اختلال وسواس فکری چیست؟ راه های درمان
اختلال وسواس فکری یا Obsessive-compulsive disorder یکی از انواع اختلالات روانی است که در آن فرد برای رهایی از افکار یا تصاویر ذهنی آزاردهنده رفتارهای تکراری انجام میدهد. وسواس میتواند کیفیت زندگی را بهشدت کاهش دهد و در روتین زندگی روزمره بیمار اختلال ایجاد کند. به همین دلیل پیگیری و شروع درمان آن از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین هر چه زودتر این اختلال تشخیص و درمان شود، چشمانداز بهتری برای پاسخ به درمان خواهد داشت. اگر میخواهید با وسواس فکری بیشتر آشنا شوید، در این مقاله از سایت کلینیک روانشناسی آگاه با ما همراه باشید.
همچنین اگر شما یا یکی از نزدیکانتان دچار وسواس فکری هستید، میتوانید برای شروع درمان از یک روانشناس خوب در کلینیک آگاه کمک بگیرید. برای رزرو نوبت نیز میتوانید از طریق فرم زیر اقدام کنید.
فهرست محتوا:
Toggleوسواس فکری چیست؟
اختلال وسواس فکری – عملی یا OCD یک اختلال روانی است که در آن فرد درگیر الگویی از افکار، تصاویر ذهنی و احساسات آزاردهنده و ناخواسته است که باعث ایجاد احساس اضطراب شدید میشوند. سپس برای کاهش این اضطراب فرد ترجیح میدهد یک سری رفتارهای تکراری مشخصی را انجام دهد. برای مثال ممکن است فردی نگران آلودهشدن به میکروبها باشد، برای همین بهصورت مداوم دستهای خود را میشوید تا استرس و نگرانی خود را کاهش دهد. انجام این رفتارها برای فرد لذتبخش نیست و فقط برای کاهش اضطراب این کار را انجام میدهد.
متأسفانه این فرد نمیتواند افکار آزاردهنده خود را نادیده بگیرد یا از شر آنها خلاص شود؛ زیرا این افکار در هر شرایطی باز هم برمیگردند و فرد باز هم مجبور به انجام رفتاری تکراری میشود. در واقع افراد مبتلا به OCD در رهاکردن افکار وسواسی یا توقف اقدامات اجباری مشکل دارند، حتی اگر متوجه باشند که افکار آنها واقعبینانه نیست. از طرفی انجامندادن رفتارهای تکراری باعث اضطراب شدید و ترس از عواقب آن منجر میشود. این چرخه معیوب OCD است که میتواند به طور قابلتوجهی در انجام وظایف روزانه، تعاملات اجتماعی و… اختلال ایجاد کند.
اختلال وسواس فکری نسبتاً شایع است و میتواند هر کسی را تحتتأثیر قرار دهد. این بیماری اغلب در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود و میانگین سنی شروع آن ۱۹ سالگی است. همچنین مشخص شده است که حدود ۵۰ درصد از افراد مبتلا به OCD در دوران کودکی و نوجوانی علائم خود را نشان میدهند. بهندرت پیش میآید که فردی پس از ۴۰ سالگی به این بیماری مبتلا شود. همچنین جالب است بدانید زنان بیشتر از مردان به این اختلال مبتلا میشوند.
انواع وسواس فکری
در مقالهای از سایت webmd عنوان شده است که از نظر بالینی انواع مشخصی از اختلال OCD معرفی نشده است؛ ولی ازآنجاییکه معمولاً افکار وسواسی حول موضوعات خاصی میچرخند، میتوان گفت که وسواس فکری شامل موارد زیر است:
- چککردن: در این حالت فرد بهصورت مداوم بابت اینکه کار اشتباهی انجام دهد یا اینکه اتفاق بدی رخ دهد، نگران است؛ بنابراین قفل، سیستم هشدار، اجاقگاز یا کلیدهای چراغ را بارهاوبارها بررسی میکند.
- آلودگی: در این حالت فرد از هرگونه آلودگی شناخته شده مثل میکروب، خاک، ویروس و… میترسد و از تماس با اشیایی که ممکن است آلوده باشند، بهشدت اجتناب میکند. به همین دلیل معمولاً از دستزدن به دستگیرههای در، استفاده از توالتهای عمومی یا دستدادن خودداری میکنند یا دستهای خود را بهصورت افراطی میشویند.
- تقارن و نظم: در این نوع وسواس فرد برای کاهش اضطراب خود نیاز دارد وسایل و اشیا را به شیوهای خاص قرار دهد یا برخی اعداد را تکرار کند یا از آنها اجتناب کند؛ برای مثال ممکن است فرد از اعداد زوج اجتناب کند. البته در این حالت ممکن است رفتاری که انجام میشود با فکر وسواسی کاملاً نامرتبط باشد؛ مثل احتمال و نگرانی از مرگ کسی مگر اینکه چند بار روی میز ضربه بزنید.
- نشخوار فکری: نشخوار فکری نیز یکی از انواع وسواس فکری است که در آن برخی افکار آزاردهنده بهصورت مداوم در ذهن تکرار میشوند.
- وسواس پس از زایمان: یکی دیگر از انواع وسواس فکری، وسواس پس از زایمان است که به نظر میرسد به دلیل تغییر در هورمونها و مسئولیتها رخ میدهد. در این حالت مادر بیش از حد نگران کودک است و از اینکه اتفاق بدی برای او بیفتد، وحشت دارد. برای مثال ممکن است مادر وسایل کودک را بیش از حد ضدعفونی کند.
خصوصیات افراد دارای وسواس فکری
بر اساس مقالهای که در سایت psychiatry نوشته شده است، خصوصیات افراد دارای وسواس فکری به دودسته افکار وسواسی و رفتارهای اجباری تقسیم میشود. البته ممکن است هر فرد هر دو علامت یا فقط یکی از آنها را داشته باشد. این علائم میتوانند خفیف تا متوسط یا کاملاً شدید و ناتوانکننده باشند. البته برای هر بیمار ممکن است شدت علائم در طول زندگی متفاوت باشد و تغییر کند؛ برای مثال معمولاً زمانی که فرد تحت استرس بیشتری باشد، علائم وسواس افزایش مییابد. در ادامه مقاله با هر یک از این علائم بیشتر آشنا میشویم:
افکار وسواسی
منظور از وسواس فکری افکار، تکانهها یا تصاویری هستند که بهصورت ناخواسته و مداوم در ذهن تکرار میشوند و احساسات ناراحتکنندهای مانند اضطراب، ترس یا انزجار را ایجاد میکنند. با اینکه بسیاری از افراد مبتلا به OCD متوجه میشوند که این افکار محصول ذهن آنها است و غیرمنطقی یا اغراقشده هستند؛ اما نمیتوانند اضطراب خود را کنترل کنند. نمونههایی از محتوای رایج افکار وسواسی عبارتاند از:
- ترس از آلودگی یا کثیفی و تماس با مواد آلوده؛ مانند میکروبها
- افکار یا تصاویر ذهنی ناخواسته و ناخوشایند با موضوع جنسی، مذهبی و…
- نگرانی در مورد بروز پرخاشگری و آسیب رساندن به خود یا دیگران
- نیاز به نظم، آراستگی، تقارن یا تعادل در وسایل
- نیاز داشتن به اطمینان دائمی و ناتوانی در مقابله با عدم اطمینان
- نگرانی در مورد گرایش یا هویت جنسی خود
- افکاری در مورد فریادزدن، فحاشی یا عدم رفتار صحیح در جمع
رفتارهای تکراری یا اجباری
منظور از رفتارهای اجباری در OCD، رفتارهایی هستند که فرد احساس میکند باید حتماً آنها را انجام دهد تا افکار وسواسی و اضطراب ناشی از آنها کاهش یابند. هر چند این رفتارهای تکراری به طور موقت اضطراب را کاهش میدهند؛ ولی درنهایت این چرخه دوباره تکرار میشود. همچنین رفتارهای اجباری ممکن است با موضوع وسواس مرتبط باشد، مانند شستن بیش از حد دستها به دلیل ترس از آلودگی یا ممکن است اصلاً با وسواس ارتباطی نداشته باشند. برخی از نمونههای رفتاری اجباری عبارتاند از:
- شمردن، تکرار، ترجیح یا اجتناب بیش از حد از اعداد خاص
- تکرار کلمات یا دعاهای خاص در حین انجام کارهای نامرتبط
- چیدمان وسایل به روش یا الگویی خاص
- حمامکردن، تمیزکردن یا شستن مکرر بدن، دستها یا پاها
- جمعآوری یا احتکار وسایلی که ارزش شخصی و مالی ندارند
- اجتناب از موقعیتهایی که باعث ایجاد وسواس میشوند مثل دستدادن
- امتناع از لمس اشیایی که افراد دیگر لمس میکنند؛ مانند دستگیرههای در
- تمیزکردن مکرر اشیا خانگی
- تلاش برای مطمئن شدن و ناتوانی در تحمل شک و ابهام مثل چککردن مکرر قفل، اجاقگاز و درها
همچنین بخوانید: شخصیت وسواسی جبری چیست؟ آشنایی کامل با OCPD
ریشه و دلایل وسواس فکری
با وجود پژوهشهای زیادی که انجام شده و مقالهای که در سایت clevelandclinic منتشر شده است، هنوز علت دقیق ابتلا به OCD مشخص نیست. البته به نظر میرسد میزان انتقالدهندههای عصبی بهویژه سروتونین در ابتلا به این اختلال نقش داشته باشد؛ ولی چگونگی و دلیل اختلال در میزان این هورمونها مشخص نیست. برخی از عواملی که به نظر میرسد در بروز این تفاوتها نقش دارند، شامل موارد زیر است:
- یکی از این عوامل ژنتیک است. در واقع هنوز هیچ ژن خاصی شناسایی نشده است؛ اما مطالعات نشان میدهد افرادی که یکی از بستگان درجه یک آنها مثل والدین یا خواهر و برادرشان مبتلا به OCD است، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این اختلال هستند.
- مورد بعدی وجود تفاوتهایی در ساختار مغز افراد است که ممکن است تحتتأثیر عوامل ژنتیکی رخ دهد. مطالعات تصویربرداری تفاوتهایی را در بخشهایی از مغز افراد مبتلا به OCD نشان داده است؛ برای مثال قشر پیشانی و ساختارهای زیر قشر مغز در این افراد متفاوت است. ابتلا به این اختلال همچنین با برخی بیماریهای عصبی مثل پارکینسون، سندرم تورت و صرع که بر مناطق مشابه مغز تأثیر میگذارند، مرتبط است.
- مواجهه با رویدادهای استرسزا در زندگی میتواند خطر ابتلا به وسواس را افزایش دهد. در واقع استرس بهتنهایی نمیتواند عامل بروز وسواس باشد؛ ولی درصورتیکه فرد سایر عوامل ابتلا به این بیماری را داشته باشد، ممکن است باعث شروع یا بدتر شدن علائم شود. برای مثال OCD ممکن است برای اولینبار پس از یک رویدادهای استرسزایی مانند تولد خواهر و برادر، نقلمکان، ازدواج یا طلاق ظاهر شود.
- اختلالات عصبی خودایمنی کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوکی مثل گلودرد استرپتوکوکی یا مخملک نیز میتواند باعث بروز OCD شود. در واقع مشاهده شده است که برخی کودکان پس از ابتلا به این بیماری دچار علائم وسواس میشوند.
- یکی دیگر از عواملی که ممکن است باعث ابتلا به وسواس فکری شود، ترومای دوران کودکی است. بر اساس نتایج برخی از مطالعات به نظر میرسد بین آسیبهای دوران کودکی، مانند سابقه سوءاستفاده فیزیکی یا جنسی یا محرومیت هیجانی و ابتلا به OCD ارتباطی وجود دارد. همچنین میتوان افکار و رفتارهای وسواسی را از تماشای اعضای خانواده یا یادگیری آنها در طول زمان آموخت.
- در رویکرد روان پویشی نیز تصور میشود که این اختلال ناشی از سرکوب ناهشیار افکار و احساسات ناخوشایند است و بیمار برای مقابله با آنها از مکانیسمهای دفاعی استفاده میکند. بهعنوانمثال، فرد ممکن است احساسات پرخاشگرانه یا جنسی که با ارزشهای اخلاقی او در تضاد هستند را سرکوب کند. در نتیجه، این احساسات به شکل افکار وسواسی ظاهر میشوند.
- درنهایت ممکن است اختلال وسواس فکری با سایر اختلالات سلامت روان، مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی، سوءمصرف مواد یا اختلالات تیک مرتبط باشد.
تاثیر وسواس فکری بر زندگی روزمره
بر اساس مقالهای که در سایت mind منتشر شده است، وسواس فکری با ایجاد مشکلات متعددی میتواند زندگی روزمره را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد و کیفیت زندگی فرد را کاهش دهد. برخی از این مشکلات شامل موارد زیر است:
- انجام رفتارهای اجباری برای کاهش اضطراب زمان زیادی را به خود اختصاص میدهد و ممکن است فرد فرصتی برای انجام وظایف خود نداشته باشد.
- ممکن است فرد از موقعیتهای خاصی که باعث تشدید علائم OCD میشود، اجتناب کند؛ این وضعیت در روتین زندگی بهشدت اختلال ایجاد میکند. برای مثال ممکن است رفتن به محل کار غیرممکن باشد.
- افکار وسواسی باعث کاهش تمرکز و احساس خستگی میشود.
- اختلال وسواس بر کیفیت روابط تأثیر منفی میگذارد. حتی ممکن است فرد راجع بهطرف مقابل خود افکار و رفتارهای وسواسی داشته باشد.
- ممکن است فرد از اینکه دچار وسواس است، خجالت بکشد یا نگران باشد که دیگران او را قضاوت کنند. به همین دلیل از دیگران فاصله میگیرد و سپس دچار احساس انزوا و تنهایی میشود. در نتیجه تمام این احساسات بر احساس فرد نسبت به خودش تأثیر منفی گذاشته و باعث کاهش عزتنفس میشود.
- گاهی به دلیل انجام برخی رفتارهای تکراری مثل شستن مکرر دستها بیمار با مشکلاتی مثل خشکی شدید پوست مواجه میشود.
- در موارد شدید، متأسفانه ممکن است بیمار افکار مربوط به خودکشی یا رفتارهای مرتبط با خودکشی داشته باشد.
راه تشخیص اختلال وسواس فکری
هیچ روش قطعی برای تشخیص OCD وجود ندارد. یک متخصص سلامت روان مثل روان درمانگر بالینی یا روانپزشک با صحبتکردن و پرسیدن سؤالاتی راجع به علائم و… تشخیص مناسب را انجام میدهد. البته برای تشخیص وسواس فکری وجود معیارهای زیر ضروری است:
- وجود افکار وسواسی، رفتارهای اجباری و تکراری یا هر دوی آنها بهصورت غیرقابلکنترل
- صرف زمان زیاد، بیش از یک ساعت در روز، برای افکار یا رفتارهای وسواسی
- تأثیر منفی علائم بر فعالیتهای اجتماعی، مسئولیتهای کاری یا سایر رویدادهای زندگی
- علائم ناشی از مواد، الکل، داروها یا سایر اختلالهای روانی مثل اضطراب، اختلال خوردن یا اختلال تصویر بدن نباشد
با کدام تست وسواس فکری را تشخیص بدهیم؟
برای تشخیص وسواس فکری چندین تست استاندارد وجود دارد که توسط روانپزشکها و روانشناسها، استفاده میشود. این تستها معمولاً شامل پرسشنامهها و مصاحبههای بالینی هستند و به شناسایی شدت و نوع علائم OCD کمک میکنند. برخی از نمونههای این تستها عبارتاند از:
- مقیاس وسواس فکری – عملی ییل براون
- پرسشنامه وسواس فکری – عملی مادزلی
اگر احساس میکنید علائم وسواس دارید، مهم است که به یک روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید. این تستها بهتنهایی نمیتوانند تشخیص قطعی بدهند، بلکه باید در کنار ارزیابیهای بالینی و تخصصی استفاده شوند.
دریافت مشاوره وسواس از بهترین روانشناسان
راههای درمان وسواس فکری
هر چند وسواس فکری یک بیماری مزمن است؛ اما تشخیص صحیح و درمان مناسب میتواند تأثیر زیادی بر بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به OCD داشته باشد. رایجترین روش درمان OCD شامل رواندرمانی و دارودرمانی یا ترکیب این دو است؛ اما روشهای دیگری نیز وجود دارد. در ادامه مقاله با این روشها آشنا میشویم:
رواندرمانی
رواندرمانی باهدف کمک به شناسایی و تغییر احساسات و افکار ناسالم و کاهش رفتارهای آزاردهنده انجام میشود. انواع مختلفی از رویکردهای رواندرمانی وجود دارد که رایجترین و مؤثرترین انواع آن برای درمان OCD شامل موارد زیر است:
- درمان شناختی رفتاری یا CBT: روش CBT بر شناسایی و تغییر افکار ناسالم و سپس تغییر رفتارهای ناشی از آنها تمرکز میکند. در طول یک جلسه درمان، درمانگر به شما کمک میکند تا افکار و احساسات ناسالم خود را بررسی و شناسایی کنید. سپس باید افکار مثبت و صحیح را جایگزین آنها کنید تا بهاینترتیب الگوهای رفتاری نیز تغییر کنند.
- درمان مواجهه و پیشگیری از پاسخ یا ERP: درمان مواجهه و پیشگیری از پاسخ یکی از انواع درمانهای شناختی رفتاری است. در طول جلسات درمانی، بیمار در معرض موقعیتهای ترسناک یا تصاویری با موضوع وسواسهای خود قرار میگیرد. سپس به بیمار آموزش داده میشود که از انجام رفتارهای اجباری خودداری کند. بهعنوانمثال، درمانگر ممکن است از فرد بخواهد که اشیای کثیف را لمس کند؛ اما او را از شستن دستهایش منع میکند. در نتیجه با ماندن در یک موقعیت ترسناک بدون اینکه اتفاق وحشتناکی بیفتد، بیمار یاد میگیرد که افکار آزاردهنده و اضطرابزا فقط یک فکر هستند و واقعیت ندارند.
- درمان روان پویشی: درمان روان پویشی بر این فرض استوار است که وسواس فکری ناشی از سرکوب افکار، احساسات و تعارضات ناخودآگاه و استفاده از مکانیزمهای دفاعی برای مدیریت این تعارضات است. در این رویکرد، تمرکز بر روی کشف و تحلیل ریشههای ناهشیار افکار و رفتارها و حل تعارضات درونی فرد است تا بتواند اضطرابهای خود را به شکل سالمتری مدیریت کند. در کلینیک آگاه، درمانگران پویشی میتوانند بهصورت حضوری و آنلاین در درمان وسواس فکری به شما کمک کنند.
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یا ACT: درمان ACT به افراد کمک میکند تا بهجای تلاش برای کنترل یا ازبینبردن افکار وسواسی، با آنها به شکل سالمتری مقابله کنند. در واقع در این رویکرد، بهجای مبارزه با افکار و احساسات بر پذیرش آنها و انجام رفتارهای سازنده و هدفمند تمرکز میکنند.
دارودرمانی برای وسواس فکری
گروهی از داروها به نام مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) که معمولاً برای درمان افسردگی استفاده میشوند، میتوانند با دوزهای بالاتر در درمان OCD نیز مؤثر باشند. این داروها شامل فلوکستین، فلووکسامین، پاروکستین، سرترالین و… هستند. داروی کلومیپرامین نیز نوع متفاوتی از داروهای ضدافسردگی است که گاهی اوقات برای درمان وسواس استفاده میشود. در نهایت اگر این داروها تأثیرگذار نباشند، ممکن است پزشک داروهای ضد روانپریشی مانند ریسپریدون را تجویز کند.
ذهنآگاهی یا مایندفولنس
استفاده از تکنیکهای ذهنآگاهی مانند مدیتیشن، تمرینات تنفسی و… میتواند به کاهش علائم OCD و اضطراب کمک کند.
تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال
اگر سایر روشهای درمان وسواس اثربخش نباشند، ممکن است پزشک انجام روشهایی که فعالیت الکتریکی را در ناحیه خاصی از مغز شما تغییر میدهند، توصیه کند. تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال، از میدانهای مغناطیسی برای تحریک سلولهای عصبی و تغییر نحوه فعالیت آنها استفاده میکند.
جراحی
در برخی موارد شدید، ممکن است پزشک انجام جراحی را توصیه کند. در این روش سلولهای عصبی در قسمتهایی از مغز که مرتبط با وسواس هستند، تخریب میشوند. همچنین در روشی دیگر دستگاهی در بافت مغز قرار میگیرد که میتواند نحوه فعالیت سلولها را تغییر دهد.
چطور به فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری کمک کنیم؟
هنگامی که یکی از اعضای خانواده مبتلا به وسواس فکری است، این اتفاق میتواند برای کل خانواده بسیار مخرب و استرسزا باشد. شما میتوانید نقش مهمی در حمایت از فرد مبتلا داشته باشید و در مسیر درمان او را همراهی کنید. برای مثال میتوانید اقدامات زیر را انجام دهید:
مطالعه و آگاهی: قبل از کمک به فرد مبتلا به وسواس فکری، بهتر است خودتان در مورد این اختلال اطلاعات کافی کسب کنید. آگاهی از ماهیت افکار و رفتارهای وسواسی میتواند به شما درک بیشتری از شرایط او بدهد.
درک بدون قضاوت: متوجه باشید که افکار و رفتارهای فرد مبتلا به OCD خارج از کنترل او هستند. بهجای قضاوت یا سرزنش، او را درک کنید و به او اطمینان دهید که میدانید این افکار و اعمال ناشی از اختلال هستند.
تشویق به مراجعه به متخصص: اگر فرد درمان را شروع نمیکند، به او توصیه کنید که به یک متخصص روانپزشکی یا روانشناسی مراجعه کند. درمانهای مؤثری مانند درمان مواجهه و پیشگیری از پاسخ برای کمک به کنترل علائم OCD وجود دارد. همچنین درصورتیکه فرد در حال درمان است، او را حمایت کنید و به او در ادامه جلسات درمانی و تمرینهای خانگی کمک کنید.
اجتناب از تأیید یا کمک در وسواس: ممکن است فرد از شما بخواهد در انجام رفتارهای اجباری مانند چککردنهای مکرر به او کمک کنید. بهتر است بهتدریج از مشارکت در این رفتارها خودداری کنید.
حفظ ارتباطات اجتماعی: وسواس ممکن است فرد را از تعاملات اجتماعی دور کند. او را تشویق کنید تا ارتباطات اجتماعی خود را حفظ کند و در جمع دوستان و خانواده حضور داشته باشد.
آیا میشود از وسواس فکری پیشگیری کرد؟
باتوجهبه مقالهای در سایت mayoclinic ازآنجاییکه علت دقیق بروز وسواس فکری مشخص نیست، هیچ راه مطمئنی برای پیشگیری از این اختلال وجود ندارد. بااینحال، درمان بهموقع در پیشگیری از شدیدتر شدن علائم و ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره مؤثر است.
جمعبندی
وسواس فکری یکی از اختلالهای روانی بسیار رایج است که در آن فرد بهصورت مداوم با افکار و تصاویر ذهنی ناراحتکننده مواجه میشود. این شرایط باعث احساس اضطراب شدید میشود؛ در نتیجه بیمار برای کاهش احساسات ناخوشایند برخی رفتارهای تکراری و گاهی نامرتبط را انجام میدهد. هنوز علت دقیق بروز وسواس مشخص نیست؛ ولی به نظر میرسد ژنتیک نقش مهمی داشته باشد. خوشبختانه روشهای مؤثری برای درمان این اختلال وجود دارد که شامل رواندرمانی، دارودرمانی، تحریک مغناطیسی مغز و… است.
درباره فاطمه شهبازی
من فاطمه شهبازی فارغالتحصیل کارشناسی روانشناسی از دانشگاه یزد هستم. بیشتر به رویکردهای پویشی و تحلیلی علاقهمند هستم و اکثر مطالعاتم هم در این زمینه است و در کارگاههای مربوط هم شرکت میکنم. از سال ۱۴۰۰ نیز درمان فردیام را با رویکرد istdp شروع کردم. همچنین از پاییز سال ۱۴۰۲ به عنوان نویسنده بلاگ با کلینیک آگاه همکاری میکنم و هدف من آگاهکردن و افزایش اطلاعات افراد جامعه راجع به مسائل روانشناختی است.
نوشتههای بیشتر از فاطمه شهبازی
دیدگاهتان را بنویسید