دستکاری روانی چیست؟ روش های دستکاری روانی

این مقاله توسط روانشناس، سید علیرضا سیدموسوی از نظر تخصصی بررسی و تایید شده است.
اگر در رابطه با فردی احساس کردید رفتارهای شما کنترل میشوند و نمیتوانید به تنهایی فکر کنید یا تصمیم بگیرید، احتمالا دستکاری روانی شدهاید. دستکاری روانی، نهتنها بر روابط شما با همان فرد، بلکه بر روابط شما با دیگران نیز تاثیر مخرب میگذارد.
برای متوقف کردن دستکاری روانی لازم است مرزبندیهایی داشته باشید و روی آنها بایستید. میتوانید این نوع مرزبندیها را با همراهی یک روانشناس متخصص یاد بگیرید.
فهرست محتوا:
Toggleدستکاری روانی (manipulation) چیست؟
دستکاری عبارت است از شکل دادن، کنترل کردن یا استفاده ماهرانه از چیزی یا شخصی. ساختن یک مجسمه و یا متقاعد کردن دوستتان که وظایفش را به اتمام برساند هر دو دستکاری محسوب میشوند. اما این کلمه معانی منفی نیز دارد؛ به عنوان مثال فردی که از این تکنیک استفاده میکند خوب میداند چگونه کلمات را بپیچاند. این فرد با احساسات دیگران بازی میکند تا بهطور پنهانی دیگران را مدیریت کرده و به خواسته خود برسد.
دستکاری روانی در روانشناسی
دستکاری روانی در روانشناسی به این معناست که دیگران را به روشهای پنهانی تحت فشارقرار داده تا به آنچه میخواهید برسید. شخصی که دیگران را دستکاری روانی میکند اغلب به دنبال کنترل کردن است. فرد دستکاری کنند اغلب احساسات دیگران را به خوبی میشناسد، نقطه ضعفها و نقطه قوتهای آنها سریع یاد میگیرد و از این تواناییهای خود در جهت منفی استفاده میکند. اگرچه دستکاری روانی در روابط نزدیک بیشتر رایج است، اما دستکاری روانی میتواند در هر نوع رابطهای از محل کار گرفته تا خانواده اتفاق بیفتد.
هدف دستکاری روانی نوعی نفوذ اجتماعی است تا بتوان از طریق آن رفتار و تصمیمات دیگران را کنترل کرد. بهعنوان مثال فرض کنید مادری از فرزند خود درخواستی دارد. او برای رسیدن به هدفش به فرزندش عذاب وجدان وارد میکند. مثلا میگوید:” من این همه برات زحمت کشیدم از اول زندگیت تا الان، همین یک درخواستی که دارم هم قبول نمیکنی؟”. یا مثلا شوهری را در نظر بگیرید که به همسر خود خیانت مجازی کرده است و در پاسخ به عصبانیت و ناراحتی همسرش میگوید: “چرا از کاه کوه میسازی دو تا پیام بوده و کار خاصی نکردم الکی بزرگش نکن!”. در این جا فرد دستکاری کننده با کوچک شمردن واقعه سعی در کنترل احساسات همسرش و انتقاد کردن از او دارد. در ادامه به روشهای بیشتری از دستکاری روانی میپردازیم.
روش های دستکاری روانی
بر طبق مقاله هندویکی برخی از روشهای دستکاری روانی عبارتاند از:
دروغگویی
معمولا تشخیص دروغ در همان لحظه سخت بهنظر میرسد و اغلب دروغ مدتها بعد فاش میشود. اما اگر تیپهای شخصیتی را بشناسیم و از فرد مقابل خود شناخت داشته باشیم ممکن است سریع به دروغ او پی ببریم.
یک نوع دروغگویی دیگر وجود دارد، که فرد در آن حقیقت را با دروغ ادغام کرده و آن را بازگو میکند. مثلا قسمتهایی که به نفعش نیست را حذف میکند.
انکار
دستکاری کننده از اعتراف به اینکه کار اشتباهی انجام داده امتناع میکند. به عنوان مثال شما میدانید چه کسی وسیلهاتان را دزدیده است. اما وقتی با او صحبت میکنید او زیر بار نمیرود و تلاش میکند شما را متقاعد کند که اشتباه میکنید.
منطقیسازی
منطقیسازی زمانی اتفاق میافتد که فرد برای رفتار اشتباه خود دلیلی بهظاهر منطقی میآورد تا از بار مسئولیت خودش کم کرده و ذهن طرف مقابل را نسبت به بزرگی مسئله دور کند. مثلا زمانی که فردی خشونت فیزیکی انجام میدهد و واکنش خود را منطقی جلوه میدهد. مثلا میگوید: “چون عصبانی بودم حق داشتم او را بزنم”
کوچک شمردن واقعه
این مورد ترکیبی از عقلانیسازی و انکار است. همانند مثال بالا شوهری که مرتکب خیانت مجازی شده بود اما واقعه را کوچک جلوه میداد. در این روش دستکاریکنند ادعا میکند عملی که انجام داده آنقدرها هم دردناک نبوده است. به عنوان مثال فردی را مسخره میکند و یا به او توهین میکند و میگوید “فقط یه شوخی بود”.
توجه انتخابی/ بیتوجهی انتخابی
برای درک مفهوم توجه انتخابی/بیتوجهی انتخابی به مکالمه زیر دقت کنید:
زن: تو این روزا به من توجهی نداری همش با دوستات وقت میگذرونی. حتی نمیدونی چه فشاریو دارم تحمل میکنم.
مرد: من این هفته فقط 3 بار با دوستام بیرون رفتم. چی داری میگی؟
زن: من میگم باید بیشتر با هم وقت بگذرونیم. کاری ندارم که چقدر با دوستات وقت میگذرونی یه زمانی رو هم برای خلوت دوتاییمون در نظر بگیر.
مرد: تو خودت هر هفته با دوستات میری بیرون من هیچی نمیگم! الان به من گیر میدی؟!
در این مکالمه میبینیم مرد فقط روی موضوع وقت گذراندن با دوستان خود و یا همسرش تاکید دارد (توجه انتخابی) و به نیاز همسرش -که گذراندن وقت بیشتری با هم دیگر است- توجهی نشان نمیدهد (بیتوجهی انتخابی).
منحرف کردن بحث
دستکاریکننده هیچوقت به سوال مستقیم، بهطور مستقیم جواب نمیدهد و بحث را بهجای دیگری منحرف میکند. بهعنوان مثال در مثال بالا زمانی که زن درخواست میکند بیشتر باهم وقت بگذرانند. مرد میگوید: من همیشه تنها بودم، هیچکس به فکر تنهایی من نیست. در این مورد مرد هم نقش قربانی را به خود گرفته و هم به موضوع بحث نمیپردازد.
تله احساس گناه
در این روش دستکاریکننده به فرد مقابل احساس گناه یا عذاب وجدان میدهد. مثلا میگوید: تو خیلی خودخواهی، هیچی برات اهمیت نداره. اینگونه جملات اضطراب فرد را بالا نگه میدارد و او را مطیع میکند.
اضطراب معمولاً نتیجهی تعارضهای ناخودآگاه بین خواستههای درونی و واقعیت بیرونی یا ارزشهای درونی فرد است. مطیع بودن میتواند به عنوان یک سازوکار دفاعی برای کاهش این تعارض و اضطراب ناشی از آن عمل کند. با مطیع شدن، فرد ممکن است از روبرو شدن با تعارضهای درونی خود اجتناب کند و به نوعی احساس امنیت و آرامش موقتی پیدا کند.
انتقال احساس شرم
دستکاری کننده معمولا فرد مقابل را تحقیر میکند تا قربانی نسبت به خود شک کند. تکنیکهای انتقال احساس شرم میتوانند خیلی ظریف باشند: مانند لحن صدا، نحوهی نگاه کردن، پوزخند زدن، طعنه زدن. آنها از این طریق به قربانی احساس بیکفایتی میدهند.
بازی کردن نقش قربانی
دستکاری کننده خود را قربانی شرایط یا رفتار شخص دیگری نشان میدهد تا احساس ترحم، همدردی یا شفقت را در دیگران برانگیخته کنند و از این طریق به هدف خود برسند. افراد دلسوز و با وجدان نمیتوانند تحمل کنند کسی در حال رنج کشیدن است و دستکاریکننده اغلب برای جلب همدردی نقش قربانی را بازی میکند. مثلا اینگونه جملات نشاندهنده بازی کردن نقش قربانی باشند:
- من خیلی بدبختم و هیچ حمایتی توی زندگیم نداشتم.
- والدین من همیشه به من سخت گرفتن دلیل افسردگی من اونها هستند.
- من همیشه تنهام و دوستام همیشه نسبت به من بیوفایی میکنند.
- چون توی این کشور بزرگ شدم جای هیچ پیشرفتی نداشتم.
اغواگری
دستکاریکننده از تمجید، چاپلوسی یا حمایت آشکار از دیگران استفاده میکند تا دیگران گارد دفاعی خود را پایین بیاورند و به او اعتماد کنند.
چطور خود را از دستکاری روانشناختی حفظ کنیم؟
متاسفانه دستکاری روانی در انواع ارتباطات بسیار شایع است. حتی خود ما نیز ممکن است گاهی ناخواسته دیگران را دستکاری روانی کنیم. ارتباط با کسانی که شما را دستکاری روانی میکنند میتواند بسیار به سلامت روانتان آسیب بزند. در ادامه به نحوه برخورد با دستکاری روانی میپردازیم:
- خود را درگیر نکنید: اگر کسی در تلاش است از احساس شما سوءاستفاده کند تا پاسخی خاص از شما دریافت کند، راه را برای او باز نگذارید. به عنوان مثال، اگر دوستتان همیشه قبل درخواست کردن از شما دائما چاپلوسی میکند، با او همگام نشوید مودبانه پاسخ دهید و مکالمه را پیش ببرید.
- اعتماد به نفس داشته باشید: گاهی فرد دستکاریکننده با تحقیر سعی دارد شما را نسبت به تواناییهایتان مشکوک کند. این مورد اغلب در ارتباطات نزدیک اتفاق میافتد.
- روی مسیر موضوع کنترل داشته باشید: فرد دستکاری کننده اغلب تلاش میکند از موضوع منحرف شود دائما نکته اصلی مورد بحث را در ذهن خود مرور کنید و به محض خارج شدن از بحث دوباره به موضوع اصلی بازگردید.
تفاوت دستکاری روانی (manipulation) با گسلایت (gaslight)
اغلب دستکاری روانی با گسلایت اشتباه گرفته میشود. دستکاری روانی یک مفهوم گسترده است. به هر نوع تلاشی برای تاثیرگذاری بر افکار، احساسات و رفتار دیگران –خواه مثبت و خواه منفی- دستکاری روانی میگویند (دستکاری روانی مثبت میتواند مثل این باشد که دوست خود را از انجام عملی مضر بازدارید).
گسلایت یک شکل خاص از دستکاری روانی است که شامل ایجاد شک در واقعیت، خاطرات یا ادراک شخص میشود. گسلایت یک شکل مضرتر از دستکاری روانی است که هدف آن از دست دادن اعتماد فرد نسبت به خود و ثبات ذهنیاش است. طوریکه فرد گسلایت شده فکر میکند دیوانه شده است یا ثبات ذهنی ندارد.
هدف از دستکاری روانی این است که قربانی را متقاعد سازیم تا کاری را که ما میخواهیم انجام دهد. درصورتی که هدف گسلایت بدست آوردن کنترل و قدرت روی اشخاص با زیر سوال بردن واقعیت، تفکر و سلامت روان آنهاست.
جمع بندی
دستکاری روانی زمانی اتفاق میافتد که فرد برای اجتناب از مسئولیت، پنهان کردن مقاصد واقعی خود یا ایجاد شک و سردرگمی در طرف مقابل از رفتارهای کنترل کننده و مضر استفاده میکند. تاکتیکهای دستکاری، مانند گسلایت، دروغ گفتن، سرزنش، بازی کردن نقش قربانی و ایجاد احساس شرم میتواند به سلامت روانی فرد آسیب برساند.
این رفتارها رایج هستند و میتوانند در انواع روابط از جمله روابط عاشقانه، خانوادگی و حرفهای رخ دهند. نحوه شناسایی روشهای دستکاری روانی میتواند برای مقابله با آنها کمککننده باشد. همچنین برای دریافت نوبت مشاوره از درمانگران متخصص کلینیک روانشناسی اگاه میتوانید از طریق لینکهای زیر اقدام کنید.

درباره راحله کرمی
من راحله کرمی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی بالینی در سال 1401 هستم. از سال 1395 تحصیلات خود را در رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی شروع کردم. در این سالها با رویکردهای زیادی آشنا شدم اما در آخر رویکرد هیجانمدار را که با امیال درونی من تناسب داشت، برگزیدم. از سال 1399 شروع به گذراندن دورههای درمانگر فردی با رویکرد هیجانمدار از قبیل دورههای درمان افسردگی، اضطراب و تروما و... کردم. در کنار آن تلاش بر این داشتم که علم روز روانشناسی را از طریق دورههای آنلاین در دانشگاههای مختلف دنیا یاد بگیرم. علاوه بر آن به دلیل علاقه به رشته روانشناسی و مطالعات در این حیطه، از سال 1400 شروع به تولید محتوا و نویسندگی کردم. در طی این سالها تلاش کردم که با مطالعه مطالب و مقالات به روز روانشناسی علم خود را در اختیار کسانی بگذارم که به دنبال آگاهی هستند. و همیشه امید دارم که بتوانم قدمی هرچند کوچک برای رسیدن شما به این آگاهی باشم.
نوشتههای بیشتر از راحله کرمی11 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
شوهرم دقیقا همینجوریه دیگه خسته شدم نمیتونم راجع به هیچ چیزی باهاش صحبت کنم چون در نهایت چه همون موقع چه چند مدت بعد که بگذره بازم من مقصر میشم منو به مرز صد میرسونه آخرشم بابت رفتارم سرزنش میشم چیکار کنم کمکم کنین
سلام زهرا جان
درک میکنم که تحت چه فشار روانی هستی و خسته و کلافه شدی… بهتره که حتما زوجدرمانی رو امتحان کنید گاهی افراد متوجه اسیب روانی که به فرد مقابل میزنن نیستن و در مرحله آخر اگر همسر شما تمایل به درمان نداشت سعی کنید حتما درمان فردی رو شروع کنید تا راههای مقابله و مرزبندی رو یاد بگیرید
سلام خانم کرمی
من یک پزشکم
این دومین مقاله هست که از شما میخونم
بسیار کمک کننده و البته نجات بخش
خیلی ممنونم و دلم می خواست بدونین
که شما دارین به انسانهایی گرفتار
که صداشون بجایی نمیرسه
وحتی ممکنه از شدت گرفتاری خودشون هم آگاه نباشند کمک می کنید .
قلبا براتون آرزوی موفقیت دارم
سلام زینب جان عمیقا از کامنتت دلگرم شدم و هدف من همیشه آگاهیبخشی بیشتر به مردمم بوده و خوشحالم حتی اگر برای یک نفر مفید بوده باشم…تاثیری که شما از مقاله من گرفتید برای من موفقیته..از شما ممنونم
من اولین بار متن رو میخونم ولی لذت بردم و فرستادم برای دانش اموزام
سلام خسته نباشید مدتها این چنین اشخاصی دور برم میبینم البته خودم به صورت نادرست چنین حالاتی داشته ام و شرم سار ازین صفت بشدت نفرت دارم امیدوارم این رذیله نامناسب در سطح جامعه کمتر و کمرنگتر شود تا ثبات خانوادگی و اجتماعی جامعه روز به روز بهتر شود
ممنونم از شما
سلام و وقت بخیر
ممنون از توضیحات خوب و جامع تون خانم دکتر.
من هم اخیرا درگیر زندگی با همچنین فردی بودم
اما بعداز یکسال تلاش متوجه شدم ایشان تمایل به اصلاح ندارند و باز روی حرف خودشان هستند و با توجه به سن کمم خودم را نجات دادم تا قربانی نباشم و روح و روانمرا بازیچه دست دیگران نکنم.
سلام خوشحالم که به این آگاهی رسیدید زهرا جان
درود بر شما
اینکه فردی دستکاری روانی رو در مورد دیگران انجام میده ناشی از عدم قبول مسئولیت در اشتباهی که مرتکب شده است
حالا چرا نمیخواهد قبول مسئولیت کند و به عبارتی همیشه توپ را در زمین دیگران می اندازد ریشه در چه طرحواره ای در ناخود آگاه فرد دارد؟؟
دستکاری روانی رفتاری است که قابل مشاهده است ریشه این رفتار در چیست
دستکاری روانی معمولاً ناشی از طرحوارههای ناخودآگاه فرد است که به دلیل ترس از شرم، طرد یا ضعف در پذیرش مسئولیت اشتباهات خود شکل میگیرد. فرد ممکن است برای محافظت از خود یا حفظ قدرت و کنترل، به جای پذیرش اشتباهاتش، تقصیر را به گردن دیگران بیاندازد. این رفتار اغلب به دلیل نیاز به تایید، سلطهگری یا بیاعتمادی به دیگران بروز میکند. در نهایت، دستکاری روانی به تضعیف روابط و آسیبهای روانی منجر میشود.