اهمیت اعتماد کردن به دیگران + غلبه بر مشکلات اعتماد نکردن
باور به اینکه میتوان به یک نفر یا یک چیز اتکا کرد همان اعتماد است. اعتماد یک عنصر کلیدی برای روابط اجتماعی است. اعتماد کردن برای روابط عاشقانه، دوستیها، تعاملات بین غریبهها و گروههای اجتماعی بزرگتر بسیار مهم است و عدم اعتماد در چنین مواقعی میتواند عواقب جدی داشته باشد.
فهرست محتوا:
Toggleچرا اعتماد کردن مهم است؟
در اینجا به 5 دلیل اشاره میکنیم که چرا اعتماد کردن مهم است:
1- اعتماد باعث ایجاد امنیت روانی میشود
امنیت روانی به عنوان توانایی “خود بودن”، بدون ترس از عواقب منفی تعریف میشود. این به این معنی است که فرد از این نترسد که صحبت او ممکن است به تمام شدن رابطه و یا قضاوت شدنش منجر شود.
2- اعتماد، باعث تصمیمگیری سریعتر میشود
وقتی در یک رابطه اعتماد وجود دارد، فرایند تصمیمگیری سریعتر اتفاق میافتد. زیرا فرد مقابل میداند شخص تصمیمگیرنده بهترین نیت را دارد و هر دو به تواناییهای یکدیگر اعتماد دارند.
3- اعتماد باعث بهبود ارتباطات میشود
فرقی ندارد رابطه در چه نوعی باشد (دوست، شریک زندگی، همکار) نحوهی تعامل سازنده در هر نوع رابطهای مهم است. اگر بین افراد اعتماد وجود نداشته باشد، رابطه آسیب میبیند. ممکن است فرد از این بترسد که مورد احترام قرار نگیرد. سوءتفاهمها شایعتر میشود؛ اما وقتی اعتماد وجود دارد، ارتباطات باز و صادقانه است.
4: اعتماد باعث کاهش استرس میشود
چه در محل کار باشد چه در روابط شخصی، عدم اعتماد از نظر روانی طاقتفرسا میشود. فرد احساس میکند در حال عبور از یک میدان مین است، مطمئن نیست آیا چیزی که میگوید یا انجام میدهد مورد پذیرش است یا خیر. او همیشه از این میترسد مبادا کسی از پشت به او خنجر بزند، به همین دلیل دائما در تنش و استرس است. قرار گرفتن در محیطی قابل اعتماد به فرد این امکان را میدهد که آرامش داشته باشد و احساس امنیت کند.
5: اعتماد باعث افزایش خوشبینی میشود
اگر به زندگی فردی بدبین نگاهی بیاندازید، احتمالاً مشاهده خواهید کرد که در روابط یا محیطهای زیادی بیاعتمادی را تجربه کرده است. از سوی دیگر، افرادی که راحتتر اعتماد میکنند این ذهنیت را دارند که دنیا خطرناک نیست و افرادی با نیت خوب وجود دارند.
نشانههایی که ما در اعتماد به دیگران مشکل داریم
مشکل در اعتماد کردن به دیگران باعث میشود شما دائما شک کنید و حتی خود را منزوی کنید. روابطتان متزلزل خواهد شد و دائما دیگران را به عدم صداقت و خیانت متهم میکنید. در ادامه به 8 علامت که نشان میدهد شما در اعتماد کردن مشکل دارید اشاره میکنیم:
1- روی جنبهی منفی تمرکز میکنید:
افرادی که در روابط سالم هستند بیشتر به نقاط مثبت یکدیگر توجه میکنند، در صورتی که کسی که مشکل اعتماد کردن دارد جنبههای منفی را بیشتر از جنبههای مثبت میبیند. در هر شرایطی بدترینها را تصور میکند.
2- فکر میکنید خودتان باید همه کارها را انجام دهید:
تکیه کردن به دیگران برای انجام کارها برایتان سخت است بنابراین ترجیح میدهید تمام کارها را خودتان انجام دهید. بار مسئولیتی که بر دوش خود میگذارید باعث استرس، کمالگرایی و کار بیشازحد میشود.
3- به دوستان و خانواده خود مشکوک هستید
همیشه خودتان را برای خیانت دیدن و یا نیت بد پنهانی دیگران آماده میکنید. وقتی کسی حرفی به شما میزند باور نمیکنید زیرا بهطور پیشفرض باور دارید دیگران صداقت ندارند.
4- از صمیمیت اجتناب میکنید
صمیمیت باعث آسیبپذیری میشود. وقتی فردی را دوست دارید نسبت به رفتار و گفتار او حساس و آسیبپذیر هستید. فردی که در اعتماد کردن مشکل دارد از صمیمیت دوری میکند تا دچار آسیب نشود. او ترجیح میدهد تنها باشد تا اینکه آسیب ببیند.
5- کینهای هستید
وقتی کسی اعتماد شما را شکست یا شما را ناامید کرد، هرگز آن را فراموش نمیکنید و احتمالا هیچوقت دوباره به آن شخص اعتماد نکنید.
6- بیش از اندازه تودار هستید
به اشتراک گذاشتن دنیای درونی خود نیازمند اعتماد کردن به دیگران است. وقتی در اعتماد کردن مشکل دارید، ترجیح میدهید درباره زندگی خود هیچچیز به دیگران نگویید.
7- از تعهد اجتناب میکنید
از تعهد داشتن اجتناب میکنید زیرا روابط متعهدانه مستلزم اعتماد و آسیبپذیری است. وقتی به دیگران اعتماد ندارید، از وارد شدن به ارتباطاتی که در آن احساس آسیبپذیری میکنید دوری میجویید.
8- افرادی که به آنها نزدیک هستید را خفه میکنید
بهشدت از افراد نزدیکتان محافظت میکنید، زیرا میترسید شما را ترک کنند. این مراقبت بیش از اندازه احساس خفگی به فرد مقابل خواهد داد.
بعضی از نظریهها رابطهی نزدیکی بین اعتماد و کنترل کردن پیدا کردند. به عبارتی دیگر اگر فرد نیاز به کنترلگری نداشته باشد راحتتر اعتماد میکند. احساس نیاز به کنترل کردن و کنترل نکردن به تجربههای گذشته و فعلی فرد بستگی دارد. این تجربهها شامل:
- تروما روحی روانی
- دوران کودکی که در آن مورد بیمهری قرار گرفتهاید
- طرد شدن در دوران کودکی
- تجربیات روابط گذشته
- سبک دلبستگی ناایمن
- اختلالات سلامت روان
تروما
یکی از عوارض جانبی تروما، بیاعتمادی است. تروما بسیار بر سطوح بیاعتمادی تاثیر گذار است.
کودکی دردناک
تجربه بدرفتاری در دوران کودکی ویرانگر است. در معرض قرار گرفتن طولانیمدت در برابر بدرفتاری(مانند تجربه بیمهری و یا طرد شدن) به مرور زمان موجب بیاعتمادی میشود.
تجربیات روابط گذشته
این تجربه که به عنوان «ترومای خیانت» یا «ترومای وارد شده توسط نزدیکان» شناخته میشوند، باعث از بین رفتن اعتماد در رابطه میشود. این تجربه در روابط نزدیک مانند خانواده و دوستان و یا شریک عاطفی وجود دارد و صرفا به خیانت شریک عاطفی ختم نمیشود. بهعنوان مثال دزدی توسط یکی از افراد نزدیک و یا دوست نیز میتواند ترومای خیانت محسوب شود.
سبک دلبستگی
نظریه سبک دلبستگی نشان میدهد که نحوه ازتباط شما با مراقبانتان در دوران کودکی بر روابط شما در برگسالی تاثیرگذار است. اینطور گفته میشود که برآورده نشدن نیازهای کودک توسط والدین به سبکهای دلبستگی ناایمن منجر میشود.
اختلالات سلامت روان
برخی از اختلالات سلامت روان ممکن است در بیاعتمادی نقش داشته باشند، از جمله:
- اختلال استرس پس از سانحه(PTSD)
- اختلال شخصیت پارانوئید
- اختلال شخصیت وابسته
- اختلالات روانپریشی
- اختلالات افسردگی
- اختلالات اضطرابی
برای بهبود سلامت روان میتوانید از روانشناسان متخصص در کلینیک روانشناسی آگاه نوبت مشاوره به صورت آنلاین و حضوری دریافت نمایید.
چطور بر مشکلات برای اعتماد کردن به دیگران غلبه کنیم؟
خبر خوب این است که شما میتوانید یاد بگیرید چگونه بر مشکل اعتماد کردن خود غلبه کنید! بهترین راه برای غلبه بر مشکلات اعتماد این است که به مردم اجازه دهید اعتماد شما را جلب کنند. نکته کلیدی این است که روی افرادی که به شما آسیبی نرساندهاند ریسک کنید. در ادامه 8 روش برای غلبه بر مشکل اعتماد گفته شده است:
-
خطرات احساسی ایمن را بپذیرید
به خودتان اجازه دهید اعتماد را به روش های کوچک و ایمن تمرین کنید. حرف کسی را قبول کنید آنها را از شک و تردید بهره مند کنید.
-
اگر اعتماد شما شکسته شد به خودتان زمان بدهید
اگر اعتماد شما شکسته شده باشد، مدتی طول میکشد تا دوباره اعتمادتان جلب شود. اگر فرد مقابل شما دارد تلاش میکند تا دوباره اعتماد شما را جلب کند به او و خودتان فرصتی دوباره بدهید.
-
با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید
فرد مقابلتان را متهم و یا سرزنش نکنید. در عوض، به وضوح احساس خود و آنچه را که نیاز دارید، بیان کنید. برای مثال، «وقتی دیر به خانه آمدی، احساس نگرانی و ناامنی کردم. باید دفعه بعد با من تماس بگیری.»
-
در مورد ریشه های بالقوه مسائل اعتماد خود فکر کنید
به این فکر کنید که چه چیزی باعث شروع بیاعتمادی شما شده است. میتوانید از یک درمانگر متخصص کمک بگیرید.
-
مشکل عدم اعتماد را در خود بپذیرید
پذیرش این مشکل در شما جزء ضروری برای غلبه بر آن است. به جای سرزنش دیگران، مسئولیت شرایط خود را بپذیرید. پذیرش این موضوع به این معنی نیست که باید آن را دوست داشته باشید و برای حل آن تلاشی نکنید بلکه به این معنی است که شما وجود این مشکل را درک می کنید و تمایل دارید آن را حل کنید.
-
اعتماد نداشتن با کنترلگری ارتباط دارد
گاهی با کاهش اعتماد، نیاز به کنترل کردن فرد مقابل بیشتر میشود. متأسفانه، کنترل شدید فقط اعتماد را کاهش میدهد. شما دائما کارهای فرد مقابل را چک میکنید، رفت و آمد او را زیر نظر میگیرید تا بتوانید اعتماد کنید در صورتی که این کنترلگری باعث اعتماد بیشتر شما نخواهد شد. با کاهش نیاز خود به کنترلگری، میتوانید احساس اعتماد بیشتری پیدا کنید.
-
خودتان قابل اعتماد باشید
بسیاری از اوقات، ا انگشت اتهام را به سمت فرد مقابل میگیریم، اما آیا خودمان قابل اعتماد هستیم؟ اگر خودمان فرد قابل اعتمادی نیستیم، اعتماد کردن به دیگران برایمان دشوار خواهد بود.
8- بدانید که خودتان باید مشکل اعتمادتان را کنترل کنید
گاهی دائما به این فکر میکنید که دیگران باید کاری کنند تا اعتماد شما را جلب کنند. در صورتی که شما در ذهن خود به شک و افکار منفیگرایانهی خود اجازه ورود میدهید. سعی کنید این افکار خود را بدون توجه به اینکه دیگران چهکار میکنند، مدیریت کنید.
چگونه اعتماد از دست رفته را بازسازی کنیم؟
برای بازسازی اعتماد از دست رفتهی خود موارد زیر را تمرین کنید:
نقش خود را در این بیاعتمادی ببینید و بپذیرید
مسئولیت هرچه که انجام دادید را بپذیرید. حتی اگر شما آسیب دیده باشید، ممکن است نقش مهمی در قطع رابطه داشته باشید. دردهای خود را بیان کنید، خوب گوش کنید و مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید.
بخشش را تمرین کنید
نبخشیدن روح شما را میآزارد. بهتر است تصمیم بگیرید که خود و/یا شریک زندگیتان را ببخشید. بخشش مشروط به رفتار شخص دیگری نیست. بخشش انتخابی است که شما برای سبک کردن بار خود انجام میدهید.
گذشته را در همان گذشته رها کنید
شما نمیتوانید گذشته را اصلاح کنید. از نو شروع کنید. داستان گذشته را به اتمام برسانید. ممکن است گاهی آن آسیب دوباره زنده شود و شما وسوسه خواهید شد که به الگوهای قدیمی بیاعتمادی بازگردید. سعی کنید ذهن خود را آگاهانه روی حال متمرکز کنید.
به خود اجازه غمگین شدن بدهید.
به خود (و شخص مقابل) زمان زیادی برای عبور از این غم بدهید. احساسات و عواطف خود را نادیده نگیرید. با یکدیگر صبور باشید و همدیگر را درک کنید. هر کدام از شما به روش خود غمگین میشود. اگر فرد مقابل به سرعت شما (و یا به روش شما) بهبود نمییابد، او را قضاوت نکنید.
از کارهای کوچک شروع کنید
اول سعی کنید در مسائل پیش پا افتاده اعتماد ایجاد کنید. مثلا در زندگی عاطفی، اگر میگویید لباسها را میشویید، این کار را انجام دهید. اگر قول میدهید برای شام در خانه باشید، به این قول وفا کنید.
آیا اعتماد کردن همیشه خوب است؟
اعتماد همیشه چیز خوبی نیست. اعتماد کردن به دیگران شرایط خاص خودش را میطلبد. شما باید بسنجید که به چه کسی، چه زمان و در چه موقعیتی قرار است اعتماد کنید. شما ممکن است به دوست خود در نگه داشتن رازهای خود اعتماد داشته باشید اما اگر بخواهید با او بیزینسی را شروع کنید نتوانید به او اعتماد کنید. اعتماد یک چیز مطلق نیست. ممکن است به فردی در زمینههایی اعتماد کنید و در مقابل در برخی زمینهها نتوانید روی او حساب کنید.
چگونه میتوانیم در محیط کار اعتمادسازی کنیم؟
بر طبق مقاله دیوید گرسمن همراستایی گفتار و اعمال شما یک ستون کلیدی برای ایجاد اعتماد در محل کار و در نهایت برای موفقیت یک سازمان است. ما اغلب میبینیم دیگران میگویند هم راستایی حرف و عمل بیشترین تأثیر را اعتماد آنها دارد. زمانی که بین گفتار و اعمال یک فرد گسست وجود داشته باشد، احتمال کمتری وجود دارد که کارمندان نسبت به سازمان متعهد شوند و به تصمیمات او احترام بگذارند. سعی کنید این موارد را در محیط کار رعایت کنید:
- کاری که میگویید را انجام دهید
- صمیمی و دوستانه بودن (مردم به کسی که دوست دارند اعتماد دارند)
- اصالت، همدلی و انسانیت داشته باشید
- از همکاران خود حمایت کنید، حتی زمانی که اشتباه میکنند.
- اگر اشتباهی دارید به اشتباه خود را اعتراف کنید
- به ایدههای دیگران در محیط کار اهمیت دهید
جمع بندی
اعتماد کردن به دیگران زمانی در گذشته آسیب دیدهاید یا به شما خیانت شده، سخت است. این قابل درک است که تمایلی به اعتماد کردن به دیگران نداشته باشید. با این حال، اعتماد یک جزء ضروری برای هر رابطه سالم است. پس بهتر است در برطرف کردن آن بکوشید.
درباره راحله کرمی
من راحله کرمی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی بالینی در سال 1401 هستم. از سال 1395 تحصیلات خود را در رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی شروع کردم. در این سالها با رویکردهای زیادی آشنا شدم اما در آخر رویکرد هیجانمدار را که با امیال درونی من تناسب داشت، برگزیدم. از سال 1399 شروع به گذراندن دورههای درمانگر فردی با رویکرد هیجانمدار از قبیل دورههای درمان افسردگی، اضطراب و تروما و... کردم. در کنار آن تلاش بر این داشتم که علم روز روانشناسی را از طریق دورههای آنلاین در دانشگاههای مختلف دنیا یاد بگیرم. علاوه بر آن به دلیل علاقه به رشته روانشناسی و مطالعات در این حیطه، از سال 1400 شروع به تولید محتوا و نویسندگی کردم. در طی این سالها تلاش کردم که با مطالعه مطالب و مقالات به روز روانشناسی علم خود را در اختیار کسانی بگذارم که به دنبال آگاهی هستند. و همیشه امید دارم که بتوانم قدمی هرچند کوچک برای رسیدن شما به این آگاهی باشم.
نوشتههای بیشتر از راحله کرمی1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
حاصل یک عمر پشیمانی که دارم اعتمادی بود که بر مردم کردم