سرخوردگی روانی چیست و چگونه آن را تاب بیاوریم؟
سرخوردگی روانی احساسی است که تا کنون به سراغ همه ما آمده است. زندگی پر از تجربههای ناامیدکننده است. همه ما بعضی اوقات برای رسیدن به هدفمان که خیلی دوست داشتیم به آن برسیم ناکام شدهایم. و بعد از این ناکامیها سرخورده شدیم و با خود گفتیم دیگر برای هیچ هدفی تلاش نمیکنم. سرخوردگی روانی احساسی است که هرگاه راه دستیابی به یک هدف خواستنی بسته شود یا دستیابی به آن به تاخیر افتد، تجربه میکنیم. احساس سرخوردگی روانی میتواند همه ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد. برخی از افراد به این احساس اهمیت چندانی نمیدهند، نادیدهاش میگیرند و با قدرت قبل ادامه میدهند. اما برخی آنقدر به ناامیدی و سرخوردگی بها میدهند که کنترل زندگی خود را از دست میدهند و افسرده میشوند.
سرخوردگی روانی احساسی است که در موقعیتهای مختلف بروز میکند. وقتی که سرخورده هستیم امیدی به آینده نداریم. مسیر رسیدن به خوشبختی برای شما یک نفر برای همیشه مسدود به نظر میرسد. ما هر زمانی که به اهداف و آرزوهای خود برسیم، احساس خوشبختی میکنیم. اما وقتی مانعی در مقابل ما بگیرد، احساس ناامیدی میکنیم.
فهرست محتوا:
Toggleسرخوردگی روانی همیشه بد نیست
احساس سرخوردگی و ناکامی همیشه هم بد نیست. گاهی میتواند به ما کمک کند. سرخوردگی گاهی میتواند مثل یک محرک عمل کند. اما وقتی با عصبانیت، تحریکپذیری، استرس، نارضایتی و افسردگی همراه باشد، باید آن را احساسی مخرب بدانیم. وقتی که احساس سرخوردگی و ناامیدی را تجربه میکنیم، احساس میکنیم که از زندگی عقب ماندهایم. سرخوردگی با احساساتی مثل خشم، غم و اندوه، ترس و سرزنش خود همراه میشود. پس همیشه این احساس به عنوان یک موتور محرک عمل نمیکند.
ما را بیحوصله و بیقرار میکند و باعث میشود نتوانیم نتایج را واقعبینانه ببینیم. احساس سرخوردگی چگونه به وجود میآید؟ احساس سرخوردگی از دو عامل درونی و بیرونی نشأت میگیرد. زمانی که در راه رسیدن به اهداف شخصی، خواستهها و نیازهایمان ناکام میشویم، سرخوردگی درونی شکل میگیرد. وقتی تمام تلاش خود را میکنیم تا به خواسته خود برسیم اما تلاشهایمان بینتیجه میماند، احساس سرخوردگی درونی را تجربه میکنیم. اعتماد به نفس خود را از دست میدهیم و میترسیم که دوباره برای هدفی دیگر تلاش کنیم.
وقتی عواملی مثل فرهنگ، تحقیر شدن توسط دیگران، موانع و مشکلات و شرایط اجتماعی ما را در راه رسیدن به هدفمان ناکام کند، سرخوردگی بیرونی اتفاق میافتد. مثلا وقتی تورم اجازه نمیدهد خانه دلخواه خود را بخریم سرخورده میشویم. احساس سرخوردگی بیرونی آسیب بیشتری به ما میزند. وقتی که سرخوردگی درونی باشد بعضی چیزها تحت کنترل ماست. ما میتوانیم برای درمان از یک روانشناس خوب کمک بگیریم و به هر روشی که میتوانیم با مشکلات کنار بیاییم ولی برای تورم جامعه کاری نمیتوانیم بکنیم تا شرایط را تغییر دهیم. در نتیجه بیشتر درمانده میشویم و مطمئن میشویم که خوشبخت نخواهیم شد.
علائم سرخوردگی روانی
سرخوردگی روانی با سطوح و درجات مختلفی بروز میکند. این احساس به معنای درماندگی و رکود است. وقتی سرخورده هستیم نمیتوانیم کارهای شخصی و اجتماعی خود را انجام دهیم. از مشخصترین علائم آن میتوان به دلسردی، عصبانیت و دلخوری به دلیل حل نشدن مشکلات یا نرسیدن به اهداف اشاره کرد. به طور کلی این احساس منفی خود را با علائم زیر نشان میدهد:
ناتوانی در تصمیمگیری
گاهی اوقات ما به حدی سرخورده میشویم که نمیتونیم تصمیم بگیریم یا انتخاب کنیم. حتی دیگر انرژی نداریم که دوباره تلاش کنیم. در مواردی که این احساس شدت پیدا میکند، قدرت کلامی را هم از ما میگیرد. به طوری که قادر به صحبت کردن نیستیم. بیشتر فکر میکنیم تلاشمان بیهوده است و فقط انرژی ما را میگیرد.
خشم و عصبانیت
خشم و عصبانیت از علائم سرخوردگی هستند. بیشتر افراد وقتی قادر نیستند به چیزی که میخواهند برسند، احساس خود را با خشم نشان میدهند. درست مانند ارباب رجوع در یک ادارهی دولتی که میخواهد خیلی سریع کارش را انجام دهند. اما وقتی به هدفش نمیرسد، عصبی میشود و با داد و فریاد میخواهد ناامیدی خود را نشان دهد.
ترس و اضطراب
ترس و اضطراب هم از دیگر علائمی است که بلافاصله بعد ازسرخوردگی خود را نشان میدهند. سرخوردگی باعث ایجاد استرس از شرایطی نامعلوم میشود. در واقع این احساس باعث میشود تصور کنید آیندهای نامعلوم در انتظارتان است. پس استرس و اضطراب تمام وجودتان را فرا میگیرد. درست مثل کودکی که در خیابان گم شده باشد. اول به دنبال مادرش میگردد. اما وقتی ناامید شود، ترس و وحشت تنهایی و گم شدن او را فرا میگیرد.
غم و اندوه
یکی دیگر از علائم احساس سرخوردگی غم و اندوه است. وقتی از شرایطی که پیشتر انتظارش را میکشیدیم، ناامید میشویم، غم و اندوه سرتاسر وجودمان را فرا میگیرد. درست مثل زمانی که آرزوی استخدام در یک شغل پردرآمد را داشتیم. اما در مصاحبهی شغلی ما را رد میکنند. در این صورت تا مدتها ناراحت هستیم.
از دست دادن اعتماد به نفس
یکی از تاثیرات اصلی احساس سرخوردگی، کاهش اعتماد به نفس است. همانطور که گفتیم این احساس اغلب با سرزنش خود و احساس گناه همراه است. بنابراین ما را نسبت به تواناییهای خود بدبین میکند. در چنین شرایطی ما دیگر خود را باور نداریم و خود را فردی ضعیف میدانیم.
سرزنش خود برای کارهای نکرده
احساسات ما زندگی و شخصیت ما را تحت تاثیر قرار میدهند. احساس سرخوردگی و یأس باعث میشود تا ذهن و روان ما به هم بریزد. یکی از تاثیرات منفی این احساس بر روی روح و روان، تجربه احساس گناه است. اگر احساس ناکامی و سرخوردگی به دلیل عوامل درونی باشد، خود را مقصر شکستهایمان میدانیم وخود را سرزنش میکنیم. احساس گناه میتواند دوباره بر روی احساس سرخوردگی تاثیر متقابل بگذارد. یعنی از سویی، از آن نشأت میگیرد و از سوی دیگر آن را تشدید میکند.
احساس سرخوردگی ساعتها ذهنمان را به خود مشغول میکند. گاهی اوقات آنقدر شدید است که خود را مقصر هر گناه نکردهای میدانیم. از خود دلزده و مایوس میشویم. اعتماد به نفسمان کمتر از گذشته میشود. احساس سرخوردگی ما را به فردی گوشهگیر و منزوی تبدیل میکند.اگر احساس سرخوردگی، به خاطر عوامل بیرونی باشد، ما را افسرده میکند. احساس ناکامی یکی از مهمترین دلایل بروز افسردگی است.
کنترل احساس سرخوردگی روانی
طبیعی است بعد از هر شکست و ناکامی احساس سرخوردگی کنیم. تلاشهایی که همگی بینتیجه شدهاند ما را ناامید میکند اما میتوانیم در کنار این سرخوردگی باز هم امید داشته باشیم و دوباره بلند شویم و تلاش کنیم.
کنترل افکار منفی
ریشهی احساس سرخوردگی و یاس افکار ناامید کننده است. وقتی بتوانید افکار منفی را از ذهن دور کنید، مطمئنا احساس بهتری میکنید. وقتی مدام به غذاهای خوشمزه و لذیذ فکر کنید، ناگهان احساس گرسنگی میکنید. رابطهی افکار منفی در مورد شکست، ناکامی، عدم موفقیت، حقارت و … با احساس سرخوردگی هم همینطور است. وقتی مدام به ناکامیها و تلخیهای گذشته فکر کنید، احساس سرخوردگی میکنید. پس باید با خودآگاهی این افکار را از ذهن خود دور کنید.
افزایش مهارت و توانایی
کمبود اعتماد به نفس نه تنها یکی از علائم احساس سرخوردگی و ناکامی است، بلکه در بروز آن نیز نقش دارد. اگر میخواهید این احساس را کنترل کنید باید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. برای این کار نقاط مثبت خود را مدام با خود مرور کنید.
پذیرش شکست و ناکامی
وقتی کمال گرایی مخرب داشته باشید و توقع داشته باشید که همه چیز باید بر وفق مرادتان پیش برود، احساس سرخوردگی میکنید. «شکست یک مرحلهی مهم از زندگی همهی انسانهاست. حتی موفقترین افراد دنیا هم چندین بار در زندگی خود شکست خوردهاند.» شکست و ناکامی برای همه آدمها اتفاق میافتد. شکستها و ناکامیهای خود را بپذیریم. پس سعی کنیم از سرخوردگیمان درس بگیریم. ناکامیها و شکستهای ما پیروزیهایی هستند از جنس تجربه.
درباره حدیث نیک اندیش
من حدیث نیک اندیش هستم. دانشآموخته انستیتو روانپزشکی تهران؛ و کارشناسی در دانشگاه سمنان، رشته روانشناسی بالینی تحصیل کردهام. همیشه به دنبال دیدی گسترده برای تبیین اختلالات روانی بودم؛ در نتیجه برای ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد، روانشناسی سلامت بهترین گزینه بود تا بار دیگر اختلالات روانی را از دیدگاه جسم و بدن بررسی کنم. در کنار روانشناسی سلامت، به رویکردهای درمانی پویشی و تحلیلی علاقهمندم. زمینههای مطالعات من بیشتر در زمینه رویکردهای پویشی مخصوصا رواندرمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) است. نوشتن از مسائل روانشناختی و بازگویی آنها به زبان ساده برایم اهمیت زیادی دارد؛ معتقدم هرچقدر عموم مردم در این باره بیشتر بدانند بیشتر میتوانند در روابط و زندگی روزمره سالمتر رفتار کنند. حتی اگر نوشتههایم تغییری ایجاد نکند میتواند تلنگری باشد برای کسانی که به دنبال آگاه شدن از زندگی درونیشان هستند.
نوشتههای بیشتر از حدیث نیک اندیش1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
خیلی خوب بود