اتو فوبیا یا ترس از تنهایی چیست؟علائم و راه درمان
ترس از تنهایی، احساسی است که درک آن آسان است؛ آپارتمان خالی بعد از کار، غمانگیز بودن بعدازظهرهای جمعه و حس طرد شدن در تعطیلات، نمونه هایی از اتوفوبیا یا ترس از تنهایی است. ما به خوبی با حس عذابآور تنهایی آشناییم. همه ما کم و بیش در بعضی مواقع احساس کردهایم که تنها هستیم.
بعضی از ما بهای سنگینی برای ترس از تنهایی پرداختهایم. چون از تنهایی میترسیدهایم، تصمیمات ناگواری گرفتهایم. گاهی اقات برای اینکه از تنهایی میترسیدهایم به رابطههای اشتباهی پناه بردهایم اما در آخر آسیب دیدهایم و تنهاتر شدهایم. گاهی اوقات ترس از تنهایی آنقدر ما را از خود دور میکند که رشد روانشناختی را متوقف میکند. ما دیگر نمیدانیم چه کسی هستیم و چه میخواهیم.
اگر از تنهایی نمیترسیدیم، میتوانستیم بخش قابل توجهی از زندگی خود را نجات دهیم.
فهرست محتوا:
Toggleترس از تنهایی و پناه بردن به رابطه اشتباه
کسانی که از تنهایی میترسند، افراد اشتباهی را برای زندگی خود انتخاب میکنند. آنها هر کاری میکنند تا فرد اشتباه را در زندگی خود نگه دارند.
معمولا به دلیل ترس از تنهایی از حقوق خود میگذرند و گاهی امتیازهای زیادی به طرف مقابل خود میدهند تا آنها را در رابطه نگه دارند. بودن با فرد نه چندان مناسب برای کسی که از تنهایی میترسد تا حدی قابل تحمل است، اما هرچه زمان میگذرد، مانند سنگریزه در کفش تبدیل به آزاری مزمن میشود.
علاوه بر این، وقتی از تنهایی میترسیم، قدرتی نداریم که نیازهای خود را در رابطه بیان کنیم. در نتیجه روز به روز ناامیدتر میشویم. پس از مدتی ما دچار درماندگی آموختهشده میشویم: از تنهایی میترسیم، به رابطه اشتباه پناه میبریم، آسیب میبینیم و در نهایت تنهاتر میشویم.
همچنین بخوانید: ظرفیت تنهایی چیست و چگونه ایجاد میشود؟
ترس از تنهایی و فاصله گرفتن از خود واقعی
ما فقط با افراد دیگر زندگی نمیکنیم، بلکه زندگی درونی مخصوص خودمان داریم. وقتی که دائما با حضور دیگران احاطه شده باشیم از خودمان فاصله میگیریم و دیگر فرصتی برای دوستی با خود و شناخت خود نداریم. ما نیاز داریم زمانهایی با خود تنها باشیم تا عقاید و احساساتمان را بهتر بشناسیم. به دلیل ترس از تنهایی نمیتوانیم هویت خود را توسعه دهیم و مانند دیگران بیشتر رشد کنیم.
همهمه، صدای دیگران اطراف ما آنقدر زیاد است که دیگر صدای درونمان را نمیشنویم. صدای درونی که به ما میگوید مراقب خود باشیم و اجازه ندهیم دیگران به ما آسیب بزنند. هر زمان صدای درونی ما موضوعی دردناک را به ما یادآوری کند، ما از شخص دیگری استفاده میکنیم تا حواسمان را پرت کند.
در نهایت چیزهای زیادی وجود دارد که ما هرگز واقعاً درباره خودمان احساس یا درک نخواهیم کرد، سؤالات زیادی در مورد شغل و هدف نهاییمان وجود دارد که نادیده میگیریم؛ زیرا همیشه شخص دیگری در دسترس بوده تا در مورد اینکه چه کار کنیم از او بپرسیم.
ترس از تنهایی و اضطراب جدایی
ترس از تنهایی و اضطراب جدایی با یکدیگر مرتبط هستند. معمولاً اضطراب جدایی زمانی به وجود میآید که رابطه عاطفی ما با فرد مهم زندگیمان تهدید شود. بعد از آن ما میترسیم که به حال خود رها شویم و تنها بمانیم. ما از کودکی یاد میگیریم که ظرفیت تحمل تنهایی را پیدا کنیم. هرچقدر که ظرفیت تحمل تنهایی ما بالاتر باشد اضطراب جدایی کمتری تجربه میکنیم.
همچنین بخوانید: ازدواج برای فرار از تنهایی
تنها بودن در کنار مادر
زمانی که نوزاد بودیم با اینکه مادر دائما در کنار ما حضور داشت، مدت زمان زیادی را با ادراکات، افکار و احساساتمان تنها بودیم. ظرفیت تنها بودن از وقتی که پا به دنیا میگذاریم در ما شکل میگیرد و رشد میکند. ما از کودکی یاد میگیریم تا تنها بودن با خود و بودن با دیگران را تنظیم کنیم.
از طرف دیگر کودک باید بتواند احساسات و نیازهای خود را با مادر به اشتراک بگذارد و مطمئن باشد که نیازها و احساساتش درک و پذیرفته میشوند. در شرایط ناخوشایند، اگر مادر با نیازها و احساسات کودک هماهنگ نباشد احساس تنهایی عجیبی در او ایجاد میکند. در نتیجه کودکی که حالا فرد بالغی شده است برای فرار از تنهایی هر کاری میکند. او به دیگرانی نیاز دارد تا اجازه ندهند بار دیگر با خود و نیازهایش تنها بماند.
ما باید بتوانیم با خود تنها بمانیم و اجازه دهیم ذهن به فعالیت خود ادامه دهد. به درونمان گوش کنیم و ببینیم او میخواهد چه چیزهایی را به ما یادآوری کند.
حضور دائمی دیگران یا حفظ حریم خصوصی
برخی از تجربیات ما غیرقابل اشتراکگذاری هستند، شاید به این دلیل که مادر هرگز با آنها هماهنگ نمیشود. همانطور که شفافیت کامل با دیگران منجر به آسیب روانی میشود، ناتوانی در به اشتراک گذاشتن تجربیات هم منجر به بیگانگی و تنهایی میشود.
از دوران کودکی تا به حال ما همواره بین این دو قطب حرکت میکنیم. زمانهایی که با خود تنها هستیم و زمانی که به دیگران نیاز داریم تا تجربیات و احساساتمان را با آنها به اشتراک بگذاریم. ما باید بتوانیم بین حضور دیگران و حریم خصوصی خود تعادل برقرار کنیم.
ظرفیت تنها بودن
تنها بودن – ظرفیتی است که در طول زندگی ایجاد میشود – تا حد زیادی به ظرفیت مادر برای تنها بودن بستگی دارد. دل مشغولی اوليه مادر، که همان توجه مطلق به نوزاد است، به تدريج فروكش میکند. بعضی از شکستها در سازگاری مادر با نیازهای نوزاد اجتنابناپذیر هستند. اگر این سرخوردگیها با ظرفیت روانی و رشدی کودک هماهنگ باشند سودمند هستند.کودک یاد میگیرد چگونه با ناامیدی و سرخوردگیها مقابله کند.
ظرفیت تنها بودن یکی از نشانههای اصلی بلوغ عاطفی است. همه افراد نمیتوانند این ظرفیت را به دست بیاورند.
راهی برای تنها بودن با خود
وقتی تنها هستیم، همیشه چیزی در درون ما در حال رخ دادن است. ما لازم است بتوانیم با این فرایند تنها بمانیم. باید تجربه زیسته خود را زندگی کنیم. انگار که از دور، بدون هیچ دخالتی، عملیات پیچیده ذهنمان راتماشا میکنیم.
یک راه تنها بودن با خود، توجه به تجربهی زیسته خود در همان لحظه وقوع است. مثل زمانی که تنها غروب زیبای آفتاب را تماشا میکنیم یا وقتی که با احساساتمان تنها میمانیم؛ انگار که با جهان هستی، خود و زندگی درونیمان به تعادل و صلح رسیده باشیم.
باید بدانیم که تنها بودن هرگز به این معنی نیست که مشکلی در ما وجود دارد، تنها بودن به معنای بریده شدن از انسانیت نیست. ما باید بتوانیم با زندگی که در آن به نوعی همیشه تنها بودهایم آشتی کنیم.
برای کنار آمدن با ترس از تنهایی و مواجهه بهتر با آن، بهتر است با یک روانشناس صحبت کنید. برای خدمات مشاوره روانشناسی میتوانید از مشاوران کلینیک روانشناسی آگاه به صورت آنلاین نوبت دریافت کنید.
درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
خیلی مطلب خوبی بود