شخصیت وسواسی جبری چیست؟ آشنایی کامل با OCPD
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی_اجباری، افرادی کمالگرا هستند و به نطم و کنترل بر اوضاع اهمیت میدهند. به اصول و قواعد کار بیشتر از هدف آن اهمیت قائلاند و افرادی هستند که غرق در جزییات میشوند به نحوی که نُتهای یک موسیقی را میشنوند اما کل یک موسیقی را نمیشنوند. شاید این ضرب المثل مصداق بارز افکار آنها باشد که «درختان نمیگذارند جنگل را ببینم». دقیقترین تصمیم آنها تصمیمی است که هیچ شاهدی نتواند بر آن خرده بگیرد. افراد دارای ocpd، معمولا در زندگی موفقیتهای بسیار زیادی کسب میکنند، اما به چه قیمت؟ به قیمت از دست دادن هیجاناتشان.
در این مقاله از کلینیک روانشناسی آگاه به تعریف، علل، علائم و راه درمان اختلال شخصیت وسواسی_اجباری میپردازیم.
فهرست محتوا:
ToggleOcpd چیست؟
سایت my.clevelandclinic.org شخصیت وسواسی جبری را اینگونه تعریف میکند:
Obsessive-compulsive personality disorder (OCPD) is a mental health condition that causes an extensive preoccupation with perfectionism, organization and control. These behaviors and thought patterns interfere with completing tasks and maintaining relationships.
ترجمه: اختلال شخصیت وسواسی_اجباری (OCPD) یک مسئلۀ سلامت روان است که باعث اشتغال ذهنی فراگیر همراه با کمالگرایی، سازماندهی و کنترل میشود. این الگوهای فکری و رفتاری باعث اخلال در کامل کردن تکلیف و پایداری روابط میشود.
افراد دارای شخصیت وسواسی اجباری به دلیل کمالگراییشان هنگام انتخاب دچار پریشانی میشوند که برخی از روانتحلیلگران از آن به عنوان مانیای تردیدی (doubting mania) نام میبرند. گاهی چون میخواهند پیامدهای همهی گزینهها را کنترل کنند در نهایت فرایند انتخابشان بدون هیچ انتخابی به پایان میرسد. در مثال واقعی روانکاو مشهور آمریکایی، نانسی مک ویلیامز این پدیده را بهتر میتوان فهمید.
نانسی مک ویلیامز در کتاب تشخیص روانتحلیلی نقل میکند: زنی با شخصیت وسواسی-عملی میشناسم که در دوران بارداری، از دو متخصص مامایی که در دو مرکز درمانی متفاوت و با دو روش کاملا متضاد کار میکردند وقت گرفته بود. دغدغۀ دائمی این زن در طول دوران بارداری این بود که بالاخره کدام متخصص و کدام روش را بر دیگری ترجیح دهد. وقتی پا به ماه شده بود هنوز نتوانسته بود برای این پرسش پاسخ مناسبی پیدا کند و زمان زیادی صرف شده بود تا تصمیم بگیرد آیا اصلا شرایط او طوری است که در یک بیمارستان پذیرش شود یا نه، و اگر تصمیم بگیرد به بیمارستان برود کدام بیمارستان مناسب حال اوست. تا اینکه دم فارغ شدنش مجبور شده بود با عجله به نزدیکترین کلینیک درمانی برود و زیر دست یک پزشک کارآموز وضع حمل کند. وقتی اتفاقات دنیای بیرون خودش دست به کار میشود و راه حلی برای پایان دادن به شک و تردیدهای آن زن پیش پایش میگذارد، بیفایده بودن افکار وسواسی بیامانش برملا میشود.
Ocpd در روانشناسی
در این قسمت، قدری دقیقتر به شخصیت وسواس فکری عملی نگاه میکنیم. مکانیسم دفاعی افرادی که وسواس فکری دارند متفاوت از افرادی است که وسواس عملی دارند.
مکانیزم دفاعی اصلی که افراد دارای وسواس فکری استفاده میکنند جداسازی عواطف (isolation of affect) است. در جداسازی عواطف ما از احساساتی که بههمراه تجربیات زندگیمان اتفاق میافتد اجتناب میکنیم. افرادی که شخصیت وسواسی_اجباری دارند در موقعیتهایی که هیجانها، احساسات بدنی و خیالپردازیها نقشی پررنگ و مشروع دارند به شدت احساس کمبود میکنند. غالبا در ایفای نقشهای رسمی هیچ مشکلی ندارند اما در نشان دادن عمق صمیمیت به دیگران و مخصوصا خانواده مشکل دارند. این افراد ممکن است دلبستگیهای عشقی پیدا کنند اما اضطراب و خجالت نمیگذارد که محبتشان را ابراز کنند.
مکانیزم پایه افرادی که وسواس عملی پررنگتری دارند همانگونه که فروید هم گفته بود، ابطال (undoing) است. در این مکانیزم افراد به صورت ناهشیار تلاش میکنند تا آرزوها و تمایلات ممنوعهای که داشتهاند در قالب رفتاری متضاد نشان بدهند. انگار که اصلا آن آرزوها و تمایلات را نداشتهاند.
افرادی که وسواس عملی پررنگتری دارند به واسطۀ اقداماتی اثر چیزی را خنثی میکنند. اقداماتی که معنای ناخودآگاه کفاره دادن یا حفاظت سحرآمیز را دارد. مثلا با شستوشوی بیش از حد سعی میکنند چیزی را در خودشان بشویند و پاک کنند یا با شمردن تا عدد مشخصی به شکل اسرارآمیزی از اینکه اتفاق بدی برای کسی بیفتد پیشگیری کنند.
وسواس عملی برای بسیاری از ما آشناست. تمام کردن تهماندههای بشقاب غذا هنگامی که چندان گرسنه نیستیم، نظافت کردن منزل درزمانی که لازم است خود را برای امتحان فردا آماده کنیم، سرزنش کردن کسی که قصد ضربهزدن به ما را دارد هرچند میدانیم اقدامات ما غیر از اینکه دشمنیها را بیشتر کند تاثیر دیگری روی او ندارد.
فعالیتهای وسواس عملی ممکن است سودمند یا مضر باشند. فلورانس نایتینگل یا بانوی چراغ به دست که بنیانگذار حرفۀ پرستاری مدرن است احتمالا فردی بوده که وسواس عملی او به حال دیگران ثمربخش بوده است. اگر وسواس عملی به کار اصلاح امور بیاید معمولا به درمان نیاز ندارد. اما اگر این وسواس مشکلات جانبی برای خودشان یا دیگران داشته باشد احتمال بیشتری دارد که به درمان مراجعه کنند.
دریافت مشاوره وسواس از بهترین روانشناسان
علت اختلال شخصیت وسواسی جبری
در اختلال شخصیت وسواسی_اجباری علاوه بر ژنها بیشترین تاثیر را نوع فرزندپروری والدین دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
- والدینی که استانداردهای بالایی برای رفتار فرزندانشان دارند بیشتر مستعد این هستند که کودکانی با اختلال شخصیت وسواسی_اجباری تربیت کنند. این والدین میخواهند هرچهزودتر فرزندانشان با این معیارها سازگاری پیدا کنند. در پاداش دادن به فرزندانشان سخت گیر هستند و در تنبیه کردن کارهای اشتباه جدیت بیشتری دارند.
- والدینی که برای کنترل کردن در فرزندانشان احساس گناه ایجاد میکنند: «من از دختر بزرگی مثل تو انتظار همکاری بیشتری دارم، آیا دوست داری دیگران هم این کار را با تو انجام دهند.» این والدین کارهایشان را بر اساس آنچه به نظرشان صحیح است توجیه میکنند (من از تنبیه کردن تو لذتی نمیبرم اما به نفع خودت هست که تنبیه شوی)
- برخی از کودکانی که والدینی بیاعتنا دارند نیز احتمال این را دارد که دچار اختلال شخصیت وسواسی_اجباری شوند. گویا این فرزندان از تصویری که والدینشان دارند دلسرد میشوند و شخصا برای داشتن یک مدل شخصی دست به کار میشوند و خودشان را از نو کشف میکنند.
چه کسانی در معرض خطر بیشتر ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری هستند
طبق سایت sheppard pratt برخی از عواملی که ممکن است احتمال ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی_اجباری را افزایش دهد عبارتاند از:
- سابقه خانوادگی اختلال شخصیت، اضطراب و افسردگی
- تروماهای دوران کودکی بهخصوص کودک آزاری که کودک تنها راه فرار از احساس آسیب دیدن خود را در کامل بودن خود ببیند.
- سابقه اختلال اضطراب داشتن.
نشانه های اختلال شخصیت وسواسی جبری
علائم اختلال شخصیت وسواسی_اجباری رفتارهایی هستند که اگر تبدیل به اختلال نشوند میتوانند مفید و سازگار باشند. در صورتی که درمان صورت نگیرد با بالارفتن سن بدتر میشود.
برخی از علائم آن عبارتاند از:
- تقریبا در همه جنبههای زندگی به فکر نظم، ترتیب، کمالگرایی، کنترل شخصی و کنترل میان فردی است.
- دائما به فکر جزییات، قواعد، فهرستها، نظم، سازمان یا جدول های زمانی است. تا جایی که هدف اصلی فعالیت مورد نظرش فراموش میشود.
- کمالگرایی باعث میشود در به پایان رساندن پروژههایش اخلال ایجاد شود. چون استانداردهایش رعایت نشدهاند نمیتواند پروژه را کامل کند.
- به شدت خود را وقف کار میکند و شدیدا در تلاش است تا عملکرد خوبی در شغلش داشته باشد تا جایی که فعالیتهای تفریحی و دوستیهای خود را کنار میگذارد.
- بیش از حد وجدان کاری دارد. مته به خشخاش میگذارد و درباره رعایت اخلاق، اصول، یا ارزشها انعطافپذیری ندارد.
- نمیتواند اشیای کهنه یا بیارزش را دور بیندازد حتی اگر هیچ ارزش معنوی برایش نداشته باشند.
- دوست ندارد قسمتی از کارش را به دیگران بسپارد یا با دیگران همکاری کند مگر اینکه کارها را دقیقا همانطور که او میخواهد انجام دهند.
- در خرج کردن پول هم برای خود و هم برای دیگران خسیس است و اعتقاد دارد که پول را برای روز مبادا باید جمع کرد.
- در افکار و عقایدش سرسخت است و اصلا حاضر نیست کوتاه بیاید.
تفاوت اختلال شخصیت وسواسی با اختلال وسواس فکری عملی
بین اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) با اختلال وسواس فکری عملی (OCD) که ممکن است برای بیشتر شما آشنا باشد تفاوت هایی وجود دارد. که به برخی از آنها در اینجا اشاره میکنیم.
- شدت علایم اختلال وسواسی_اجباری (OCD) به مرور زمان کم و زیاد میشود اما اختلال شخصیت وسواسی_اجباری (OCPD) منعکسکننده یک سبک شخصیتی بسیار انعطافناپذیر است که در طول زندگی فرد زیاد تغییر نمیکند.
- هم افراد وسواسی اجباری و هم افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی_اجباری ممکن است دست به رفتارهای تکراری بزنند. اما انگیزهی پشت این رفتارها متفاوت است. در OCD ممکن است به طور مکرر فهرستی از کارهای لازم را بنویسند یا اشیای در داخل خانه را مرتب کنند زیرا میخواهند از بروز یک حادثه ناگوار پیشگیری کنند در حالیکه افراد مبتلا به OCPD ممکن است همین کار را انجام دهند اما صرفا برای بهتر کردن عملکرد یا افزایش بازدهی خود.
- افرادی که از اختلال وسواس رنج میبرند دوست دارند از شر علایم خود رها شوند اما بسیاری از افراد مبتلا به اختلال OCPD هیچ نکته منفی در رفتار خود نمیبینند و احساس میکنند که مشکل آنها “دیگران” هستند.
- معمولا علت مراجعه به رواندرمانی در این دو اختلال متفاوت است. افراد مبتلا به OCD بخاطر رنج و عذابی که از علایم وسواس میبینند به رواندرمانی مراجعه میکنند اما افراد مبتلا به OCPD بهخاطر مناقشهای که بین آنها با دوستان و اعضای خانواده اتفاق افتاده است به روانشناس مراجعه میکنند.
- افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی_اجباری معمولا عقاید بسیار خشک و سختگیرانهای درباره “درست و نادرست” دارند و این انعطافناپذیری ممکن است به رفتارهای مرتبط با خرج کردن گسترش یابد. برای همین بسیاری از این افراد به خسیس و ناخنخشک معروفند در حالیکه این خصوصیت جزء ویژگیهای اصلی اختلال وسواسی_اجباری محسوب نمیشود.
- افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی_اجباری هستند بیشتر تحت تاثیر کمالگرایی هستند. به نظم و کنترل در زندگی شخصی و حرفهای خود نیاز بیشتری دارند. آنها معمولا از اینکه دیگران به اندازه آنها به نظم، کمالگرایی و دقت در کارها اهمیت نمیدهند به شدت ناراحت میشوند. به علت همین کمالگرایی است که بسیاری از افراد دارای شخصیت وسواسی-اجباری بیش از حد خودشان را وقف کارشان میکنند.
درمان اختلال شخصیت وسواسی جبری
افرادی که دارای اختلال شخصیت وسواسی_اجباری هستند بر این باورند که رفتارهایشان مشکل ساز نیست. برای همین اگر مشکل دیگری باعث ناراحتی آنها شود ممکن است که به دنبال درمان بروند.
معمولا رواندرمانی، درمان انتخابی برای اختلالات شخصیت است. هدف از رواندرمانی کشف انگیزهها و ترسهایی است که با افکار و رفتار آنها مرتبط است. بعلاوه، این افراد یاد میگیرند چگونه با دیگران ارتباط مثبتتری برقرار کنند.
درمان اختلال شخصیت وسواسی_اجباری شامل موارد زیر است.
- رواندرمانی پویشی: در این نوع از رواندرمانی، درمانگر و بیمار با کمک هم انگیزههای ناخوداگاه را کشف میکنند و سعی بر حلوفصل ریشههای اختلال دارند.
- درمان شناختی رفتاری: در این نوع از درمان، علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری را در جلسات مورد هدف قرار میدهند و به صورت ساختاریافته سعی در حذف آنها دارند.
- طرحوارهدرمانی: در این درمان هم از تکنیک های درمان شناختی رفتاری استفاده میکنند با این تفاوت که روی شخصیت فرد بعنوان یک کل کار میکنند و صرفا به نشانهها بسنده نمیکنند. طرحوارههایی که بر شخصیت فرد تسلط دارند را شناسایی میکنند و مورد هدف قرار میدهند.
- خانواده و زوجدرمانی: خانواده درمانی یا مشاوره زوج درمانی نیز میتواند در برطرف کردن علایمی که منجر به تعارض در بین زوجین میشود کمک کننده باشد.
راه های پیشگیری از اختلال شخصیت وسواسی جبری
با اینکه نمیتوان از اختلال شخصیت وسواسی_اجباری پیشگیری کرد اما بسیاری از مشکلات با درمانگرفتن کاهش مییابند و به برطرف شدن اخلال در زندگی، خانواده و دوستی فرد کمک میکند.
راهکارهایی برای خانواده و اطرافیان فرد دارای اختلال وسواسی جبری
در صورتی که پارتنر یا یکی از اعضای خانواده شما مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی_اجباری است توجه به نکات زیر میتواند برای داشتن رابطهای بهتر مفید باشد.
روی برنده شدن تمرکز نکنید
تمرکز بر روی برنده شدن روابط را از مسیر درست آن دور میکند خصوصا با افرادی که اختلال شخصیت وسواسی_اجباری دارند. زیرا این افراد تمایل شدیدی به احساس درست بودن دارند. بهتر است تمرکزتان را بر روی حل و فصل کردن تعارضات بگذارید تا برنده شدن بر یکدیگر.
قدر یکدیگر را بدانید
برای افراد دارای شخصیت وسواسی_اجباری بیشتر اتفاق میافتد که دچار یک روتین بحرانی شوند. فرد بدون اختلال شخصیت وسواسی_اجباری نیز احتمال دارد که درگیر چنین الگوی مشابهی شود و در آن هنگام فقط روی سختیها و جنبههای منفی زندگی تمرکز کنند. در چنین زمانهایی بهتر است از یکدیگر قدردانی کنید و بخاطر اخلاق کاری و مورداعتماد بودن از طرف مقابلتان تشکر کنید. به او بگویید که چگونه زندگی شما را بهبود بخشیده است یا به ایجاد حس امنیت در خانواده کمک کرده است.
مراقب خودتان باشید
ارتباط داشتن با شخصی که شخصیت وسواسی_اجباری دارد نیازمند قاطعیت بیشتری است. در مورد اینکه چه انتظاراتی خیلی زیاد است با او به صورت واضح سخن بگویید. اگر احساس میکنید که انتظارات او برای پاکیزگی غیرمنطقی است به او اطلاع دهید. سعی کنید در مورد راه حل با یکدیگر سازش کنید. در صورتی که وارد رابطه عاشقانه با شخصیت وسواسی_اجباری هستید مشاوره زوجدرمانی میتواند مفید باشد و اگر شریک زندگی شما سوء استفاده میکند و حاضر به تغییر نیست شاید لازم باشد بپذیرید که رابطه شما در حال حاضر کارساز نیست.
سوالات متداول
OCPD نیز مانند سایر اختلالات شخصیت، علت آن ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و روانی است.
در صورتی که فرد به علائم اختلال خود آگاه باشد بهتر میتوان در مباحث مختلف به راه حل مناسب رسید. گفتگو کردن یکی از بهترین گزینههاست.
در صورت تشخیص اینکه فرد مدنظر دارای اختلال ocpd است، بهترین راه کمک گرفتن از یک روانشناس خوب است.
هیجانات نبض زندگی هستند و مهمترین خطری که در کمین این افراد است دوری از هیجاناتشان است.
درباره علیرضا سنچولی
من علیرضا سنچولی هستم. کارشناسی روانشناسی عمومی دارم و دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی در دانشگاه شیراز هستم. یکی از کنجکاوی های من، شناخت بهتر انسان است و به همین دلیل روانشناسی را انتخاب کردم. مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت و فشرده (ISTDP) است. تلاشم بر این است تا موضوعات مختلف روانشناسی را با زبان ساده بیان و در اختیار عموم قرار دهم و به نظرم آگاهی از مسائل روانشناختی یکی از مهم ترین قدمها در زمینه بهبود حال درونیمان است.
نوشتههای بیشتر از علیرضا سنچولی
دیدگاهتان را بنویسید