اختلال شخصیت مرزی چیست؟ آشنایی کامل با بیماری بوردرلاین

اختلال شخصیت مرزی (BPD) یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین اختلالات روانی است که میتواند بر جنبههای مختلف زندگی فرد، از جمله کار، روابط و تعاملات اجتماعی، تأثیر بگذارد. افراد دارای این اختلال معمولاً احساس ناامنی، سردرگمی و تنهایی را تجربه میکنند و بهشدت تحت تأثیر هیجاناتشان قرار میگیرند. این نوسانات عاطفی شدید، روابطشان را بیثبات کرده و چالشهایی برای خودشان و اطرافیان ایجاد میکند.
زندگی با این اختلال اغلب مانند یک ترن هوایی احساسی توصیف میشود؛ لحظاتی از شور و هیجان شدید که ناگهان جایش را به احساس ناامیدی و رنج عمیق میدهد. همین ویژگیها باعث شده که درک این اختلال و حمایت از افراد درگیر اهمیت زیادی داشته باشد. در این مقاله از وبلاگ کلینیک روانپویشی آگاه، به بررسی نشانهها، علل و راهکارهای درمانی اختلال شخصیت مرزی میپردازیم.
فهرست محتوا:
Toggleبیماری اختلال شخصیت مرزی یا بوردرلاین دیزوردر چیست؟
در ادامه، تعریف اختلال شخصیت مرزی را براساس دیکشنری انجمن روانشناسی آمریکا(APA Dictionary of Psychology) میخوانیم:
a personality disorder characterized by a long-standing pattern of instability in mood, interpersonal relationships, and self-image that is severe enough to cause extreme distress or interfere with social and occupational functioning. Among the manifestations of this disorder are (a) self-damaging behavior (e.g., gambling, overeating, substance use); (b) intense but unstable relationships; (c) uncontrollable temper outbursts; (d) uncertainty about self-image, gender, goals, and loyalties; (e) shifting moods; (f) self-defeating behavior, such as fights, suicidal gestures, or self-mutilation; and (g) chronic feelings of emptiness and boredom
اختلال شخصیت مرزی یک اختلال شخصیتی است که با الگوی پایدار و طولانیمدت بیثباتی در خلقوخو، روابط بین فردی و خودپنداره مشخص میشود. این بیثباتی به حدی است که میتواند باعث رنج شدید فرد شده یا عملکرد اجتماعی و شغلی او را مختل کند. از جمله ویژگیهای این اختلال میتوان به موارد زیر اشاره کرد: (الف) رفتارهای آسیبزننده به خود، مانند قمار، پرخوری یا مصرف مواد، (ب) روابط عاطفی شدید اما ناپایدار، (ج) فورانهای خشم غیرقابل کنترل، (د) عدم قطعیت درباره خودپنداره، هویت جنسیتی، اهداف و وفاداریها، (ه) نوسانات خلقی مداوم، (و) رفتارهای خودتخریبگر مانند درگیریهای شدید، ژستهای خودکشی یا خودجرحی، (ز) احساسات مداوم پوچی و بیحوصلگی.
اختلال بوردرلاین، بیماری لاعلاج نیست؛ بلکه بیماریای با پیش آگهی مطلوب است. برای شناخت بیشتر اختلال شخصیت مرزی (Borderline Personality Disorder) بهتر است با توضیح علائم آن شروع کنیم تا به درک بهتری از این اختلال برسیم.
علائم اختلال شخصیت مرزی چیست؟ (علائم بیماری بوردرلاین)
در نسخهی پنجم”راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی” برای اختلال مرزی نه معیار تعریف شده است. فرد باید پنج مورد از آنها را داشته باشد تا بتوانیم تشخیص اختلال مرزی بگذاریم. در ادامه به این معیارها اشاره خواهیم کرد:
-
تلاشهای شدید برای جلوگیری از ترک شدن واقعی یا خیالی
مثل نوزادی که اگر مادرش موقتاً نباشد فکر میکند برای همیشه رفته است و دیگر نیست، بیمار مرزی هم تنهایی موقتی را به شکل تنهایی دائمی و رها شدن تجربه میکند. مثل ضربالمثل «از دل برود هر آنکه از دیده برفت». اگر موقتاً نباشی یا من نبینمت انگار کلاً نیستی. بیمار بوردرلاین نمیتواند تنهایی را تاب بیاورد، باید دیگرانی باشند تا او بتواند حس کند خودش نیز وجود دارد. بودن خودش بستگی به بودن دیگران دارد. از تنهایی و رها شدن میترسد. با خودش فکر میکند اگر دیگران نباشند چه کسی از من مراقبت میکند؟ برای بیمار مرزی، جدایی خودش از غیر خودش اتفاق نیفتاده: اگر تو نباشی پس من هم نیستم. مرزی بین من و تو وجود ندارد.
-
روابط بین فردی ناپایدار و مشکلساز
روابط بیمار مرزی متزلزل است. از یک طرف تحمل جدایی را ندارد و از طرف دیگر از صمیمیت میترسد. هم میخواهد دیگران باشند و هم نمیخواهد. میخواهد در دیگری غرق شود و به او توجه شود ولی همزمان میترسد در دیگری گیر بیفتد و خودمختاری و استقلالش را از دست بدهد.
فرد با شخصیت مرزی معمولاً به دیگران وابستگی شدید دارد. ممکن است اول از شما بتی بسازد و شما را بپرستد. اما اگر کوچکترین کاری کنید که ناراحتش کند یا نسبت به او بیتفاوت باشید از چشمش میافتید. شما یا خوب هستید یا بد. از نظر او نمیتوانید هم خوب باشید و هم بد. فرد مرزی در یکپارچه کردن این اطلاعات دچار مشکل است.
یکی دیگر از ویژگیهای فرد با شخصیت مرزی نداشتن همدلی واقعی است. اگرچه ممکن است احساسات دیگران را بفهمد اما نمیتواند به نیازها و احساسات دیگران به شکل مناسبی واکنش نشان بدهد. این احساسات درونی فرد بوردرلاین باعث میشود روابطش با دیگران ناپایدار و بیثبات باشد.
-
فقدان تصویری واضح از هویت
بیمار مرزی نهتنها از دیگران درک ثابتی ندارد؛ بلکه از هویت خودش هم درک پایداری ندارد. بیمار مرزی ممکن است خودش را فردی زیبا ببیند اما اگر فرد دیگری را ببیند و خودش را با او مقایسه کند، دیگر از نظر خودش زیبا نیست و احساس میکند زشت است. شخصیت مرزی مدام در تلاش است هویتی پایدار به دست آورد اما با این وجود احساس تقلبی بودن میکند.
احساس میکند غیرواقعی است و دارد ادا در میآورد. فرد مرزی احساس تعلق نمیکند. برای همین ممکن است بارها رشتۀ تحصیلی، دوستانش یا شغلش را عوض کند. خلأیی درون خودش احساس میکند اما هر چقدر تلاش میکند نمیتواند آن خلأ را پر کند.
-
تکانشگری
رفتارهای بیمار مرزی ناگهانی و تکانشی است. این رفتار ناگهانی و تکانشی به دلیل احساسات شدیدش است. گاهی اوقات تنها چیزی که میتواند به آن فکر کند لذت بردن است. ممکن است بیپروا رانندگی کند، قمار کند یا روابط جنسی با افراد متعدد داشته باشد تا تنشهایش کمتر شود. ممکن است مواد مصرف کند یا به ولخرجی و پرخوری روبیاورد.
-
تهدید مکرر به خودکشی یا گرفتن ژست آن یا خودزنی
یکی دیگر از ویژگیهای افراد مرزی، خودتخریبی است. تبیینهای متفاوتی برای رفتارهای خودتخریبی فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی وجود دارد. در ادامه به برخی از این تبیین ها اشاره خواهیم کرد.
تهدید و وانمود به خودکشی، میتواند نشانهای از ناامیدی و افسردگی باشد یا تلاشی ناهشیار برای جلب توجه. گاهی این رفتار فریادی برای کمک است، گاهی هم راهی برای تنبیه خود یا حتی تلاشی ناهشیار برای انتقام گرفتن از دیگران. فرد دارای اختلال شخصیت مرزی لزوماً قصد خودکشی ندارد. رفتارهای خودتخریبی راهی برای نشان دادن دردش است و انگار با این رفتارها از دیگران خواهش میکند به او کمک کنند. اما گاهی تکرار این رفتار به شکل عادت و رفتار آیینی درمیآید. در این موارد، فرد معمولاً نقاطی از بدنش را زخمی میکند که بعداً بتواند پنهانش کند. انگار که نیاز دارد چیزی را حس کند حتی اگر درد باشد. تجربۀ درد فیزیکی به او احساس وجود داشتن میدهد و ممکن است برای لحظاتی ذهنش را از آشفتگیهای درونی منحرف کند. بسیاری از بیماران مرزی به این موضوع اشاره میکنند که با خودزنی درد را تجربه نمیکنند. انگار که قبل از رفتارهای خودجرحی، تنش و عصبانیت را تجربه میکنند و بعد از خودزنی احساس آرامش میکنند.
-
نوسان خلقی شدید و واکنش پذیری شدید در برابر استرسهای موقعیتی
تغییرات خلقوخویشان سریع است؛ لحظهای پر از خشم هستند و لحظهای دیگر آرام میشوند. او نمیتواند هیجاناتش را کنترل و تعدیل کند. در کتاب «از تو بیزارم ترکم نکن» به مثال فردی اشاره میشود که با نوسانات شدید خلقی مواجه است.
«نامزد جاستین از مصرف بیشازحد دارو و تمایل به خودکشی جاستین، نا امید شده و او را به اورژانس برد. هنگام پذیرش در بخش روانپزشکی، او با گریه از ناامیدی و آرزوی مداوم مرگ خود برای پرستار صحبت کرد و گریۀ غیرقابلکنترلی میکرد. با این حال، دقایقی بعد او در حال خنده و شوخی با هماتاقی جدیدش بود.»
-
احساس پوچی مزمن
فرد مرزی هویت منسجمی را از خودش تجربه نمیکند؛ همین باعث میشود احساس پوچی و تنهایی کند. برای فرار از احساس پوچی حاضر است هر کاری کند. ممکن است رژیمهای سفت و سختی بگیرد، مواد مخدر یا الکل مصرف کند، دست به خودکشی بزند یا اقدامات تکانشی انجام دهد. با این کارها میخواهد احساس پوچی و ملالی را که تجربه میکند از بین ببرد. میخواهد زنده بودنش را به خودش ثابت کند.
-
ابراز مکرر و نامناسب خشم
از پایدارترین علائم اختلال شخصیت مرزی خشم است. رفتارهای انفجاری بیمار مرزی غیرقابل پیشبینی است. اقدامات خشونتبار او معمولا با موقعیت برانگیزاننده متناسب نیست؛ مثلاً ممکن است توهین خیلی کوچکی بشنود ولی واکنش شدید و خشونتباری از خودش نشان دهد.
-
احساس غیرواقعی بودن یا شکاکیتهای گذرا و مرتبط با استرس
ممکن است فرد بوردرلاین در مواجهه با موقعیتهای تنشزا احساس غیرواقعی بودن داشته باشد یا افکار پارانوئیدی را تجربه کند.
دلایل ایجاد بیماری شخصیت مرزی یا بوردرلاین
به نقل از وبسایت mayoclinic شواهد موجود به هیچ دلیل قطعی برای ایجاد اختلال شخصیت مرزی اشاره نمیکنند. ترکیبی از عوامل اجتماعی، ژنتیکی، عصبی- زیستی و تحولی در شکل گیری اختلال مرزی مؤثر است.
تاریخچۀ خانوادگی افراد مبتلا به شخصیت بوردرلاین پر از بیتوجهی و غفلت والدین، طرد شدگی، محرومیت عاطفی، بدرفتاری روانی، جنسی و جسمی است. زمانی که کودک مورد بدرفتاری و بیتوجهی قرار میگیرد، فرایند شکلگیری اعتماد در او مختل میشود. نمیتواند به عزت نفس و خودپیروی دست یابد. در ادامه نمیتواند با جدایی و نبود دیگران کنار بیاید و به هویت پایداری دست یابد. کودکی که مورد بدرفتاری قرار گرفته است نمیتواند روابط صمیمانهای با دیگران برقرار کند و به نوعی روابط قبلیاش را تکرار میکند.
ممکن است نزدیکی با دیگران برای آنها با درد به همراه باشد. این تجارب باعث میشود به این نتیجه برسند که”عشق و صمیمت به انسان آسیب میزند”. بیمار مرزی حتی ممکن است آزار رساندن به خودش و رفتارهای خودجرحی را جانشین آزار و اذیت و بدرفتاری پدر و مادرش کند.
نظریهپردازان تحولی به این موضوع اشاره میکنند که فرد بوردرلاین به مرحلۀ پایداری ابژه نرسیده است. ثبات و پایداری ابژه به این معناست که فرد توانایی این را دارد که هم احساسات مثبت و هم منفی را تجربه کند و باز هم با دیگران رابطهاش را حفظ کند.
تفاوت بین شخصیت مرزی و دو قطبی
اختلال شخصیت مرزی و دو قطبی حدود 20 درصد باهم همپوشانی دارند. یعنی 20 درصد بیماران دو قطبی همزمان به اختلال شخصیت مرزی مبتلا هستند و 20 درصد از بیماران اختلال شخصیت مرزی، همزمان به اختلال دوقطبی مبتلا هستند. اما این دو با وجود همپوشانی تفاوتهایی نیز دارند.
در وبسایت healthmatters به این موضوع اشاره شده است که بیماران دوقطبی در دوران افسردگی و شیدایی به طور قابل توجهی افت عملکرد دارند اما در فاصلۀ بین نوسانات عملکردشان نرمال است. اما افراد مبتلا به BPD حتی اگر تغییرات خلقی هم نداشته باشند، در عملکرد روزانهشان مشکل دارند. تغییرات خلقی بیمار مرزی گذراتر و ناپایدارتر از بیماران مبتلا به دوقطبی است. همینطور دو معیار اختلال در هویت و ترس از رها شدن فقط در اختلال شخصیت مرزی دیده میشود.
اختلال شخصیت مرزی در زنان و مردان
تا همین اواخر تحقیقات نشان میدادند که نسبت ابتلای زنان به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با مردان، سه یا چهار به یک است. اما تحقیقات جدیدتر نشان میدهند در بین زنان و مردان شیوع یکسانی دارد. زنان بیشتر دنبال درمان هستند و شدت علائم در زنان نسبت به مردان پررنگتر است. البته یک سوگیری هم وجود دارد: رواندرمانگرها مشکلات تکانشی و هویتی را در مردان طبیعیتر میدانند. برای همین ممکن است اختلال شخصیت مرزی را در مردان کمتر تشخیص بدهند و یا به اشتباه تشخیص اختلال ضداجتماعی دهند و همین باعث میشود مردان به جای اینکه به اتاق درمان بیایند به سمت دادگاه و دستگاه قضایی فرستاده شوند.
اختلال شخصیت مرزی در کودکان و نوجوانان
اختلال شخصیت مرزی از اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع میشود و ما این اختلال را در کودکان نمیبینیم؛ زیرا هنوز شخصیت آنها به طور کامل شکل نگرفته است.
چالشهایی که نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و نوجوانان عادی تجربه میکنند، شبیه به هم است. هم نوجوان مرزی و هم نوجوان عادی به دنبال پیدا کردن هویتشان هستند. هر دو به دنبال استقلال و جدا شدن از والدینشان هستند. طغیانهای خشم دارند، خلق و خوی هیجانی دارند و همین منجر به رفتار تکانشی میشود. هر دو در حال رویاپردازی هستند.
ممکن است در این دوره از سبکهای پوشش عجیب غریب و نامتعارف خوششان بیاید. اما نوجوان عادی به خودش صدمه نمیزند، رگش را نمیزند، خودکشی نمیکند، به مواد مخدر اعتیاد پیدا نمیکند، پرخوری نمیکند و بعد خودش را وادار نمیکند بالا بیاورد. این رفتارها افراطی هستند و دیگر ارتباطی با چالشهای دوران بلوغ ندارند. گاهاً والدین به ژستهای خودکشی نوجوان به دید جلب توجه نگاه میکنند. فکر میکنند اگر به آنها توجه شود مشکل برطرف میشود. اهمیت دارد که به این موضوع اشاره کنیم که اقدام به خودکشی”عادی و طبیعی” نیست. اقدام به خودکشی مسئلهی جدی است و باید به آن توجه کنیم حتی اگر از نظر ما دنبال جلب توجه باشد.
آیا بیماری شخصیت مرزی باعث خودکشی میشود؟
حدود 70 درصد از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اقدام به خودکشی میکنند. نرخ خودکشی منجر به فوت آنها نزدیک به 10 درصد بیشتر از جمعیت عادی است. سابقه بدرفتاری در کودکی، مصرف مواد، افسردگی اساسی، ناامیدی، احساس پوچی و ترس از رها شدن بیشترین ارتباط را با اقدام به خودکشی دارند.
فرد دارای شخصیت بوردرلاین در رابطه زناشویی و ازدواج
رابطههای افراد مرزی طوفانی است. روابط آنها معمولا خیلی زود متلاشی میشود. او از تنها شدن میترسد برای همین به دیگران میچسبد اما از آن طرف از محدود شدن میترسد پس دیگران را پس میزند. هم صمیمت و هم تنها گذاشتن باعث میشود واکنشهای بدی نشان دهد. این احساسات درونی فرد مبتلا به شخصیت مرزی باعث ایجاد مشکل، رفتارهای فریبکارانه و بیثباتی در زندگی زناشوییاش میشود. فرد مرزی نمیتواند به درجهای از استقلال برسد که بتواند به شیوهای سالم به دیگران اتکا کند. فرد مرزی به دیگران وابستگی شدید دارد و برای آنکه هویتش را کامل کند به دیگری میچسبد.
ممکن است فردی که در کودکی مورد بیتوجهی قرار گرفته است بخواهد به شخصی دیگر پناه ببرد تا نیازها و کمبودهای او را برطرف کند. به همین علت تصمیم میگیرد ازدواج کند اما بعد از مدتی احساس میکند با همسرش نمیتواند یکی شود و به رضایت عاطفی دست یابد؛ برای همین مضطرب و نگران میشود. نگرانی و بیقراری باعث میشود دست به رفتارهای تکانشی بزند مثلاً هم زمان با چند نفر دیگر نیز ارتباط برقرار کند. ممکن است حتی به همسرش خیانت کند.
همچنین بخوانید: عشق در بیماران دوقطبی
راههای تشخیص شخصیت مرزی یا بیماری بوردرلاین
وبسایت NIH در مورد راه تشخیص اختلال مرزی میگوید:
متخصصان سلامت روان مانند روانپزشک و روانشناس میتوانند اختلال شخصیت مرزی را بر اساس ارزیابی دقیق از نشانهها، تجربیات و تاریخچۀ خانوادگی فرد تشخیص دهند. یک معاینه بالینی دقیق و کامل میتواند به رد بقیۀ علل احتمالی نشانهها کمک کند.
برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی، علاوه بر معاینه بالینی دقیق، از ابزارهایی مانند تست STIPO-R و مصاحبۀ سواپ نیز استفاده میشود. تست STIPO-R با بررسی ویژگیهای شخصیتی فرد، میتواند در شناسایی اختلالات شخصیت مفید باشد. همچنین، مصاحبه سواپ که روشی دقیقتر است، ویژگیهای شخصیتی و نشانههای بالینی فرد را بررسی کرده و اطلاعات مهمی را برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی ارائه میدهد. این ابزارها به روانشناسان کمک میکنند تا شناخت دقیقتری از وضعیت روانی فرد بهدست آورده و اختلال شخصیت مرزی را از سایر اختلالات تمیز دهند.
لازم به ذکر است با وجود آشفتگیهای بنیادین در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، تشخیص این اختلال گاهی دشوار است و ممکن است به اشتباه اختلال دیگری تشخیص داده شود. بنابراین، ارزیابی دقیق و همهجانبه توسط متخصص سلامت روان برای تشخیص صحیح ضروری است.
راههای درمان اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی تنها اختلال شدید روانپزشکی است که اثربخشی درمان روانی-اجتماعی بیشتر از درمان دارویی است و درمان دارویی بعد از رواندرمانی قرار میگیرد. در ادامه به بررسی مکاتب درمانی موثر خواهیم پرداخت.
رویکرد شناختی-رفتاری
رویکردهای شناختی و رفتاری بر تغییر فرایند تفکر و رفتارهای ناتوان کننده تمرکز دارد. رویکردهای شناختی-رفتاری اغلب زمان محدودی دارند و بیشتر بر حال متمرکز هستند.
رویکرد روانپویشی
رویکرد روانپویشی درباره گذشته و حال بحث میکند. این رویکرد دنبال شناسایی الگوهایی است که در حال تکرار است. در مقایسه با رویکرد شناختی- رفتاری جلسات چندبار در هفته تشکیل میشود.
لیست روانشناسان آنلاین کلینیک آگاه
درمان مبتنی بر ذهنیسازی
ذهنیسازی به فرآیند درک و تشخیص افکار، احساسات و انگیزههای خود و دیگران گفته میشود. این توانایی به فرد کمک میکند تا درک بهتری از خود و اطرافیان داشته باشد و بتواند واکنشهای خود را با توجه به احساسات و رفتارهای دیگران تنظیم کند. در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی، این توانایی معمولاً مختل میشود و به دلیل مشکلات رشد اولیه و روابط نامناسب با والدین، فرد نمیتواند احساسات و رفتارهای خود را بهدرستی درک کرده و ثبات لازم را در روابط خود حفظ کند. درمان مبتنی بر ذهنیسازی به فرد کمک میکند که قبل از واکنش به احساساتش، ابتدا آنها را درک کند و سپس بتواند رفتارهای خود و دیگران را بهتر بفهمد.
رواندرمانی متمرکز بر انتقال
درمان متمرکز بر انتقال یک رویکرد درمانی است که بر روابط و احساسات فرد با درمانگر تمرکز دارد. این روش به ویژه برای افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند مفید است؛ زیرا این افراد اغلب با مشکلات هویتی و احساساتی ناپایدار مواجه هستند. در این درمان، فرد تجربیات و احساسات خود را در تعامل با درمانگر بررسی میکند و این امکان را به او میدهد که احساسات متضاد خود را در محیطی امن تجربه کند. هدف این درمان، کمک به فرد برای ادغام سالم احساسات و هویت خود است تا بتواند روابط و ادراکات متضاد را بهتر مدیریت کند و به تعادل برسد.
اختلال شخصیت مرزی خاموش چیست؟
همانطور که قبلاً به علائم اختلال شخصیت مرزی اشاره کردهایم؛ افراد مرزی رفتار تکانشی و طغیانهای خشم نشان میدهند اما در اختلال شخصیت مرزی خاموش این رفتار نامرئی میشود. افراد به جای اینکه ترس از طرد شدن و تنهایی، خشم یا نوسانات خلقی را نشان دهند، این آشفتگی و احساس شرم و گناه را به درون خود هدایت میکنند. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی خاموش آلکسیتایمیا را تجربه میکنند. به این معنا که نمیتوانند احساسات خود را بفهمند یا توصیف کنند.
شغلهای مناسب برای فرد دارای شخصیت مرزی
با وجود اینکه افراد بوردرلاین زندگی شخصیشان آشفته است اما خیلی از آنها در محیط کار میتوانند خوب عمل کنند. بسیاری از افراد مرزی باهوش و در هنر توانمند هستند اما برای اینکه عملکرد خوبی داشته باشند باید محیط کارشان سازمانیافته و حمایتکننده باشد. وظایف آنها به خوبی تعریف شده باشد. مشاغل یاریرسان مثل پرستاری، پزشکی، مشاوره میتواند افراد مرزی را به خود جذب کند. در این مشاغل افراد به دیگران کمک میکنند و دیگران از او تشکر و قدردانی میکنند. این موضوع برای فرد بوردرلاین خوشایند است. اما اگر محیط کار سازمان نایافته یا رقابتی باشد فرد مرزی خشمگین میشود و این خشم را به محیط کار وارد میکند.
همچنین بخوانید: اختلال ساختگی چیست؟ علائم و راه درمان اختلال ساختگی
سازمان شخصیت مرزی
اتو کرنبرگ مفهوم”سازمان شخصیت مرزی” را معرفی کرده است. این مفهوم از “اختلال شخصیت مرزی” گستردهتر است. از نگاه کرنبرگ، روانکاو معاصر، ساختار شخصیت انسانها چهار دسته است: سالم، نوروتیک، مرزی و سایکوتیک.
پیچیدگی و عمق آسیبدیدگی بیمار مبتلا به سازمان شخصیت مرزی از میزان اختلال یک بیمار روانپریش (اسکیزوفرنی) کمتر است؛ اما در سازمان شخصیت مرزی، واقعیتسنجی گاهی به خطر میافتد و نقص دارد. همینطور ناتوانی فرد مرزی از فرد نوروتیک بیشتر است. فرد نوروتیک معمولا با نشانههایی مانند اضطراب و افسردگی مراجعه میکند و آسیبدیدگی کمتری دارد. مکانیسمهای دفاعی مورد استفادۀ او پیچیده و پختهتر هستند؛ اما فرد با سازمان شخصیت مرزی بین طیف نوروتیک و سایکوتیک قرار دارد.
بیماران مرزی، مانند بیماران نوروتیک ارتباطشان با واقعیت را حفظ کردهاند (دچار هذیان و توهم نمیشوند)؛ اما گاهی که در شرایط پراسترس قرار میگیرند واقعیتسنجیشان به خطر میافتد. ممکن است نسبت به همه بدبین شوند و مانند یک فرد اسکیزوئید به کنج انزوا بروند یا وحشت از بیماری و حملات پنیک غیرقابلکنترلی تجربه کنند و نتوانند ثباتی نسبی در روابطشان بسازند. بیماران مرزی نمیتوانند با ناامیدی و اضطراب کنار بیایند؛ برای همین با رفتار تکانشی تلاش میکنند این تنش را از بین ببرند. افراد مرزی برای سامان دادن به دنیای ناامنشان از دفاعهای بدوی و سطح پایین استفاده میکنند؛ مثل: دوپارهسازی، فرافکنی و همانندسازی فرافکنانه.
همهی ما تا حدودی تحت شرایط پراسترس مسائلی مشابه به بیماران مرزی را تجربه میکنیم. گاهی احساس پوچی میکنیم، از اینکه طرد شویم میترسیم، گاهی از کوره در میرویم و عصبانی میشویم، ممکن است از تنهایی بترسیم و بخواهیم دیگرانی باشند که به آنها بچسبیم. همه ما در طیفی از نسبتا سالم تا سایکوتیک به سر میبریم و جابه جا میشویم. اما ممکن است بیشتر اوقات در یکی از این بخشها زندگی کنیم .بر اساس موقعیتی که قرار میگیریم ممکن است هر کدام از این بخشها فعال شود. لطفاً با خواندن این مقاله به خودتان برچسب مرزی بودن نزنید و تشخیص این اختلال را بر عهدهی متخصصان بگذارید. اگر نیاز به مشاوره دارید؛ میتوانید از متخصصان سلامت روان کلینیک روانشناسی آگاه کمک بگیرید.
منابع
کتاب از تو بیزارم ترکم نکن از جرالد جی. کرایزمن و هال استراوس با ترجمهی رضا مشایخی.
کتاب راهنمای تشخیصی روانپویشی PDM-2

درباره فاطمه رجب پور
من فاطمه رجب پور، دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد یزد هستم. مقطع کارشناسی را در رشتهی روانشناسی دانشگاه یزد گذراندهام. از سال 98 درمان فردیام را با رویکرد CBT آغاز کردهام. در کنار روانشناسی به موسیقی علاقه مند هستم و در حال حاضر مشغول یادگیری ساز ویولن هستم.
نوشتههای بیشتر از فاطمه رجب پور
دیدگاهتان را بنویسید