکی بر رفتار امروزشان تأثیر میگذارد. سپس از رابطه با درمانگر به عنوان ابزاری برای درمان و تمرین روابط سالمتر استفاده میکند.
درمان روانپویشی میتواند بینش قابل توجهی در مورد اختلال(DPD) ارائه دهد و به فرد کمک میکند تا احساس وابستگی خود را متناسب کند.
درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری به فرد کمک می کند تا ارتباط بین افکار، احساسات و اعمال خود را درک کند. همچنین به فرد کمک میکند تا باورهای نادرست مضر را شناسایی و تصحیح کند؛ مانند “من نمیتونم بدون همسرم کار کنم” یا “من نمیتونم از خودم مراقبت کنم”.
درمان شناختی رفتاری به فرد کمک میکند الگوهای رفتاری خود را شناسایی کند و ببیند چگونه این رفتارها بر او و دیگران تأثیر میگذارد و سپس رفتارهای جدیدتر و سالمتری اتخاذ کند. او روشهای سالمتری از تفکر و ارتباط را در درمان به کار میگیرد و سپس از آن تکنیکها در روابط خود برای کاهش وابستگی زیاد استفاده میکند.
آموزش مهارتهایی مانند قاطعیت و استقلال نیز ممکن است به درمان اختلال شخصیت وابسته کمک کند. افراد در CBT این مهارتها را تمرین میکنند و در تعامل با دیگران به کار میبرند.
دارو درمانی شخصیت وابسته
هیچ داروی خاصی برای درمان اختلال شخصیت وابسته وجود ندارد. با این حال، روان پزشک ممکن است داروهایی را برای رفع علائم زمینهای مانند افسردگی و اضطراب تجویز کند.
“به طور کلی فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته در درمان یاد میگیرد مستقل عمل کند و تصمیم بگیرد. یاد میگیرد روابطی که با وابستگی یکطرفۀ او زنده میمانند مضر هستند.“
چگونه از اختلال شخصیت وابسته پیشگیری کنیم؟
شما نمیتوانید از اختلال شخصیت وابسته در بزرگسالی جلوگیری کنید. پیشگیری از اختلال شخصیت وابسته باید از دوران کودکی توسط والدین انجام شود. به رسمیت شناختن خودمختاری و استقلال کودک به پیشگیری از اختلال شخصیت وابسته کمک میکند. کودک باید درک کند متناسب با شرایط سنیاش، شما به او اجازۀ کاوش در دنیا را میدهید و مراقبش هستید.
برای او آغوش امنی باشید تا هنگام نیاز به آن پناه بیاورد و مطمئن باشد هیچوقت از دستش نخواهد داد.
اختلال شخصیت وابسته (DPD) الگویی از رفتار منفعلانه و وابستگی بیش از حد به دیگران است. این وابستگی و انفعال به ممکن است بهزیستی و زندگی فرد را تضعیف کند. درمان اختلال شخصیت وابسته میتواند به بهبود و کاهش علائم کمک کند تا فرد بتواند رابطه نسبتا سالمی با دیگران داشته باشد.

درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش
دیدگاهتان را بنویسید