هیستریونیک زنان؛ اختلال شخصیت نمایشی در زنان

من به دیده شدن زنده ام .از زمانی که خاطرم هست دیگران مرا به خاطر ظاهرم ستوده اند. زمانی که دیگران به من توجه نمی کنند کلافه و عصبی هستم تمام تلاشم را می کنم تا دوباره آن را به دست بیاورم من به خوبی می دانم چه طور توجه دیگران را جلب کنم. من همیشه می توانستم با کمی ناز کردن آنچه که می خواهم را داشته باشم نیازی نبود مهارت انجام دادن آن کار را یاد بگیرم چون دیگران ترغیب می شدند آن کار را برای من انجام دهند.

شخصیت نمایشی بیشتر در زنان دیده می شود

این تیپ شخصیتی را در زنان بیشتر از مردان می توانیم ببینیم اما در مردها به صورت نشان دادن افراطی ویژگی های مردانه مانند تاکید بر قدرت جسمی دیده می شود. لازم است به این نکته توجه کنیم اختلال شخصیت یک طیف هست و ممکن است بسیاری از زنان چند تا از ویژگی های این شخصیت را داشته باشند اما نمی توان آنها را در طبقه‌ی اختلال شخصیت نمایشی گنجاند.

شخصیت نمایشی در زنان از بیرون

زنی با شخصیت نمایشی از بیرون بسیار گرم و با انرژی با شما ارتباط برقرار می کند اما در حرف هایش نمی توانی به چیزی دست پیدا کنی حرف ها بسیار کلی و سطحی هستند. عشوه گری و جلوه گری کار هایی هستند که شخصیت نمایشی به خوبی این کار را انجام دهند و مردان زیادی جذب این زنان می شوند؛ در صورتی  که این خصوصیات زنان دیگر را عصبی و کلافه می کند. لوندی و عشوه گری زن نمایشی را نباید بر این فرض پنداشت که ویژگی زنانه زیادی دارند زایندگی و مراقبت دو ویژگی است که برای این زنان غریبه است.

هویت زنانه درونی نشده است بلکه فقط از ابزار جنسی که در دست دارند برای جذب مردان استفاده می کنند.

شخصیت نمایشی در فیلم ها

اگر علاقه مند به فیلم باشید حتما فیلم جذاب بربادرفته رو دیدین

در فیلم بربادرفته، اسکارلت به خوبی نقش یک زن هیستریونیک را بازی می کند که زندگی سه مرد را درگیر خود می کند.

سکانس هایی از فیلم به خوبی نشان می دهد زمانی که اسکارلت توجه کافی را دریافت نمی کند چگونه عصبی و کلافه است.

رابطه جنسی با زنان هیسترونیک

بسیاری از مردان تصور می کنند زنان که شخصیت نمایشی دارند میل جنسی بالایی دارند و می توانند رابطه ی جنسی خوبی با آنها برقرار کنند؛ اما بر خلاف تصور عموم شخصیت نمایشی از تکانه یا میل جنسی خود می ترسندو برای اینکه بتوانند به راحتی آن را سرکوب کنند به طور افراطی و سطحی احساسات خود را نشان می دهند.

اصطلاح لب چشمه بردن تشنه برگرداندن مثال خیلی خوبی برای این زنان هست.

برای یک زن نمایشی رابطه ی جنسی حاصل عشق و صمیمیت نیست. بلکه فقط اغراقی از نمایش نزدیکی جسمی و هیجانی است.

حکایت زنان نمایشی در رابطه ی جنسی به مثابه ی زمانی است که چیزی را نداری و فقط طبل تو خالی آن را به صدا در می آوری تا نه دیگران و نه خودت متوجه نبودن آن (صمیمیت) نشوی.

 تحقیقات نشان می دهند در زنان با شخصیت نمایشی میزان مشکلات کارکرد جنسی، نارضایتی جنسی و اختلال کمبود میل جنسی بیش تر از زنانی هست که شخصیت نمایشی ندارند.

من در ارتباط با خودم(هیسترونیک زنان)

به ندرت پیش میاد من به خودم یا احساسم و هویتم فکر کنم؛ اصلا فکر کردن بهش مرا کلافه می کند در واقع ضد و نقیض های زیادی درون من وجود دارد که ترجیح می دهم اصلا به آن فکر نکنم . یک دیوار محکم دور خودم می کشم تا هیچ کس نتواند این زخم ها و درد ها رو ببیند.

من از مرد ها بسیار می ترسم از نظر من موجودات عجیبی هستند اما اصلا مهم نیست من می توانم با هر ترفندی توجه آنان را جلب کنم، که در مشتم باشند. مرد هایی هستند با آن همه ادعا ولی نمی توانند دربرابر من مقاومت کنند.

کافی است  فقط به من توجه کند و به من نزدیک شود از آن لحظه به بعد برایم جذاب نیست .

باید به سراغ بعدی بروم.

گاهی خسته می شوم ….ولی نمی توانم قبول کنم بیش از این به من کسی نزدیک شود.

ویژگی مشترک شخصیت نمایشی در زنان و سایر اختلالات شخصیت

شخصیت مرزی و نمایشی هر دو نوسانات هیجانی را تجربه می کنند و هر دو احساس پوچی نسبت به خودشان دارند ولی این خصوصیات در مرزی ها بسیار شدید تر هست.

هر دو ممکن هست که به بدن خودشان آسیب بزنند با این وجود خود زنی در مرزی ها رایج تر هست.

خودشیفته ها و نمایشی ها هر به دنبال این هستند که در مرکز توجه باشند با این تفاوت که نمایشی ها تلاش زیادی می کنند ولی خودشیفته ها می خواهند آن طور که هستند مورد توجه باشند.

چرا زنان دارای شخصیت نمایشی یا هیستریونیک دنبال درمان نمی‌روند؟

1. جامعه به دلیل جذابیت ظاهری به آنها پاداش می دهد. خودشان هم بجز علایم دوره ای افسردگی از چیز دیگری شاکی نیستند.
2. گاهی مشکلات پزشکی بدون دلیل پزشکی مانند سردرد های عصبی، نابینایی عصبی می تواند ابزاری برای جلب توجه باشد.
3. به این دلیل که بسیاری از زنان به سمت روانشناس شدن می روند. بسیاری از نمایشی ها این را یک تهدید می بینند که دیگر در مرکز توجه نیستند.

بنابراین نمایشی ها درمانگر مرد را انتخاب می کنند.

صمیمیت کاذب اونها ممکن است این پیام را بدهد که من به کسی نیاز دارم از من مراقبت کند. این اتفاق در اتاق درمان هم می افتد؛ از آنجایی که به همسر آینده شان همه توانی را القا می کنند، با درمانگر نیز این گونه برخورد می کنند. اگر روانشناس آگاه نباشد ممکن است فرآیند درمان آسیب ببیند.